در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نیلوفر | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 22:07:11
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
به به... عجب اجرایی بود...
چه بازی‌های فوق‌العاده‌ای و چه علی سرابیِ بی‌نظیری... واقعا بی‌نظیر بود و چقدددد دل تنگ دیدن روی ماهش بودم...

صابر جان من عاااشقتم...‌خیلی دوست‌داشتنی هستی... دیدنت خیلی کیف میده همیشه...‌فقط یه ذره دیالوگ گفتن‌هات داره تکراری‌ نمیشه؟!...


پ.ن
واقعا لذتی که‌ نمایش دیدن توی‌ تالار وحدت داره، توی‌ هیچ سالنی نداره...💖

انقدر مالی‌سویینی توی برنامه‌ام نیست که تا دیشب حتی نمی‌دونستم علی سرابی بازیگرِ این دورِ اجراس. دلم حقیقتاً تنگ شده برای بازی‌هاش.
نیلوفر
دلت برای وحدت تنگ نشده؟! برای صندلی قرمزاش؟! برای نظمش؟!😍 برو این سری هم ببین به نظرم 😍💖
دلم برای وحدت تنگ شده، خیلی... ولی شرایطِ ورود و آسایش در این سالن رو ندارم 😁
مالی‌ سوئینی هم با توجه به سبک اجراش و اینکه با ۲ تا بازیگرِ دیگه هم زیاد میونه‌ام خوب نیست، اصلاً توی گرینه‌هام نیست... ببخشید ناامیدت کردم 😂🙋🏻‍♀️😅
البته متنش رو تازگی خوندم، دوست داشتمش 👌
صبا صالحیان
دلم برای وحدت تنگ شده، خیلی... ولی شرایطِ ورود و آسایش در این سالن رو ندارم 😁 مالی‌ سوئینی هم با توجه به سبک اجراش و اینکه با ۲ تا بازیگرِ دیگه هم زیاد میونه‌ام خوب نیست، اصلاً توی گرینه‌هام ...
من چون دیر رسیدم نفهمیدم گیر میدادن یا نه؟!😬
ولی توی سالن که خبری از لیزر رو اینا نبود 🙃
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

گفتم امروز رو کلا واسه خودم باشم...💖

صبح پاشدم رفتم سینما که یه کم حال و هوام عوض شه...
اما فیلمش خیییلی بد بود... خیلی...🙁

بعدش واسه ناهار رفتم رستوران مورد علاقم... عاشق ساندویچ‌هاشم...
اونم این‌بار خیلی چرب و شور بود...😑

یادم اومد تو کامنتای نمایش خونده بودم نمایش راس ساعت شروع میشه، واسه همین با استرسِ ترافیک، زود ... دیدن ادامه ›› راه افتادم سمت باغ کتاب...اتفاقا چند تا کتاب می‌خواستم...
گفتم فوقش زود میرسم و میرم یه چرخی می‌زنم و کتابایی که میخوام رو می‌گیرم...
کتابها رو نداشت... اصلا هیچی نداشت... اسمش هم باغ کتابه... گفتم حقا که ر.ی.د.ی...😒

راه افتادم رفتم سمت سالن‌های تئاتر... هنوز یه ساعت وقت بود، نشستم تو کافه و یه آیس‌کارامل سفارش دادم... این یکی که دیگه اصلا افتضاح بود...😖


ساعت ده دقیقه به شش رفتیم سمت ورود به سالن...
نمایش برخلافِ گفته‌ها با ۲۰ دقیقه تاخیر شروع شد!!!


اما چه نمایشی؟!
واقعا چه نمایشی؟!
من واقعا واسه این‌ نمایش از حدود دو ماه جلوتر بلیط گرفتم؟!
ولم کن تو رو خدا... 🤦‍♀️
هی تو طول نمایش، این پا رو انداختم رو‌ اون پا، اون پا رو انداختم رو این‌ پا... مگهههههه تموم میشد؟!🤦‍♀️

فقط یه ویترین قشنگ...😒


خلاصه نشد که بشه...
البته شاید فکر کنین بهم خیلی سخت گذشته! 😌
ولی برعکس... حالم خیلی خوش بود... 👊
از درون خوب بودم خدا رو شکر😁
خدا، خودمو واسه‌خودم حفظ کنه 😌🤲💖
😁😉

خانم نیلوفر گرامی
زاد روزتان مبارک باد
با آرزوی بهترینها برایتان
۰۹ مرداد
نیلوفر
قلبممم😭😍🥰😊💖 قیافه‌ی اون ""همه"" که قراره کادو بدن: 🙄😬😦😟😖 😂😂😂💖💖
❤️❤️
😂😂
۱۰ مرداد
کاوه جان امیدوارم خوب باشی رفیق 😍💖
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نیلوفر (petty)
درباره نمایش نکبت i


خودمم نمی‌دونم چرا به این نمایش سه میدم؟!...
کلا این دست داستانا دیگه جذابیت و تازگی‌شون رو برام از دست دادن...😬

بازیها هم... اکی بودن... ستاره‌ی همیشگی‌ و... درسته همیشه خوبه و خیلی دوسش دارم ولی خب فکر کنم بازیشو به تنهایی ببینم نمیفهمم واسه کدوم نمایشه... مگر اینکه از روی گریمش تشخیص بدم، بس که داره یه شکل میشه...

خلاصه که نمی‌دیدم هم چیزی از دست نمی‌دادم...🚶‍♀️

اولین چیزی که به ذهن میرسه این هست که پنج سال بعد وقتی خاطرات تئاتری ات مرور میکنی بعیده که یاد این اجرا بیفتی احتمالا برای حفظ سلامت ذهنت .....خاطرات فقط برای یادآوری نبود فکر کنم !!!!
دومین نکته این که چیزی بهت اضافه نمیکنه .... یک اجرای تمیز و ناب هم نیست که صرفا از تمیزی اون لذت ببری ....
اشکالات در بطن نمایشنامه هست یا کارگردان دوست داشته این طوری ببینه .... که همچنان اشکالات پابرجاست .....
این که بازیگر توپوق بزنه فی نفسه بد نیست ، حلقه واسط نقش دو مرد ماجرا، زن هست که بار اصلی کار روی دوش اش هست .... یا درک نکرده یا نتونسته درش بیاره ..... ضربه اصلی از اینجا خورد .....
همینا دیگه .... حیف نیست موقت ... افاضات من به محاق بره .......حالا پست تو مهم تره یا افاضات من .....
سوزان
اصلا اشتیاق آنچنانی به دیدنش نداشتم، نمیدونمم چرا و آخرم ندیدمش :/
اصلا اشتیاق آنچنانی دیگه به هیچ نمایشی ندارم واقعا🤦‍♀️💔
نیلوفر
اصلا اشتیاق آنچنانی دیگه به هیچ نمایشی ندارم واقعا🤦‍♀️💔
بورش و خون خوبه ولی، ببینش اگه ندیدی، ترجیحا سانس اول
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

#چرت_و_پرت

یادم نیست چند سال پیش بود که یکی اومد چند ساعت‌ قبل از شروع جشنواره نوشت: "تا چند ساعت دیگه دیوار، توسط طرفدارای سینما میترکه"...
و واقعا هم‌ می‌ترکید...
بعضی‌هامون حتی از سینما بیرون نیومده، کامنت می‌ذاشتیم...

حالا امسال رو نگاه کن...💔
.
.
.
دلم ‌تنگه واسه چند سال پیش همین روزا، که تو صف "فرهنگ" سگ‌لرزه می‌زدیم و هر دفعه می‌گفتیم ... دیدن ادامه ›› " از فردا باید دو تا شلوار بپوشیم" و با کسایی که می‌زدن تو صف دعوا می‌کردیم و به مدیریت سینما فحش می‌دادیم و ...

بعد با بدبختی می‌رفتیم تو سالن، هنوز جاگیر نشده بودیم، فلاسکم رو درمی‌آوردم چایی می‌ریختم ، تکیه می‌دادم و فیلمم رو می‌دیدم و فارغ از اینکه فیلمه آش دهن‌سوزی بود یا نه؟!، کیف می‌کردم ...
با خودِ سینما کیفور بودم و دنیا هم به فلانم بود...

شب، یا اگر کار به سانس اضافه می‌کشید، نصفه شب، خسته برمی‌گشتم خونه، زود می‌خوابیدم، چون فردا دوباره باید از صبح می‌رفتم توی صف... و این روتینِ چندین ساله زندگیم بود در این ایام...💔


پاتوق اکیپ ما بیشتر سینما آزادی بود...
قشنگ یادمه تو ده شبِ جشنواره ، ۲۴ ۲۵ تا فیلم می‌دیدیم از ۹ صبح تو صف بودیم تا ۱۲ شب...چه روزایی بود چه فیلمایی بود.آخرین جشنواره‌ای که به طور کامل رفتم سال ۹۵ بود و دقیقا الان ۴ ساله که نرفتم.
۱۵ بهمن ۱۴۰۲
سید مهدی کلانی
به پیش خلق نامش عشق و پیش من بلای جان/ بلا و محنتی شیرین که جز با وی نیاسایی/ " حضرت مولانا" حال وطن برای همه ی ماهایی که معلق ایم در دوراهی احساس وابسته بودن؛وابسته شدن ...
چرا به جان نرسانَد؟ چرا به خون نکشد؟
غریب یافته از بی‌کسی وطن ما را...

#سالک_قزوینی
۲۲ بهمن ۱۴۰۲
سپهر
چرا به جان نرسانَد؟ چرا به خون نکشد؟ غریب یافته از بی‌کسی وطن ما را... _{#}_سالک_قزوینی
«ایران هم که بودم، وطنم همان اتاقم بود و بیرون که می‌رفتی، می‌دیدی وطن دارد مدام بیگانه می‌شود. می‌دیدی هر روز درخت‌های بیشتری بریده می‌شود، ساختمان‌های جدیدی بالا می‌رود و در کل شکل جاهایی که می‌شناختی، می‌دیدی که دارد عوض می‌شود و زشت می‌شود. حتی می‌دیدی مردم هم عوض می‌شوند، دروغ زشتی خود را از دست می‌دهد و همه‌گیر می‌شود و بنابراین برای من از وطنم تنها همان اتاقم مانده بود و دفتر کارم،دلم تنگ شده برای دفترکارم و البته دلم مدام تنگ می‌شود برای جایی در ساحل شمال.غیر از اینها هیچ،دریغا که غریب بودم در وطنم پس این همه عمر»💔
بهرام بیضایی
۲۴ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

#موقت_و_بی‌ربط



یادمه سالهای آخر دانشگاه‌ بود ...
رویا کلاس فرانسوی ثبت نام کرده بود...ازش پرسیدم چون عاشق زبانی، فرانسه می‌خونی؟! یا دوست داری بری؟! گفت معلومه!!! همممه دوست دارن برن...
گفتم ولی من دوست ندارم برم...
گفت پس حتما اینجا جات خوبه و اوضاعت ردیفه...(اهل کنایه زدن نبودها،جدی می‌گفت)

این روزا همش یاد این حرفش ... دیدن ادامه ›› میفتم...

یادم نیست مکالمه‌مون ادامه پیدا کرد یا نه؟!
ولی همینش عجیبه...اینکه همیشه وقتی گفتم نمی‌خوام برم، این جمله رو یه مدلی شنیدم...
و تناقض همین‌جا بود...که من مطلقا جام خوب نیست!!! پس چرا نمی‌خوام برم؟؟؟



اینها البته برای اون سالهاست...الان دیگه خیلی دوست دارم برم...اصلا بدجوری دوست دارم برم...
همش هم از خودم ناراحتم...احساس می‌کنم‌ من از اون آدم‌هام که دوزاری‌م دیر میفته...که اون موقع که‌چهار تا بچه سال آخری چمدونشون هم بسته بودن،من کجا بودم؟ توو هپروت... من همیشه دیر می‌فهمم...

از طرفی هم ‌میگم،اتفاقا رفتن باید همراه با بُریدن و کَندن باشه...وگرنه سوار موج شدن،تهش می‌تونه سرخوردگی زیادی داشته باشه...
پس نگران‌ نباش برای این تاخیرهات...نارحت نباش که اون موقع دوست نداشتی بری...


ولی باز نمیشه...
هر روز جدیدی که میاد،با خودش یه گه خوردن از نرفتن،همراه داره...

اون جمله آخر 😞😞😞 هر روز بد و بیراه میگم!
۲۲ تیر ۱۴۰۱
نمیدونم چرا احساس میکنم انقدر ماها توی این سال‌ها داغون شدیم که همون بهتر یه بمب بخوره رو سرمون خلاص شیم. کلا فکر نمیکنم هرگز کابوس اینجا چه با رفتن خودمون از این مملکت چه با رفتن اینا از این مملکت تموم بشه.
۲۵ فروردین
نیلوفر
میثم جان خودتم کم پیدایی‌ها... حالا‌ ما هیچی نمیگیم😏😁
آره قبول دارم ...
۲۵ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


#موقت

شما رو نمی‌دونم که چقدر دنبال گفتگو با عوامل یا منتظر جواب از جانب اونها هستین...
ولی به شخصه دوست دارم به گروه‌های اجرایی بگم اصلا و مطلقا توی کامنتها وارد بحث نشن...از بس که کامنتهاشون اعصاب ‌خرد‌کنه...🤦‍♀️
واقعا چرا انقد با مخاطب بحث می‌کنن؟!...

من‌خودم دو تا نمایش توی لیستم بود و به خاطر همین بحث کردن در کامنتها،خیلی مرددم به دیدنشون...😑😑


شما هر چی باید می‌گفتی و هر کاری باید می‌کردی،توی‌نمایشت و سالنت،گفتی و کردی،ما هم‌ به وقتش دیدیم،الان وقت ماست که حرف بزنیم و نظر بدیم...🤫🤫🤫

نظر ندن یا وارد بحث نشن؟!
۱۹ تیر ۱۴۰۱
نیلوفر
همینه که میگی👍👌💖
♥️
۱۹ تیر ۱۴۰۱
نیلوفر
اولا که این بازی کثیف رو شروع نکن که آخرش من مقصر بشم که چرا خوندمشون،نه اونا که این طور نوشتن😂😂😂 ولی واقعا واسم یه قسمتی از پروسه شناخت ادمها/گروه‌هاست... با دیدن و فکر کردن به این رفتارها ...
نه بابا 😂 مقصرِ چی؟! 😅
چون بیشتر بخشِ اعصاب‌خوردیش به چشمم اومد گفتم.
وگرنه اگه خودت دوست داری بخونی (همون پروسه‌ی شناخت) که خب هیچی، حتی اگه اعصاب‌خوردکن هم باشه باز خوندنشون می‌تونه فایده‌ای داشته باشه. 👌🏻
۱۹ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نیلوفر (petty)
درباره نمایش باغ i
معجونی‌جانِ عزیزِ عزیزِ عزیزم که عاشقتم...
کاش لطف کنی و دیگه از این حرکتا نزنی...دیگه سالن‌های مرکز شهر رو ول نکنی و بری این سالن‌های ناشناخته یا کمتر شناخته شده😑😑

باور کن اگه نمایش توی مرکز شهر بود، با باز شدن بلیط فروشی یه صندلی خالی هم‌نمی‌موند...
اخه این همه سالن...باغ کتاب چرا؟! 😖یه ماهه می‌خوام بیام جور نمیشه از بس از اون مسیر و خود باغ کتاب بیزارم😑
میشه کمتر حق بگی؟
۰۴ تیر ۱۴۰۱
صبا صالحیان
نمی‌شناسم جواد منفرد ولی من خودم همیشه با هومن کیایی یه مشکلی دارم! یه‌ کار توی مولوی دیدم خیلی سال پیش، به اسم "اسکیس". طبق خاطره و حافظه‌ام اسم هومن کیایی از اون کار یادم موند که ...
برای من وحید آقاپور و هومن کیایی از نوای اسرارآمیز برام ماندگار شدن...
ماندگار به معنی واقعی کلمه...👌
۱۲ تیر ۱۴۰۱
نیلوفر
برای من وحید آقاپور و هومن کیایی از نوای اسرارآمیز برام ماندگار شدن... ماندگار به معنی واقعی کلمه...👌
اجرا سال ۹۶ بود درسته؟؟
فکر کنم همونه که من بعدها پوسترشو دیدم و افسوس خوردم که ندیدمش 🙂
۱۲ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من یه بلیط واسه امشب دارم...ساعت نه شب...جاش هم خیلی خوبه...

قصد واگذاری هم ندارم...خودم دوسش دارم...
نه با ۱۵۰ تومن نه با ۲۰۰ تومن نه با ۳۰۰ تومن نه با ۵۰۰ تومن...نه...
خودم دوسش دارم...خودم می‌خوام ازش استفاده کنم...امیدوارم خیلی هم بهم خوش بگذره...😌😌😌
خوش بگذره عزیزم♥️😍
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
نیلوفر
نه بابا اسگل که نیستم از این تابلو بازی‌ها دربیارم...😏 دمت گرم چه خوب شد اتفاقا یه کتاب توی اون حال و هوا معرفی شد بهم...خیلی لازم داشتم🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏💖💖💖💖
یه کتاب که توش هیچی نوشته نشده؟

هار هار هار :))))
۰۱ تیر ۱۴۰۱
فرزاد جعفریان
یه کتاب که توش هیچی نوشته نشده؟ هار هار هار :))))
😁😁😁
۰۱ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

#چرت_و_پرت


توی یه دنیای موازی،من گوشی رو برمی‌دارم می‌گم:
سلام کوئن،برنامه امشبت چیه؟...میایی بریم یه نمایش ببینیم؟!
+چی هست؟ باحاله؟!
_اره فکر کنم🤔...اسمش "پاهای خانم هزارپا"ست😏
+اکیه...ساعت چهار میام دنبالت...
.
.
.
شبم دو تایی میریم لئونِ آبان، پیتزا می‌زنیم‌ بر بدن...




پ.ن
این زندگی یه معاشرت با تارانتینو به من‌بدهکاره...😪


منم شام با کوئنتین و میخام 😏 قبلش کیل بیل ها رو هم 4k طوری تو سینما باهم دیده باشیم 🤓 حتی المقدور امی واینهاوس هم لایو بخونه 🙄

پ ن : اوما ترومن هم خواهش کنه میبریمش 😍
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
نیلوفر
https://www.instagram.com/reel/C9wjDNYI4Va/?igsh=MXQzcXk5OTF0NXdxaw== به‌نظرم این ویدیو باید اینجا بمونه 👌 و کماکان این زندگی یه معاشرت با تارانتینو به من بدهکاره💔
پدیکور کردی حالا؟ 😉
۲۲ مرداد
فریبا
پدیکور کردی حالا؟ 😉
😁😁💖
۲۲ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

#موقت

ریکی جرویس از اون آدمهاییه که واقعا طرز فکرش و نبوغش برام رشک برانگیزه و بسیار قابل احترام...
از اینایی که هم دوست دارم بهش حسودی کنم هم دوست دارم در برابرش از جام بلند شم براش کف بزنم...
خیلی آدم خفنیه خدایی...👍.
به شدت موافقم
۲۷ خرداد ۱۴۰۱
بامداد
به شدت موافقم
انگار تمام زندگیش‌رو به "دیدن" و "فکر کردن" می‌گذرونه،بی اینکه چیزی/اطلاعاتی/دریافتی از‌محیط از مسیر درست منحرفش کنه یا تحت تاثیر قرارش بده...👍
۲۸ خرداد ۱۴۰۱
نیلوفر
انگار تمام زندگیش‌رو به "دیدن" و "فکر کردن" می‌گذرونه،بی اینکه چیزی/اطلاعاتی/دریافتی از‌محیط از مسیر درست منحرفش کنه یا تحت تاثیر قرارش بده...👍
آره واقعن . چقدر درست و به جا ، دیدن و فکر کردن رو بولد کردی . همینه شاید که احساس میکنم لِولِش رو نسبت به خیلیا بالاتر نگه داشته . کاملن این هوش و بصیرت رو داره که یک موضوع معمولی رو از زاویه ای برات مطرح و تحلیل کنه که تازگی ، درخشندگی و بدیع بودنش شوکه ت کنه چنان که از سرِ تحسین و غافلگیری خنده ت بگیره .

۲۸ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

#چرت_و_پرت

تیوال این روزها قشنگ شبیه "مهمانِ مامان"ه...
یا مثلا شبیه اینایی که تصمیم می‌گیرن عروسی‌ رو توی ‌خونه‌ خودشون برگزار کنن...بعد می‌بینن مهمون‌هاشون ز‌یاده و همه‌شون جا نمیشن!!! به واحد روبرویی‌شون میگن میشه مردا رو بفرستیم خونه ... دیدن ادامه ›› شما؟!...


پ.ن
خلاصه که همه یاری کنید و زیاد هم چیزی ننویسید و شلوغ نکنید،تا تیوال بلیط‌فروشی‌هاش رو توی ترافیک پایین سایت انجام بده?...


#همایون_اومده

:))))

با توجه به اینکه عاشق اون فیلمم، پس برای این حال و هوا و کنسرت هم طبیعیه ذوق داشته باشم :)
ببینم بلیت اون ته بالکن فردا گیرم میاد یا نه
۲۱ خرداد ۱۴۰۱
فاطمه محامی
اره واقعا کار خوب خیلی داره ولی این برای منم یه حس دیگه ای داره.. من اولین بار بعنوان موسیقی متن سریال The left overs شناختمش.. ترکیب اون سریال و این موسیقی از زمین کَندم واقعا! اگه بگم اینائودی ...
به به
به به
سریال leftovers یکی از ناب ترین تجربه های زیستی من بوده

البته
فکر کنم یه اشتباه کوچیک شده
مکس ریشتر موسیقی شاهکار این سریال رو ساخته که البته در فیلم جزیره ی شاتر و arrival هم از قطعاتش ... دیدن ادامه ›› استفاده شد و بخاطر شباهت بعضی از قطعاتش با اینائودی گاها اشتباه گرفته میشه


https://just-music.ir/the-leftovers-series-soundtrack/

به همه توصیه میکنم حداقل دو ترک رو از لینک بالا که موسیقی متن همون سریال نامبرده هست رو گوش کنن و لذت ببرن
She remember
Departure
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
محمد مجللی
به به به به سریال leftovers یکی از ناب ترین تجربه های زیستی من بوده البته فکر کنم یه اشتباه کوچیک شده مکس ریشتر موسیقی شاهکار این سریال رو ساخته که البته در فیلم جزیره ی شاتر و arrival ...
اخ اخ واقعا! تو یه دوره ای دیدمش که حال وهوای خودمم عجیب نزدیک بود به سریال..واقعا زندگی کردمش!
بله بله درست میگید منم منظورم این قطعه از اقای ریشتر بود که بجز یه تفاوت های کوچک تقریبا مو نمیزنه باexperience اینائودی!
https://www.tarafdari.com/node/1380457
اصلا من انقدر شیفته این قطعه شده بودم که یبار حین جستجو کردن هام خیلی اتفاقی رسیدم به سرچشمه حیات! اینائودیِ عزیز!
از این جهت عرض کردم که leftovers باعث شد وارد دنیای اینائودی بشم :))
۲۶ خرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید



What's wrong with Jolie?
She is not rachel ?



در ساعت یازده شب چهارشنبۀ هفتۀ گذشته فرندز در من حلول کرد...(البته درستش ۱۲ ظهر روز یکشنبه‌ست?)

بالاخره...
بالاخره صدام کرد...
بالاخره ... دیدن ادامه ›› رفتم سراغش...

و چطور انقد گرم و دلنشینه؟چطور تمام کاراکترهاش انقد دوست داشتنین؟

من تا اینجا عجیب عاشق راس شدم...? و چقد احساس میکنم خصوصیات اخلاقی ریچل رو دارم...
همون‌قدر عن...?‍♀️


همیشه برام سوال بود که کی از راس خوشش میاد؟! :))))))))))))))))
۱۲ آبان ۱۴۰۰
وای خدای من...تموم نمیشه خبرای تلخ و زهرمار...
کاش هیچ وقت یکی از این شش تا کم نمیشد...💔
کتابشو تموم کرد و...
لعنتتتت ...
چندلر💔💔💔
۰۷ آبان ۱۴۰۲
نیلوفر
وای خدای من...تموم نمیشه خبرای تلخ و زهرمار... کاش هیچ وقت یکی از این شش تا کم نمیشد...💔 کتابشو تموم کرد و... لعنتتتت ... چندلر💔💔💔
هیچوقت فکرشم نمیکردم با یادآوری فرندز گریه کنم
۰۷ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


وااااااااااااای خدایاااااااا
شکرگزارم که تا الان زنده موندم تا این سریال رو ببینم...
عجبببببب سریالی...آدرنالین خالص...یه جاهایی انقد دست و پام عرق میکرد که پاز میکردم، می‌رفتم یه آبی می‌زدم و برمی‌گشتم...یه جاهایی عجیب غصه می‌خوردم،یه جاهایی عجیب به فکر فرو می‌رفتم...عجب سناریویی...پا به پاش می‌رفتی لامصصصصصب...
لعنت بهتون کره‌ای های ... دیدن ادامه ›› حرومزاده...


داستان چیه؟میگردن یه سری آدم که تا خرخره توی قرض و بدهی هستن و کلا چیزی برای از دست دادن ندارن رو انتخاب میکنن و بهشون پیشنهاد میدن تا توی یه بازی شرکت کنن و کلی پول به جیب بزنن...بازی‌ها هم همه ساده و راحت هستن...اما......
فقط نه قسمت...
آقا این لذت رو از خودتون دریغ نکنید و برید سراغش...هر چه زودتر...


خطاب به خودم:
نیلوفر مرسی که این سریال رو دیدی???

کفگیر سریالام به ته دیگ خورده بود، ممنون، از فردا استارتشو میزنم
۰۶ مهر ۱۴۰۰
سپهر
دیگه بیشتر از این باخت نمی‌دم
خیلی باختی خبر نداری🙃
محمد کارآمد
خیلی باختی خبر نداری🙃
زندگی بچّه‌ای بدون توپ
گیج، در یک زمین خاکی بود
باختن بی مسابقه، بی هیچ!
زندگی چیز دردناکی بود

#سیدمهدی_موسوی
۲۲ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

#بی‌ربط

#درباره_کتابایی_که_می‌خونیم


من یه روز خیلی اتفاقی و بی اینکه کسی بهم معرفی کنه،"بوکوفسکی" رو پیدا کردم....فکر کنم از "عامه‌پسند" بود که بهش رسیدم...معمولا این کشف‌های شخصی مخصوصا وقتی به نتایج خوبی میرسه،خیلی بیشتر می‌چسبه...اما چیزی که توی نثر بوکوفسکی برام جذاب بود این دایم ‌الدایورت‌ بودنش بود و اون دهن‌کجی‌ای که به سبک زندگی بقیه داره...
همیشه فکر میکنم یه نیلوفری توی یه دنیای موازی عین شخصیت‌های بوکوفسکی داره زندگی میکنه...عینِ "هنری ... دیدن ادامه ›› چیناوسکی" مثلا...
همیشه این آدمهای دایم الدایورت به نظرم عمیق‌ترین هستن..عمیق و باهوش...انقدر که خیلی زودتر فهمیدن خبری نیست و "رها کردن"...

الان حدود شش ماهی میشه که به چند دلیل کتابی نخوندم...حتی یه صفحه...ولی دیروز رفتم چشمه ...گفتم بوکوفسکی جدید چیزی دارین؟ میدونستم برای استارت دوباره،برای بدنی که سرد شده،بوکوفسکی جوابه..."ساندویچ ژامبون" ،" عامه پسند"، "اداره پست" ،" آدمکش‌ها"،" هالیوود" و "هزارپیشه" رو ازش خونده بودم...
بهم "موسیقی آب‌گرم" ،"جنوبِ بدونِ شمال"،"ناخدا برای ناهار رفته..." و "راجع به پرچم ویت کنگ‌ها" رو معرفی کرد...
و با "موسیقی آب‌گرم" شروع کردم...
این هنری چیناوسکیِ همیشه مست،خستگیِ آدم رو درمیبره...
گاهی حتی جوابِ سواله!
مثلا همیشه برام عجیب بود من که به زندگی علاقه ندارم،چرا انقد آرزو و رویا برای خودم می‌سازم و می‌بافم؟
اینجا رو از بوکوفسکی بخونید:

"خودکشی همیشه به من چشمک‌می‌زنه. مثل چراغی که همیشه در تاریکی روشن است. ولی همیشه از بیرون به تو کمک‌هایی می‌شود تا بتوانی بیشتر در بازی بمانی،می‌فهمی؟و فقط می‌تواند "دیوانگی" باشد ...
این همدات‌پنداری‌های وسط مطالعه بدجوری دلچسبه...دلت میخواد بپری نویسنده رو سفت بغل کنی... :)



پ.ن
قرار شد این پست راجع به کتاب‌هایی که می‌خونیم باشه...
لطفا چیز خوبی خوندید معرفی کنید ما هم بخونیم...یا حتی یه پاراگراف حال‌خوب‌کن...چیز بدی هم خوندید،باز معرفی کنید شاید ما نخونیم...شاید بحث‌های خوبی در خلال‌ش پیش بیاد...شاید خوش بگذره خیلی...شاید انگیزه بیشتری برای خوندن یا بیشتر خوندن بشه...خلاصه منفعل نباشید...دمتون گرم??

اگه اسم کتابها رو هم اول کامنت، با # بنویسیم شاید راحتتر با چشم پیدا بشه??
راستش نمیدونم این کتابی که میخوام بگم تو کدوم دسته قرار میگیره روانشناسی، انگیزشی، موفقیت یا هرچی
ولی راستش خوندم و خوشم اومد
اسمی که بشه اینجا نوشت اینه : هنر ظریف بی خیالی
ولی خب اگه همین اسمو سرچ کنی هم اسم انگلیسی کتاب پیدا می کند و هم یه ترجمه فارسی دیگه که حتی اسمشم فرق می کنه
من اونو خوندم و راستش خوشم اومد.
۱۹ تیر ۱۴۰۰
نیلوفر
سوریلند، با الهام از شخصیت سپهر، پرویز رو نوشته?
?????
۱۸ اسفند ۱۴۰۰
نیلوفر
سوریلند، با الهام از شخصیت سپهر، پرویز رو نوشته?
??
۱۸ اسفند ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
و من شر حاسد اذا حسد😌😌
🧿🧿🧿 🧿🧿🧿 🧿🧿🧿 🧿🧿🧿 🧿🧿🧿

من اصلا نمیدونستم ورژن اصلی این آهنگ زیبا ایتالیاییه...



http://s16.picofile.com/file/8411365918/Andrea_Bocelli_Quizas_Quizas_Quizas.mp3.html


همیشه وقتی ازت می پرسم که
کِی ، چطور ، کجا؟
تو ... دیدن ادامه ›› همیشه به من اینطور جواب می دی
شاید ، شاید ، شاید

و به همین ترتیب روزها می گذرد
و من ناامیدانه منتظر
و تو در حال پاسخ دادن
شاید ، شاید ، شاید

داری زمان رو از دست میدی
با فکر کردن و فکر کردن
به اونی که از همه بیشتر دوستش داری قَسَمت میدم
تا کی؟ تا کی؟

و به همین ترتیب روزها می گذرد
و من ناامیدانه منتظر
و تو در حال پاسخ دادن
شاید ، شاید ، شاید



http://s17.picofile.com/file/8411366192/Christophe_Rezai_28_Ki_Sa_1_.mp3.html

ولی ورژن کریستف یه چیز دیگست...یه حال دیگست...بدجور دلنشینه...خیلی وطنیه لامصب ...
ورژن اصلی کوباییه
پیدا می کنم می فرستم
یه زمانی رو ساند کلاود داشتمش
۲۸ مهر ۱۳۹۹
بهار گراوندی
😓
واقعا معلوم نیست چقد فرصت باشه با این آدما توی یه زمونه و زمان باشی... حیف نیست آدم نبیندشون؟!... 💔
۳۰ دقیقه پیش
نیلوفر
اره دیدم... و خیلی افسوس خوردم که نمی‌تونم برم😔💔
😓
۲۶ دقیقه پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید