در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال Leon S. Kennedy | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:05:48
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سیدنی [با فریاد به کلیف می‌گوید]: ((نویسندگی، استعداد میخواد!))
😊😍💚
۳ روز پیش، شنبه
پریسا نقدی زاده
😊😍💚
🌻
۲ روز پیش، یکشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کلیف: ((اتاقت خیلی مرتب شده!))
سیدنی [با فریاد]: ((برای اینه که ذهنم خیلی بهم ریخته س!))
به به💚
۳ روز پیش، شنبه
پریسا نقدی زاده
به به💚
🙃
۲ روز پیش، یکشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک نمایش کمدی تر و تمیز که ارزشِ تایم و پولی که برای آن می گذارید را دارد.
((کسی که به عشقش خیانت می کنه رو باید برد لبِ پرتگاه و ازش پرسید دوباره خیانت می کنه؟ و اگه گفت نه! اون رو با لگد پرت کرد پایین!))
((تمیزی یه اصله؛ کثیفی رو به من نشون بده!))
بازی جناب ((میکائیل شهرستانی))، در نقشِ ((کالیگولا)) همچون ماه شب چهارده، درخشان بود.
از دید من، هر نمایشی که ایشان در آن بازی می کنند را باید دید!
((سربازها! برای بردگی نجنگید؛ برای آزادی بجنگید))
((اگه بشر با تغییر مخالفت می کرد هنوز در حد یک میمون، باقی مونده بود!))
محمد فروزنده و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
((دَرد زیاد، مثلِ بی دردی می مونه؛ آدم بهش عادت می کنه!))
((زنان در عشق، حدِ وسط ندارند؛ یا هیچ اند یا در منتهای شدت و قوّت!))
دقیقا !!
منتهای شدت و قوت😉
علی اکبر نانوایی
منتهای شدت و قوت😉
👌
۱۲ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جان [به بیل می گوید]: ((می دونستی نبشِ قبرِ خاطرات، یکی از کارهای روزمره ی ما گورکن هاست؟))
نمایشی باشکوه با بازی درخشان فرهاد خان آئیش. افسوس که نتوانستم برای بار دوم به تماشایش بنشینم.
برعکسِ بسیاری از تماشاگران که از تایم نمایش، گله مند بودند برای من، اصلن کُند و خسته کننده نبود.
اگرچه دکور نمایش، بسیار زیبا و دقیق بود اما بخشی از آن (Bathroom) بیرون از دیدِ منِ تماشاگر بود!
پی نوشت: من روی صندلی ۲، ردیف ۱ نشسته بودم
دقیقا و در اولین دقیقه ، به همین دلیل کمی نمایش گنگ بود
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
توانایی آقای صدیقی مهر در بیانِ دیالوگ های کاراکترِ ایوان که در برخی جاها بسیار طولانی بودند و با شتاب بسیار بالا گفته می شدند خیره کننده بود.
پدر: ((زندگی تا وقتی خوبه که کسی منتظرت باشه!))
حضور شما برای دیدن نمایش و شنیدن دیالوگ نمایش برای ما باعث خرسندی و شوق است. افتخار می کنیم به حضور و حمایت شما تماشاگران فرهیخته که همیشه حامی هنرمندان بوده اید. ممنون که نمایش ما را برای دیدن انتخاب کرده و نظر خود را درج کردید.
روابط عمومی گروه نمایش
حضور شما برای دیدن نمایش و شنیدن دیالوگ نمایش برای ما باعث خرسندی و شوق است. افتخار می کنیم به حضور و حمایت شما تماشاگران فرهیخته که همیشه حامی هنرمندان بوده اید. ممنون که نمایش ما را برای دیدن ...
بزرگوارید!😇
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نریمان: ((صدای بارون، انگار صدای خداست که داره با آدم حرف می زنه!))
سپاس و درود و ممنون از درج این دیالوگ نمایش
روابط عمومی گروه نمایش
سپاس و درود و ممنون از درج این دیالوگ نمایش
خواهش می کنم!😇
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای من، شعرخوانی استاد رشید کاکاوند، دلپذیرترین بخشِ نمایش بود و ای کاش، در سرتاسر اجرا، گروه موسیقی، هنگام خوانشِ ایشان، خاموش می ماند.
مجنون: ((...من گم شده ام مرا مجویید؛ با گمشدگان، سخن مگویید...))
((عشق و انتظار، همزادِ هم اند))
((با یه غده ی یک کیلو و سیصد گرمی، توی سَرت می تونی زندگی کنی اما بدون عشق، نه!))