هارشدگی - 3 اردیبهشت
ساعت شش و چهل و پنج دقیقه
وقتی هارشدگی تمام شد، احساسات متفاوتی داشتم. از اینکه منطقم مصرانه میخواهد نمایش را دوست نداشته باشد اما احساسم نمایش را دوست دارد. بعد از گذشت چند روز این متن را مینویسم چرا که فکر میکنم برای نوشتن نیازه تا هیجانات از هاری به رامی برسند!
هارشدگی مجموعه ای از نقاط قوت است و همینطور ضعف. از نقاط قوت میتوان به: طراحی صحنه به جا و همسو با نمایش/ پوستر و تبلیغات کار که بنظرم به قدری خوب و شگفت انگیز است که شاید هیپنوتیزم شدنم موقع خرید بلیط را میتوانم به گردن گرافیست و سازنده تیزر بیاندازم/ بازی و حضور خالص ایمان صیاد برهانی که اکثر عزیزان ذکر کردند و درست هم گفتند/ دوپاره بودن نمایش (تمرین واصل ماجرا) که بنظرم خیلی هوشمندانه و زیرکانه
... دیدن ادامه ››
است/
شاید چند نقطه ضعف هم وجود داشته باشد که بنظرم در شبی که من شاهد نمایش بودم، بازی امین اسفندیار عزیز، کلا برای نمایش و کار دیگری بود و اصلا جایی در ان نمایش نداشت و کمی من را دچار گنگی میکرد که آیا واقعا این آدم از اینکه شاهد این رویداد است به "عصیان" رسیده است؟ گمون نکنم. رسیدن به عصیان و ادای عصیان را دراوردن کمی متفاوت است. (لازم به ذکره که به توانایی امین اسفندیار شکی نیست و هدف صرفا بررسی از دید یک مخاطب مشتاق است و هدف چیز دیگری نیست.)
بنظرم نمایش نامه ارجاعاتی میدهد به نمایش نامه مرگ و دوشیزه که باید بخوانم تا بتوانم مفصل تر نظر بدهم اما در کل بنظرم کارگردان (در همان مقام هم نویسنده کار) مشخص نمیکند که کجای این دعوا می ایستد با توجه به اینکه انگار نویسنده به نوعی همان ناظر است (نورآرش چارلی با بازی واقعا خوب و گیراش) و دارد حرف هایش را به عنوان رهبر ارکستر در گوشمان میزند و شاید این حس نشدن "هارشدگی" باعث میشود که من همچین جمله ای بنویسم اما حس میکنم در طول نمایش ما باید این پیام را "حس" میکردیم تا صرفا در گوشمان با کلمات زمزمه شود.
در مورد بازی خانم الوند هم که دوستان نارضایتی داشتند بنظرم ایراد دوستان شاید از تن صدایی باشد نه خود اجرای کار.
در مجموع لذت بخش بود دیدن نمایش "هارشدگی" در سالن خوب لبخند
به امید دیدن کارهای بیشتر و رها شدن با این گروه خلاق.