در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال مهرنوش مومنی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:40:52
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چه افیونی‌ست غم
و چه افیونی‌ست خو کردن به غم …

اینکه همه‌ی لایه‌های متن را نفهمیدم، اصلا دلخورم نکرد ! چرا که متن ، سنگین و پیوسته بود و کلماتش گاهی از ذهنم پیشی می‌گرفتن اما روحم با حس و حال صحنه آشتی بود.
راستش ؛ هملت را در گوشه‌ای میدیدم و اونچه در متن برایم جان می‌گرفت، گویی مساوات بود که در آینه‌ی خویش خود را به تصویر می کشید ! این کلمات و حس‌ها چنان درونی و ناب بودند که فقط خودش میتونست بر صحنه بدرخشه.
«تاریکی پنجم: افیلیا» و «تاریکی ششم: مزرع کلمات» بشدت منو تحت تاثیر قرار داد و دوسش داشتم
نور، چنان هنرمندانه طراحی شده بود که منو به خلسه‌ می‌برد.
موزیکِ متن خیلی دلچسب
طراحی صحنه، بی‌نقص و هم‌نوا با متن (زنده‌گانِ مُرده)
اجرا، مسلط، تمیز و خوش‌لحن، همچون شعر نو …

با احترام ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
چقدر خوشحال شدم که دوست داشتین مهرنوش جون❤️
۴ روز پیش، یکشنبه
زهرا خلیلیان
چقدر خوشحال شدم که دوست داشتین مهرنوش جون❤️
بله عزیزم خیلی به صحنه و حس و حالش وصل بودم 🥰 و مساوات در اجرا هم خوش درخشید 👌
۴ روز پیش، یکشنبه
مزرع کلمات 👌🏻
۴ روز پیش، یکشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش برام یه تجربه ناب و پراحساس بود! از همون لحظه اول، بغلم کرد .
الهام کردا با بازی و صدای دلنشینش، با اونهمه تسلط، دلمو برد و نمی‌تونستم چشم ازش بردارم .
صابر ابر اما … حیف که دیالوگ نداشت، چون خیلی صداشو دوست دارم ولی با حرکات و حضور پرقدرتش، بدون کلمه حرف زد و حسش رو منتقل کرد
متن نمایش نسبت به بورش قبلی برام بالاتر بود! یعنی بیشتر به عمق و زیرلایه‌ها پرداخت … ولی فکر می‌کنم اگه بورش قبلی رو ندیده بودم، شاید این‌قدر غرقش نمی‌شدم.
تلفیقش با حال و هوای آثار داستایوفسکی هم خیلی خلاقانه بود؛ انگار یه جورایی روحِ داستان‌های اون نویسنده توی نمایش زنده شده بود.
طراحی صحنه و دکور؟ خیلی خوب
نورپردازی ... دیدن ادامه ›› ؟ خیلی خوب
طراحی لباس؟ خیلی خوب
بورش بصرف خون از دیدگاه مرد بود،
بورش بدون خون از نگاه نازنین،
و منتظرم ببینم بورش از دیدگاه مومو چی از آب درمیاد. مطمئنم قراره یه چیز خفن و کامل‌کننده باشه!
دست‌مریزاد به همه گروه
با احترام ⭐️⭐️⭐️⭐️
گوارای جان خانم مومنی ، خوشحالم که دوست داشتید👌🪷🎭🙂
۱۲ اردیبهشت
Amir Sharifi
گوارای جان خانم مومنی ، خوشحالم که دوست داشتید👌🪷🎭🙂
همینطوره اقای شریفی … خیلی بر جانم نشست و ممنونم از توجه و مهر شما 🌸
۱۲ اردیبهشت
واقعا بی نظیر بود انتقال احساس مومو بدون دیالوگ
۱۲ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایشِ هارشدگی ، نه آن‌چنان ضعیف و ناپخته که تماشایش پشیمانم کند و نه آن‌قدر گیرا، عمیق و ماندگار که پس از پایان، ذهنم را درگیر خود کند.
متنِ نمایش، هرچند تلاش داشت داستانی پویا و تأثیرگذار روایت کند، اما انگار کاستی‌هایی در عمق و احساس داشت که مانع میشد تا منو کاملاً در آغوش بگیرد. نتیجه، اثری متوسط بود که می‌توانست با پرداخت بهتر، به مراتب تأثیرگذارتر باشد.

امین اسفندیار و ایمانِ عزیز خیلی درخشان بودن . اما متأسفانه حضور ماهور الوند نقطه‌ضعفی برجسته بود. بازی او چنان فاقد حس و روح بود که گویی سدی عظیم در برابر جریان نمایش ایجاد کرده بود. این انتخاب نادرست، ضربه‌ای جدی به کلیت اثر وارد کرد و ای کاش کارگردان در گزینش این بازیگر که نقش کلیدی هم داشت ، وسواس و دقت بیشتری به خرج می‌داد.

در مقابل، طراحی صحنه و نورپردازی از نقاط قوت نمایش بودند. طراحی صحنه فضایی باورپذیر و متناسب با حال و هوای نمایش داشت.

در مجموع هارشدگی ، خاطره‌ای گذرا از یک تجربه‌ی میانه به جا ماند

با احترام
⭐️⭐️⭐️
نمایش یخ‌بستگی با وعده‌ی یک تجربه‌ی احساسی عمیق و لایه‌های روانشناختی پیچیده، می‌تونست اثری باشه که قلب و ذهن مخاطب را تسخیر کند. درامی که به‌ظاهر همه‌ی عناصر لازم برای درگیر کردن احساسات را داشت، اما متأسفانه در اجرا و کارگردانی چیزی کم داشت که نتونست آن تلنگر عاطفی مورد انتظار را به من بزنه . با وجود پتانسیل بالای موضوع که کاملاً هم‌راستا با علایقم بود، انگار قلاب داستان جایی گیر نکرد و منو با خود به عمق احساسات نبرد.

یکی از نقاط ضعف برجسته، استفاده‌ی غیرضروری از هاش‌اف بود که نه‌تنها به روایت کمکی نکرد، بلکه حتی بازی بازیگران را تحت‌الشعاع قرار داد و بیان آن‌ها را مخدوش کرد. بازیگری که می‌توانست در خدمتِ درامِ قدرتمند نمایش باشد، در سایه‌ی این انتخاب نادرستِ کارگردانی، کم‌فروغ ماند.
متن نمایش، هرچند پر از پتانسیل برای کاوش در لایه‌های عمیق انسانی بود، اما در اجرا نتوانست آن یخ‌ِ درونِ منو ذوب کنه و وقتی از سالن بیرون آمدم، حسم مثل عنوان نمایش بود: یخ‌زده و بی‌تفاوت. یخ‌بستگی برام اثری متوسط باقی موند که با وجود ایده‌های جذابش، در اجرا و تأثیرگذاری کم آورد. امتیاز من به این نمایش ۲.۵ از ۵ ستاره است؛ نه آن‌قدر قوی که در خاطرم بماند.
این نمایش یه کار شکست‌خورده بود. متنش پتانسیل این رو داشت که تو قالب یه کار سورئال و درام موفق بشه، ولی طنزی که بهش اضافه کرده بودن اصلاً به موضوع نمی‌چسبید و همه‌ی روح و عمق کار رو نابود کرد؛ من واقعاً لزوم طنز رو تو این متن نفهمیدم.
موضوع می‌تونست پرکشش باشه، (البته اگر دلیلِ مرگ رو یه صابون گلنار نشون نمیداد 🙈 ) اما حتی تایم نمایش هم زیادی طولانی و کشدار به نظر اومد.
بازیگر خانم متأسفانه خیلی بد بود و اصلاً نمی‌تونست حسی به مخاطب منتقل کنه .
بازیگر آقا تلاشش رو کرد،
نور و طراحی صحنه برای این نمایش مناسب بود، در نهایت ، چون نه طنزش دراومد، نه درامش، و نه هیچ‌چیز دیگه، نمی‌تونم بهش امتیاز بالایی بدم.
با احترام
⭐️
متاسفیم که اجرا رو دوست نداشتید
شاد و سلامت باشید🙏
۲۲ فروردین
محمدرضا قره خانلو
زحمت بازیگران این اثر بسیار قابل تشکر هست
با احترام به نظر شما ، نظر شخصی بنده اینه که فقط یک بازیگر نسبتا خوب در صحنه دیدم و بازیگر زن جوری بازی کردن که انگار هیچ ارتباطی با نقششون نگرفته بودن ! در مجموع هم متن بقدری بد بود که هیچ راه نجاتی برای نمایش نذاشته بود
۲۹ فروردین
مهرنوش مومنی
با احترام به نظر شما ، نظر شخصی بنده اینه که فقط یک بازیگر نسبتا خوب در صحنه دیدم و بازیگر زن جوری بازی کردن که انگار هیچ ارتباطی با نقششون نگرفته بودن ! در مجموع هم متن بقدری بد بود که هیچ راه ...
کاملا با شما موافقم
۲۹ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش «کالیگولا» برام تجربه‌ای متوسط بود؛ فازِ یه کار تجربی -کارگاهی که زحمتشون معلوم بود، ولی چیزی کم داشت تا به اوج برسه. مثل موسیقی فالشی بود که بدون تخصص هم می‌فهمی یه جای کار می‌لنگه . اینجا هم تئاتر، جونِ کافی نداشت که محکم من رو توی خودش نگه داره. نورپردازی اما خیلی خوب بود، نقطه‌ی قوتی که فضا رو زنده می‌کرد.
نمایشِ شلوغی بود و گاهی حرکاتی که اضافه‌کاری بود
بازی‌ها هم یکدست نبودن ! چند تا نقش ضعیف بودن، و یه بازیگر خوب هم نگاهم رو گرفت.
چیزی که آزارم داد، این بود که دو بازیگر نقش کالیگولا رو بازی می‌کردن، اما از هم منفک نبودن؛ نه اینکه یکی وجه قدرت و تنفر رو نشون بده و دیگری احساس و پوچی و … ، و این بیشتر جنبه‌ی ظاهری و نمایشی برام داشت تا معنایی !
ایده‌ی تلفیق «کالیگولا» با «ریچارد سوم» رو خیلی دوست داشتم، جرقه‌ای خلاقانه بود.
فیلم دیدن‌ها و صحنه‌ پایانی هم خیلی جذاب بود

با احترام ۲/۵ ستاره که از نیم محرومیم
⭐️⭐️⭐️
کاش نظرت رو قبل از گرفتن بلیت خونده بودم....
۲۴ فروردین
مهسا مهدی
من چهارشنبه زهرا جان
منتظر نظرت هستم.
۲۴ فروردین
2.5 هم زیاد بوده
۲۸ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش شک امشبم را ساخت و واقعاً تجربه‌ای محترم و دلنشین بود (تنشی بین ایمان ، شک و قضاوت)
نور، طراحی لباس و دکور به‌قدری مناسب و در خدمت اثر بودن که حسابی به فضای نمایش عمق می‌دادن.
بازی‌ها و انتخاب بازیگرها کاملاً درست و بجا بود و هیچ لحظه‌ای احساس نکردم چیزی از هماهنگی کم داره.
و اما متن … متن هم انقدر قوی و گیرا بود که از اول تا آخر همراهش بودم و حتی برای یه لحظه از نمایش جدا نشدم. دیالوگ‌ها برام شنیدنی و عمیق بودن و حسابی به دلم نشستن.

پ. ن ۱ : آقای سلیمانی، کارگردان این اثر، با اون وقار و شخصیت بی‌نظیرشون همیشه من رو برای دیدن نمایش‌هاشون ترغیب می‌کنن. واقعاً دست‌مریزاد به این هنر و تعهد.
پ.ن ۲ : صدای خانم رویا افشار برای ردیف چهار به بالا یه کم پایینه و گاهی به سختی شنیده میشد ، پیشنهاد می‌کنم برای لذت بیشتر، ردیف‌های جلو رو برای دیدن نمایش انتخاب کنید
با احترام
⭐️⭐️⭐️⭐️
خانم مومنی عزیز؛ تماشاگران وفاداری چون شما سرمایه ی گروه ما هستند … به خود می بالیم که دوستان تئاتری چون شما در این سالها یافته ایم و همواره به رضایت شما تماشاگران افتخار می کنیم.
۱۹ فروردین
مهدی حسین مردی
درود بر شما جناب سلیمانی ممنون از پاسخگویی شما مانا باشید
درود و سپاس از اینکه به دیدن نمایش ما آمدید
۱۹ فروردین
کورش سلیمانی
آقای حسین مردی عزیز و خانم مومنی گرامی؛ یقینا با توجه به علاقمندی و پیگیری شما به تئاتر نیازی نیست از جایگاه هنری و توانمندی خانم افشار نازنین در سالها بازیگری در صحنه تئاتر اینجا برای تان بنویسم ...
در هنر و بازیگری خانوم افشار شکی نیست و همانطور که در نظرم عرض کردم ، انتخاب بازیگری عالی بود . ممکنه به همین دلایل که میفرمایید در برخی مواقع صدای ایشون سخت شنیده میشد و ممنون که ما رو میخونید و برای رفع آن می‌کوشید … پرمخاطب باشید
۱۹ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بازی استریندبرگ منو بغل نکرد و متنش اصلاً به دلم ننشست. بازی‌ها هم در حد متوسط بود و اون کشش لازم رو نداشت که بخواد تو ذهنم بمونه. آخرش دیگه حسابی کلیشه‌ای شد، انگار یکی از اون برنامه‌های تکراری مثل «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» و «کلید اسرار».

از نظر دکور، نور و طراحی لباس مشخص بود زحمت کشیدن ولی در کل نتونست تاثیر عمیقی بذاره
با احترام
⭐️⭐️
خانم مومنی ممنونم از نظر تان. اینکه نمایش شما رو بغل نکرد و بازی ها در حد متوسط بود رو از شما به عنوان یک مخاطب که یک نظر شخصی داره و در سلیقه اش نبوده میشه قبول کرد. ولی این مثال تون در رابطه با متن دورنمات که شبیه کلید اسرار یا سریال شاید برای شما... نمیشه پذیرفت و تشبیه مناسبی برای این نمایشنامه نیست. ما به اصل متن وفادار بودیم. برقرار باشید.
۱۹ فروردین
خب مطمئن شدم که نرفتنم تصمیم درستیه.
۱۹ فروردین
زهرا خلیلیان
خب مطمئن شدم که نرفتنم تصمیم درستیه.
متاسفانه با همه تلاشی که برای نمایش کشیده بودن ، من اصلا متن رو دوست نداشتم و امیدوارم بقیه از دیدنش لذت ببرن
۱۹ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش در خصوص «زندگی و مرگ» انگار می‌خواست با نشون دادن فاصله باریک بین این دو - مثل یه «کاما» که فقط لحظه‌ای مکث می‌کنه - یه حرف عمیق و فلسفی بزنه. اما چیزی که روی صحنه دیدم، بیشتر یه خط صاف و بی‌هیجان بود تا یه درام پر کشش. تلاش برای فاخر نشون دادن کار با اصطلاحات پزشکی و کلمات دهن‌پرکن، نه‌تنها به عمقش اضافه نکرد، بلکه یه جور حس ساختگی و بی‌روح بهش داد که به دلم ننشست.

داستان از اول تا آخر، زیادی خطی و بدون فرازوفرود پیش رفت. هیچ لحظه غافلگیرکننده یا اوجی نبود که آدم رو به خودش بکشه. بازیگرها هم انگار توی یه فضای سرد و بی‌رمق گیر کرده بودن؛ نه متن بهشون اجازه نفس کشیدن داده بود و نه کارگردانی تونسته بود ازشون حسی بیرون بکشه. این نمایش منو بغل نکرد؛ نه تونست اون گرما و صمیمیتی که از یه تئاتر انتظار داری بهم بده و نه لحظه‌ای منو توی دنیای خودش نگه داشت. برای همین، گاهی حس زرد و آبکی بودن بهم دست داد؛ چیزی که نه فکر رو به چالش می‌کشید و نه قلب رو تکون می‌داد.

تنها چیزی که توی این اجرا یه کم به چشم اومد، نورپردازی بود. نورها بد نبودن ولی خب، یه نور خوب به تنهایی نمی‌تونه بار یه نمایش رو به دوش بکشه. در نهایت، این کار یه فرصت از دست‌رفته بود؛ نه منطق خشک و قانون‌مندش به نتیجه‌ای رسید و نه احساسی داشت که بتونه مخاطب رو با خودش همراه کنه.

با احترام ⭐️
ممنون از شما🍀🙏
۱۶ فروردین
ساناز پوردشتی (sanazpourdashti)
ممنون مهرنوش جان
۱۶ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی به موقع ورود دادن و قابل احترامه
متاسفانه سالن بلحاظ فضا و صندلیها اصلا مناسب نیست و نمایش پتانسیل اینو داشت که در سالنی شایسته‌تر موردتوجه مخاطبین قرار بگیره
فضای فانتزی کار خیلی خوب دراومده بود
متن و کتاب هم که خیلی قند و دوست داشتنیه و نمایش به کتاب خیلی وفادار بود
بازیها خوب و مسلط بود (بجز بازرس که بازی و بیان خوبی نداشتن)
دکور و نور با وجود امکانات کمِ سالن خوب بود
گریم و طراحی لباس هم مناسب و پرزحمت
با دیدنش خوشحال شدم و بنظرم این موضوع و این بازیگران حتی میتونستن با یه دکور خفن و یه نمایش موزیکال در سالنی استاندارد بدرخشن.
با احترام و خدا قوت ⭐️⭐️⭐️⭐️
سلام وقت بخیر مشکل صندلی ها به چه صورت هست؟ من برای 23 بلیط گرفتم و فارغ از تعریف اجرای خوب این نمایش اکثرا از صندلی ها ناراضی بودند.
۱۸ اسفند ۱۴۰۳
ممنون بخاطر این نظر ریزبینانه تون. امیدوارم در دیدار بعدی رضایت بیشتری از کار ما داشته باشید
۲۰ اسفند ۱۴۰۳
مهرنوش مومنی
فقط صندلی راحتی نیست ولی تایم نمایش اونقدر طولانی نیست که اذیت باشید … بی‌نگرانی برید و لذت ببرید
صندلی های این سالن، دیشب ( ۱۹ اسفند ماه ) تغییر کرد تا مخاطب ها احساس راحتی بیشتری کنند.
۲۰ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یه کار خیلی متوسط
نوع اجرا مثل نمایش خارش خلاقانه بود ولی بیشتر شبیه به بخشی از کتاب و روایت بود تا تئاتر …
موضوع باید همه رو تحت تاثیر قرار میداد ولی چندان موفق نبود

بامید درخشش گروه جوان و تجربه‌های بینظیر🌹
⭐️⭐️⭐️
بی‌پدر اجرایی مفهومی ، عمیق و اررشمند بود
همچنان در کارهای آقای مساوات «بیگانه در خانه» برام برترینه
ولی اجراهاشون همیشه استاندارد کافی داره و قابل پیشنهاده
لحظه‌ای از اجرا جدا نشدم و قسمت پایانی بشدت برام اوج گرفت
در نهایت همچنان در من جاری‌ست و با احترام ⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
متاسفانه نمایش برای من فقط یه مُشت مانیفست و بیانیه سیاسی بدونِ لایه بود و دوسش نداشتم
امیدوارم و خوشحالم که بقیه لذت ببرن
اوهه در دیالوگی که در خیالش با مادرش داشت خیلی بد بود … فکر کنم باید درام درگیرت میکرد ولی خنده‌دار بود
دختر خانواده و اقای قوانلو هم که حتی میتونستن نباشن
با احترام
⭐️
با جمله آخر موافق بودم.
۰۲ اسفند ۱۴۰۳
مهسا مهدی
منو کامنتهای شما نجات داد😂
خیلی سلیقه‌ایه ولی با اطمینان میگم با ندیدنش چیزی از دست نمیدی و خوشحالم آخر سالی ناجی شدم ☺️
۲۱ اسفند ۱۴۰۳
مهرنوش مومنی
خیلی سلیقه‌ایه ولی با اطمینان میگم با ندیدنش چیزی از دست نمیدی و خوشحالم آخر سالی ناجی شدم ☺️
😂❤️✌🏻
۲۱ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کاری استاندارد و مفهومی (همانطور که انتظار میرفت)
بازیگری و‌کارگردانی خوب
طراحی حرکات، نور و لباس عالی
تا قبل از دیدنِ نمایش اوکیه ولی در عجبم بعد از دیدن و درکِ عمق و مفاهیم ، اسم نمایش رو بنویسن خانواده (فقط خانه وا ده میتونه شایسته باشه)

اون قاب در اون نور که همه سیگار میکشیدن بشدت جذاب بود و دلم نمی‌خواست تموم بشه
با احترام
⭐️⭐️⭐️⭐️
فیلمنامه برای من جذاب نبود … ولی بازیها خوب بود
پایان‌بندی فیلم رو دوست داشتم
نوید پورفرج 🥰 پیمان قاسمخانی🥰
آخیش … مرسی از آقای صدرعاملی .. مرسی از بازیگران خوب
و بالاخره یه فیلمِ بغلی و پرکشش دیدم
سناریوی کافی و بی‌اگزجره … کارگردانیِ خوب … بازی خانوم رضایی و امین حیایی عالی بود و هر دو شایسته‌ی جایزه
دوسش داشتم
⭐️⭐️⭐️⭐️⭐️
امیرمسعود فدائی، سپهر و mohsen miladi این را خواندند
امیر مسعود، نیما و مهدی این را دوست دارند
متاسفانه فقط یه جایزه بهش دادن در صورتیکه بیشتر ازین انتظار میرفت.جالبتر اینه که فیلم پیشمرگ حتی سالنهاش بطور کامل پر نمیشد اون وقت بهترین فیلم از دیدگاه تماشاچیان شده!! ولی فیلمهای رها،ناتور دشت و زیبا صدایم کن که سانس فوق العاده هم میرفت رای نیاوردن!! با یه حساب دو دو تا چهار تای معمولی هم میشه فهمید بیشترین رای رو باید اینا میاوردن.میخواستن یه جایزه هم به اون فیلم سفارشی بدن! آقای میر سعید مولویان هم واقعا حقش حداقل مکمل بود که اونم به آقای آییش دادن!
۲۳ بهمن ۱۴۰۳
نیما
متاسفانه فقط یه جایزه بهش دادن در صورتیکه بیشتر ازین انتظار میرفت.جالبتر اینه که فیلم پیشمرگ حتی سالنهاش بطور کامل پر نمیشد اون وقت بهترین فیلم از دیدگاه تماشاچیان شده!! ولی فیلمهای رها،ناتور ...
از نظر بنده هم تنها جایزه‌ای که بحق داده شد ، برای بهترین فیلم (زیبا صدایم کن) بود … بقیه‌ش خیلی کشکی و سفارشی 😖
۲۳ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فقط یه ایده‌ی خوب در ذهن بوده ولی اونچه دراومده : یه عالمه باگ و یه سناریوی غیرقابل باور و بد
تا قبل از حضور پلیس همه چی برام خوب بود و درگیرش شده بودم
فکر می کردم قراره چقدر غافلگیر بشم یا چه ادامه و پایان خفنی رو شاهد باشم … ولی وااااقعا تخیلی و بد بود
فیلم استانداردهای لازم رو برام داشت و منو همراه می‌کرد
با توجه به اینکه داستانِ واقعی رو خیلی نگران و جدی پیگیر بودم و براش اشک می‌ریختم ، این فیلم رو دوست داشتم
بجز شبنم قربانی بقیه بازیگرها خوب بودن
میرسعید مولویان عالی بود
و بالاخره ⭐️⭐️⭐️⭐️
مولویان رو کاندید مکمل ذاشتن.
۲۲ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نیم ساعت تاخیر برای سالنی که فضای انتظارش کوچیکه و نمایشی که مخاطبش زیاده ، بشدت آزاردهنده بود … کاملا حسِ خفگی

در صفحه‌ی نمایش اصلا ادعا نشده که کتاب مت هیگ رو اجرا کردن و فقط اقتباسی از اون بوده … ایرانیزه شده بود و طنزی شیرین که انصافا شعبانپور خیلی خوب از پسش براومد
طراحی دکور مناسب
شعبانپور عالی بود و یک تنه نمایشی حال خوب‌کن رو جلو برد
من دوسش داشتم و بهم خوش گذشت
با احترام امتیازم ۳/۵ ستاره‌ست که همچنان از نیم محرومیم 🙈
فیلم از همه لحاظ شکست‌خورده و فقیر بود (بقولِ اصفهانیا خیلی ننگ و عاری بود)
شکیب شجره نیمه‌ی دیوونه‌بازیش خوب بود ولی نیمه‌ی احساسیش اصلا درنیومده بود
مهم اینه که یه نیمه‌ی خوبِ شجره نمی‌تونست یه سناریوی بد و کسالت‌بار، یه کارگردانی بد ، بازیهای بد و در نهایت فیلمِ بسیار بد رو نجات بده
و امیدوارم خانم نرگس محمدی هم بعد از این فیلم با بازیگری خداحافظی کنه
celine، امیرمسعود فدائی، محمد فروزنده و سپهر این را خواندند
امیر مسعود این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید