«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
قربانگاه کار جالبی است، جز مواردی!
به هر رو خسته نباشید به عوامل
ده سال پیش اگر بود و این اجرا را میدیدم قطعا از میزان شگفتزده شدنم تا مدتها نقل محافلم میشد اما برای این سال خانهواده تنها یک اجرای خوب است، یک اجرای استاندارد که فرم زیبایی دارد، بازیهای خوب دارد، کارگردانی تمیز و خطکشی شده دارد اما موجب شگفتیام نمیشود! تنها یک اجرای خوب است، و خوب مگر قرار است تمام اجراها ما را شگفتزده کنند؟ خیر!
ناتوصیف، نا توصیف است!
در دام مرحلهی اول یعنی پرورش ایده گیر افتاده و یا اصطلاح "در نیومده"
خلاصه که نشده! نشده که بشه!
نمیدانم خوشحال باشم یا ناراحت!!!
اجرای کسلکننده که در نیومده ولی نمیشه منکر تلاش پشت کار بود!
تعجب میکنم از این حجم کامنت مثبت درباره این نمایش!
اجرا در بخش کارگردانی و روایت لنگ میزد و بعد از چند دقیقه ارتباطم رو با نمایش از دست دادم! اما چه گروه پرشوری بودند گروه بازیگرها! راستش این اجرا جز اجراهایی بود که اصلا دلم نمیخواست حتی نظرم رو راجع بهش بنویسم بس که دوستنداشتنی و تو در و دیوار بود ولی ولی ولی این گروه رو تحسین میشه کرد به خاطر تلاشهایی که در اجرا نمایان بود، خسته نباشید به گروه بازیگران
دوستان من قسمت اول رو ندیدم! میتونم قسمت دوم رو بدون دیدن قسمت اول ببینم؟
تفاوت این اجرا با سایر اجراها در نحوه پرداخت کارگردان است. جایی که تکنیک به خلاقیت آمیخته میشود و اضافهکاری در کار نیست قطعا مخاطب شش دنگ به همراه دارد. طنزی که از دل تمرین و آزمون و خطا حاصل میشود و بر جان مخاطب مینشیند.
خسته نباشید
اجرایی که شالوده پژوهش است من باب شروع سلطنت قاجار در ایران، این اجرا از سطح کیفی قابل قبولی برخوردار است ولی امان از اضافه کاری بازیگر بر روی صحنه و فوکوسکشی بی نتیجه و پسزننده!
نقش زن در سیر تاریخ ایران!
مهمترین دستآورد من از این اجرا بود.
دیدناش با بازیهای خوب خالی از لطف نیست.
خوشحالم رضا بهبودی هم به جمع هنرمندان حاضر برای بهبود وضعیت تئاتر پیوست!
اگر وجود شما نیاز به عشق دوباره به تئاتر دارد و مثل من در این چندوقت اخیر اجرای درخشانی ندیدین، این اجرا قرار است شما را دوباره به تئاتر و اهمیت حضورش امیدوار کند! مشخص است دغدغههای شخص اشکان خیلنژاد با تئاتر و مفهوم کلیاش در زندگی او تبدیل به چیزیست که روی صحنه میبینیم! از دوستی شنیدم میگفت چندسالی برای این اجرا زحمت کشیدن و واقعا زحمت کشیده شده! جز به جز اجرا تماشایی و حساب شده است. در واقع این اجرا یک مهمانی بزرگ و با شکوه برای علاقهمندان به تئاتر است. هرچند اجرا خالی از نقص نیست اما بار نقاط قوتاش آنقدر سنگین هست که از خیر نبودن چیزی به راحتی میتوان گذشت. بازیگرها عالی بودند. سجاد حمیدیان، میلاد شجره و حامد رسولی درخشان دارد. و سوالم این است آیا شما هم مثل من درگیر ایده اجرایی کلی نمایش بودید؟ من فکر میکنم اشکان خیلنژاد برای ساخت فرم کلی نمایش از تعزیه ایرانی بهره گرفته بود، اگر اشتباه میکنم خوشحال میشم گروه اجرایی راهنمایی کنند.
در این اجرا از مساوات آموختم کارگردانی که نقاشی میداند هزارپله جلوتر از کارگردانیست که رنگها را حتی نمیشناسد.
در مجموع اینکه مساوات امتحان خودش را در این سالها پس داده جای شکی ندارد اما... یک امای مهم!
بازتولید چرا؟؟؟ نسخهی دوم و سوم و هزارم چرا؟؟؟
بازیهای این نمایش از کارگردانی جلوتر و دقیقتر است!
مشخص است تکیه کارگردان در این اجرا بر روی بازیهاست. صحنهی مینیمال و متنی خوب و کارگردانی قابل قبول و بازیگرانی درخشان در مجموع یک اجرای خوب را برای مخاطب میسازند.
باهون اجرایی شلخته و کثیف ولی تا حدی شجاع!
من در حالت کلی از اجراهایی که کارگردان به دنبال ساخت چیزی جدید و امروزی است استقبال میکنم و موافق بالا بردن استانداردهای تئاتر ایران هستم اما چرا اینقدر شلخته و اصلاحا ریختن قیمه تو ماست؟
در حالت کلی اگر هدف نشان دادن فرم کلی تعزیه ایرانی در قالب یک پرفورمنس است پس چرا اینقدر اضافه کاری؟ اگر موسیقی توسط یه نوازنده به صورت زنده اجرا میشود چرا تولید صدا و موسیقی توسط بازیگر؟ اگر قرار است من کلاغ روی صحنه ببینم که برایم تداعی کنندهی آیین خاصی است چرا کلهی یک پردنده و باز هم اضافه کاری وقتی در جایی از اجرا بدن کار میکند؟ و هزار مثال دیگر مثل تخم مرغ و چشم پرخون و سایر شوآفها که در طول اجرا درگیرش هستیم. این اجرا اضافات دارد و به جای تکیه بر نقاط کم اما درخشانی که دارد رو به جلو حرکت نمیکند. مشکل من اینجاست که کارگردان اجرا را از فرمی که میتوانست انسجام کلی را دنبال کند و مخاطب قدم به قدم همراه کند خارج کرده و در این حال نه میتوان انتظار همراهی از سوی مخاطب داشت و نه ریتمی قابل قبول! اما اما اما باهون قابل تکیه بر آینده است، منظورم این است که با تمام مشکلاتی که این اجرا و اجراهای مشابه دارند، قدمی (هرچندکوچک) اما رو به جلو هستند. مشخصا برای این اجرا زحمت فراوان کشیده شده و با وجود تمام ایرادات یک سری جنبه های مثبت و خوب هست که نباید نادیده گرفت. ساختن جهانی کاملا زنانه کار هرکسی نیست.
بازیگران خوب بودند، نوازنده عالی، صحنه کاربردی، لباسها زیبا و نور قابل قبول، امیدوارم در ادامه موفقتر باشید و اجراهای جدیدتری از شما ببینیم.
مساوات استاد زمانهی خویش است! اجرایی رو به جلو، شجاع و جسور که انجاماش کار هرکسی نیست. البته جاهایی از اجرا بود که ارتباطم با اجرا قطع میشد ولی در حالت کلی بسیار لذت بردم.
توصیه به عوامل سالن و آقای مساوات: تو رو خدا فنها رو خاموش کنید! اعصابم سر اجرا با صدای فن سالن واقعا در حال نابودی بود.
ماهور الوند واقعا به درد اجرای تئاتر نمیخوره و همون بهتر که بره در کارهای سانتیمانتال نمایش خانگی بازی کنه، تئاتر و بازیگری در تئاتر نیاز به یک سری استانداردهای اولیه داره که از عهدهی این خانم خارجی، به هر رو امتیاز من به این اجرا ۳ هست و امیدوارم در صورت اجرای مجدد که دلم میخواد تجربهای دوباره از این اجرا رو ببینم فکری به حال بازیگر خانم بکنند. با احترام اما تئاتر جای هرکسی نیست.
چندروز پیش برای دیدن نمایش هارشدگی رفته بودم لبخند و دوباره یادم افتاد چقدر اجرای به زور برام اجرای دلنشینی بود که بعد از مدتی طولانی هنوز در خاطرم مونده و از اونجایی که یادم هست این گروه قرار بود اجرای مجددی داشته باشند، ممنون میشم اگر درست بیان کردم اطلاع بدهید.