- علاقهمند به تئاتر، موزیک، کتاب، کافه نشینی، سفر، غواصی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امشب (جمعه) به تماشای نمایش «کالیگولا» رفتم، ولی متأسفانه تجربهام اصلاً خوب نبود. سه خانمی که ردیف دوم، صندلیهای ۴، ۵ و ۶ نشسته بودن و مهمانهای گروه اجرایی بودن، تمام مدت با هم صحبت کردن، با گوشی چت کردن و صدای زرورق دستهگلی که همراه داشتن، تمرکز من و بقیه تماشاگرها رو بهکلی بهم زد. با اینکه چند بار بهشون تذکر دادیم، ولی انگار نه انگار!!!
از عوامل اجرایی خواهش میکنم وقتی مهمون دعوت میکنید، حتماً آداب تماشای تئاتر رو بهشون یادآوری کنید. اینجور رفتارها هم برای تماشاگران آزاردهنده است و هم به زحمات خودتون لطمه وارد میکند.
الان به قدری از این اتفاق ناراحتم که ترجیح میدم دربارهی خود نمایش چیزی نگم. امیدوارم در روزهای بعد بتونم با آرامش نظر منصفانهتری داشته باشم.
از تماشای «هاری» لحظهای خسته نشدم؛ زمان برام در تاریکی سالن معنای خودش را از دست داد و لحظاتی داشت که واقعاً تماشاگر را درگیر و میخکوب میکرد.
درخشش ایمان عزیز و امین اسفندیار برام چشمگیر بود. هر دو در انتقال حس، درونیات و پیچیدگیهای روانی کاراکترهایشان بسیار موفق عمل کردند؛ بازیشان جان داشت و تأثیر میگذاشت. اما در مقابل، بازیگر نقش زن (ماهور عزیز) در اون سطح ظاهر نشد و در بازتاب احساساتی همچون خشم، ترس یا اضطراب، ضعفهایی داشت که از بار عاطفی و فضای ذهنی سکانسها میکاست.
طراحی صحنه و استفاده از نور، بهویژه رنگ قرمز، هوشمندانه و هماهنگ با فضای ذهنی و روانی اثر بود. لحظهی ورود ناگهانیِ شوک، با تلفیق موسیقی و نور، یکی از بهترین نقاط نمایش برای من بود؛ لحظهای که واقعاً نفسگیر و تأثیرگذار از کار درآمده بود.
در مجموع، «هاری» با وجود کاستیهایی در اجرا، همچنان اثریست دیدنی، تأثیرگذار و محترم. با کمی ارفاق، از نظر من شایستهی چهار ستاره است.
به لطف دوست عزیزی، بعد از مدتها دوری از تئاتر، اونم وسط کلی شلوغی و هیاهوی زندگی، خسته و له اومدم و این اجرا رو دیدم. نمیتونم حس و حالم رو بعد از پایان نمایش توصیف کنم… گیج و شوکه بودم و دلم نمیخواست سالن رو ترک کنم… موقع رورانس هی میگفتم لعنتی پاشو پاشوووو :(((
کاش وقت بود و میتونستم دوباره ببینم
پ.ن: بعد از احتمالات اولین اجرایی بود که تو چهارسو میدیدم و مدام احتمالات و شاه کوتاه قدان جلوی چشمم بود
شب اول بعد رورانس یه خانمی رفت بالا سر آقای گرجی تا از نزدیک بررسیش کنه انگار میخواست علائم حیاتیشو بررسی کنه
خودمم تا آخرش موندم ببینم چی میشه دیگه فقط گروه اجرایی مونده بود حتی اون خانم مسئول سالن هم فکر کرد من جزء گروه اجرایی هستم موندم ببینم بالاخره کی پا میشه
آخرشم پا نشد😔
شب اول بعد رورانس یه خانمی رفت بالا سر آقای گرجی تا از نزدیک بررسیش کنه انگار میخواست علائم حیاتیشو بررسی کنه
خودمم تا آخرش موندم ببینم چی میشه دیگه فقط گروه اجرایی مونده بود حتی اون خانم ...
😂😂😂خوب بود، شب اول من یه پسر بی تربیت موقع خروج از در برگشت داد زد: ما داریم میریم دیگه پاشو 🥲😂مثلا خوش نمکی کرد بی ادبانه
شب اول بعد رورانس یه خانمی رفت بالا سر آقای گرجی تا از نزدیک بررسیش کنه انگار میخواست علائم حیاتیشو بررسی کنه
خودمم تا آخرش موندم ببینم چی میشه دیگه فقط گروه اجرایی مونده بود حتی اون خانم ...
منم آخرین نفر از سالن اومدم بیرون و تا لحظه آخر برگشتم نگاه کردم ولی پانشد :((( بغض داشت خفهم میکرد
نمایش موزیکال حرفهای، تر و تمیز، درجه ۱.
صداها عالی، دکور مسحور کننده، طراحی لباس و طراحی حرکات خلاقانه و دلپذیر…. دلم نمیخواست تموم شه …
از دیدن و شنیدن این همه زیبایی اونم از ردیف اول، همچنان سرمستم :)
پ.ن: چقدر ساعت و شمعدون شیرین بودند :)
پ.ن ۲: حامی مثل همیشه درخشان 💫🌟
خوندم هم مثبتا رو هم منفی ها رو. من کنسرت نمایش خیلی خیلس دوست دارم حتی اگه یه سری ایرادات داشته باشه. یادمه آنا خیلی دنبال این نمایش بود، خواستم ببینم خوشنود برگشت، یا ناامید. که خدا رو شکر خشنود بوده. دیگه قطعی میخرم. ایشالا من و دوستم هم خوشمون بیاد.
خوندم هم مثبتا رو هم منفی ها رو. من کنسرت نمایش خیلی خیلس دوست دارم حتی اگه یه سری ایرادات داشته باشه. یادمه آنا خیلی دنبال این نمایش بود، خواستم ببینم خوشنود برگشت، یا ناامید. که خدا رو شکر ...
بالاخره طلسم شکست و امشب نمایش رو دیدم. کار ایراداتی داشت ولی تئاتر نیمهموزیکال بسیار جذابی بود و من تا لحظه آخر محو تماشا بودم.
برای من نمایش شروع خوبی نداشت، چند برش از زندگی مسیح رو پشت سرهم و سریع و بدون پردازشِ مناسب شاهد بودم که حس کردم خیلی سطحی داره صرفا مرور میشه! همچنین تقابل گفتمان تاریخی و محاوره اذیتم میکرد و نمیگذاشت روایات برام تاثیرگذار باشند. ترجیح میدادم گفتمان تاریخی در تمام دیالوگها حفظ میشد.
بازی و بیان مسیح رو دوست نداشتم و همینطور بازی خیلی از بازیگران دیگر در ابتدا تصنعی به نظر میومد و کاش انتخابهای بهتری میشد. با همهی اینها هر چه گذشت، کار پختهتر شد.
نگم که بازی رحیم نوروزی عالیییی بود (مثل همیشه و انتظاری جز این هم نداشتم) و با وجود نقش کوتاهشون چند سر و گردن بالاتر از بقیه بودن :) چه ابهتی داشتن وقتی با اون شنل سیاه راه میرفتند??
موسیقی کارررر عالی عالی و البته بجا! درست جایی که ریتم کار کند میشد موسیقی وارد میشد و من تو فضا سیر میکردم :)
طراحی صحنه و دکور از این بهتر نمیشد والبته نور نیز! و در کل صحنهی زیبایی رو شاهد بودیم.
در نهایت ۲ ساعتِ لذتبخش برام رقم خورد و حتما دوباره نمایش رو میبینم. ???
چه جمله ی محشری ..
البته من دوست دارم کمی تغییرش بدم مثلن بشه :
من اختیار و احتمالِ شگفتیهای ممکنم !
یا
من اختیار و احتمالِ خوشیهای ممکنم !
و جمله های مشابه دیگه و هی تکرارش کنم برای خودم :) حس فوق العاده ای داره
ممنون
چه جمله ی محشری ..
البته من دوست دارم کمی تغییرش بدم مثلن بشه :
من اختیار و احتمالِ شگفتیهای ممکنم !
یا
من اختیار و احتمالِ خوشیهای ممکنم !
و جمله های مشابه دیگه و هی تکرارش کنم برای ...
نمایش برای من متوسط رو به پایین بود.
روایتها سطحی بودند. به جز روایت صفورا، هیچکدوم برام تاثیرگذار نبود. بازیها خوب، بهخصوص خانم میرامینی درخشان بودند. طراحی صحنه و نور خیلی مبتدی و متن کشش لازم رو نداشت.
سلام و ارادت به تانیای گرامی
تاثیر و حس بعد از دیدن نمایش هایی مثل خواب زمستانی و قندخون برای من هم فراموش نشده.... بازی های قوی حس متنی خوب و پرداخت عمیقتر و نگاه انتقادی درست..
در بی ...
سلام مجدد ابرشیر جان.
اصلاً هم طولانی نبود. من ممنونم از وقتی که گذاشتید.
متأسفانه من اون نمایشها رو ندیدم.
در مورد این اجرا، دقیقاً همونطور که اشاره کردید، افراد دیگه، دلیل مشکلات خودشون رو چاپ اخبار مربوط به خودشون در روزنامه میدونستن؛ اما این حسی بود که شخص خبرنگار در افکار خود برای اونا در نظر گرفته بود نه در واقعیت. از نظر من این فقط خلاقیتی بود درجهت ارائهی موضوع به شکلی جدید (برای من جدید البته) و البته کنایهای کلی به قدرت و اثرگذاری کلمات.
درهرحال شما خیلی بیشتر از من نمایش دیدید و مطمئناً دیدگاه جامعتری در مقایسهی این اجرا و اجراهای قبلی دارید. استفاده میکنم از نظراتتون.
ارادت فراوان.
سلام مجدد ابرشیر جان.
اصلاً هم طولانی نبود. من ممنونم از وقتی که گذاشتید.
متأسفانه من اون نمایشها رو ندیدم.
در مورد این اجرا، دقیقاً همونطور که اشاره کردید، افراد دیگه، دلیل مشکلات خودشون ...
شما لطف دارید .. از نظرات شما استفاده می کنم. ارادتمندم
[ دوست عزیز و تماشاگر ارجمند نمایش تاکسیدرمی ]
به پشتوانه ی حمایت های بی دریغ و خالصانه ی شما توانستیم فصل نخست اجراهای خود را با سربلندی در مرکز تئاتر مولوی به پایان برسانیم و این الطاف مهربانانه ی شما بود که ما را بر آن داشت تا فصل تازه ی اجراهای خود را (از 16 خردادماه) در پردیس تئاتر شهرزاد آغاز نماییم.
...
لینک پیوست شده به این پیام، هدیه ی کوچکی است از طرف گروه نمایش تاکسیدرمی. پاینده باشید. https://drive.google.com/file/d/1k1nBkIBrbAuY2A0jjSn_31NxHSgS0vhk/view?usp=sharing
...