مشکل اصلی من با تماشاخانه سنگلج و نمایش‌های مشابه این نمایش اینه که درسته زمانی سیاه‌بازی نمایش نسبتا عمومی و همه پسندی با هدف اصلی خنده بوده ... اما الان این نمایش یکی از نمادهای فرهنگی ماست ... امروز سیاه بازی یک کار فاخر محسوب میشه ولی متاسفانه مطابق شأن باهاش برخورد نمیشه ... من صاحب تماشاخانه نیستم ...
اما قبول کنیم حضور کودکان هشت نه ساله سخت می‌کنه تماشا رو برای منی که به دنبال خاطرات کودکیم از این نوع نمایش هستم

همچنین سیاه همیشه شریف و ساده دل بوده اما هرچه گذشت به دلیل شرافت و البته نقد سیاسی هر روز سیاه محترم‌تر و مهم‌تر شد برای همه ...
بنابراین امیدوارم سخت‌گیری بنده رو به حساب ارادت و علاقه‌ام به این نوع نمایش بذارید ...

متأسفانه اصلا سیاه در این نمایش برای من چیزی که باید نبود ... ما اساتید بزرگی در این رابطه داشتیم و این پذیرش هر سیاهی رو سخت می‌کنه ... ... دیدن ادامه ›› سیاه نقش کمرنگی داشت که متاسفانه حداقل برای من همون هم به پررنگی که باید اجرا نشد

بازی بهارک داستان (و حتی سیاه ایشان) بسیار برایم جذاب‌تر و جدی‌تر بود ... همچنین بازی حاج صفدر شیرین بود

و ارواح ... به ویژه دو روح بانوی کوچک جثه‌تر ... دقیقا اون بخشی از نمایش بودند که بسیار ازش لذت بردم ... با اومدن این عزیزان ناخودآگاه آدم لبخند میزد و این شیرین بود

به نظرم متن خوبی بود که میشد بهتر بازی بشه

به هرحال از زحمات شما بابت تلاش برای احیا و تجلی هنر انتقادی سیاه بازی بسیار سپاسگزارم