امتیاز نمایش ( هم این / هم آن ) از نگاه تاترینا : ۶/۳۳
( ملاک امتیازدهی : از ۱ تا ۱۰ )
…………………………………………….……………..
متن نمایش ( نمایشنامه )
... دیدن ادامه ››
: ۶
کارگردانی : ۶
بازیگری : ۸
طراحی صحنه ( دکور ) : ۶
طراحی نور : ۶
طراحی صدا و موسیقی : ۵
طراحی لباس و گریم : ۷
تأثیرگذاری کلی نمایش : ۵
ارزش توصیه به دیگران : ۸
…………………………………………….……………..
کیفیت سالن اجرای نمایش : ۷
…………………………………………………….……..
روایت تاترینا از نمایش ( هم این / هم آن ) :
نمایش ( هم این / هم آن ) با ساختاری ساده و دلنشین، به قلب یکی از جدی ترین واقعیت های امروز هنر میزند…
تقابل میان نسل ها، میان سبک ها، و میان جایگاه های حقیقی و جعلی در عرصه ی هنر.
دو کاراکتر محوری نمایش، با پوشش، منش، و سبک زندگی کاملاً متفاوت، بستری از تضاد های طبقاتی، فرهنگی و نسلی را رقم می زنند. ( از فنجان ساده ی چای یکی تا ماگ لوکس (Stanley) نوشیدنی دیگری، از سادگی و بی آلایشی تا تجمل و خودنمایی ) همه چیز در خدمت ساختار این تقابل است؛ تقابلی که دقیق و هوشمندانه طراحی شده است.
آن سوی این تضاد های بصری، نمایش به رنج خاموشِ هنرمندان تأتر می پردازد، فاصله ی فزاینده ی میان هنرمندان جدی، حرفه ای و باسابقه ی تأتر با چهره هایی که بدون پشتوانه ی هنری، تنها به واسطه ی شهرت رسانه ای و صنعت سرگرمی به جایگاه هایی رسیده اند که شایسته اش نیستند. آنگاه که این سوپراستارهای سطحی، وارد صحنه ی تأتر می شوند، ناتوانی شان به وضوح عیان می شود و همین تضاد، بخش بزرگی از بار جذابیت این اجرا را می سازد.
و در نهایت، آن چه نمایش را از نقدی تلخ به روایتی متعادل و سازنده تبدیل می کند، نتیجه گیری عادلانه ی آن است؛ و درست مطابق با نامش، نمایش به این درک می رسد که جامعه، هم به ( این ) نیاز دارد و هم به ( آن )، هم به تجربه و پختگی نسل قدیمی و زبردست، و هم به طراوت و استعداد نسل جوان. اجرای زیبای ( رقص قو ) توسط بازیگر جوان در پایان نمایش، نه فقط یک لحظه ی زیباشناسانه، بلکه بیانیه ای تصویری بود از ضرورت همین همزیستی…
( هم این / هم آن ) نمایشی است که می اندیشد و به تماشاگر نیز فرصت اندیشیدن می دهد؛ نمایشی درباره ی خود تأتر، درباره ی هنرمند، و درباره ی هنری که اگر میخواهد زنده بماند، باید هم حافظ گذشته باشد و هم پذیرای آینده.
پینوشت:
یکی از نکات آزاردهنده ی این اجرا، سکوی گردان صحنه بود؛ دایره ای که به درستی طراحی یا روغن کاری نشده بود و صدای ناهنجار آن در هنگام چرخش، در لحظاتی که دو پرسوناژ اصلی بر روی آن قرار میگرفتند، تمرکز مخاطب را بر هم میزد. این صدای ناخوشایند، ضربه ای ناخواسته به کیفیت کلی اجرا وارد می کرد. بدون تردید، لازم است در اجراهای بعدی این مسئله ی فنی برطرف شود تا کیفیت صحنه با کیفیت اجرا هم تراز باشد.