امتیاز نمایش ( رقص سرخپوستی ) از نگاه تاترینا : ۲/۸۷
( ملاک امتیازدهی : از ۱ تا ۱۰ )
………………………………………….………………..
متن نمایش ( نمایشنامه ) :
... دیدن ادامه ››
۸
کارگردانی : ۱
بازیگری : ۲
طراحی صحنه ( دکور ) : —-
طراحی نور : ۳
طراحی صدا و موسیقی : ۴
طراحی لباس و گریم : ۳
تأثیرگذاری کلی نمایش : ۱
ارزش توصیه به دیگران : ۱
……………………………………………….…………..
کیفیت سالن اجرای نمایش : ۳
…………………………………………….……………..
روایت تاترینا از نمایش ( رقص سرخپوستی ) :
این اثر، برداشتی از نمایشنامه ی ( دنی و دریای ژرف آبی )
( Danny and the Deep Blue Sea ) می باشد. متنی که به تنهایی و تنش های درونی انسان مدرن می پردازد.
این نمایشنامه ی به ظاهر ساده، در واقع اثری پیچیده و روان شناختی ست که در قالب اکسپرسیونیسم، اعتراف، میل، ترس، وحشت و تلاش دو شخصیت برای پذیرفتن یکدیگر را به تصویر می کشد.
دو شخصیت اصلی داستان، نمایندهی انسان های زخم خورده و ترومازده ای هستند که برای ارتباط گرفتن و عشق ورزیدن باید از هولناک ترین و تاریک ترین لایه های وجود خود عبور کنند.
( رقص سرخپوستی ) نمایشی گفت و گومحور و پرتنش است که در ابتدا سرشار از خشونت و بدبینی است، و در ادامه با چرخشی دراماتیک به اعتراف های دردناک و دهشتناک بدل می شود…
این نمایش در صحنه ای کاملاً مینیمال و تهی، تمرکز کامل را به شخصیت ها و دیالوگ های شکسته و نفس گیر می سپارد و تلاش دارد تا با کمترین ابزار، حداکثر تنش دراماتیک را ایجاد کند و در این راستا از فریادها، سکوت ها و تپق ها استفاده می کند؛ اما متأسفانه، با وجود این عناصر، تلاش برای خلق یک اثر قابل تأمل، کاملاً در حد یک ایده باقی ماند و در اجرا به شکلی خام دستانه و ناپخته پیاده شد…
شخصیت پردازی در این نمایش، زیر بار بازی های سطحی و آماتور بازیگران نابود شده بود؛ پرسوناژها نه عمق روانی داشتند و نه پیوندی باورپذیر با آنچه مغز و جوهره ی متن طلب می کرد.
همچنین میزانسن های این نمایش نه تنها ضعیف و فاقد خلاقیت بودند، بلکه از فقدان درک و شناخت کارگردان نسبت به فضای صحنه نیز حکایت داشت…
به نظر می رسد حضور یک تهیه کننده با نام شناخته شده در این نمایش، بیشتر جنبهی تبلیغاتی داشته تا تولیدی. این نمایش به راحتی می توانست بدون تهیه کننده نیز شکل بگیرد!!! به ویژه آنکه بر اساس سازوکار بسیار شریف و قابل تحسین مجموعه ی تأتر لبخند، گروه های نمایشی تنها درصدی از فروش بلیت را به مجموعه پرداخت می کنند و نیازی به پرداخت اجاره برای شب های اجرا ندارند؛ بنابراین، احتمالاً تهیه کننده صرفاً هزینهی پلاتو ( به منظور تمرین های پیش از اجرا ) را پرداخت کرده است!!! و نام او در تبلیغات هیچ توجیه هنری ندارد و جز بهره برداری تبلیغاتی، نتیجه ی دیگری از آن برداشت نمی شود.
بهنظر بنده، این نمایش در شکل فعلی، از استانداردهای لازم برای ارائه ی یک اجرای قابل قبول فاصله ی زیادی دارد.
پینوشت :
۱- این نمایش در خوشبینانه ترین حالت حدود ۴۰ دقیقه بود، و علت درج زمان بیشتر در صفحه ی تیوال مشخص نیست.
۲- با دیدن اسامی هنرمندانی چون نوید محمدزاده، پانتهآ پناهی ها، حبیب رضایی و … به عنوان همراهان این نمایش، بی صبرانه منتظر یک شاهکار نمایشی بودم. اما اگر واقعاً این چهره ها در شکل گیری چنین اثری نقش داشته اند، فاتحه ی تأتر ایران جان را باید خواند!
۳- گرمای شدید و وضعیت نامناسب تهویه ی سالن ( شماره ۲ ) تماشاخانه ی لبخند، تجربه ی تماشای نمایش ها را به شدت مختل کرده و متأسفانه نشانی از پیگیری یا رسیدگی از سوی مسئولان مجموعه نیز دیده نمیشود.