در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال امید فردوسی زاده | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 17:30:52
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
این تیم عروسکی درجه یک برای من تبدیل شده به تیمی که روی هر پوستری اسمشون رو ببینم بی شک اون کار رو خواهم دید.
همه چیز درست و به‌جا و فکر شده بود. عجب طراحی کاراکتر و ساخت عروسک خفنی. عجب داستانی!!!
آدم کیف میکنه از همه چیز واقعا. اینکه بعد از پایان نمایش، فلسفه اسم کار (مثل مثلث) رو متوجه میشیم خیلی چیز باحالیه و من خیلی دوسش دارم. باعث میشه با دوباره شنیدنش ناخواسته لبخند بزنم.
در انتهای نمایش گفتید: ممنون که بین این همه کارای خفن نمایش مارو انتخاب کردید. خواستم بگم کار شما دقیقا جزو همون کار های معدود خفن این روزهاست.
همچنان بدرخشید.
دست مریزاد و خسته نباشید.
سپهر، محمد فروزنده، سینا ییلاق بیگی و ترانه رضایی این را خواندند
فرهاد موحدی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تا صحنه قضاوت، نمایش خوبی بود. (هرچند یه جاهایی احساس میکردم دارم روخوانی متن میشنوم)
اما از اونجا به بعد به طرز عجیبی کار افت کرد.
به نظرم تمام عناصر اون صحنه تا پایان (از موسیقی و نور و تفکر قاضی و پایان بندی و همه و همه)، میتونست بسیار قابل قبول‌تر کنه این اثر رو، اما حیف که نشد.
عجب بازی‌ای آقای زارع، کیف میکردم هرموقع دکور رو به تخت شما از حرکت می‌ایستاد.
در انتهای نمایش که خانم آقائی رو دیدم لذت بردم که با این سنشون همچین متن درخشانی از برایان کلارک روی صحنه آوردند (و البته همچین طراحی صحنه خوبی).
بدرخشید در ادامه مسیرتون و خسته نباشید و خدا قوت به کل گروه.
محمد فروزنده و عاطفه این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چه افیونی‌ست غم
و چه افیونی‌ست خو کردن با غم...

چشم برنداشتم از صحنه و سراپا گوش بودم!
عجب به رخ میکشن آقای مساوات قلمشون رو، بیانشون رو.
آماده بودم که تمام متن را متوجه نشوم و مشکلی از این بابت نداشتم. (به قول دوستی: متن سنگین و پیوسته بود و کلماتش گاهی از ذهنم پیشی می‌گرفتن)
تاریکی چهارم تا ششم رو بیشتر دوست داشتم (احتمالا به جهت روان تر بودنش).
بسیار دوست دارم متن کار رو داشته باشم،‌ قطعا در خواندن بهتر میشود متن را فهمید.
فرا تر از انتظارم باهاش خندیدم.
این نمایش کمدی شمارو به فکر میندازه، غمگین میکنه و بسیار باشکوه به پایان میرسه.
همه بازیگرا خیلی انرژی گذاشته بودن دمشون گرم.
گروه موسیقی درجه یک و سرحال.
با توجه به دو سانس بودن شبی که من نمایش رو دیدم و تایم نسبتا طولانیش یکی دوتا تپق، و اشتباه دادن و گرفتن نور قابل چشم پوشیست.
حتما پیشنهاد میکنم و خسته نباشید.
(یک نکته راجع‌به بروشور کار بگم، به نظرم کمترین وقت رو اینجا گذاشتید. حیفه. اگر قراره کار ادامه پیدا کنه و یا در فرصت دیگه‌ای اجرای مجدد داشته باشه بنظرم حتما بازطراحیش کنید.)
سلام و ادب
سپاس از حضور شما
دوست عزیز بروشور نمایش نیست اون تراکت تبلیغاتی هست 🙏🏻
۲۲ اردیبهشت
محمود مداحی
سلام و ادب سپاس از حضور شما دوست عزیز بروشور نمایش نیست اون تراکت تبلیغاتی هست 🙏🏻
بله صحیح میفرمایید، تراکت تبلیغاتی کار. من هم سخنم راجع‌به طراحی بود نه اطلاعاتی که توش هست. امیدوارم اصل حرف من رو هم متوجه شده باشین. به هر حال سپاس از تصحیح.
۲۲ اردیبهشت
امید فردوسی زاده
بله صحیح میفرمایید، تراکت تبلیغاتی کار. من هم سخنم راجع‌به طراحی بود نه اطلاعاتی که توش هست. امیدوارم اصل حرف من رو هم متوجه شده باشین. به هر حال سپاس از تصحیح.
چشم حتما پیگیری میکنیم
۲۲ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمیدونم چرا ولی توقعم از دکور بسیار بیشتر از چیزی بود که دیدم.
طراحی لباس و گریم عالی بود. تلفیق شدن با موسیقی هم بد نبود.
بازی ها خیلی خوب بود. چقدر بازیگر نقش ونسان و بعد از اون مرلین رو دوست داشتم.
اما یکم ریتم کار برای من تند بود.
در کل نمایش قابل احترام و دیدنی‌ایست و خسته نباشید.
آقای ایمان ‌صیاد ‌برهانی شما چقدر خفنی!!
شاید همه پسند نباشه این کار، اما برای من جذابیت هایی داشت.
بیشتر از بازی خانم الوند، بازی امین اسفندیار رو دوست نداشتم (حداقل در نیمه اول نمایش).
چقدر موسیقی برگرفته از کوارتت مرگ و دوشیزه شوبرت، کار رو جذاب کرد. قشنگ حس و حال هارشدگی رو میداد. در کنارش نور و دکور راضی کننده بود و در خدمت.
دیدم دوستان دیگر هم از ایده فیلمبرداری و دوربین لایو گفتن، راستش من هم نفهمیدم چه چیزی به اجرا اضافه کرد.
در کل اثر حرف برای گفتن داشت و دست کم من را تا کمی بعد از پایان در آن فضا نگه داشته بود.
ممنون و خسته نباشید.
شما به تماشای یک اثر سورئال خواهید نشست.
دیدم دوستان اشاره کردن به اینکه جالب نیست خود آقای سلگی برای بیان نکاتی مثل سایلنت کردن گوشی یا عدم فیلمبرداری روی صحنه بیان. من هم موافقم. البته چون در ادامه نکته‌ای راجع‌به نمایشنامه خواستن بیان کنن شاید راه دیگه‌ای نبوده. به هرحال امیدوارم بخونن این همه بازخورد منفی رو.
سارا بهرامی هرچه نمایش جلو میرفت بهتر میشد.
مجتبی پیرزاده عاالی بود. برای اولین بار او را روی صحنه میدیدم و درخشان بود برام. اما سر و وضع یک آدم هرویینی را اصلا نداشت و شاید گریمش میتونست بهتر باشه.
نور و صدا خوب بود (استفاده از میکروفون به جا بود). جابجایی بین زمان و نحوه اجرایش را دوست داشتم.
در کل نمایش قابل احترامی بود.
و یک پایان بندی مناسب، آرام گرفتن در آغوش هرویین: یک زن!
عجب نمایشی!
عجب دکور خوب و پر جزییاتی. صدا و بازی و همه چیز خوب.
لباس قابل قبول بود. چقدر شخصیت گرگ همه چیزش درست بود.
من ترجیح میدادم پرده آخر، بعد از نگاه دسته جمعیشون به ما تمام بشه. اما هرچی آقای مساوات بگن:)
از دست ندین.
امیدوارم نمایش خانه‌واده هم به زودی بلیط فروشیش شروع بشه.
دقیقاً منم اونجا رفتم که دست بزنم اما دیدم نه ادامه داره..!
۲۶ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نورپردازی جای بهتر شدن داشت.
بازی ها قابل قبول و آقای احمدی یک سر و گردن بالاتر بودن.
صحنه تکرار شعرخوانی سگ را دوست داشتم اما حیف که باقی مخاطبین به سخره گرفتنش یا شروع به همخوانی بی مورد کردند.
حذفیات کار برای من قسمت های مهمی از اثر بود.
در کل نمایش خوبی بود، خسته نباشید.
دکور، موسیقی و بازی روزبه حصاری خوب بود.
یک موردی که تو ذوق من زد استفاده از تیکه کلام ها و شوخی های امروزی بود (حالا به بهانه خنده گرفتن یا هرچیز دیگر) آنهم در صورتی که با اثر آنقدر ایرانیزه شده‌ای مواجه نیستیم.
در کل نمایش بدی نبود. خسته نباشید.
(قبل از شروع نمایش با تاکید فراوان و ویژه‌تر برای خاموش بودن تلفن همراه، به واسطه فیلم برداری از اثر در آن‌شب؛ باز هم وسط نمایش گوشی فرد محترمی زنگ خورد. صد تاسف برای قشر مثلا فرهیخته مملکت.)
محمد فروزنده، حسین چیانی و ترانه رضایی این را خواندند
پونه ٢٥ این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بالاخره بعد از 292 اجرا، در شب آخر تونستم به دیدن نمایش بشینم.
لذت بردم از این خلاقیت.
در یک کلمه دوست داشتنی.
امیدوارم شاهد فعالیت های بیشترتون باشیم.
ممنون امید عزیز 🙏🏼🌻
۲۶ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عجب دکور خلاقانه‌ای. از ایده لباس عروس دریایی بسیار خوشم اومد.
بازی ها خوب و روان بود و مثل هربار کاظم سیاحی درخشان بود. و صد البته بانو نقوی عزیز هم همینطور.
روح استاد آتیلا پسیانی شاد.
حسین چیانی و امیر مسعود این را خواندند
کیارش مسیبی، پروانه و سالوادور این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این کار جزو نمایش هایی هست که وقتی از سالن خارج میشید احتمالا مطمئن هستید نظر ها و نمرات تیوالش از طرف دوستان و آشنایان است.
بازی ها بسیار معمولی، طراحی لباس و کارگردانی ضعیف، روایت کلیشه. احساس میکنم 30دقیقه کافی بود برای این اجرا و مابقیش نوار خالی پر کردن بود.
شاید فقط طراحی صحنه و نورپردازی را بشود گفت کمی قابل قبول بود.
در مجموع این نمایش چیزی برای ارائه نداشت.
من نمایش را ندیدم، ولی کاملا با خواندن چند نظر و نگاه کردن به تاریخ عضویتشان در تیوال متوجه شدم که واقعا امتیازسازی شده است. البته برای خیلی تئاترها این کار می شه، اینجا یکم تابلو تر.
۲۲ مهر ۱۴۰۳
محمدرضا فرهمند تبار (rezatabaar)
وقتی به جمله اول دقت نمی کنین، انتظاری هم نیست که ارتباط جمله داخل پرانتز را درک کنید.
و من الله توفیق.
۲۵ مهر ۱۴۰۳
نسترن ربانی
من نمایش را ندیدم، ولی کاملا با خواندن چند نظر و نگاه کردن به تاریخ عضویتشان در تیوال متوجه شدم که واقعا امتیازسازی شده است. البته برای خیلی تئاترها این کار می شه، اینجا یکم تابلو تر.
درود
به عنوان فردی که بالاتر از 10 سال عضو تیوال هستم ، پیشنهاد می کنم ابتدا به نمایش تئاتر بروید و بعد قضاوت بفرمائید.

اینکه گفتمان موافق و مخالف صورت میگیرد یعنی این تئاتر جلب نظر کرده است و اثر هنری است ...

۲۸ مهر ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در آخرین روزها به تماشای این اثر رسیدم.
نورپردازی و طراحی صحنه را دوست داشتم.
احساس میکردم بال و پر اضافی داشتن یه سری چیزا و میتونست زمان کار حتی کوتاه تر باشه.
پایان کار هم برام جذاب بود. در کل نمایش خوبی بود اما نه ماندگار.
و در پایان اینکه کاش فکری به حال این سالن و صندلی هاش بکنن دوستان.
امروز یادم افتاد فراموش کردم برای ریچارد سوم نظر بنویسم.
یه نور بده... :)
کار از آنچه در نظرات میخواندم و از نمره‌ای که داشت (که البته هیچکدام دلیل خوب یا بد بودن صرف یک اثر نیست) برایم جذاب تر بود.
ساین ها را خیلی دوست داشتم مخصوصا ''بوسه مرگ''.
بازی ریچارد و مادرش خوب، اما طراحی صحنه و لباس بسیار معمولی بود.
در کل برای یک نمایش در حال و هوای پست مدرن بسیار قابل احترام و دیدنی بود.
درخشان باشید.
بماند به یادگار از آخرین نظر پس از اتمام نمایش.
یه موزیک بذار
۱۲ مهر ۱۴۰۳
چه حال خوبی داشت بعد از چند ماه دیدم پیام شما و دوست عزیز
۲۰ دی ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار لذت بردم هم از بازی صابر ابر عزیز هم از این اقتباس جذاب.
طراحی صحنه خاص و جالب بود.
هنر ارتباط با مخاطب و بداهه گویی درست، به نظرم همه تماشاگرارو تا لحظه آخر با خودش همراه کرد.
نمایش ساده و قابل قبولی بود و دوستش داشتم.
نور پردازی و موسیقی بسیار برام جذاب بود.
بازی ها هم احتمالا همانطور که توقع دارید خواهد بود و البته خسرو پسیانی یک سر و گردن بالاتر.
مشتاق شدم کتابی که این نمایش ازش اقتباس شده رو بخونم.
دقیییقا همینطوره، هنوز که یادم میاد مو به تنم سیخ میشه...
۱۷ شهریور ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دکور، نور پردازی، موسیقی و صدا عالی بود؛ بازی ها عالیییی بود.
نمایشنامه جون دار نبود، درواقع همه چیز برای من بالاتر از داستان و متن کار قرار داشت.
خیلی راحت و بی پرده به موضوع پرداخته شده بود و برام جالب بود. اما چیز عجیب غریب و جدیدی رو روایت نمیکرد.
در کل نمایش خوبی بود.
بعد از چندروز از دیدن این اثر، همچنان درون خودم این پرسش رو تکرار میکنم که وطن برای تو چه شکلیه؟
سلام
خیلی خسته نباشید میگم به همتون.
اگه بلیت گیرتون اومد برای دیدنش شک نکنید.
*گرچه گاهی شنیدن صدا و فهم جملاتی که می‌گفتند کمی سخت بود.
اما دیدنش بی شک خالی از لطف نیست.
وقت بخیر در ارتباط با نظری که مرقوم کردید خواستم عرض کنم که ای کاش نظر شخصی‌تان را مینوشتید.
جسارتا گمان کردم از چند کامنت پیش تر درج شده در اینجا کپی برداری و کلاژ فرمودید.
۰۷ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید