در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ترانه رضایی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:39:01
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
روز جدید امکانش نبود؟! 😢
مهرناز خلیلی و نوید عسکری فراهانی این را خواندند
Amir Sharifi و امید فردوسی زاده این را دوست دارند
خریدار
ساناز پوردشتی (sanazpourdashti)
فعلا نه. در حال مذاکره هستیم شاید بتونیم سالن دیگه ای اجرا ببریم.🙏
۲۰ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
انقدر ازش تعریف شده که آدم دست و دلش نمیره برا خرید..!
زندانی در دانمارک
1404/02/22
من فکر میکنم ما به عنوان مخاطب عام، خاص یا حتی دوستدار هنر
میتونیم به (حداقل برخی) هنرمندان این حق رو بدیم که از
عمیق ترین تاریکی مغزشون.. با کلماتی که خودشون اختراع میکنن
با ما سخن بگن..!
(و فکر میکنم در مقام انتقاد، اینکه ماهم دست به اختراع
کلمات جدید بزنیم، خودش یعنی اجرا رو ما تاثیر گذاشته..!)
من فکر میکنم رویارویی با ابعاد مختلف ذهن (حداقل برخی) هنرمندان
مثل این (با این ... دیدن ادامه ›› طراحی نور و موسیقی و اجرای بی نظیر) در کمترین حالت، تجربه ای تکرار نشدنی باشه.
خوشحالم که بالاخره پای این اجرا نشستم و دوست داشتم میتونستم به طریقی متن رو داشته باشم..!
بیش باد...!

آفرین. بسیار عالی گفتید.بسیار
۲ روز پیش، سه‌شنبه
ترانه رضایی
بله جناب دکتر..! دیشب دیدم..، البته که افتخار هم صحبتی با شما نصیب من نشده.
کم سعادتی از بنده است
۲ روز پیش، سه‌شنبه
ترانه رضایی
ممنون، البته فکر نمیکنم این شدت و حدت شما، تاثیری در بالا یا پایین بردن جایگاه اجرا بین مخاطبین بذاره.
از جایگاه مشاهده گر همچین هدفی دنبال نمیشه. همونطور که مساوات هم دنبال سیاه لشکر برای اجراهایش نیست، شاید حتی تک مخاطبی، تک انسانی... و شاید هم هیچ
۲ روز پیش، سه‌شنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ما قراره از "فیل" ها دوری کنیم 😉..!!

(به توصیه یک دوست عزیزی که صفحه ش در دسترس نیست)☺️
ما بین سنگ قبر و تولد نحس مون ول معطلیم…✨
و اما نمایش چخوف..!
ایده خیلی جالبی داشت، در ابتدا فکر میکردم با یه داستان جنجالی و خیلی جدید روبرو میشم..!
میشه گفت دکور و المان هایی که استفاده شده بود هم جالب بود،
بازی ها هم قابل قبول و ملموس (به جز یکی دو نفر)
ولی.. ولی ... ولی🤔
نکته اول اینکه پراکندگی متن انقدر زیاد بود که فقط باعث کلافگی و عدم ارتباط با نمایش میشد
(در واقع متن کمک به درک مفهوم اصلی نمایش نمیکرد و بیشتر تمرکزتو به هم میزد)
نکته بعدی طنز ضعیف و تکراری و تکرار شونده در دایره تکرار
(مثلاً در خصوص نقش مرلین عزیزم و اون داستان هایی که داشتند و حتی اکت شون..)
و ... دیدن ادامه ›› نکته آخر جمع بندی و پایان داستان، فکر میکنم موفق به القاء اون پیامی که میخواست برسونه نشد!
فکر کنم همه اینهایی که گفتم مربوط به متن میشه😬..!
در نهایت سپاس از زحمت و انرژی عوامل
بعد از 24 ساعت بی خوابی و 2 ساعت چرخیدن تو نوفل لوشاتو و کافه..،
با چشمای قرمز داخل سالن رفتم و با لبخندی گشاد برگشتم..!
میخواستم نیام اما خوشحالم که اومدم.!
هنر و تبحر تک تک تون قابل انکار نیست، چه صداهای جذابی..! جای انتقادی نمیمونه.،
(هرچند که نیمه ی انتهای نمایش کمی ریتم کند و تکراری به نظر می رسید)
اما برای من ده دقیقه ی آخر نمایش بسیار ماندگار و بسیار درخشان بود.
ممنون که کنار همه طنازی ها، از اونچه که باید گفته میشد هم گفتید.
مهرآسا مداحی (mehrasa1370)
بودنت کنارمون قشنگ‌ترش کرد. ممنون از دلگرمیت.
۰۸ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جناب مساوات شما نقطه ی عطف تئاتر ایران هستید..
من اجراهای سال های قبل شمارو ندیدم و بیشتر از یک سال نیست با کارهای شما آشنا شدم
اما با همین نقد هایی هم که هست من احساس میکنم تئاتر ایران در نبود شما کم میاره
گفتنی ها رو که گفتند..! دیگه من چی بگم؟
فقط میگم ممنون.
چرا این روزها اکثر اجراها باید ساعت 21 باشن.؟! مگه کنسرته؟!! مگه نمیبینید شرایط رو؟!!
اینجانب اعتراض دارم.
فکر کن اون کوچه تاریکه پشت تئاتر شهر که ازش رد میشی برسی به خیابون رازی و بری نوفل یا کاخ یا شهرزاد...
آقا مکان پیدا کردم جهت خفت گیری.. عالی.. توپ.. تضمینی
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
اینجوری بگم که حتی من میترسم!
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
اعتراض نامه ای هم هست بدین مام امضا کنیم. والا که مام میترسیم. اون ساعت هوا سردتر هم هست تازه!
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ایمان صیاد برهانی..! اونقدری که شما اشک منو درآوردی، روزگار درنیاورد..
یک ساعت و چهل دقیقه ای که رو همون صندلی های بدنامِ کاخ هنر هیچ حس نشد..
چقدر دلم میخواست این اجرا اختصاصی باشه..؛
یا حداقل تو هر ردیف یه نفر باشه؛
یا اینکه بغل دستیم انقدر نظر نده و گوشیشو چک نکنه..!
این اجرای تمیز..؛ این هماهنگیِ بی نظیر.. این تصویرسازی های بی مثال
و نورپردازیِ عالی خصوصاً در آخرین صحنه.. برای تماشا تمرکزی از جنس غرق شدن میخواست..
سخته انتخاب اینکه کجا بیشتر یاد خودم افتادم..
یا کدوم صحنه برام تاثیرگذار تر بود..
نه میشه از هیچ لحظه ایش نگفت، نه میشه از تمامش گفت
دیدنی بودید و درخشان✨
مرسی
چقدر محو کارتون شدم و چقدر این محو شدن دلنشین بود..🥹
واقعیت، خط سفید باریکی بود چسبیده به پهنای سیاهِ دروغ..
ما که ترسیدیم و دروغ رو ادامه دادیم..؛ دروغ رو زندگی کردیم..؛
دروغ شد ما و ما شدیم دروغ..؛
و اون لحظه ای که خواستیم و بیدار شدیم..؛ چیزی عوش نشد اما چقدر این بیداری تنهاترمون کرد.. مایی که هرکدوم یه جور واقعیت رو انکار میکردیم..!
نمایش حق مطلب رو به بهترین شکل ممکن ادا میکنه؛
پرفورمنس عالی..؛ نورپردازی و دکور کاملاً دقیق و تاثیرگذار؛
بازی ها بطور محسوس در سطح بالا؛ عالی بودید ممنونم
پ.ن آقای حیدری (کتابفروش محترمِ دم شهرزاد) دمت گرم!!
چطور ماکان بند این نمایش را بی نصیب گذاشت..!؟
اول بی پدر را ببینیم یا خان واده..؟!!
مسئله این است..!
خانواده بی پدر!
پدر خانواده رو ببینید :)
۰۱ بهمن ۱۴۰۳
ندا مباهات
عذرخواهی میکنم.نمایش فقط بهمن ماه هستش؟و مشخصه اینکه کی فروش سانس جدید است؟ پیشاپیش سپاس
اطلاع رسانی فروش روزهای جدید متاسفانه صورت نگرفته باید روزانه سایت چک کنید.
۰۹ بهمن ۱۴۰۳
ندا مباهات
پدرخوانده رو ندیدم تو تیوال :))) .کلا با. آقای مساوات. آشنایی ندارم متاسفانه
نه اون یکی کار آقای دشتی ... دو طرفش هنر آقای مساواته
دوست دارم در قالب شوخی بگم اصلا چیزی از دست ندادید ... ولی خب ... در واقعیت ایشون واقعا رزومه خوبی داره ...

امیدوارم که خوب هم مونده باشه
۰۹ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به شدت منتظر..!
عین آدمی که پلک نمی زنه.
امیدوارم کیفیتش رو حفظ کرده باشه و دوستش داشته باشید🙏🏻🙏🏻🌹🌹
۲۳ دی ۱۴۰۳
امیرمسعود فدائی
امیدوارم کیفیتش رو حفظ کرده باشه و دوستش داشته باشید🙏🏻🙏🏻🌹🌹
جناب فدایی عزیز امیدوارم مجددا شمارو در اجرای سینما کارون ببینیم 🙏🏻
۰۳ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جناب آقای جهانجونیا
فکر میکنم از انتقاد بیزارید
دیشب هم انتهای نمایش گفتی که انتقاد نکنید اما.. من نتونستم..!
الحق که اجرای سخت، پر انرژی ... دیدن ادامه ›› وطاقت فرسایی بود که تمام سیاهی این دوران و آن دوران رو در بر میگرفت..، متن سنگین و دل سنگین..، من با این جور نمایش ها خوب ارتباط میگیرم.
اما.. اون نیشخند های ریز ریز..، اون سخیف نشان دادن متن بین خوردن و آشامیدن و ... برای کاری که خودتون انتخاب کردید در کمترین سطح تاثیرگذاری روی مخاطب، به من مخاطب (عام) این حس رو می داد که شاید شما کاری که اجرا می کنید را قبول ندارید.. (حداقل مقداریش رو)
من با این هم تا جایی که تونستم کنار اومدم، اما اون صحنه ای که روسری به سر بستید..! اونجا برای من تیر خلاص اجرای شما بود..! چرا که از این عادت همه گیر که هر موقع کمتر احساس مقبولیت کردیم، شکل و شمایل زنانه بگیریم و خنده بخریم، متنفرم.!
پیام شما اساسی و زیبا بود..، متن و نمایش نامه به حد کافی گیرا و مقبول بود و از همه مهم تر اگر روی خط وفاداری باقی می موند، می تونست دوای درد زخم هایی که از این دوران خوردیم هم باشد..! اما خراب شد..!

به امید دیدن کارها بهتر.
امیدوارم تیربارونم نکنید..!
درود سپاس از توجهتون.
آنچه که گفتم 《انتقاد نکنید》 نبود
کوتاه پاسخ می‌دهم:
در بازی آن صحنه (زن‌پوش) انقدر خودم منقلب شدم که گروه اجرایی نگران حالم شده بودند. و خودم نگران یکی از تماشاچی‌ها که اشکش بند نمیامد.
یادتان میاید حین بازی خارج از متن گفتم کسی به تو گوش نمیدهد همه این را می‌بینند؟ میدانستم برای نیمی از مخاطبان همین میشود.
و من ... دیدن ادامه ›› دقیقا همین را میخواستم وقتی پشت میزم این کار را طراحی میکردم.
پرسش‌هایم را رگبار دیدید، دردهایم را مضحکه، دفاع از زنان را توهین
و من از دیدن شما سپاس‌گزارم.
۲۳ دی ۱۴۰۳
علی جهانجونیا  
درود سپاس از توجهتون. آنچه که گفتم 《انتقاد نکنید》 نبود کوتاه پاسخ می‌دهم: در بازی آن صحنه (زن‌پوش) انقدر خودم منقلب شدم که گروه اجرایی نگران حالم شده بودند. و خودم نگران یکی از تماشاچی‌ها ...
بحث کردن خیلی باب میلم نیست، نمیخوام شما رو خسته کنم و نمیخوام متهم بشم به کج فهمی و ظاهر بینی، آنچنان که شدم
فقط بگم که شما نمیتونی روی صحنه چیزی را نشان بدی و بعد انتظار برداشت چیزی متضاد آن را داشته باشی..!
شما حتی از کنار کلمه "دفاع" هم رد نشدی. (حداقل در آن صحنه)
۲۳ دی ۱۴۰۳
ترانه رضایی
بحث کردن خیلی باب میلم نیست، نمیخوام شما رو خسته کنم و نمیخوام متهم بشم به کج فهمی و ظاهر بینی، آنچنان که شدم فقط بگم که شما نمیتونی روی صحنه چیزی را نشان بدی و بعد انتظار برداشت چیزی متضاد ...
چه بد
اما برای حداقل نیمی از مخاطبان از اونورش هم خارج شده بودم.
زیبایی تئاتر به همینه. و فرق اصلیش با نمایش اینه

امیدوارم در کار بعدی برداشت‌تان برای شما خوش بیاید و برای بغل دستی‌تان نه!
۲۳ دی ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من راستش جذب اسمِ این نمایش شدم
اما این کامنت ها و این امتیاز خیلی ترسناکه..!!
نظر به اینکه تازه شروع شده، صبر بباید
۲۰ دی ۱۴۰۳
ما هم دقیقا برای امتیاز و کامنت ها بلیط خریدیم اما اصلا تناسبی وجود نداشت بین واقعیت و امتیاز. به قول شما این امتیازها در دلتفرم های ایرانی ترسناک میشه حتی چون نشون دهنده اینه که واقعیت نیست، من هم خیلی از اسم و پوسترش خوشم اومد اما انتخاب اسمش از یک موضوع خیلی پیش پا افتاده ای بود.
۲۴ دی ۱۴۰۳
آرش بختیاری
من نمایش رو دیدم و به نظرم نظرات و امتیازات غیرواقعی میان
اوه اوه امروز منو دو تا از دوستام میخواستیم این نمایش رو ببینیم
مرسی گفتین🙏
۲۵ دی ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
(و شکل راه رفتنِ تو معنای مثنوی است …).
چقدر خوب شد نشستم به دیدن این نمایش؛ “تماماً عاشقانه”
اگر تو زندگی فقط یکبار از دست دادن رو با تمام وجود حس کرده باشی؛ این نمایش بغض گلوتو می شکنه.. بارها و بارها..
اجرای موسیقی..؛ فضای نمایش..؛ حس و دو تا از بازی ها عالی و کامل بودند اما چیزی که به نظر من جای خالیش خیلییی احساس میشد “مفهوم اجتماعی” بود.. من فکر میکنم این کار جا برای این مفاهیم زیاد داشت؛ خیلی زیاد،.!
این کار میتونست تک بعدی نباشه؛ میتونست خیلی کامل تر باشه..؛ میتونست بیشتر دلمونو بشکنه..؛
که حیف..!
اما ممنون🤍
یه شب که ناامید و پشیمان از سالن تئاتر برمیگشتم،
جلوی در تئاتر شهرزاد آقایی که کتاب می فروخت و کمی لهجه داشت،
به جای کتاب، محمد مساوات رو بهم معرفی کرد..! گفت تئاتر خوب فقط مساوات..!
(منم که adhd..!) از اون روز عین آلارم گوشه ذهنم موند، هرموقع صفحه تیوال رو باز کردم مساوات تو سرم روشن خاموش میشد!
دیشب که از سرپایینی تنگ پارکینگ مجموعه لبخند پایین می رفتم زیاد به خودم امید دادم،
گفتم دلا صبر پیشه کردی این همه مدت، امشب همه اون پشیمونیا رو جبران میکنی ..!
"خصوصاً که اون 1401 تو خلاصه رو دیدم". .اما....
نمیدونم... دست وبال هنرمندا بسته ست؟! (که به نظرم این یکی خوب هم جا باز کرده بود)
یا انتظار من بالاست..؟! من البته فقط یه تماشاگر معمولی ... دیدن ادامه ›› ام..، نه بیشتر..!
ایده ها و داستان ها رو دوست داشتم (هرسه رو)، بازی ها رو کم و بیش دوست داشتم
اون صحنه ی مینیمال و موسیقی هم عالی بود.. اشاراتی که اینجا بازگو نمیکنم اما عالی بودن..!
اما اون لحظه.. اون آن.. در واقع اوج نمایش کجا بود..!؟ چرا هیچ کدوم از سه داستان به اون نقطه نرسیدن..!
حقیقتاً من قلبم لمس نشد..، یعنی من وضربان قلبم تا انتها منتظر یک لحظه بودیم که نرسید..!
با اینحال تشکر میکنم از دوستان و عوامل.
به امید دیدن کارهای بهتر




امیرمسعود فدائی
اون آقا اسمش محمود حیدری است، بسیار آدم شریف و درستی است و همچنین بسیار عجیب و جالب. و یک تئاتر به نام «کِریم» و یک فیلم کوتاه به نام «بیخ دیوار» ساخته که من هر دوشون رو بسیار بسیار دوست داشتم.
wow
شخصیت شون در همون برخورد کوتاه بسیار همونطور که فرمودید "عجیب و جالب" بود برام
فکر نمیکردم کاری ساخته باشن، مرسی که گفتید باید پیداشون کنم
۱۱ دی ۱۴۰۳
اون آقا اسمش محمود حیدری است، بسیار آدم شریف و درستی است و همچنین بسیار عجیب و جالب. و یک تئاتر به نام «کِریم» و یک فیلم کوتاه به نام «بیخ دیوار» ساخته که من هر دوشون رو بسیار بسیار دوست داشتم.
۱۱ دی ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه شب دارکی شد دیشب..!
انتظارم این بود (شاید هم به هر دلیلی بی جا) که موضوع قربانی بودن زنان بولد باشه، اما چیزی که من دریافت کردم (حداقل در لایه اول) قربانی بودن شخص قاتل بود.. (قربانی جغرافیا، ایدئولوژی، اطرافیان و ..) که انگار همه این عوامل اگر دست به دست بدهند از تک تک ما چنین قاتلی در میاد؟ در میاد آیا؟
اما من تا لحظه ی محاکمه و اون دیالوگ های دو نفره بین لبخندی و اون (به گمونم) بازپرس.. میخکوب صحنه بودم،
بازی ها عالی بودن و تمام صحنه تسخیر شده بود، بعد از اون اما به نظرم یک مقدار طولانی شدن کار خسته مون کرد و اون حس جذب شدن کمی تقلیل پیدا کرد. شاید هم به این دلیل بود که اون قدری که من از آقای لبخندی متنفر شدم، نمایش نشده بود.
اما اون تک جمله ی ثانیه ی آخر اجرا.. خیلی دوست داشتم دوستانی که حرفه ای هستن و قدرت تحلیل دارن، راجبش صحبت کنن.
سلام
و ارادت

ممنون از شما که تماشا کردید و برامون نوشتید

♥️
۲۱ آذر ۱۴۰۳
ترانه رضایی
اگر که موافقید، پیشنهاد میدم در توضیحات ذکر کنید دارای صحنه آزاردهنده.
حتما
چشم
♥️
۲۱ آذر ۱۴۰۳
کهبد تاراج
سلام و ارادت ممنون از شما که تماشا کردید و برامون نوشتید ♥️
اگر که موافقید، پیشنهاد میدم در توضیحات ذکر کنید دارای صحنه آزاردهنده.
۲۱ آذر ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ای وای..!
اگر که بتونید نیم ساعت اولش رو تحمل کنید، احتمالاً به بهشت برسید، یک مهمانی متفاوت در انتظارتونه که کامل شما رو در برمیگیره.
اما من جداً در عجبم که اگر میشد همه نمایش به قدرت اون پرده ی بهشت اجرا می شد، این نمایش چه شاهکاری از آب در می اومد..!
من در تکرار صحنه ی سردرگمی دوزخ که با المان های صحنه جور نبود و ارتباط برقرار نمیشد، حوصله م سر رفت راستش..!
در تکرار صحنه ی جهنم که القا کننده ی هر اعصاب خوردی ای بود، جز روح شیطانی و جهنمی زده شدم کمی..!
اما در آخر نور سبز بازی رو عوض کرد برام.
تشکر میکنم از حس متفاوتی که برام ایجاد کردید.
به امید دیدن کارهای بهتر
(اگر چشمان حساسی دارید؛ عینک ببرید)