در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فائزه طاهری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:57:31
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
شک، ما رو یاد فیلم اسپات‌لایت انداخت که موضوعی مشابه داشت؛ هرچند که در اون فیلم به‌یقین رسیدند و اینجا و احتمالا به‌عمد، تماشاگر رو در «شک» رها کردند. به نظرم خانم رویا افشار بی‌نظیر است.

کارهای آقای سلیمانی رو باید دید؛ من که همیشه مطمئنم ناراضی از سالن بیرون نخواهم آمد.
حضور خودشون در ابتدا و انتهای اجرا هم بسیار قشنگه. ممنونم
خانم فاِئزه طاهری عزیز .... ممنون از حمایت و لطف تان ... موفق باشید ...
۵ روز پیش، چهارشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«باز به نام خدا، خون کسی شد روا
این چه مسلمانی است، وای به دیندارها..»

بازیگرها عالی بودند، بسیار توانمند.
خیلی خندیدیم؛ هرچند که اصل داستان، یکی از غم‌انگیزترین رویدادهای تاریخ ایرانه..
مهرآسا مداحی (mehrasa1370)
دلگرمی ما حضور تماشاگرانی همچون شماست
۵ روز پیش، چهارشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی خندیدیم. مخصوصا که شوخی‌ها کاملا به‌جا و اندازه بود.
به‌جز بخش‌ کمی گل‌درشت مونولوگ وطن (که البته فارغ از گل‌درشتیش، نزدیک بود اشکم رو دربیاره و اجرا زود جمعش کرد) همه چیز عالی بود.
ممنونم از همه‌تون، خیلی حرفه‌ای‌ هستید.
نادر فلاح بسیار درخشان بازی کردند و این به‌نظرم نقطه‌قوتی بود که باعث میشه کار ارزش دیدن داشته باشه.

مونولوگ کار بسیار سختیه و با دیدن گوزن‌ها، فکر می‌کنم حسرت تماشای «تب» آقای فلاح به دلم خواهد بود.
امیرمسعود فدائی این را خواند
نادر فلاح این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فائزه طاهری (fatata)
درباره نمایش من i
«هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتنِ خود برنخاست که من به زندگی نشستم..»

بعضی نمایش‌ها رو نباید از دست داد؛ مثل نمایش‌هایی که مصطفی هرآئینی کارگردانی یا ایمان صیادبرهانی بازی کرده‌باشه؛ حتی اگر عالی عالی هم نباشند، قطعا ارزش دیده شدن رو دارند. ممنونم
مَثلِث بر وزن هَملِت!
چطور انقدر خوب و همه‌جوره خلاق و توانمند؟
دمتون گرم
بر وزن مکبث چطوره؟
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
🙏🏻🌹
۲۹ بهمن ۱۴۰۳
هانیه مدرس
بر وزن مکبث چطوره؟
احتمالا :))
۰۴ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام دوستان وقت به خیر
ما برای نمایش مثلث از یک ماه قبل بلیت گرفتیم، به تاریخ یکشنبه ۱۶ دی. اما امروز برای یکی از دوستامون کار فوری پیش اومده و میخوایم بلیت‌ها رو به همون قیمت بفروشیم تا برای یک روز‌‌ دیگه بگیریم. دو تا از بلیت‌ها ردیف ۳ و یکی خارج ظرفیته. اگه مایل بودید به این آدرس تلگرام پیام بدید لطفا: faeze992
بعد از مهسا .. و نیکا و سارینا، بعد کیان و محمدمهدی و حنانه و .. انگار همه چیز معنای خودشو از دست داده باشه، یا بهتر اینکه معنای دیگه‌ای گرفته باشه. هر نوشته و تصویری می‌تونه تورو به این رشته وصل کنه؛ مثل این نمایش که بعد از گذشتن 9 ماه از اولین روزای تغییر، به تماشا رفتیم.

اومدم تیوال اول حس کردم غباری چیزی گرفته، بعد دیدم خیلی‌ها دیگه نیستن، خیلی‌ها هم هستن اما انگار نمایشی نیست؛ اگر نمایشی هم هست تماشاگری نداره، اگر تماشاگری داره، دل خوشی نیست؛ خلاصه که به هر دلیل، دلم گرفت ازین همه روز که گذشته و این همه که به سر مردممون اومده.

نمایش رو دوست داشتم؛ گویا ارجاع‌های تاریخی دقیقی داشته با اجرای خوب که از عوامل بسیار ممنونم؛ و البته به خاطر خودش نمایش بود یا به خاطر هرآنچه که در این‌ سال‌ها و ماه‌ها به مردم ایران رفته، بسیار ... دیدن ادامه ›› گریه کردم.

با تصنیف عارف قزوینی تمام می‌کنم:

از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سرو قدشان سرو خمیده

در سایه گل بلبل ازین غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده

از دست عدو ناله من از سر درد است
اندیشه هر آن کس کند از مرگ، نه مرد است

جانبازی عشاق نه چون بازی نرد است
مردی اگرت هست، کنون وقت نبرد است
از زمان گرفتن بلیت برای نمایش امشب با ترکیب اسم‌های اسماعیل گرجی و محمد برهمنی هیجانزده بودم، اما امروز از صبح حس و حالی نداشتم، درواقع دو سه روزیه که حس و حالم به‌جا نیست؛ در طول نمایش هم گاهی از بازی اسماعیل گرجی میخکوب می‌شدم، اما باز هم رخوت بهم غلبه می‌کرد و افکارم می‌پرید. نمیدونم از بی‌حواسی من بود که حرف نویسنده رو نگرفتم یا واقعا یه جای کار می‌لنگید؛ اما اونجایی که رومئو گفت «من ایستاده‌ام میان تمام کشته‌های خاورمیانه»، برای چندمین بار در این چند روز بغضم شکست و به حال خودمون، ما خاورمیانه‌ای‌ها، گریه کردم.
سرآخر هم اجرا به #مهسا_امینی تقدیم شد، از عوامل اجرا ممنونم
کلا که حس و حالی نیست اما باید امید داشت در زندگی...
چه خوب که تقدیم شده و یاد شده از مهسا امینی در پایان نمایش💔
۲۸ شهریور ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«همه ما می‌تونستیم از اول شروع کنیم، اگه می‌دونستیم وقتی به گذشته برگردیم، چی رو باید تغییر بدیم.» واقعا؟ بله، خیلی از ما بارها فکر کردیم اگه به گذشته برمی‌گشتیم، آینده‌مون رو طور دیگه‌ای رقم می‌زدیم، اما آیا واقعا می‌تونیم بفهمیم دقیقا سر کدوم دوراهی اشتباه پیچیدیم؟
ممنونم از بازیگران خوب و کارگردانی؛ نمایش خوبی بود در عین جذابیت و گیرایی، من رو باز هم به فکر فرو برد که حاضر بودم کدوم صحنه زندگیم رو جور دیگه‌ای بازی کنم که نتیجه الان رو تغییر بدم.. و اگه فقط قرار بود یک صحنه عوض شه، کدوم صحنه بود.
کارهای مساوات رو میرم، سخت می‌فهمم یا نمی‌فهمم، اما همچنان کارهای جدیدش رو میرم. نه به خاطر حس انتلکتی (چون رودربایستی با خودم ندارم)، چون در اوج نفهمیدن هم کارهاشو دوس دارم. هرچند این نمایش یک تم فلسفی‌طور داشت، اما باز هم فهمیدنش از کارهای پیش سخت‌تر نبود :))

+دو صندلی اونطرف‌تر ِ من، یک بچه بود که در طول نمایش خیال کردم 10 12 سالشه و در طول دو ساعت نمایش، این بچه حرکت اضافه‌ای نداشت یا هیچ کلامی نگفت، بعد از پایان نمایش دیدم که 8 سال رو به زور داره. چرا والدین گرامی؟ هرچقدر هم که بخواید یک بچه‌ رو فرهنگی بار بیارید، حتی 10 سال هم مناسب نمایش‌های این‌چنینی نیست، به‌نظر من، انتظار زیادی از یک بچه‌ست که دو ساعت روی صندلی بشینه و چیزی نگه (البته الان نگاه کردم که نوشته فقط کودکان زیر 7 سال ورودشون به این نمایش ممنوع بوده، ولی باز هم..)
باورش سخته 🫤بزرگهاش به سختی درک کردند نمایش رو‌، بچه رو میارند تئاتر بزرگسالان؟! اونم این تئاتر😑
۱۳ مرداد ۱۴۰۱
hami
باورش سخته 🫤بزرگهاش به سختی درک کردند نمایش رو‌، بچه رو میارند تئاتر بزرگسالان؟! اونم این تئاتر😑
دقیقا!!! منم باورم نمی‌شد بچه طفلی رو آورده بود😕
۱۶ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام دوستان وقتتون به خیر. برای نمایش شکوفه‌های گیلاس، دوشنبه ۲۴ مرداد ساعت ۲۰:۰۰، صندلی 41 یک بلیت دارم.
درصورتی که مایل به دریافت هستید، همینجا بفرمایید.

بله لطفا من مایل به خرید هستم
۱۲ مرداد ۱۴۰۱
غزال مهر
بله لطفا من مایل به خرید هستم
بسیار عالی. لطفا تلگرام پیام بدید faeze992@
۱۲ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خندیدم، خندیدم، خندیدم، گریه کردم، خیلی لذت بردم، ممنونم ازتون

(دیشب خواب بدی دیدم، از دوست جوونم که فوت کرده، دیدن این نمایش شاید برای دیگران نه، اما برای من تخلیه روانی و احساسی داشت و باعث شد حس و حال دیشبم، با گریه‌ای که کردم آزاد شه.)

قانون مورفی بار دیگه خودشو نشون داد و نمایش رو برخلاف اون سری که سه دقیقه بعدش درها بسته بود، این بار که ما زود رسیدیم، با ۱۰ دقیقه تاخیر شروع کردن:))
با دو تا از دوستام بعد از کلی پرس‌وجو قرار شد این نمایش رو ببینیم، ساعت 19:03 (بدون اغراق با سه دقیقه تاخیر) رسیدیم و در سالن بسته بود، چند نفر دیگه هم بودند که به مشکل ما دچار شدند و حتی با خواهش‌های فراوان هم حاضر به باز شدن در نشدن (که با توجه به حساسیت تماشاگر و بازیگر، من بهشون حق میدم.) درنهایت مسوول سالن لطف کردند (چون می‌تونستن قبول نکنن) و گفتند که روز دیگه‌ای برای اجرا می‌تونم بریم.
اگرچه برای من ثابت شده هیچ تئاتری سر موقع شروع نمیشه مگر اینکه تو دیر برسی، اما از اینکه چندوقتیه می‌بینم اجراهایی که می‌رم با کمترین تاخیر شروع میشه، خوشحالم و امیدوارم که این موضوع به یک حکم کلی برای همه اجراها تبدیل شه تا هم دیگه تماشاگرا خودشون رو ملزم بدونن که سروقت توی سالن حاضر شن و هم زمان بسته شدن درهای سالن، کسی دیگه وارد نشه تا تمرکز بقیه به هم بخوره.
ممنون خانم طاهری از درک بالاتون
و تشکر ویژه از گروه سبکی که به خواست تماشاگر داخل سالن عمل کردن
سبکی ه دوس داشتنی من❤️❤️❤️
۰۱ مرداد ۱۴۰۱
hami
من که دیگه رفیق شدم باهاشون و هر دفعه هم رو میبینیم میخندیم و ابراز ارادت می کنیم 🤗
این خوبه :))
۰۳ مرداد ۱۴۰۱
فائزه طاهری
این خوبه :))
دقیقا، دیگه هر بار هم رو میینیم می زنیم زیرخنده😂 هوامم دارند یه جورایی😎
۰۴ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نقاب بر چهره می‌زنیم
با خنده‌های دروغین
پنهان می‌کند گونه‌هایمان
سایه می‌اندازد بر دیدگانمان
این است وام ما به نیرنگ بشر
با قلب‌های پاره پاره و خونین
خندانیم
با بی‌شمار گفته‌هایی نغز
بی‌زبانیم
بی‌خیالیم
چرا دنیا در شمارش اشک‌ها و ناله‌هایمان
بسیار هوشیار است
بگذاریم
تا ما را بنگرند در ... دیدن ادامه ›› حالی که
نقاب بر چهره داریم
ترانه‌خوانیم
در حالی که
زیر گام‌های ماست
خاک پست
ما را مسافت‌های طولانی در پیش روست
لیک بگذاریم
تا جهانیان در رویا باشند
ما هم بر چهره نقاب می‌زنیم
+مهرداد شهبازی
با دیدن اسم آقای مساوات به‌عنوان نمایشنامه‌نویس، برای دیدن این اجرا ترغیب شدم، الان که اجرا رو دیدم و اومدم تیوال درباره‌ش بنویسم، فهمیدم شکوفه‌های گیلاس هم تمدید شده، پس رضایتم از شرایط حال، دوچندان شد. هفته پیش ابراز ناراحتی می‌کردم که چرا نتونستم این اجرا رو ببینم و حالا، خوشحالم که می‌تونم.
همونطور که بهار میگه:
«گذشته گذشته است و آینده نیست
میان دو نابود، پاینده چیست‌؟
گذشته اگر خوب اگر بد، گذشت
وز آینده کس نیز واقف نگشت
گذشته به چنگ ... دیدن ادامه ›› تو ناید دگر
وز آینده‌ات نیز نبود خبر.»

درباره این اجرا هم، روند آغازین نمایش یه کم کنده، اما به‌تدیج بهتر و کمی شوکه‌کننده میشه و پایانش هم خوبه. حداقلش آدم رو به این فکر وامی‌داره که شاید بشه با چیزی که بهش میگن تقدیر، جنگید. اما لازمه که مسحور فریب‌های اون نشی. توی نظرات خوندم که کار اول این کارگردانه، پس بهشون تبریک می‌گم که کار قابل قبولی رو ارائه کردن و از بازیگران نمایش هم ممنونم.
البته دلم می‌خواست که کروکودیل خود محمد مساوات رو هم می‌دیدم، شاید هم روزی این اتفاق افتاد، who knows :)
کروکودیل اسم یه ماده مخدر بوده
۲۸ تیر ۱۴۰۱
سعید قدرتی
پس داستان این مخدر که من از چند نفر شنیدم چیه؟
مستقیما تو نمایشنامه همچین چیزی نیست، ولی خب میشه این برداشت هم داشت
۲۹ تیر ۱۴۰۱
نمایش خوبی بود. تسلط بازیگرا روی دیالوگ ها و سینک بودن اونا با فیلم جاری در صحنه، مطلوب و قابل تحسین بود. روند معمایی نمایشنامه جذابیت دوچندانی به کار بخشیده بود. در مجموع لذت بردم و خسته نباشید میگم به همه ی عوامل کار
۰۵ مرداد ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تا به حال انقدر از اجرای دوباره یه نمایش، خوشحال نشده بودم (یا اگر هم شدم، یادم نمیاد) ^_^
مشتاقانه منتظرم تا بتونم برم این اجرا رو ببینم
«گورم را نخواهی یافت
ای ماه
ای َبدر خلاص
در سوسوی شَبدَر و
منقار مرغان بهار
و نخواهی یافت خاکسترم را
ای سپیده‌ی راز
که زخم‌ها زدی
بر سینه‌ام
کُنجِ ویرانه‌هات.»

+قاسم آهنین‌جان
محمد رضا زمانی
چقدر زیبا، دقیق و دلنشین💚
ممنون از توجهتون و نمایش زیبایی که در عین سادگی روی صحنه آوردید
۱۱ تیر ۱۴۰۱
اروین گالستیان
عالی بود...
ممنونم از توجه شما و اجرای خوبتون
۱۱ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
رفتم توی صفحه دوستان که از روی امتیازهاشون، نمایش‌ انتخاب کنم برای دیدن. این نمایش و یکی دو مورد دیگه توجهم رو جلب کرد. نظرات جالبی هم درباش نوشته شده بود، اما اجرای اون تموم شده. به تاریخ اجرا نگاه کردم، فقط 9 اجرا؟ چرا خب نمایشی که هم امتیاز بالایی گرفته، انقدر طول اجراش کمه؟ تا ما به خودمون بیایم و بخوایم بلیت بگیریم که فرصت تموم شده :( تمدید نمیشه لطفا؟
در دو سال گذشته، خیلی‌هامون عزیزانمون رو از دست دادیم، خیلی‌هامون هم ترس از دست دادن داریم. همین باعث شد که من غمگین و اشکین بشم.
موضوع نمایش خیلی خوب بود برای منی که از تصور از دست دادن هم می‌ترسم. البته اجراها خیلی جار کار داشت، اما چونکه من از ابتدا با توقع پایین، نمایش رو دیدم توی ذوقم نخورد و در پایان رضایت نسبی هم داشتم.
این نمایش رو ندیدم متاسفانه اما یه چیزی به ذهنم رسید مرتبط با اون ترسی که نوشتید. پادکست رادیو راه تو بعضی اپیزودهاش در این موارد حرف می‌زنه یکی از نمونه‌هاش اپیزود کمال گراهاست. شنیدن اون ها تا حدی به من کمک کرده اگه علاقه‌مند هستید پیشنهاد می‌کنم گوش کنید.
۰۲ تیر ۱۴۰۱
پویا فلاح
این نمایش رو ندیدم متاسفانه اما یه چیزی به ذهنم رسید مرتبط با اون ترسی که نوشتید. پادکست رادیو راه تو بعضی اپیزودهاش در این موارد حرف می‌زنه یکی از نمونه‌هاش اپیزود کمال گراهاست. شنیدن اون ها ...
خیلی ممنونم حتما گوش میدم
۱۱ تیر ۱۴۰۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید