نقد فیلم: کارو
خلاصهای کوتاه از داستان
«کارو» روایتیست از کشاکشِ نوجوانی از دیار کرمانشاه، که جهانش در کشتی خلاصه نمیشود. او در مسیر دعوت به تیم ملی، نه تنها با بدن خستهاش، که با مرزهای نادیدهگرفتهشدهی هویت و زیستبومش در جدال است. فیلم، قصهی ایستادن است، اما نه فقط روی تشک.
تحلیل هنری
مرادپور در «کارو» سودای ساختن تصویری اصیل از یک اقلیم را دارد؛ از دل برف و کوه و مه، میخواهد روایتی را بیرون بکشد که کمتر شنیده شده است. در قابهای ثابت و نفسدار طبیعت، فیلم چیزی از مستند دارد؛ اما این صلابت بصری، گاه با بازیهای نهچندان یکدست بازیگران مکمل در تناقض قرار میگیرد.
مریلا
... دیدن ادامه ››
زارعی، در نقشی که میتوانست کلیشهای باشد، با ظرافتی تحسینبرانگیز ظاهر میشود. او مادر است، اما نه قربانی صرف و نه قهرمان اغراقشده. بازیاش صدا ندارد، اما وزن دارد. در سوی دیگر، فیلمنامه با آنکه کوشیده زبان منطقه را بشناسد، گاه دچار لکنت در روایت میشود. پیوند درونی میان صحنهها گاه گسسته و ناپیوسته است.
درونمایه و پیام فیلم
هستهی «کارو» بر یک پرسش ساده بنا شده: تلاش برای رسیدن، در جهانی که کمتر تو را میبیند، چه ارزشی دارد؟ فیلم در تلاش است تا از دل یک روایت شخصی، به یک دغدغهی جمعی برسد؛ دغدغهی دیدهشدن. اما ارزشمندتر از آن، جسارت فیلم در وفاداری به فرهنگ، زبان، پوشش و موسیقی یک منطقه است. این نه فقط تمجید از تنوع، که موضعیست در دفاع از زیست بومی که در حاشیه نگاه رسمیست.
نقاط قوت و ضعف
نقاط قوت:
* قاببندیهای طبیعی و جسورانه که خودْ روایتگرند.
* بازی قابل تأمل مریلا زارعی، فراتر از متن.
* نگاه فرهنگی غیرتوریستی به اقلیم کردستان.
نقاط ضعف:
* ریتم نامتعادل و کند در نیمه دوم.
* ضعف در تیپپردازی شخصیتهای مکمل.
* گفتوگوهایی که گاه بیشتر گزارشیاند تا زنده.
امتیازدهی :
بازیگری | 6.5/10
فیلمنامه | 5/10
کارگردانی | 6/10
تأثیرگذاری | 5/10
نوشته سعید رهنما | راوی مرزهای ناپیدای اجرا