در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ترانه رضایی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 05:50:57
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امشب بازم گول خوردم..😑
پوسترشون که خیلی خوبه🥹🥹
بعد هم تا اجرای بد نبینیم اون‌قدرها از خوبا لذت نمی‌بریم خب!
مهرناز خلیلی
کدوم اجرا ؟
عزیزم، دیشب مرده بازی..
۱۹ ساعت پیش
ترانه رضایی
عزیزم، دیشب مرده بازی..
ممنونم عزیزم. بگو که ما گول نخوریم 😁😁
۱۸ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نام ها..
نام هایی که زمانی دلیل اعتماد مون بودند و الان..
دلیل انصراف مونن..
بیست و یک در ۶ مردادِ داغ☀️
شاید اولین چیزی که منو (یا هر مخاطب عام دیگه ای رو)
مجذوب یک نمایش کنه؛ “اسمش” باشه..؛
و برای من یکی از جذاب ... دیدن ادامه ›› ترین کنکاش ها
همین ‌پیدا کردنِ نشانه های بین اسم و نمایشه..!
که خب این اسم و آن ربط به دلم ننشست متاسفانه..؛
جایی دیده بودم؛ شاید کارگردان محترم یا از بازیگران گفته بودند
که ماه هابرای این نمایش تمرین کردند..؛
سوالی که مدام تو ذهن من تکرار میشد
‌ این بود که پس کو اون همه تمرین..؟!
چرا هیچ حسی به درستی القا نمیشه..؟!
(خصوصاً در رابطه ی اگنس با خواهرش)
یا مثلاً حسِ این که این اتاق کجاست و اینا دارن چکار میکنن( که میشه گفت تقصیرِ دکور هم بود)
یا صحبت کردن ها با دوربین در برخی صحنه ها..؛
یا زخم زدن های جانِ پ..ز به خانم دکتر..
یا حتی وقتی تئو تشنج میکنه..؛
(که فکر میکنم احساسی ترین صحنه نمایش بود؛)
خاله و مادرش حتی بهش دست نمیرنن؛بغلش نمیکنن
یا حتی خم نمیشن..؛ فقط مادرش از دور میرقصه..!
(البته شاید این هم به خاطر محدودیتِ ناشی از طراحی دکور بود)
بطور کلی من همه ی احساساتِ این نمایش رو.. لز حسِ آسیب دیدن؛ انتقام خواهی؛ تنفر..(حرام زاده گفتن های اگنس) تاعشق؛ریاکاری و.. همه رو خیلی خیلی کم عمق دیدم؛
و فکر میکنم چقدر حیف که قابلِ پیش بینی بودن، خیلی چیزا رو تو این نمایش کشت..!
برای من صحنه ی اول جذاب ترین صحنه بود..
موسیقی عاالی بود و چندین دیالوگِ زییا اما شعاری..
چراکه ما سالها ایستادیم و .. ایستادیم و ایستادیم
ای کاش که نمایشی بود که بعد از ایستادن رو به اجرا در می آورد
خسته نباشید؛
به امیدِ دیدن کارهای بهتر..!
پ.ن
مدلِ بدرقه ی تماشاچیان خیلی کیوت بود💞
پ.ن۲
دوستان سامانه ای هست به نام خاموشی های تهران؛
روی نقشه که موقعیت رو بزنید؛ روز و ساعت خاموشی رو نشون میده؛
میتونید از قبل به تماشاچیان اطلاع بدید
چون با این ترافیک و گرما و مسائل مربوط به اعصاب..
اینگونه که یک ساعت و نیم نگه میدارید
مردم رو تا برق بیاد؛ عامدانه ذهن ها رو آشفته واردِ سالن میکنید..!
24 تیر1404
🎭اولین نمایش بعد از تروماهای جدید!
که فراتر از انتظاراتم..،فراتر از درکم..، فراتر از هر نمایشی و فراتر از هر فراتری بود..!
بچه که بودم و تا مدت ها بعدش، صحبت از کاست "سیاحت غرب" همه جا می چرخید
و آن جمله معروف "و من مردم" که من |هیچوقت| جرأت نکردم گوشش بدم و فرار می کردم..!
روزگار رو ببین که چه پیگیرانه، کجا بالاخره اون صدا رو به مغزم فرو کرد..!
بله ما هربار فراموش میکنیم که این زمین است که می چرخد و زمان است که می گذرد..
بله ما همان هایی هستیم که هیچ شانسی در مقابل مرگ..، حتی زندگی نداریم..
و ماییم که یاد نمیگیریم هدف ما بقا ست..! نه کشف حقیقت..!
درخشان و بی نظیر ..!
پ.ن
باید بگم ماشاال.. و بگم
به کارگیری از قدرت بدنی بازیگر در قالب یک نمایش یعنی این..! (قابل توجه اون دوستان عزیز🚁..)
چه سکوتِ سنگینی..
میترسم هیچ چیز به اندازه همون نیم بندی هم که بود
مثل سابق نشه..!
میترسم سایه سیاهی، مایی که خودمونو
با پینه وصل کرده بودیم به زندگی ببلعه دوباره
این بار چجوری باز به زندگی برگردیم؟!
تیوال عزیز؛
از اینکه هیچ یک از کامنت های من رو از دیروز درباره نمایش آقای غنی زاده منتشر نکردی
از این حرکت انحصار طلبانه و گزینشی منفور
آن هم در جایئکه «"باید" »نظرات به طور آزادانه منتشر بشن؛
به شدت بهت انتقاد دارم.
یک بار به واسطه نمایش عصبانی شدم، یکبار به واسطه این حرکت شما..‍
چیشده؟
باز هم نظرتو بنویس.
و اگه باز منتشر نکردن همینجا بنویس.
هانیه خدابخش
سلام عرض شد وقت بخیر نمایش چطور بود؟
دوست عزیزم،
وقتی زبان مخاطب رو می بندند تا اول حرف او را با عقل خودشون بررسی کنند
بعد اگر صلاح دیدند و باب میلشان بود منتشر کنند...
به شخصه ترجیح میدم که کلاً نظری ندهم...
ترانه رضایی
دوست عزیزم، وقتی زبان مخاطب رو می بندند تا اول حرف او را با عقل خودشون بررسی کنند بعد اگر صلاح دیدند و باب میلشان بود منتشر کنند... به شخصه ترجیح میدم که کلاً نظری ندهم...
سلام عرض شد
متوجه هستم !
حق دارید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
قرمز..!🟥
واقعاً متضاد قرمز؛ سیاهه..؟!
از اون اجراهایی که با هزارتا سوال اومدم بیرون..✨
برعکسِ معمول، یه بار دیگه دلم میخواست تا چند ساعت کسی باهام حرف نزنه..!
عجیبه،همیشه باور داشتم وظیفه ی یه هنرمند اینه که
بازتابِ روشن و منصفانه ای از مردمش باشه
(نه ادایی؛ نه تجاری؛ نه وابسته)
ودلگیر بودم از کم لطفی ها و کمرنگی ها ..؛اما این اجرا منو واردِ یه داستانِ دیگه ای کرد
اینکه هنرمند( هرچقدر هم شریف) میتونه بازتابِ یک ... دیدن ادامه ›› جامعه ی مریض باشه؟!
میتونه افکارشو.. هنرشو.. با مردمی که چشمِ دلشون کوره به اشتراک بذاره؟!
اینکه جامعه پذیرای چه تفکریه.. و چه تفکری رو پس میزنه..؟!
و این مسیرِ جامعه چطوری خودِ هنرمند رو تغییر میده..؟!
و هزارتا سوالِ دیگه از این دست..!
بطور کلی بعد از قرمز؛ معادلات بین هنر و جامعه برام عوض شد
معادلات بین انسان ها هم حتی..؛ چون حرف حرفِ هنره اما این تقابل میتونه فردی باشه..
عالی بود و به سردردِ بعدش هم می ارزید👌
راه هایی برای فراموشی..؛
من همش منتظر بودم که راه حل بعدی
خودکشی باشه؛ اما شاید ذهن من زیادی دارکه..! نمیدونم..!
بعد از آخرین بار که تئاتر شهرزاد و اتفاقاً سالن سه بودم؛
قول داده بودم دیگه شهرزاد نرم..! (علاوه بر همه انتقادها؛ بیشتر بخاطر انتخاب نمایش ها و زمان بندی)
اما در کمال ناباوری اجرا سرِ تایم آغاز شد.. و حقیقتاً نمایش خوبی بود..!
میتونم بگم بالاترین امتیازِ این اجرا رو متن میگیره و بازی خانم میرزایی✨👌
در مورد دکور..؛ به نظرم نبودنِ اون دکور بهتر از بودنشه..! باز هرجور صلاحه..!
در مورد موسیقی..؛من فکر میکنم کمی یک نواخت و تکراری بود
... دیدن ادامه ›› و در لحظات حساس و دراماتیک کمک کننده ی اجرا نبود ..!
و‌در آخر پایانِ داستان..؛ کمی برای من گیج کننده بود..! داستانِ دیگه ای رو دنبال میکردیم؛ اما اتفاق دیگه ای افتاد..!
تشکر و خسته نباشید🌸
روز جدید امکانش نبود؟! 😢
مهرناز خلیلی و نوید عسکری فراهانی این را خواندند
Amir Sharifi و امید فردوسی زاده این را دوست دارند
خریدار
ساناز پوردشتی (sanazpourdashti)
فعلا نه. در حال مذاکره هستیم شاید بتونیم سالن دیگه ای اجرا ببریم.🙏
۲۴ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
انقدر ازش تعریف شده که آدم دست و دلش نمیره برا خرید..!
زندانی در دانمارک
1404/02/22
من فکر میکنم ما به عنوان مخاطب عام، خاص یا حتی دوستدار هنر
میتونیم به (حداقل برخی) هنرمندان این حق رو بدیم که از
عمیق ترین تاریکی مغزشون.. با کلماتی که خودشون اختراع میکنن
با ما سخن بگن..!
(و فکر میکنم در مقام انتقاد، اینکه ماهم دست به اختراع
کلمات جدید بزنیم، خودش یعنی اجرا رو ما تاثیر گذاشته..!)
من فکر میکنم رویارویی با ابعاد مختلف ذهن (حداقل برخی) هنرمندان
مثل این (با این ... دیدن ادامه ›› طراحی نور و موسیقی و اجرای بی نظیر) در کمترین حالت، تجربه ای تکرار نشدنی باشه.
خوشحالم که بالاخره پای این اجرا نشستم و دوست داشتم میتونستم به طریقی متن رو داشته باشم..!
بیش باد...!

آفرین. بسیار عالی گفتید.بسیار
۲۳ اردیبهشت
ترانه رضایی
ممنون، البته فکر نمیکنم این شدت و حدت شما، تاثیری در بالا یا پایین بردن جایگاه اجرا بین مخاطبین بذاره.
از جایگاه مشاهده گر همچین هدفی دنبال نمیشه. همونطور که مساوات هم دنبال سیاه لشکر برای اجراهایش نیست، شاید حتی تک مخاطبی، تک انسانی... و شاید هم هیچ
۲۳ اردیبهشت
سینا نادری فرد
از جایگاه مشاهده گر همچین هدفی دنبال نمیشه. همونطور که مساوات هم دنبال سیاه لشکر برای اجراهایش نیست، شاید حتی تک مخاطبی، تک انسانی... و شاید هم هیچ
درود دوست عزیز
افراطی‌گری شما در اعمال نظرتون و توهین به مخاطب عام بنده رو قلقلک داد گپ کوچیکی بزنم؛ اگر کمی دقت کنیم حتی در سطح جهان بزرگان بودند و هستند که لزوماً اجرایی که متعلق به عام نیست رو برای عوام به نمایش در نمیارن، به طوری که گاهی تماشاگر توسط گروه‌های نمایشی انتخاب می‌شن!
البته که عدم تفکیک سالن‌ها، تئاتر‌ها و عدم وجود دسته بندی، عوامل دیگری هم می‌تونن باشند که مشخص کنند چه کاری کجا اجرا برود یا نه ولی خودما(گروه‌های اجرایی) که در فضای هنر نمایشی فعال هستیم بر حسب شرایط روز در جریانیم که الان مثلاً در کدام سالن چه نوع پروژه‌هایی و با چه اتمسفری به روی صحنه می‌رود. و در آخر من که اصلاً اثر رو ندیدم!!!! اما با توجه به پاسخ‌های شما زیر کامنت‌ها که با احترام شبیه به سخنگوی روابط عمومی پروژه‌‌ هستید. برای من ایجاد دافعه می‌کند البته ظاهراً قصد گرم کردن یا شلوغ کردن چیز دیگری رو دارید…

در هر صورت
سلامت و تک باشید(انسان و مخاطب و دیگر هیچ)
۳۰ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ما قراره از "فیل" ها دوری کنیم 😉..!!

(به توصیه یک دوست عزیزی که صفحه ش در دسترس نیست)☺️
ما بین سنگ قبر و تولد نحس مون ول معطلیم…✨
و اما نمایش چخوف..!
ایده خیلی جالبی داشت، در ابتدا فکر میکردم با یه داستان جنجالی و خیلی جدید روبرو میشم..!
میشه گفت دکور و المان هایی که استفاده شده بود هم جالب بود،
بازی ها هم قابل قبول و ملموس (به جز یکی دو نفر)
ولی.. ولی ... ولی🤔
نکته اول اینکه پراکندگی متن انقدر زیاد بود که فقط باعث کلافگی و عدم ارتباط با نمایش میشد
(در واقع متن کمک به درک مفهوم اصلی نمایش نمیکرد و بیشتر تمرکزتو به هم میزد)
نکته بعدی طنز ضعیف و تکراری و تکرار شونده در دایره تکرار
(مثلاً در خصوص نقش مرلین عزیزم و اون داستان هایی که داشتند و حتی اکت شون..)
و ... دیدن ادامه ›› نکته آخر جمع بندی و پایان داستان، فکر میکنم موفق به القاء اون پیامی که میخواست برسونه نشد!
فکر کنم همه اینهایی که گفتم مربوط به متن میشه😬..!
در نهایت سپاس از زحمت و انرژی عوامل
بعد از 24 ساعت بی خوابی و 2 ساعت چرخیدن تو نوفل لوشاتو و کافه..،
با چشمای قرمز داخل سالن رفتم و با لبخندی گشاد برگشتم..!
میخواستم نیام اما خوشحالم که اومدم.!
هنر و تبحر تک تک تون قابل انکار نیست، چه صداهای جذابی..! جای انتقادی نمیمونه.،
(هرچند که نیمه ی انتهای نمایش کمی ریتم کند و تکراری به نظر می رسید)
اما برای من ده دقیقه ی آخر نمایش بسیار ماندگار و بسیار درخشان بود.
ممنون که کنار همه طنازی ها، از اونچه که باید گفته میشد هم گفتید.
مهرآسا مداحی (mehrasa1370)
بودنت کنارمون قشنگ‌ترش کرد. ممنون از دلگرمیت.
۰۸ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جناب مساوات شما نقطه ی عطف تئاتر ایران هستید..
من اجراهای سال های قبل شمارو ندیدم و بیشتر از یک سال نیست با کارهای شما آشنا شدم
اما با همین نقد هایی هم که هست من احساس میکنم تئاتر ایران در نبود شما کم میاره
گفتنی ها رو که گفتند..! دیگه من چی بگم؟
فقط میگم ممنون.
چرا این روزها اکثر اجراها باید ساعت 21 باشن.؟! مگه کنسرته؟!! مگه نمیبینید شرایط رو؟!!
اینجانب اعتراض دارم.
فکر کن اون کوچه تاریکه پشت تئاتر شهر که ازش رد میشی برسی به خیابون رازی و بری نوفل یا کاخ یا شهرزاد...
آقا مکان پیدا کردم جهت خفت گیری.. عالی.. توپ.. تضمینی
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
اینجوری بگم که حتی من میترسم!
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
اعتراض نامه ای هم هست بدین مام امضا کنیم. والا که مام میترسیم. اون ساعت هوا سردتر هم هست تازه!
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ایمان صیاد برهانی..! اونقدری که شما اشک منو درآوردی، روزگار درنیاورد..
یک ساعت و چهل دقیقه ای که رو همون صندلی های بدنامِ کاخ هنر هیچ حس نشد..
چقدر دلم میخواست این اجرا اختصاصی باشه..؛
یا حداقل تو هر ردیف یه نفر باشه؛
یا اینکه بغل دستیم انقدر نظر نده و گوشیشو چک نکنه..!
این اجرای تمیز..؛ این هماهنگیِ بی نظیر.. این تصویرسازی های بی مثال
و نورپردازیِ عالی خصوصاً در آخرین صحنه.. برای تماشا تمرکزی از جنس غرق شدن میخواست..
سخته انتخاب اینکه کجا بیشتر یاد خودم افتادم..
یا کدوم صحنه برام تاثیرگذار تر بود..
نه میشه از هیچ لحظه ایش نگفت، نه میشه از تمامش گفت
دیدنی بودید و درخشان✨
مرسی
چقدر محو کارتون شدم و چقدر این محو شدن دلنشین بود..🥹
واقعیت، خط سفید باریکی بود چسبیده به پهنای سیاهِ دروغ..
ما که ترسیدیم و دروغ رو ادامه دادیم..؛ دروغ رو زندگی کردیم..؛
دروغ شد ما و ما شدیم دروغ..؛
و اون لحظه ای که خواستیم و بیدار شدیم..؛ چیزی عوش نشد اما چقدر این بیداری تنهاترمون کرد.. مایی که هرکدوم یه جور واقعیت رو انکار میکردیم..!
نمایش حق مطلب رو به بهترین شکل ممکن ادا میکنه؛
پرفورمنس عالی..؛ نورپردازی و دکور کاملاً دقیق و تاثیرگذار؛
بازی ها بطور محسوس در سطح بالا؛ عالی بودید ممنونم
پ.ن آقای حیدری (کتابفروش محترمِ دم شهرزاد) دمت گرم!!
چطور ماکان بند این نمایش را بی نصیب گذاشت..!؟