در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | سعید رهنما
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:32:36
 

من، سعید رهنما، سال‌هاست در مرز میان تحلیل و تجربه زیسته‌ی هنر قدم می‌زنم.

اینجا جایی‌ست برای گفت‌وگو با تئاتر، سینما و موسیقی؛ نه از جایگاه داوری نهایی، بلکه از موضع یک مخاطب جدی، منتقد مستقل و عاشق فرم. من، سعید رهنما، سال‌هاست در مرز میان تحلیل و تجربه زیسته‌ی هنر قدم می‌زنم.

آنچه اینجا می‌خوانید، نگاهی‌ست به اجراها، صداها و تصویرهایی که سعی می‌کنند چیزی بیشتر از سرگرمی باشند. نقدهایی کوتاه و گزیده، بدون حاشیه، بی‌اغراق، با تمرکز بر فرم، اجرا و محتوای اثر. برای کسانی که تئاتر را از روی پوستر نمی‌شناسند.

 ۲۵ فروردین ۱۳۶۲
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
در «راه‌هایی برای فراموشی» با جهانی رو‌به‌رو هستیم که بیش از آن‌که داستان‌گو باشد، حس‌بر‌انگیز و ذهن‌فرساست. تمرکز نمایش بر فرسایش روان و گم‌گشتگی هویت، با فضاسازی مینیمال و آگاهانه‌ای همراه شده که در بیشتر لحظات، به جای توضیح، تجربه می‌آفریند.
بازی مریم عطیه میرزایی نقطه اتکای نمایش است؛ با بدنی گوش‌به‌زنگ و چهره‌ای که مرز میان ترس و فروپاشی را در خود حل کرده، مخاطب را به همدلی و بی‌قراری می‌کشاند. اجرای بازیگران دیگر، هر چند بعضاً در دایره‌ای تکراری از بیان گیر می‌کند، اما در مجموع به ایجاد تنش درونی و سکوت‌های معنادار کمک کرده و به عنوان عنصری مکمل عالی عمل می کند.
نمایش گاهی در دام زیاده‌گویی فرمی می‌افتد، اما سعی می‌کند با وفاداری به تم محوری خود—یعنی فراموشی به مثابه بقا—تأثیرگذاری‌اش را حفظ کند.
طراحی صحنه و نورپردازی خاص، فضایی وهم‌آلود و جذاب ایجاد می‌کند که مخاطب را درگیر می‌سازد. اگرچه گاهی ریتم کند می‌شود یا برخی صحنه‌ها تکراری به‌نظر می‌رسند، اما انسجام در طراحی فضا و جسارت در روایت، ضعف‌ها را جبران می‌کند.

محتوا و پیام ۸
اجرا و تکنیک ۸
نوآوری و خلاقیت ۸
تأثیرگذاری احساسی/فکری ۸
میانگین کل ۸
...
پ.ن : خدا قوت به همگی و سرکار خانم میرزایی
*** دم استاد شهلایی و خانم دکتر مهری گرم برای ساخت کارهای
اجتماعی
اشکان آبگون و محمد فروزنده این را خواندند
کامران شهلایی و مریم عطیه میرزایی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«رام کردن اسب چوبی» تلاش می‌کند با طنز موقعیت، چهره‌ای تلخ از مناسبات مدرن و ریاکاری طبقه‌ی متوسط ارائه دهد، اما گاهی میان شوخی‌های سطحی و تم اصلی‌اش سرگردان می‌ماند.
کامران تفتی با بازی کنترل‌شده و خونسرد، مرز باریک بین نخوت و شکنندگی را خوب حفظ می‌کند. مصطفی ساسانی در نقطه‌ی مقابل، درون‌گرایی را با لحظات انفجار احساسی به تعادل می‌رساند. رابطه‌ی بین این دو بازیگر، بار اصلی درام را شکل می‌دهد، حتی در لحظاتی که متن کشش کافی ندارد.
طراحی صحنه ساده ولی مؤثر است؛ با تأکید بر اشیای روزمره‌ای که کارکرد مضاعف پیدا می‌کنند. با این حال، نمایش در برخی ریتم‌ها گرفتار تکرار و کندی می‌شود، و گاهی شوخی‌ها از عمق تراژیک موقعیت‌ها می‌کاهند.
محتوا و پیام ۷.۵
اجرا و تکنیک ۸.۵
نوآوری و خلاقیت ۸
تأثیرگذاری احساسی/فکری ۸
میانگین کل ۸
رضا یزدانی پدرام و محمد فروزنده این را خواندند
محسن فروزان این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«مثلث» نمایشی‌ است که با تکیه بر بی‌منطقی آگاهانه، تعادل مخاطب را از همان ابتدا به هم می‌زند. فرم تکه‌تکه‌ و آگاهانه ناهماهنگ اجرا، دقیقاً در خدمت بیان آشوب روانی کاراکترها و شکستن توهم انسجام در روایت عمل می‌کند.
بازی قیس یساقی به‌عنوان یک مرکز چرخش بی‌ثباتی در صحنه عمل می‌کند؛ او مدام بین اغراق و سکون، جنون و استیصال، رفت‌وبرگشت دارد. محمدجواد مهدیان هم با اجرایی مبتنی بر بدن، به سیرک تاریکی که نمایش می‌سازد بُعدی تکان‌دهنده می‌دهد. بازی‌های بدن‌محور و تعامل دقیق با طراحی نور و عروسک‌ها، از نقاط قوت اجراست که به تجربه‌ای منسجم و آزاردهنده در معنای مثبتش منجر می‌شود.
تم فروپاشی درونی و بی‌تابی نسبت به معنا، به‌جای آنکه با دیالوگ تکرار شود، در ریتم پُر آشوب صحنه تنیده شده و این تصمیم، نمایش را از خطر شعاری‌شدن نجات داده است.
محتوا و پیام ۸.۵
اجرا و تکنیک ۹
نوآوری و خلاقیت ۹
تأثیرگذاری احساسی/فکری ۸.۵
میانگین کل ۸.۷۵
...
پ.ن : واقعا دمتون گرم، سراسر ذوق و لذت بودم
محمد فروزنده این را خواند
هانیه مدرس و مهدی غلامی این را دوست دارند
ممنون سعید عزیز 🙏🏻🌻
۲۰ دقیقه پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«منگی» نمایشی است در ستایش بی‌هدفی. روایتی که نه می‌خواهد پیش برود و نه قصد دارد مقصدی را نشان دهد. و همین، تم اصلی اثر را به‌خوبی در زبان اجرا منعکس می‌کند: روزمرگیِ سردرگم، تعلیق همیشگی، و زیستن در لبه‌ی پوچی.
بازی فردین رحمان‌پور دقیقاً در نقطه‌ی تلاقی انفعال و تعلیق قرار دارد؛ حضوری کم‌حرکت اما پرشکایت، که موفق می‌شود سکون را تبدیل به انرژی کند. حرکات فرم و سایه‌پردازی‌های بدن بازیگران دیگر، کمک می‌کنند فضای خواب‌زده‌ی متن به فرم بصری تئاتری برسد.
امین سعدی در کارگردانی، به جای تفسیر متن، آن را رها می‌کند تا خودش روی صحنه پرسه بزند؛ و این تصمیم جسورانه، در خدمت مفهوم اثر قرار می‌گیرد. منگی نه نمایشی است برای فهم، بلکه برای حس‌کردن؛ و آن هم نه در ذهن، بلکه جایی در سینه‌ی مخاطب، بعد از خاموش‌شدن نورها.
محتوا و پیام ۸
اجرا و تکنیک ۸.۵
نوآوری و خلاقیت ۹
تأثیرگذاری احساسی/فکری ۸.۵
میانگین کل ۸.۵
محمد فروزنده این را خواند
شاهین ه این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در «همت بلند جناب‌عالی» با جهانی مواجهیم که لحن گروتسک، شوخی را تبدیل به شقاوت می‌کند و خنده، آرام آرام بدل به زهر می‌شود. تم نمایش – استحاله‌ی فرد در ساختارهای قدرت‌زده و بی‌منطق – به شکلی جسورانه در فضاسازی و بازی‌ها منعکس شده است. کارگردانی جناب علمائی هوشمندانه اجازه می‌دهد هر عنصر، چه در طراحی و چه در ریتم اجرا، به گسترش این فضای خفقان‌آور کمک کند.
بازی مرتضی کوهی با دقت در کنترل انرژی، بین اغراق و واقع‌گرایی در نوسان است و این تعلیق، تماشاگر را تا انتها درگیر نگه می‌دارد. شیما رسول‌زاده، با اجرایی بی‌زَخَم ولی مؤثر، مکمل خوبی برای این لحن بی‌رحم و درعین‌حال طنزآلود است. بازی‌ها در خدمت فرم ایستاده‌اند، نه بر آن؛ و همین انضباط باعث شده نمایش در مرز شوخی و خشونت به‌درستی حرکت کند.
«همت بلند جناب‌عالی» اثری است که نمی‌خواهد چیزی را حل کند؛ تنها زهر یک وضعیت آشنا را در گوش تماشاگر زمزمه می‌کند — و چه زمزمه‌ی دقیقی.
محتوا و پیام ۸.۵
اجرا و تکنیک ۹
نوآوری و خلاقیت ۸.۵
تأثیرگذاری احساسی/فکری ۹
میانگین کل ۸.۷۵
...
پ.ن : دم آقای کوهی گرم که اینقدر راحت و قدرتمند چندین بار در نمایش تن اش خیس شد ولی لحظه ای از تمرکزش کم نشد
محمد فروزنده این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
«مغازه خودکشی» با آن‌که از طنز سیاه و فضای گوتیک تغذیه می‌کند، در لایه‌های زیرین خود حرفی روشن و انسانی می‌زند: میل به زیستن در دل تاریکی. تم اصلی، یعنی شور زندگی در برابر وسوسه‌ی مرگ، در بازی‌ها با دقت بالایی نمود پیدا کرده است. حسین نصیری با انتخاب لحن انیمیشنی و تعلیق‌آمیز، جهان عبوس رمان را به فضای تئاتر با فرمی مستقل و خلاق منتقل کرده است، دمش گرم...
بازی داوود گراوند در نقش پدر، با کنترل دقیق تنش‌های درونی و طنز پنهان، نقطه‌ی تکیه‌گاه اثر است. آرزو صراف‌رضائی با اجرایی منعطف میان طنازی و تلخی، و مهتاب کیوان‌جو با حضور پررنگ و انرژی بدنی بالا، ریتم اثر را زنده نگه می‌دارند. بازی‌ها همدیگر را کامل می‌کنند و هیچ‌کدام در تکرار یا اغراق گرفتار نمی‌شوند.
در مجموع، «مغازه خودکشی» با ظاهری تلخ و سیاه، اما دلی گرم و امیدوار، نمایشی است که تماشاگرش را به‌جای قضاوت، به هم‌دلی دعوت می‌کند.
محتوا و پیام ۸
اجرا و تکنیک ۸.۵
نوآوری و خلاقیت ۹
تأثیرگذاری احساسی/فکری ۸
میانگین کل ۸.۵
...
پ.ن : ممنون از روحی های نمایش که پر انرژی و بسیار تعاملی بودند...
در خانه دراکولا چیزی فراتر از نمایش شخصیت‌های تاریخی در فضای فانتزی می‌بینیم؛ یک شوخیِ تلخ و عمیق با چهره‌های قدرت که در قالبی سرگرم‌کننده، پیچیدگی‌های خشونت و خودکامگی را برملا می‌کند. نمایش به‌خوبی از کمدی برای زهرخندهای تاریخی استفاده می‌کند و همین ترکیب، تماشاگر آگاه را درگیر می‌سازد.
اجرای آرش فلاحت‌پیشه با دقت در جزییات بدنی و گفتاری، یکی از ستون‌های اجرایی نمایش است. فرزاد حسنی، با کنترل و طنز خاص خودش، ریتم را نگه می‌دارد، در سکانس‌هایی، فضای گروتسک اثر را تشدید می‌کند، به شخصه نگاه خاص آقای حسنی به نقطه ای خاص در میان تماشاچی ها رو دوس داشتم. هماهنگی در میزانسن‌های جمعی، با وجود حجم بالای کاراکترها، ستودنی است و کارگردانی دقیق استاد صحرایی این آشفتگی بالقوه را به نظمی نمایشی بدل می‌کند.
اگرچه گاهی ریتم کند می‌شود یا شوخی‌ها تکراری به‌نظر می‌رسند، اما انسجام در طراحی فضا و جسارت در روایت، ضعف‌ها را جبران می‌کند. خانه دراکولا نه برای خندیدن، که برای قهقهه‌هایی است که در ته گلوی مخاطب می‌ماند.
محتوا و پیام ۸
اجرا و تکنیک ۹
نوآوری و خلاقیت ۸
تأثیرگذاری احساسی/فکری ۸
میانگین کل ۸.۲۵
...
پ.ن : پایان بندی استاد صحرایی بی نظیر بود و حس خوبی رو منتقل کردند.
بازی گربه ها (و بلک کت اختصاصا) جذاب و بی نقص بود
*** خدا قوت به همه
محمد فروزنده و حسین چیانی این را خواندند
پریناز تجدد این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آنچه فین جین را از یک اجرای صرفاً سرگرم‌کننده به تجربه‌ای تلخ‌خنده و چندلایه تبدیل می‌کند، توازن استادانه‌ میان انتقاد اجتماعی و بازیِ تمثیلی است. تم اصلی نمایش، یعنی بازخوانی تاریخ از دریچه‌ای شوخ‌طبع اما گزنده، در لایه‌های مختلف روایت تنیده شده است. نقد قدرت، استحاله قهرمانان و بازی‌های سیاسی، با زبانی شاد و بی‌پروا به تماشاگر عرضه می‌شود، بی‌آن‌که در دام شعار یا تلخی بیهوده بیفتد.
بازی‌ها، به‌ویژه اجرای نقش سیاه، با تسلط بالا و ریتم دقیق، یکی از نقاط قوت نمایش است. تماشاگر به‌راحتی جذب زبان بداهه، جسارت در بیان و لحظات کمیک حساب‌شده می‌شود. در کنار آن، بازی‌های فرعی نیز با وجود پیچیدگی شخصیت‌ها، از کنترل خارج نمی‌شوند و ضرباهنگ کلی نمایش را حفظ می‌کنند.
در نهایت، «فین جین» یادآوری می‌کند که حتی در تاریک‌ترین روایت‌های تاریخی، می‌توان نوری از خنده و فهم را جست؛ به‌شرط آن‌که اجرا به‌قدر کافی جسور، و تماشاچی به‌قدر کافی بیدار باشد.
محتوا و پیام ۹
اجرا و تکنیک ۸
نوآوری و خلاقیت ۹
تأثیرگذاری احساسی/فکری ۸
میانگین کل ۸.۵
*** خدا قوت به همه

پ.ن : واقعا متونی که آقای حاجی علیخانی گفتند و تسلط شون حیرت انگیز بود، دمتون گرم
محمد فروزنده این را خواند
سیمین شریفان این را دوست دارد
مهرآسا مداحی (mehrasa1370)
سپاس از نگاه دقیق و تحلیل ارزشمندتان. خوشحالیم که نمایش با شما ارتباط برقرار کرده است
۱۱ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همه عالی بودید، تمرکز و اجرای آقای رئیسی رو خیلی دوست داشتم
حسین چیانی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر
شعر و ادبیات
سینما

تماس‌ها

dr.s.rahnama@gmail.com
09122218873