در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال شاهین ه | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:10:21
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
«گرگ‌آوازی در خواب بی‌وزنی»

شاید این بخش شعر بهترین توصیف از نمایش باشه، تجربه‌ای که با وجود گنگی نه تنها دوستش داشتم، بلکه حظ بصری و شنیداری‌اش اونقدر بود برام که بخوام در روزهای آینده مجدد تجربه‌اش کنم تا شاید گنگی‌اش هم برام کمتر بشه

در هر صورت همون‌طور که از نظرات هم مشخصه بحث سلیقه شدیداً مطرحه در مورد این نمایش، به همین خاطر فکر می‌کنم بهتره شخصاً روایت این محصور شدن در اتاقکی در شهری از بازی رو تجربه کنید.

یک عدد بلیط اضافه برای امروز پنجشنبه (۲۲ آذر ماه) که برای دوستم هشت و سرما خورده نمی تونه بیاد موجود هست [ردیف ۱]


هر کی خواهانش هست لطفا بهم sms بده:
09125095375
شاهین جونم ببخش پای پستت این کامنت رو گذاشتم🙏
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش به زور i
شخصاً اجراهای صامت رو دوست دارم و تقریبا تمام کارهای صامتی که دیدم رو راضی از سالن بیرون اومدم، از دریم‌لند تا چهره مرد هنرمند در جوانی و هار و البته در صدر اون ها شکوفه‌های گیلاس؛ شاید به این خاطر که وقتی دیالوگ رو از یه اجرا می‌گیری، خلاقیت وارد کار میشه. این اجرا هم واسه من از این قضیه مستثنی نبود و لذت بردم، اگرچه ترجیحم این بود که روایت کامل‌تری از داستان رو داشتیم و اینجوری نصفه رها نمی‌شد؛ از طرفی بعضی قسمت‌ها احساس می‌کردم که کار از بیان داستان در قالب اون حرکات زورخونه‌ای خارج میشه و یکسری از قسمت‌ها می‌تونستن کوتاهتر باشن تا ارتباط مخاطب با نمایش قطع نشه

دم شما گرم بابت این بازی‌ها و انرژی و امیدوارم که کلی کارهای درخشان در آینده ببینیم ازتون

پ.ن ۱: فکر می‌کنم بهتره کلیت داستان سیاوش و کیکاووس و سودابه رو قبل از اجرا خوند تا لذت بیشتری از اجرا برد

پ.ن ۲: چقدر کیف کردم از دیدن محمد مساوات که برای دیدن کار هنرجوهاش اومده بودم، و امیدوارم به زودی همگی از دیدن اجرای جدید خودش کیف کنیم
البته همین الانم به خاطر سه اثر دیگه ای که نام بردی سه امتیاز مثبت داری پیشم ، حالا اگه بتونم میرم این اجرا رو هم میبینم و ایشالا که دوست داشته باشم و بتونم اون " هار " رو تو رزومه ات به حساب نیارم :))
چهره مرد هنرمند در جوانی
آخ آخ، چه اجرایی
یه روزایی تو شهرزاد چه نمایش‌هایی می‌رفت رو صحنه
البته سنتز هم خوب بود به نظرم
شاهین ه
😂 فکر کنم اجرا رو دوست داشته باشی میثم جان، البته که با توقع زیاد نرو، ولی در هر صورت اجرای خلاقانه‌ایه و به نظرم یه وقتی واسه دیدنش خالی کن
حتما شاهین جان ، اگر بتونم یه راهی واسه ساعت نامناسبش پیدا کنم تو برنامم هست .
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش هومورو i
نمایشی دوست‌داشتنی که خوشبختانه پایان خوبی برای شب نمایش‌های مولوی بود؛ تمام عناصر نمایش در سطح قابل قبولی بودن؛ اگرچه اختلاف سطح بازی‌ها ملموس بود و دو شخصیت شمن و ملکه در سطح بالاتری قرار داشتن، ولی بازی سایر بازیگران هم قابل قبول و خوب بود؛ شوخی‌ها به‌جا و اندازه، و پیامی که به جغدستان محدود نمی‌شد. لذت بردم و دیدنش رو پیشنهاد می‌کنم
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش گاراژ i
با این که خیلی وقته تصمیم گرفتم دیگه چیزی در مورد عکاس یا تماشاچی‌ها ننویسم و فقط سعی کنم تذکر بدم و نادیده بگیرمشون، ولی دیشب دوستی بود که مرزهای عکاسی تئاتر رو جابجا کرد، سرعت شات‌ها در ثانیه برابر بود با حداکثر سرعتی که مدل دوربین اجازه می‌داد، فکر کنم مسابقات ورزشی هم اینقدر عکس نمی‌گیرن، تذکرها هم که فایده‌ای نداشت، با این توجیه که ازشون خواسته شده عکس بگیرن و کاری نمی‌تونن بکنن؛ عکس‌ها چک هم می‌شدن؛ نه فقط توسط خود عکاس، بلکه توسط دوست دیگه‌ای که کنارشون بود که در صورت رضایت از عکس یه احسنت هم می‌گفت و در نهایت دوربین رو گرفت و خودش هم مشغول عکاسی شد.

با وجود زحمتی که کشیده شده بود، نمایش هم برای شخص من چیزی نداشت؛ بعضی وقت‌ها که با نمایش به‌هیچ عنوان رابطه برقرار نمی‌کنم با خودم میگم من جای اشتباهی اومدم، ولی دیشب چند نفر دیگه هم جای اشتباهی بودن.

با آروزی تجربه‌ای بهتر برای سایر عزیزان
با عرض سلام و احترام
از شما برای مشکل پیش آمده عذر خواهی میکنم
اگر خاطرتون مکدر شد پوزش بندرو بپذیرید
عکاس گروه نبودن و ما هم خبر از نوع عکاسی و صدای شاتر نداشتیم قطعا مانع این اتفاق میشدیم ولی باز به دیده منت عذر خواهیم
اگر تمایل داشتین ما و گروه اجرایی در خدمت شما برای جبران اتفاقات افتاده در خدمت هستیم
قدر دان حضور شما هستیم🙏🌱
پونه ٢٥
اینکه همیشه هم گروه در جریان نبوده و خبر نداشته از حضور عکاس و نوع عکاسی،از عجیب ترین اتفاقهاست.
سلام و عرض ادب
همه ی گروههارو در جریان نیستم و نگفتم هر روز در جریان نبودم اجرای بخصوصی که بزرگواران میفرمایند رو واقعا در جریان نبودم و بعد از اجرا متوجه ناراحتی و کدورت عزیزان شدم در حین اجرا گاهی صدای شاتر به اتاق فرمان میرسید که بعد از صحبت با عزیزان بنده هم ناراحت شدم ارزش کار برام واقعا بالاتر از عکسهاس و گروه عکاس اختصاصی داره این عین صداقته کلامه وگرنه من از بزرگواران عذرخواهی کردم
کیانوش ایازی
سلام مجدد بنده صادقانه عرض کردم این موضوع رو که در جریان نبودم حتی اجرای بعدی هم که جمعه بود بازهم جایی برای حضور مخاطب نبود اما به بنده گفتن از قبل با عکاس هماهنگ کردن که بیاد و بهشون قول ...
ممنون آقای ایازی عزیز از پیگیری‌تون برای این که شب‌های دیگه مشکل مشابهی پیش نیاد، و با آرزوی موفقیت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش منگی i
نمایش منگی برای من نمونه‌ای از وسواس کارگردان به کوچکترین جزئیات برای ارائه‌ی بهترین تجربه‌ی ممکن به مخاطبه؛ اگرچه دوست داشتم زمان نمایش بیشتر باشه و بخش بیشتری از متن رو پوشش بده، و شاید کمی ارتباط با متن برای افرادی که کتاب رو نخوندن سخت باشه

نکته‌ای که در مورد نام اصلی کتاب به فرانسه وجود داره و شاید در ترجمه به منگی چندان مشخص نباشه اینه که کلمه‌ی "L'étourdissement" در فرانسه دو معنا داره؛ هم منگی (یا سرگیجه که ترجمه خیلی خوبی به نظر نمیاد) و هم فرایند بیهوش کردن حیوانات قبل از ذبح اون‌ها در کشتارگاه؛ کاری که برای کاهش درد، ترس و استرس قبل از کشتن اون‌ها انجام می‌شه و در اینجا هم انگار این منگی حاکم مقدمه‌ای برای سر کردن و بی‌حسی شخصیت اصلی (و فرعی) داستانه؛ کسی که اگرچه از رفتن حرف می‌زنه، ولی تلاشی برای این کار نمی‌کنه و صرفاً توی لوپی تکراری گیر کرده، لوپی که باعث می‌شه داستان سیر خطی نداشته باشه؛ در واقع می‌شه کتاب و داستان رو از هر بخشی شروع کرد و در هر بخشی تموم کرد.

پ.ن 1: به نظرم برای لذت بیشتر از اجرا حتما کتاب رو هم بخونید، چه قبل اجرا، چه بعد اجرا

پ.ن 2: شنیدن آهنگ سرگیجه از گروه او و دوستانش هم خالی از لطف نیست:
https://soundcloud.com/heandhisfriends/7-vertigo-mp3

متأسفانه اصلا نتونستم با متن ارتباط برقرار کنم و علی‌رغم زحمتی که کشیده شده بود، متن برای من شدیداً شعاری و خسته‌کننده بود.
با امید موفقیت برای دوستان
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش منگی i
من ریشه‌‌هام اینجاست، من خانواده‌ام اینجان، من همه فلزهای سنگین اینجا رو‌ مک زدم، رگ‌هام پر جیوه‌ است، مخم پر سربه، تو سیاهی برق می‌زنم، آبی می‌شاشم
من اینجا عاشق شدم، من عشق رو اینجا تجربه کردم، رو صندلی‌های جرخورده اسقاطی، من از اینجا هیچ‌جا نمی‌رم
...
آدم به بدترین جاها هم وابسته می‌شه
...
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش آناتومی i
من یه بچه دیگه نمی‌خوام ... اون مثل بنده، مثل یه قلاب ماهیگیری می‌مونه که من رو گرفته مدام از زیر آب می‌کشه بالا، وقتی که من می‌خوام زیر آب بمونم، من خودم می‌خوام زیر آب بمونم ...
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش آناتومی i
اول از همه بگم که در کل کار رو دوست داشتم، خوشحالم که دیدمش و دیدنش رو به بقیه هم توصیه می‌کنم؛ اما متن برای من بسیار جلوتر از اجرا بود؛ با وجود این که مشخصاً زحمت زیادی برای اجرای هماهنگ این کار سخت کشیده شده، اما متاسفانه این تلاش کافی نبوده یا به اجرایی در همین سطح بسنده شده؛ بازی‌ها به هیچ وجه در یک سطح نیستن، به جزئیات توجهی نشده، طراحی درها و نمایشگر سال در اوج بی‌سلیقگی و با تنظیم اشتباه؛ در ابتدای کار که مخاطب هنوز در حال تلاش برای کشف داستان و ارتباط دادن اون‌ها است یکی از زمان‌ها به جای چند سال جلو رفتن پنجاه سال به عقب برمیگرده و مخاطب رو‌ گیج میکنه! و این اشتباه مجددا به نوعی دیگه تکرار میشه! در کل این نمایش پتانسیل بسیار بالاتری داشت.

اسپویل:
آناتومی (یک خودکشی) داستان سه زن در سه نسل (مادر: کارول، دختر: آنا، نوه: بانی) رو به‌طور هم‌زمان تعریف می‌کنه. شخصیت‌هایی که همگی به نوعی با افسردگی و میل به خودکشی درگیر هستن. کارول که چند نوبت تلاش ناموفق برای خودکشی داشته، بعد از تولد آنا به‌خاطر دخترش به زندگی‌اش ادامه میده، اما در نهایت بعد از بزرگ شدن آنا بالاخره جون خودش رو میگیره؛ و چیزی که برای آنا و بانی به ارث می‌ذاره ژن‌هاش و محیط اون خونه هستن. اگر میل به خودکشی رو به‌عنوان نوعی صفت تحت تاثیر ژنتیک و محیط بدونیم، آنا پس از امتحان کردن شوک‌درمانی (مثل مادرش) و نتیجه نگرفتن، در همون ابتدای تولد دخترش خودکشی می‌کنه تا اثر محیط رو از بین ببره و دخترش بدون اون بزرگ بشه؛ ولی وقتی افسردگی سراغ بانی هم میاد اون به فکر فروش خونه و البته حذف این ژن‌ها می‌افته، گزینه‌ای که به ... دیدن ادامه ›› معنی عقیم‌ کردن خودشه: «خونه تنها چیزیه که از من مونده، بچه تنها چیزیه که از من میمونه»

در نمایش به خوبی از یکسری عبارات و عناصر صحنه برای ارتباط دادن این سه بخش و تداعی تاثیر غیبت و در عین حال حضور همیشگی مادر در زندگی دختر استفاده میشه و هماهنگی مناسبی بین بازیگرها وجود داره، برخلاف نظر دوستان زمان کار برای من و بقیه دوستان طولانی نبود و داستان کشش کافی رو داشت؛ به امید اجراهای «درخشان‌تر».
ممنون مه اجراى ما رو دیدید و ممنون که وقت گذاشتید و برامون نوشتید 🙏🏻
Captain
در اجرای چند شب پیش، سالها در نمایشگرها ثابت بودن
خب به نظرم دیگه بدتر، مشخصا زمان داره جلو می‌ره و سال‌ها باید تغییر کنن، اجراهای اول یک نفر دستی زمان‌ها رو تغییر می‌داد که متاسفانه این کار رو اشتباه انجام می‌داد و حتی وقتی متوجه اشتباهش می‌شد هم اون رو اصلاح نمی‌کرد
شاهین ه
خب به نظرم دیگه بدتر، مشخصا زمان داره جلو می‌ره و سال‌ها باید تغییر کنن، اجراهای اول یک نفر دستی زمان‌ها رو تغییر می‌داد که متاسفانه این کار رو اشتباه انجام می‌داد و حتی وقتی متوجه اشتباهش می‌شد ...
بیائید بپذیریم که به صرف اینکه خانم کارگردان که گویا اولین تجربه شان است، سراغ چنین اجرای متفاوت و سه صحنه ای رفته اند، ارزشمند و ایرادهایی اینچنینی قابل چشم پوشی است.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش انگلیسی i
ـ I am sorry
ـ اوکی، به فارسی ازم عذرخواهی کن تا ببخشمت
ـ Elham, I feel ....
ـ به فارسی! عذرخواهی کن؛ دو کلمه است: «عذر میخوام»
ـ Why?
ـ به‌خاطر این که می‌خوام از خودت بشنوم، از خود واقعی‌ات، خود خودت


در ارتباط با خود نمایش، توقعم به‌خصوص در مورد متن بیشتر بود
و اون شب خانواده خانم ساناز طوسی مهمان اجرا بودن و من متوجه شدم فرهنگ نمایش دیدن در هیچ سطحی در این مملکت وجود نداره
محمد کارآمد
این که بدتر شد! یعنی فکر کردی خود خانم نویسنده آمده تماشاش وسط تهرون و جفنگ بازی درآورده؟ البته حالا که فکر میکنم با این وضعیت خانواده اش که برای کار خودشونم ارزشی قائل نیستند هیچ بعید نبوده، ...
آقا فدای تو شما همیشه در قلب منی با ارادت خیلی زیاد‌. لطف شما همیشه شامل حال من بوده، امیدوارم زودتر ببینمت.
امید امیدی
دوست عزیز امیدوارم خوب باشید . ما از خود خانم ساناز طوسی و خانواده ی محترمشون که چند شب پیش مهمان ما بودند چیزی جز مهر و ادب ندیدیم .
سلام، فکر می کنم بحث مهر و ادب کلی با آداب نمایش دیدن مقداری متفاوت باشه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش ادبیات i
خانم من سر کلاس چی به شما یاد دادم؟ نگفتم نظر نمایش‌نامه‌نویس راجع به آنچه که می‌نویسه مطلقا مهم نیست، نگفتم هر نمایش‌نامه‌نویسی، هر جای دنیا همیشه درصد انتقال افکار ناخودآگاهش بیشتر از افکار خودآگاهشه ... هیچ نمایش‌نامه‌نویسی سراسر آگاه به منبع الهامش نیست و حتی اگه نخواد همیشه ناخودآگاه به‌طور مستقیم و غیرمستقیم در حال انتقال روح زمانه است ...

پ.ن: متاسفانه علی‌رغم بازی‌های خوب و زحمتی که کشیده شده بود متن بیش از حد پراکنده‌ بود برام و نتونستم ارتباط برقرار کنم
پی‌نوشتت رو صد درصد هستم👌🏻👍🏻♥️🌹
شاهین ه
اگه چفت و بست محکم بود احتمالاً همون سری اول تا انتها متمرکز نمی‌موندید؟
نه، تمرکز و حواس جمع میخواست که من حالم بدتر ازین حرفا بود که بتونم تمرکز کامل داشته باشم.
مهرنوش نوری
دفعه اول توی اپیزود زندان گیر کردم و باقی نمایش رو نمیتونستم متمرکز بشم تا حدی که اصلا نفهمیدم اپیزود آخر چیه و از کجا اومد. بار دوم با تمرکز دنبال کردم و دیدم هر اپیزودی با اپیزودهای قبلی ...
این روانی و چفت و بست رو منم ندیدم البته...
با احترام، یکی از تماشاگران ادبیات...
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش هار i
بعد از مدت‌ها اجرایی دیدم که برام 5 ستاره بود؛ مطمئناً دوباره خواهم دید ولی فعلا به زمان نیاز دارم برای هضم این حجم از دیتایی که بدون بیان حتی یک کلمه در مدت زمانی کمتر از یک ساعت به تماشاچی داده میشه
واووو !
5 ستاره درخشان !
آقا من دیگه صحبتی ندارم ، نوش جانتون :)
زهرا خلیلیان
آقای هنزکی… آقااای هنزکی….:)))
من باختم ، بَدَم باختم ، فقط بزارین برم من :))))
بنظرم یکی از تئاترهای متفاوت و جذابی بود که بعد از کلی وقت دیدم و حسابی کیف کردم.
خیلی خوشم اومد از این تئاتر و پیشنهاد می‌کنم حتما ببینید.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش آدمبَچه i
متاسفانه یه نمایش ناامیدکننده دیگه
مهم‌ترین مشکل من با آدمبچه این بود که هر چقدر تلاش کردم نفهمیدم چی می‌خواد بگه، یکسری جاها هم دیالوگ‌ها برای من در ردیف چهار نامفهوم بود که شاید بهتر باشه ردیف‌های جلوتر نشست. فقط شیرینی بازی بچه‌ها کلیت کار رو یه کم تلطیف کرد، امیدوارم سایر دوستان بتونن از کار لذت ببرن
یه موسیقی بده، یه نور هم بده ...

یه مصطفی لطیفی‌خواه عالی، و یه اجرای جسور و دوست‌داشتنی هم کنارش باشه نتیجه‌اش میشه تجربه یه حال خوب بعد اجرا.
امیرمسعود فدائی
https://www.tiwall.com/wall/post/363392
یه دنیا ممنونم از بزرگی و انسانیتی که خرج کردید. خدا رو شکر شما بعنوان کسی که منتقد اجرای ما بود چنین مطلبی نوشت. ممنونم برادر
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متاسفانه به شدت ناامید کننده بود واسه من.
علتش توقع بالا از تیم این نمایش بود؟ فکر نمی‌کنم
به امید یک پنج مطمئن و حال خوب بعدش رفتم، ولی چیزی جز بازی‌های خوب نداشت واسه من
ای وای من :((( امیدمون ناامید شد که
۰۳ شهریور
محمد کارآمد
شاهین جان کاش همشهری نبودیم😥 چقدر نظراتمون متفاوت شده اینروزها، برای من بهترین ترین ترین بود این لعنتی
برگ به تنم دیگه نذاشتی همشهری :))
۰۴ شهریور
محمد کارآمد
نه بابا فقط نمیتونم دوستش نداشته باشم و از این ناراحتم کاری در اینمورد از دستتون برمیاد؟
عزیزی در هر صورت :)
۰۴ شهریور
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اَووو
به به از این اجرا!
حقیقتاً بلیط نمایش رو صرفاً از روی دلتنگی واسه کارهای محمد مساوات گرفتم؛ ولی غافلگیر شدم! از بازی‌‌ها و طراحی لباس گرفته تا کلیت اجرا؛ همه چی عالی بود.
امیدوارم اجرا تمدید بشه یا در سالنی بهتر بازاجرا بره
با آرزوی موفقیت
برگهایم شاهین جان، حتی پرزهایم برادر جان!!!!!!!!!!!!!!!!!!
سی ساله نمایش میبینم شاهین جان، شاید بدترین نمایش عمرم بود و اون بازیگر سیاه که سفید بود! آزار دهنده ترین کاراکتر تئاتری همه این سالها😥
محمد کارآمد
سی ساله نمایش میبینم شاهین جان، شاید بدترین نمایش عمرم بود و اون بازیگر سیاه که سفید بود! آزار دهنده ترین کاراکتر تئاتری همه این سالها😥
برگ‌های منم ریخت الان از این که بدترین بوده واسه‌ات :))
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
متاسفانه به هیچ وجه نتونستم با کار ارتباط بگیرم و سلیقه‌ام نبود
شاهین ه (shaahinn)
درباره نمایش تاری i
جهنم
من تو خود خود جهنمم
آخرین طبقه
اونجایی که حتی حرومزاده‌ترین حرومزاده‌های تاریخ هم راه نمی‌دن
فقط من
ببین منو که دارم تو جهنم راه میرم
ببین منو که تو جهنم بالا میرم
من بانوی اول جهنمم
من بانوی اول جهنمم😓
mahaya
من بانوی اول جهنمم😓
کیه اهل جهنم؟ که خونه اش تو بهشته جز ماهایا...
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایشی که تا پات رو از سالن می‌ذاری بیرون برات تموم میشه و بعیده دیگه هیچ وقت یادش بیفتی
شاهین جان نمایشهای بسیار خوبی در حال اجراست مثل مثلث و تاری و بورش و خون صابر ابر و کمدی الهی و غیره، امیدوارم توی انتخابهای بعدید نمایشهای جذابتری کشف کنی برادر
محمد کارآمد
شاهین جان نمایشهای بسیار خوبی در حال اجراست مثل مثلث و تاری و بورش و خون صابر ابر و کمدی الهی و غیره، امیدوارم توی انتخابهای بعدید نمایشهای جذابتری کشف کنی برادر
کمدی الهی هست هنوز؟
شاهین ه
:)) همین که کلافه‌کننده نبود من راضی‌ام
برای من که کلافه کننده بود:-((((
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید