«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
هوچیان اجیر شده میتوانستند یک نمایشنامهٔ خوب را با سروصداهای خصمانهٔ خود از سکه بیندازند، یا با تحسین و کف زدن آن را به صورت یک موفقیت هیجانآور درآورند.
وای از این اجرا😍😍😍
امان از این اجرا❤️❤️❤️
به به از این اجرا🌹🌹🌹
درخشان درخشان درخشان، درجه یک به معنای واقعی کلمه... دمتون گرم و خدا قوت😘😘🙏🏻🙏🏻🌹🌹
چه جزئیاتی، چه دقتی، چه مهارتی، چقدر خوبین شما🤩🤩🤩
هرچقدر مثلث رو دوست نداشتم هزار برابرش جکنارن رو دوست داشتم🥰🥰🥰
به توصیهٔ دوستی این اجرا رو دیدم، انتخاب خودم نبود...
اجرای نسبتاً خوبی هم بود، زحمت کشیده بودند، خلاقیتهایی هم داشت، منتها سلیقهٔ من نبود، دوستش نداشتم و از دیدنش لذت نبردم... امتیاز اجرا و کارگردانی ۴ ستاره، امتیاز متن ۱ ستاره، از نظر من...
اگه از اجرا خوشم میومد ممکن بود با این چند نفر بیفرهنگ پرسروصدای ردیف جلویی درگیر بشم!!
با یکی از دوستان بیرون سالن گفتگو میکردیم، بهش گفتم من یه تار موی امثال این نمایشهای تجربی دانشجویی که تو این مورد به خصوص حالا میگم متنش مشکل داره، اجرا مشکل دراماتورژی داره و خیلی ایرادات دیگه رو به صد تا از اون اجراهای سلبریتی، خواننده، رپر دوزاری نمیدم....
کاش روزی برسه که تیوال متوجه بشه راه درست بایکوت کردن اون کارگردان بددهانِ دشنامگوی هست، نه بایکوت کردن نظرات کاربران... ولو به قیمت مقداری سود اقتصادی کمتر...
این چند کلمه نظر و مواجههٔ شخصی من به عنوان یک تماشاگر ساده با این اثر نمایشی است و احتمال اینکه شما نظر دیگری داشته باشید وجود دارد.
سؤالی که پیش میاد اینه که هنرمندان عزیز ما اجرا رو برای مخاطب میسازن یا برای دل خودشون؟!
از این نمایش ادایی، آوانگارد، روشنفکری، فلسفی، انتزاعیها که آدم معمولیا چیزی ازش سر در نمیارن، بود!! به دوستان ادایی و ادایی پسند، اونایی که اجراهای دیریاب و در حقیقت نایاب دوست دارن توصیهاش میکنم😅😅
علیرغم فرم و تکنیک و اجرای خیلی خوب، من عملاً هیچی نفهمیدم و کوچکترین درکی از این اجرا پیدا نکردم و تقریباً میتونم بگم دوستش نداشتم...
پینوشت اینکه عکاسی تئاتر الزاماتی داره که این دوست عکاسمون امشب هیچکدوم رو رعایت نکرد! صدای شاتر، نور فوکوس، چک کردن عکسها توی نمایشگر!
این چند کلمه نظر و مواجههٔ شخصی من به عنوان یک تماشاگر ساده با این اثر نمایشی است و احتمال اینکه شما نظر دیگری داشته باشید وجود دارد.
مقدمتاً عرض میکنم نفرین خدای آمون بر گور پدر اون بیپدری که اول بار پای این هاشاف سگمصب رو به تئاتر این مملکت باز کرد. (غیر از تالار وحدت و فضای باز البته)
اما بعد! اجرا در غایت کمال فرم و انسجام و دقت و درستی... بهبه از این اجرا...شگفتزده شدم... چه کرد آزادهٔ صمدی... چه کرد عباس جمالی... چه کارگردانیای... چه بازیهایی... چه طراحیهایی... همه چیز در بهترین شرایط ممکن... دمتون گرم و خسته نباشید...
ولی امتیاز من به این اجرا ۳ ستاره است!
یک ستاره به خاطر هاشاف و یک ستاره برای متن و محتوای گنگ و غیر قابل درک و ناملموس کم کردم...
اجرا باید خودبسنده باشه، اینکه من الآن بیام کل این برگه رو مطالعه کنم تا بفهمم نویسنده چی میخواسته بگه به درد من نمیخوره.
پینوشت اینکه آقای محترمی اول اجرا تذکرات رو دادن، حتی ۲۰ ثانیه صبر کردن ملت موبایلهاشون رو چک کنن، ولی باز دو تا گوشی زنگ خورد که این بده...
با درود
به نظرم نیمی از لذت نمایش دیدن، شنیدن صدای بازیگره البته صدای تربیت شده . من اولین بار که نمایش دیدم بیشتر از همه چیز مجذوب صدای بازیگران شدم؛ از اون نمایش تقریبا هیچ یادم نیست جز صدایی که میگفت : اقای مک مورفی .... . واقعا این هاشاف نمیدونم چه بلاییست که نازل شده مگر کارهایی که هاشاف شاید به نوعی نیاز کاره ...کارهایی از قبیل صدای اهسته برف یا دستورالعملهای پرواز و...
تمام نظرات این برگه رو خوندم، تماماً توضیح واضحات و اطالهٔ کلام و همونی که ما هم دیدیم و فهمیدیم، بدون کوچکترین گرهگشایی... این نشون میده کار واقعاً گنگ بوده...
این چند کلمه نظر و مواجههٔ شخصی من به عنوان یک تماشاگر ساده با این اثر نمایشی است و احتمال اینکه شما نظر دیگری داشته باشید وجود دارد.
خب باید اعتراف کنم اشتباه کردم که با خوندن نظرات مخاطبین برای دیدن این اجرا مردّد بودم و اجرای آخر به تماشای نمایش نشستم، همین! ۴ ستارهٔ درخشان، و دمتون گرم و خسته نباشید🙏🏻🙏🏻🌹🌹❤️❤️
در طول یک دورهٔ اجرا برای یک نمایش به خصوص، من متوجه یک سری تغییرات جزئی برای بهبود کار طبق نظر مخاطبین یا گروه اجرایی هستم! اما وقتی تغییرات انقدر گسترده است که اجرا هیچ دو شبی مثل هم نیست چطور؟! این همه تفاوت آخه؟! مگه تمرین و برنامهریزی نکردین؟! حتی گریم و آکسسوار صحنه عوض میشه، کارگردانی و بازی و متن که جای خودش!! حق تماشاگر در دیدن اجرای شما کجا است؟! اینکه هر شب یه چیز دیگهای اجرا میشه احساس بدی به تماشاگر شبهای اول اجرا نمیده؟!
سؤال نظرسنجی: آیا این تغییرات گسترده درست و منطقی و علمی و اخلاقی است؟!
فارغ از شرکت در نظرسنجی منتظر نظرات مکتوبتون هم هستم دوستان🙏🏻🙏🏻🌹🌹
بله دقیقاً منظورم سیدِ مساواته😊😊😊
چنین اتفاقی بیشتر نشان دهنده عدم انجام تمرین پیش از شروع اجراها و بی هدفی یا حتا بدتر بی سوادی کارگردان است که همه این موارد یک نتیجه بیشتر ندارد: اهمیت ندادن به شعور تماشاگر. جای تاسف دارد
آقا من فکر نکنم به مساوات بشه گفت بیسواد یا به گروه مساوات بشه گفت تمرین نکرده البته...
آقا من فکر نکنم به مساوات بشه گفت بیسواد یا به گروه مساوات بشه گفت تمرین نکرده البته...
اتفاقاً این صحبت شما در مورد گروههای حرفه ای شناخته شده با سواد و تمرین کرده بیشتر مصداق داره می دونم که جناب برهمنی عزیز هم نظر مخاطب براشون خیلی مهمه و با توجه به نظرات تغییراتی رو در طول اجرا اعمال می کنن یا این اواخر جناب خیل نژاد در نمایش براداران کارامازوف چند باری که من دیدم تغییراتی داشتن ولی بر اساس تجربه بالاترین میزان تغییر در کارهای جناب مساوات دیده شده که شاید برای خیلی ها خوشایند نباشه.
کارگردانهایی که برای کارشون ارزش قائلن و یه استانداری برای خودشون دارن و تو به عنوان مخاطب مطمئنی اجرای خوبی ازشون میبینی هرچند ممکنه با متن ارتباط برقرار نکنی رو خیلی دوست دارم؛ آدمهایی مثل: محمد مساوات، علی شمس، کوروش سلیمانی، وحید منتظری، علیرضا اخوان و...
اون روزی که من اسم این آقا رو اینجا نوشتم این هیاهو و قیلوقال و گردوخاک سخیف و بچگانه رو نکرده بود...
کاش میشد بین هنر و شخصیت هنرمند تمایز قائل شد ولی هم نمیشه، هم خداروشکر که نمیشه...
یعنی وقتی آش انقدر شور میشه دیگه گور بابای هنر یارو...
این چند کلمه نظر و مواجههٔ شخصی من به عنوان یک تماشاگر ساده با این اثر نمایشی است و احتمال اینکه شما نظر دیگری داشته باشید وجود دارد.
نمایش از منظر فرم راحت ۴.۵ ستارهٔ درخشان رو میگیره. بازیها و کارگردانی خیلی خوب، طراحی لباس و چهرهپردازی درست و مناسب، طراحی نور و ویدئومپینگ کمنظیر همه و همه به درخشان بودن اجرا کمک کردن. امّا متن و محتوا برای من خیلی رو و مستقیم و توی چشم و گلدرشت بود. انقدر که دیگه داشت دلم برای اون فرم درجه یک میسوخت...
جدّاً بابت این همه تلاش و تمرین که منتج به چنین اجرای درخشانی شده از گروه اجرایی این نمایش تشکر میکنم و براشون آرزوی موفقیتهای روزافزون دارم، دمتون گرم و خسته نباشید🙏🏻🙏🏻🌹🌹❤️❤️
به بهانهٔ نمایش «جغد» که توی برگهاش نوشته بود با نگاهی به فیلم سینمایی «زندگی دیگران» و به خاطر اینکه ۴۴۰ هزار تومن خیلی پوله، گفتم این فیلم رو که از خیلی قبل داشتم ببینم.
میدونم این فیلم، مود علاقهٔ خیلیهاست؛ انصافاً فیلم بدی هم نیست ولی به نظر من که امروز تو این سن و سال و تو این شرایط این فیلم رو دیدم، فیلم خیلی کلیشهای و پرافتوخیزه! خیلی بالاپائین داره، یه لحظه باهاش ارتباط میگیری، دو دقیقه بعد ارتباطت قطع میشه... شاید چون ما داریم شرایطی نزدیک به اون دوره رو زندگی میکنیم یا چون هزاران بار این حرفا و این مسائل رو دیدیم و شنیدیم و خوندیم خیلی جذابیتی برای من نداشت، نمیدونم واقعاً... فارغ از اصل ماجرا فرم و فیلمنامه هم خیلی درخشان نیست به نظرم. یعنی بازیها و کارگردانی ضعفهایی داره، متن یه جاهایی باگ داره، یه جاهایی ریتم فیلم بیدلیل تغییر میکنه. در کل برام ۲ از ۵ بود.
1. عمیقاً از اینکه با وجود تمام این حمایتها و کامنتهای فیک سالن اون نمایش آشغال خالیه خوشحالم...قطعاً اگه این کثافتکاریها رو نمیکردن از دیدن سالن خالیشون ناراحت میشدم...
2. عمیقاً از اینکه سالن اجرای آدمی که از هنرجو برای تست پول میگیره در چند سانس متوالی پُره ناراحتم...
3. اجرایی که توی عواملش رد پایی از اتهام باشه رو نمیبینم، حتی اگه عالی باشه...
چی شده اقای فدایی؟!
چقدر جا خوردم
دوست دارم خوب باشید و خشنود
خوبم خانوم، مشکلی نیست، ممنونم ازتون... این چند خط واگویهٔ بخشی از مسائل روزمرهٔ تئاتر مملکته که هر روز باهاش سروکار داریم... اجراهای ضعیف، تبلیغات الکی، کامنتهای فیک، تنزّل سطح سلیقهٔ عامه، مشکلات اخلاقی و حقوقی و قانونی بعضی آدمای تئاتر و ....
این چند کلمه نظر و مواجههٔ شخصی من به عنوان یک تماشاگر ساده با این اثر نمایشی است و احتمال اینکه شما نظر دیگری داشته باشید وجود دارد.
خب نشد ... دیدن ادامه ›› که بشه... اجرا برای من درنیومده بود... حقیقتش ناقص بود به نظرم... قسمت دوم نسبتاً طولانی اجرا باید کوتاهتر میشد و قسمت سومی که نشون بده این دو تا تئاتری که تو در تو اجرا شد یه حقیقتی هم در خارج داره به کار اضافه میشد... تمام بخش دوم رو منتظر بخش سوم بودم و حیف که بخش سومی وجود نداشت که کار رو تکمیل کنه... دخالتهای کاراکتر رهبر/کارگردان در اجرا من رو به این انتظار نشوند...
نمایش از منظر فرم بالاتر از متوسط بود؛ بازیها، کارگردانی، طراحیها، همگی در حد ۴ ستاره بودن اما متن و ناقص موندنش کار رو برای من آورد روی ۳ ستاره... ایدهٔ خوبی که با به سرانجام نرسیدنش یه ۴، ۴/۵ ستارهٔ درخشان رو از دست داد، در نظر من البته...
خسته نباشید عرض میکنم خدمت گروه محترم اجرایی🙏🏻🙏🏻🌹🌹
من همیشه نظر های شما رو می خونم.. و اگه راجع به اجرایی خوب نوشته باشید قطعا می رم می بینم🙈
باهاتون موافقم جا داشت یکم طولانی تر باشه.. ولی در کل متفاوت و خوب بود.
من همیشه نظر های شما رو می خونم.. و اگه راجع به اجرایی خوب نوشته باشید قطعا می رم می بینم🙈
باهاتون موافقم جا داشت یکم طولانی تر باشه.. ولی در کل متفاوت و خوب بود.
آقای پویان باقرزادۀ عزیز! الآن دیدم تو کارهایی که به عنوان کارگردان ازت دیدم؛ یک داری، دو داری، سه داری، چهار هم داری😅😅
ایشالا دفعۀ بعد یه پنج ستارۀ درخشان ازت ببینم داداش!
دو تا نکته از کامنتها به نظرم رسید خواستم به اشتراک بگذارم:
۱. این بنده خدا ماهور الوند از نورآرش چارلی و امین اسفندیار بهتر بازی کرد! یعنی اون کاری که کارگردان ازش خواسته بود رو درست انجام داد دیگه، متوجه اون نوشتهها نمیشم!
۲. این بخشهای به زعم بقیه خشونتآمیز همچین برای منِ نسبتاً حسّاس آزاردهنده نبود چون تمام طول اجرا برام معلوم بود دارن بازی میکنن و نمایش میدن، و همچنان منتظر اون بخش حقیقی بودم.
آقای پویان باقرزادۀ عزیز! الآن دیدم تو کارهایی که به عنوان کارگردان ازت دیدم؛ یک داری، دو داری، سه داری، چهار هم داری😅😅
ایشالا دفعۀ بعد یه پنج ستارۀ درخشان ازت ببینم داداش!
ممنون از توجه شما ، امیر مسعود عزیز.
:)
امیدوارم :)
دو تا نکته از کامنتها به نظرم رسید خواستم به اشتراک بگذارم:
۱. این بنده خدا ماهور الوند از نورآرش چارلی و امین اسفندیار بهتر بازی کرد! یعنی اون کاری که کارگردان ازش خواسته بود رو درست انجام ...
روزی که من اجرا رو دیدم سر بستن ماهور الوند زنجیرش باز شد و خنده اش گرفت(دقیقا توی صحنه اوج درگیری و چرخش داستان) یعنی تا آخر نمایش دیگه من نتونستم با اون کاراکتر ارتباط بگیرم! بزرگترین ضربه به کار برای من اون بود....
روزی که من اجرا رو دیدم سر بستن ماهور الوند زنجیرش باز شد و خنده اش گرفت(دقیقا توی صحنه اوج درگیری و چرخش داستان) یعنی تا آخر نمایش دیگه من نتونستم با اون کاراکتر ارتباط بگیرم! بزرگترین ضربه ...
روزی که من اجرا رو دیدم خیلی تلاش کرد دستاش از توی اون دو تا دستبند در نره و کار خراب نشه..
نیمهٔ ابتدایی اجرا که داشت نسبتاً خوب و معقول پیش میرفت، میخواستم بگم این عکسای قشنگ امیر ناصری بود دیگه؛ چه حاجت به این عکاس کارنابلدِ پرسروصدا ... دیدن ادامه ›› بود؟! و اینکه وقتی مهمون دعوت میکنید حداقلِ آداب تئاتر دیدن رو بهشون گوشزد کنید که انقدر سروصدا نکنن، فیلم و عکس نگیرن، با هم صحبت نکنن، بیملاحظه نباشن!! اما نیمهٔ دوم به حدی مضحک و آزاردهنده و طولانی و خستهکننده و کسالتبار شد که منصرف شدم!! چته بامداد جان؟! چرا نمیری پیش تراپیست؟! این مسخرهبازیا چیه از خودت در میاری؟!؟
۷۰ دقیقه هم نبود، ۸۵ دقیقه بود!!