در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال هفتمین هنر | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 03:31:57
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دوستان خدا قوت! بازی‌هاتون خوب بود! قشنگ بود! شوخی‌های بامزه‌ای داشتید! دکورتون قشنگ بود! ولی به طور کلی نمایش، نمایش کاملی نبود! احساس کردم نمایش یه جایی اون آخرا سکته زد❤️‍🩹! یعنی هم من هم سایر دوستان یک لحظه با پایان نمایش شوک شدیم! بهتر نبود جعفر خان طوری عمل می‌کرد که اصطلاحا از پاپ پاپ‌تر بشه یا کاسه‌ای داغ‌تر از آش؟ یعنی طوری ایرانی می‌شد که بقیه ایرانیا رو ذله می‌کرد. اگر اینجوری نمایش تمام می‌شد بهتر نبود؟ نمایش خیلی زود جمع و جور شد؟ من اینو ایراد نمایشنامه می‌دونم؟ 🤔 با کمال احترام برای همه هنرمندان زحمتکش این نمایش در مقام مقایسه امتیاز ۳ رو برای این نمایش در نظر می‌گیرم! امیدوارم که در کارهای بعدی با برطرف کردن برخی اشکالات هرچه درخشان‌تر ظاهر بشید! متشکرم🙏
محمد فروزنده و شمس این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خیلی خدا قوت می‌گم به جناب فتحعلی بیگی جناب داداشی و این تیم فوق العاده! دیشب، بدون هیچ اغراقی شاهد یک نمایش بی‌نظیر بودم. نمایشی، که هم پیام داشت هم کمدی داشت و هم تراژدی اش به اندازه بود. همه چیز به اندازه! درست به مانند یک غذای ایرانی بسیار خوش پخت و جا افتاده!
همچنین، بسیار خوشحالم که قبل از ملاقات با این اثر ارزنده، این شانس را داشتم؛ که نمایش های ارزنده تارتف و همچنین قضیه تفنگ چخوف را به تماشا بنشینم و از قبل، آشنایی اندکی با جناب مولیر و سبک و سیاق کارشان پیدا کنم!
نمایش زیبای شب‌نشینی با مولیر، بواقع معجون و تلفیقی از سنت و مدرنیته بود! دیشب شاهد بازی‌های فوق‌العاده‌ای بودم بویژه هنرمند گرانقدری که نقش تارتف را بازی می‌کردند بازی بسیار چشم نوازی را از خودشون به نمایش گذاشتند. به همه بازیگران و هنرمندان این اثر ارزنده خدا قوت و خسته نباشید می‌گویم!
و اما پیام و نقد نمایش کاملا واضح و روشن بود و انشالله که گوش شنوایی باشد تا این انتقادات مشفقانه اهالی هنر را بشنود و در اصلاح امور به کار گیرد.
کمترین نمره‌ای که به این اثر ارزنده می‌توان داد ستاره ۵ است و بسیار کم پیش می‌آید که بنده موقع تشویق نهایی نمایش‌ها دستانم را از شوق ملاقات با یک شاهکار نمایشی به بالای سرم ببرم! امیدوارم که شاهد آثار بیشتری از جناب فتحعلی بیگی باشیم و سایه‌سار این بزرگان مشفق همچنان بر سر تئاتر و هنر این سرزمین مستدام باشد.
ملاقات با این اثر ارزنده و هنرمندان گرامی آن را به کلیه دوستداران هنر و به ویژه دوستداران تئاتر و سینما پیشنهاد می‌کنم.
سپاس از توجه و مهر شما🌿
۲۳ اردیبهشت
درود و سپاس از شما 🙏🩵
۲۴ اردیبهشت
الهام ذوالفقاریان
درود و سپاس از شما 🙏🩵
سلام و درود بر شما 🌿 تندرست باشید!
۶ روز پیش، چهارشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
فین جین، در یک جمله [ یک نمایش خوب و مفرح با پیامی قابل تامل و سازنده بود ]. دیشب شاهد هنرنمایی و شنونده دیالوگ های بسیار قشنگی بودم! در واقع یک کمدی - تراژدی تمام و کمال که بخش کمدی آن بسیار پر بار بود و به زیبایی از مخاطبان خود خنده می‌گرفت و در آخر تراژدی و مونولوگی که مخاطب را به پس از آن همه طنازی به تعمق و تفکر وا می‌داشت!
به همه عوامل مستقیم و غیر مستقیم این نمایش زیبا از جناب کارگردان و نمایشنامه نویس گرفته تا هنرمندان محترم گروه موسیقی، گریم، نور و انتخاب لباس و طنازان و هنرمندان روی صحنه و عوامل محترم تدارکات به خاطر به جلوه در آوردن این هنرنمایی زیبا تبریک عرض میکنم و آرزوی بهترین ها را برایشان دارم! فین جین بی‌شک لایق بزرگترین ستاره در مجموع ستاره های تیوال است.
امیر مسعود این را خواند
NewDashakol این را دوست دارد
مهرآسا مداحی (mehrasa1370)
از این همه لطف و دقت شما بسیار سپاسگزاریم.
۰۸ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
والا امشب این جناب گودوی حضرت آقای بکت روح و روان و جسم بنده را مورد تجاوز قراردادند... به خدا که عین واقعیت میگم!
باید به این آقای قنبرک زده گفت : مرد حسابی متوجه منظورت شدیم ولی یک کم از اساتید ادب و هنر شرق یاد میگرفتی! اونجا که میفرمایند:

آب ار چه همه زلال خیزد
از خوردن ِ پر‌، ملال خیزد
کم گوی و گزیده گوی چون دُر
تا ز اندک تو جهان شود پر

جناب دل مرده و افسردهُ پرگو ما تحتم درد گرفت از بس نشستم روش...!🤬 حداقل کتاب ویکتور فرانکل رو میخوندی :( که هم عصر و هم دوران خودت ... دیدن ادامه ›› بود! پر گویی کردی درست به مثابه همان جناب خر نمایشنامه ات! حال که در قید حیات نیستی کاش می‌شد مانند آن مرحوم کفش دوز کاشانی از قبر بکشمت بیرون و دوتا با همون شلاق به ماتحت ناامیدت و اونایی که به تو جایزه ادبی دادند بنوازم. فقط حیف که علیرغم میل شدید به این مطلب دلمم نمیاد!

- تیم بازیگری درود بر شما! خیلی خدا قوت عالی بودید و حرفه ای!
- نور، دکور، موسیقی و انتخاب لباس به جا عالی!
- تهویه سالن وحشتناک! مخصوصا یک سرکار خانم هپلی هم پشت سر بنده نشسته بودند که یا فین فینشون بود یا فس فس! و یا با تک سرفه های متمادی و خدای ناکرده ویروسی اهالی سالن و پشت گردن بنده را می‌نواختند!
در انتها برای همه عوامل این اثر و کارگردان جوانش آرزوی بهترین ها دارم و پیشنهاد میکنم تورقی به گلستان و بوستان و مثنوی معنوی و...... جناب سعدی و جناب مولانا..... خودمان بزنید کلی فیلم نامه و نمایشنامه از توش در میاد! این یک شعار نیست!
این نمایش حرفی برای گفتن داشت و پیامی که به دنبال انتقالش بود واضح بود و ملموس و صد البته بسیار بسیار با ارزش! مجموعا هنرمندان روی صحنه هم کم نگذاشتند! مخصوصا بازی یکی از هنرمندان برایم بسیار دلنشین بود!
اما نمیدانم چرا کلیت کار به دلم ننشست!
احساس میکردم یک سری صحنه ها و دیالوگ های اضافه داشت! مخصوصا توضیحات جناب کارگردان و بحثش با بازیگران روی صحنه! بهتر نبود اگر به شیوه نقالی و با گریمی درخور این کار صورت می‌گرفت!
نمیدانم شاید اگر طور دیگری به صحنه میرفت دلنشین تر می‌بود! با این حال برخی صحنه ها هم زیبا و دلنشین بودند!
خدا قوت میگم به همه دوستان به هر روی تلاش انجام شده قابل تقدیر است!
از حضور شما سپاسگزاریم و خوشحالیم که به تماشای نمایش جگر هندی نشستید و لحظات خوشایندی رو تجربه کردین
،و همینطور ممنونیم بابت حسن توجه شما و وقتی که گذاشتین🙏🏻💫
۰۲ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش شورش کلفت ها را چند روز پیش دیدم! اول باید بگم که از خالی بودن سالن و مجموعه شهرزاد کمی غمگین شدم و فکر میکنم شاید به خاطر آغاز سال هستش و هر چه زمان می گذرد کم کم موتور تاتر و تماشای تاتر گرم و گرم تر می شود. به نظرم کلفتها و ارباب هر کدام سمبل یک بخش یا لایه از جوامع انسانی بودند و حالات و روحیاتی که از خود نشان میداند و مخصوصا توهم کلفتها با ظرافت به حالات روانشناختی طبقات فرودست جوامع انسانی می پرداخت!
تماشای این نمایش و داستانی که روایت می کرد به طور کلی برای من لذت بخش بود.

* نمایش دکور و نور پردازی قابل قبولی داشت هر چند شاید دکور نمایش متنوع تر و بهتر از این هم میتونست باشه و جای کار داشت که البته فکر میکنم به روند کلی داستان و جلوه های بصری آن بیشتر کمک میکرد.
* موسیقی زنده نمایش خیلی خوب و قابل قبول بود.
* به نظرم هنرمندان داخل صحنه، نمایش خوبی را اجرا کردند و خیلی خوب در نقش خودشون فرو رفته بودند و نکته خاصی که اصطلاحا تو ذوق بخوره ... دیدن ادامه ›› مشاهده نکردم.
* برخورد آقای کارگردان نمایش در انتهای کار و مشایعت تماشاگرها بسیار زیبا و زیبنده بود! برای ایشان و خلق خوششان آرزوی برکت و وسعت دارم.
* اگر علاقمند به دیدن نمایش هایی با سبک سیاق معناگرایانه (نه صرفا سرگرم کننده) و دارای پیام خاص هستید، تماشای این نمایش را پیشنهاد میکنم.

در انتها خدا قوت میگم به همه عوامل این نمایش و براشون آرزوی بهترینها و درخشش های بیشتر در عرصه هنر و سایر عرصه های زندگانی، دارم.
سپاس از نگاه و نقد شما بله متاسفانه هر چقدر نمیه اول فروردین. سالن پر بود نیمه دوم خیلی و ازردهنده شده و امادر مورد دکور چون حجم نمایش ها بسیار فشرده هست بعضی روزها فقط پنج دقیقه وقت تعویض دکور هست و نمایش بعدی هم همینطور پنج دقیقه بعد از ما وقت تعویض دارد که مجبوریم از دکور سبکتری استفاده کنیم سپاس فروان که ما را برای تماشا انتخاب کردید🙏🏻💚
۲۹ فروردین
محمدرضا امیرصادقی
سپاس از نگاه و نقد شما بله متاسفانه هر چقدر نمیه اول فروردین. سالن پر بود نیمه دوم خیلی و ازردهنده شده و امادر مورد دکور چون حجم نمایش ها بسیار فشرده هست بعضی روزها فقط پنج دقیقه وقت تعویض دکور ...
درود بر شما 🌿
تندرست، درخشان و در صلح باشید🙏
۲۹ فروردین
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
زندگی...
بدون هنر و موسیقی همون تنگه وحشته
و بدون
عشق...
خود جهنم...!
سلام و درود،
نمایش، تاتر سیاه بازی پر بازیگر و خوش آب و رنگی بود که موسیقی زنده به زیبایی آن می‌افزود! به نظرم موتور نمایش اصطلاحا دیر گرم شد که شاید به دلیل ماهیت داستان آن بود!
با بعضی از دوستان که نسبت به بکارگیری برخی عبارات و دیالوگها در نمایش نکاتی داشتند، تا حدودی موافقم! مخصوصا برخی عبارتها مانند [این خیلی زر میزنه] که خیلی هم تکرار شد و انصافا از قشنگی کار کم می‌کرد!
نمایش شوخی های جالبی داشت و در گرفتن خنده از مخاطب موفق عمل‌کرد!
برای هنرمندان و همه عوامل زحمتکش این نمایش آرزوی بهترین ها را دارم و امیدوارم شاهد درخشش هرچه بیشتر آنها در صحنه های هنر این سرزمین باشم. خدا قوت
ممنون از لطف و محبتتون🌹
۱۹ اسفند ۱۴۰۳
سید محسن میرهاشمی
ممنون از لطف و محبتتون🌹
درود بر شما، تندرست و در صلح باشید 🌿
۱۹ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش تارتف، یک درام تاریخی یا به بیان درست تر یک نقد سیاسی اجتماعی در قالب هنر تاتر بود که گریزی هم به جامعه امروز ایران و مسائل و مصائب روزش میزد .
به نظرم اجراهای دونفره سختی خاص خود دارند و آن اینکه ممکن است به دلیل کشدار شدن صحنه ها یا از هیجان افتادن داستان موجب خستگی مخاطب شوند! که البته این نمایش به لطف داستان خوبش، صحنه های گاه کمیک خود و دیالوگ های آن به خوبی از عهده این موضوع برآمد و مخاطب را تا پایان با خود همراه کرد!
در ابتدای نمایش حس میکردم بازیگرها چندان در نقش خود فرو نرفته اند بویژه بازیگر خانم . اما، هرچه زمان گذشت این مطلب کم رنگ و کم رنگتر شد!

داستان نمایش داستان خوب و پر مغزی بود و دیالوگ ها بخوبی ساخته و پرداخته شده بودند از این بابت باید به نمایشنامه نویس و کارگردان این اثر تبریک گفت. مخصوصا بخش وارونه شدن طبقه های اجتماعی و ارزش‌های جامعه خیلی دیدنی و پند آموز بودند! همچنین به نظرم رو شدن ذات واقعی بازیگر مرد که بخش بزرگی از جامعه مرد سالار دیروز و امروز را نمایندگی میکرد - پس از راه افتادن کارش در انتهای نمایش - از نقاط اوج نمایشنامه محسوب می‌شد!

یکی از دیالوگ های نمایش منو یاد یکی از اساتیدم انداخت که سالها پیش می‌گفتند : فرانسوی ها تا آدمو میبینن به کفش آدم دقت میکنن که ببینن ... دیدن ادامه ›› طرف چقدر میارزه! این موضوع به نوعی در یکی از دیالوگ های این نمایش مطرح شد! خواستم عرض کنم مهم کفش و لباس آدم ها نیست! مهم پاکی جان، ذات و معرفت آدم هاست! و به قول معروف نه همین لباس زیباست نشان آدمیت! ای کاش در دیالوگ های پایانی گریزی به این مطلب زده می‌شد! 😉

خیلی خدا قوت به همه عوامل این اثر هنری! من از نمایش لذت بردم و تماشای این نمایش پر مغزو به همه دوستداران هنر تآتر پیشنهاد میکنم! همیشه و در تمام صحنه ها بدرخشید ✨

ممنون از اینکه تارتف رو به تماشا نشستید و نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید🙏
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
محمدرضا باقری نژاد
ممنون از اینکه تارتف رو به تماشا نشستید و نظرتون رو با ما به اشتراک گذاشتید🙏
درود بر شما، تندرست و در صلح باشید 🌿
۱۷ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جای دیگری هم نوشته ام که من تا حالا از تآتر سنگلج ناراضی بیرون نرفته ام و همیشه کارهای بسیار خوبی را در این تاتر شاهد بودم که خب البته‌ بنا به نوع کار؛ سطح این رضایتمندی متفاوت بوده.
لاله زاری ها، نمایش دیدنی بود با بازیهایی دیدنی مخصوصا بازی آقای آزادفر که خیلی خیلی عالی بودند! و انصافا دیالوگها و نوع گویش خاصی که دیالوگ ها را اجرا میکردند خیلی منو خندوند! ای کاش یک ظرف گلابی سنگی هم بود که دیگه دکور صحنه تکمیل تکمیل می‌شد !😁
نمایش جدای از بحث کمدی و البته تراژدی پنهانش در بر دارنده پیام خوبی هم بود.
اگر چه در مقاطعی دیالوگ های نمایش همان دیالوگ های استاندارد و تکراری نمایش های سیاه بازی بودند اما این مطلب چیزی از ارزشهای این اثر ارزنده کم نمی‌کرد!

بدون هیچ اغراقی خیلی حیف می‌شد اگر لاله زاری ها را نمیدیدم! مخصوصا این که یک بار بعد از رزرو بلیط در دو هفته پیش درگیر بیماری شدم و بلیط ها را به دوستی واگزار کردم و امشب شانس این را داشتم که به ملاقات این اثر ارزنده برم.

خیلی خدا قوت میگم به همه عوامل این اثر ارزنده و تشکر میکنم از ... دیدن ادامه ›› اینکه اوقات خوشی را برای مخاطبانتون رقم زدنید! 🙏امیدوارم همیشه و در همه عرصه ها و صحنه ها شاهد درخشش شما هنرمندان ارزنده کشورمون باشم.
تندرست و در صلح باشید 🌿

زنده باشید ... ممنون که تشریف آوردین و وقت‌گذاشتین ‌و نظرتون‌رو‌مطرح‌کردین ... خوش آمدید 🙏🌺
۰۶ اسفند ۱۴۰۳
محمدرضا آزادفرد
زنده باشید ... ممنون که تشریف آوردین و وقت‌گذاشتین ‌و نظرتون‌رو‌مطرح‌کردین ... خوش آمدید 🙏🌺
درود بر شما 🌿 تندرست باشید ✨💫
۰۶ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بخش های پایانی این نمایش درخشان منو یاد کتاب صد سال تنهایی مارکز انداخت! آنجا که کل نسل سرهنگ و حتی کوچکترین عضو خانواده اش از بین رفتند!
ایپسن جامعه خودش و برخی دغدغه های جامعه بشری را حسب تجربه های زندگی شخصی اش خوب می‌شناخت ! شاید، به همین خاطر است که نمایشنامه هایش پس از گذر این همه سال بوی کهنگی نمی‌گیرند!

نمایش باتوجه به نمایشنامه قدرتمندش، پیام های اخلاقی آشکار و پنهانش و کارگردانی و بازی های هنرمندانه اش اثر چشمگیر و دوست داشتی بود و هنرمندان نمایش خوش درخشیدند! استفاده از نمایش سایه ها برای روایت بخشهایی از داستان اقدام جالبی بود! که به کوتاه تر شدن مدت نمایش، جذابیت های بصری و همراه کردن بیشتر مخاطب کمک می‌کرد !
تنها ایراد سخت افزاری که نمایش داشت صدای بلند و آزار دهنده ای بود که هنگام نمایش سایه ها از سیستم صوتی سالن پخش می‌شد! بلندی صدا طوری بود که مجبور شدم با دو انگشت گوشهای خودم را بگیرم!

خدا قوت میگم به کلیه عوامل این نمایش به خاطر به صحنه آوردن این اثر ارزنده! و به مخاطب ارجمند پیشنهاد میکنم برای ارتباط گرفتن هرچه بیشتر ... دیدن ادامه ›› با این اثر قبل از تماشای این نمایش خلاصه نمایشنامه را از چت جی بی تی یا دیپ سیک بخوانید که دو یا سه پاراگراف بیشتر نیست و موجب می‌شود خیلی بیشتر با نمایش ارتباط بگیرید!

درود و سپاس از شما دوست من👻❤️
۱۷ بهمن ۱۴۰۳
حسین چیانی
انصافا اسپویل دیگه خیلی متداوله :)))) اسپول در اینجا به معنای افشای داستانه که منجر به کاهش جذابیتش می‌شه برای مخاطبی که هنوز با اون داستان مواجهه نداشته.
گرامی تازه من تو کامنتم از مخاطب خواهش کردم خلاصه نمایشنامه را برای گرفتن ارتباط بیشتر با داستان توی چت جی بی تی یا دیپ سیک جستجو کنه! 😅 نگران نباشید اونی که میاد تاتر عشق تاتر رو داره و آدم های گذری کمتر میان!
از اون طرفم من به انتهای نمایش اشاره کردم که از اقضا سرکار خانم محترمی به خاطر همین کامنت نوشتند که میرن نمایش را می‌بینند!
بازم از اون طرف تر خیلی ها اصلا حوصلشون نمیگیره کامنت بخونن چه برسه به کامنت بنده که قصه حسین کرد شبستریه 🤣 تندرست و در صلح باشید 🌿
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
هفتمین هنر
گرامی تازه من تو کامنتم از مخاطب خواهش کردم خلاصه نمایشنامه را برای گرفتن ارتباط بیشتر با داستان توی چت جی بی تی یا دیپ سیک جستجو کنه! 😅 نگران نباشید اونی که میاد تاتر عشق تاتر رو داره و آدم ...
متقاعد نشدم با توضیحاتتون. به هر حال موفق باشید :)))
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به نظرم امتیاز 3.9 بهیچ عنوان شایسته این نمایش بی‌نظیر و آموزنده با آن بازیهای زیبا نیست! تنها نمایشی  که تا حالا در این سبک دیدم نمایش "پس از" و شاید تا حدودی "روانی" باشد که بی شک این اثر بدون کوچکترین اغراقی یک سر و گردن بالاتر از هر دوی این آثار است!
هنرنمایی هر  هفت هنرمند خوب روی صحنه عالی بود. البته بازی خانم ریحانه سلامت و آقای مرتضی کوهی از بار احساسی بیشتری برخوردار بود! و خب طبیعتا بیشتر به چشم می آمد!
از نکات مثبت این نمایش بار آموزشی آن بود که انصافا خود همین موضوع به خودی خود امتیاز 5 دارد.
نمایش از دکور و نور پردازی خوب و قابل برخوردار بود بویژه آن پرچم های ادعیه نپالی که در اواسط نمایش توسط خانم سلامت وصل میشدند و من نمیدونم از کجا پیداشون کردند!
درسته که دیگه این نمایش در فاز فعلی به روی صحنه نمیره اما پیشنهاد من اینه که اگر مجددا بر روی صحنه رفت از تماشای این اثر ارزنده غافل نشوید که یکی از کارهای قشنگ و حرفه ای هست که تا کنون شاهد آن بوده ام.
برای همه عوامل این نمایش ارزنده از مترجم نمایشنامه تا کارگردان و گریمور و سایر عوامل بهترین ها را آرزومندم و خدا قوت میگم به همشون! همیشه بدرخشید !
بله، بِسیار بِه دُرستی اِشاره کردین . و چقدر حِیف که اِمتیازی ایجا نیست ولی تو قلبِ تمامِ آنها که دیدند بیستِ .
دُرود ..
🌻
۰۵ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش گیوتین به شدت منو به یاد جمله معروفی انداخت که به مهاتما گاندی نسبت می‌دهند! آنجا که می‌گوید: [ وقتی ارزش های جامعه ای عوض می‌شوند، این عوضی ها هستند که با ارزش می‌شوند].
گیوتین یک نقد سیاسی اجتماعی جان دار بود! رد بسیاری از دیالوگ ها و صحنه پردازی های آن را میشد به راحتی در تاریخ معاصر پی گرفت!
در جامعه نا آگاه و مسخ شده ای که گیوتین در پی به تصویر کشیدن آن بود تنها یک نجات یافته واقعی وجود داشت که آن هم یک معلم تاریخ بود!
خواندن و تاریخ دانستن که گم کرده بسیاری از مردمان این روزگار است! بنابراین با توجه به گنجاندن این حجم از پیام در این نمایشنامه ارزنده باید ازعان کنم که گیوتین یکی از بهترین کارهایی بود که در مجموعه‌ تاتر شهرزاد تا به حال شاهد آن بوده ام!
نمایشی که برای انتقال پیامش فریاد نمی‌زد و اصطلاحا جان نمی‌کند ! همه چیز سر راست و پوست کنده بود! مدلی از تاتر که به دل من بسیار می‌نشیند و موجب آزار مخاطب عام نمی‌شود!
خیلی خدا قوت میگم به همه هنرمندان روی صحنه و سایر عوامل نمایش عالی بودید! پنج کمترین امتیازی است که میتوان به چنین نمایشی داد.
ممنون از نظر و نوع نگاه شما🌺
۰۲ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
امشب، بلاخره تلسم شکست و تونستم اجرای آخر این نمایش را ببینم! نمایش کار زیادی برده بود و بازیگرها زحمت زیادی کشیدند! انصافا نقش آفرینی هنرمندان روی صحنه از خانم معلم گرفته تا شاگرد عصبی او به دلم نشست.
نمایش نشان دهنده تعاملات شخصی و اجتماعی چند شاگرد کلاس تافل بود که هر یک بنابر دلیل خاصی در این کلاس ها شرکت می‌کردند! و وقتی که دیگر دلیلی برای ماندن نبود یک به یک شرکت در کلاس را کنار گذاشتند!
برخی عاشق کورش بودند و برخی دیگر درونا متنفر از این زبان جدید و گم کردن هویت ایرانی خود و تحلیل رفتن در جامعه ای که بنابر خصوصیات زبانی و فرهنگی ذره ذره هویتشان را می زدود و تحلیلشان می‌برد!
وا دادن پله پله خانم معلم متاهل در قبال شاگرد عاشق پیشه اش هم که اگر چه متاسفانه مطلب رئال کف جامعه و مردمان این روزگار است! اما، نمیتوان ناگفته گذاشت که سناریو مد این روزهای سینمای هالیوود و آن ور آبی هاست که ارزشها و آرمانهای اخلاقی خانواده به جاییشان نیست!!! و با توجه به نمایشنامه ای که از آن ور آمده؛ وجود یک چنین مفهومی در این نمایشنامه طبیعی می‌نماید !!! با این حال، گنجاندن یک چنین چیزی در دل هفتمین هنر این سرزمین به دل من یکی نمی نشیند و به مزاقم خوش نمی آید! شاید امثال من زیادی آرمان گرا و حل در نوستالژی های قشنگ زمانه خود هستیم!
در انتها برای همه عوامل نمایش درخشش های روز افزون آرزو دارم.
تئاتر دیلی، سپهر، رضا کریمی و حسین چیانی این را خواندند
محمد فروزنده، فراز غلامی و شمس این را دوست دارند
محمد طالب زاده
تئاتر= هنر هفتم؟؟
🤣😂
۰۳ بهمن ۱۴۰۳
محمد طالب زاده
مزاق؟؟؟!!!
😂
۰۳ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش بامزه ای است که در گرفتن خنده از مخاطب خوب عمل می کند تنها ایرادی که دارد این است که سر و صدایش زیادی بلند است. شاید هم منه پیرمرد دیگه حوصله سر و صدای زیاد را ندارم :) . خوشمزه ترین دیالوگی که خیلی دوست داشتم و خیلی بهش خندیدم این بود [ این همون خاله منه که فک میکنه داییمه].
با علم به اینکه امشب شب آخر اجرای این نمایش است اما به احترام هنرمند خوب این اثر ارزنده و در خواست ایشان تصمیم گرفتم این چند خط را در مورد این نمایش بنویسم. وقتی خوب نگاه میکنم؛ میبینم، متاسفانه با ادبیات کلاسیک غرب آشنایی اندکی دارم. بخشی هایی از نمایش و سرنوشت کلاید منو یاد داستان واقعی یکی از کتاب های دیل کارنگی انداخت و روایت گانگستر آدم کشی که در لحظات آخر زندگیش و زمانی که در محاصره و تیراندازی پلیس بود با خون خودش روی دیوار مینویسه: نقل به مضمون [ اینجا مردی است که قلب مهربانی در سینه او می تپد]. در بخش قابل توجهی از نمایش، کلاید و روحیاتش؛ منو یاد مضمون انسان در جستجوی معنا یا حقیقت می انداخت! هر چند برخی روحیات دیگر او یک پارادوکس شخصیتی را به نمایش می گذاشت.
نمایش به طور کلی جالب بود و من از اجرایی که ارائه می شد لذت بردم. هر دو بازیگر در نقش های خود به خوبی فرو رفته بودند . نمایش دکور مینیمالی داشت و همین سادگی تغییر دکور را راحت تر می کرد. همچنین در دو مورد شاهد پرش مخاطبین نمایش از صدای تفنگ بودم که خود نشان می دهد هنرمندان تا چه میزان قابل توجهی موفق به جذب مخاطبین نمایش و همراهی آنان با خود شده اند. همچنین از جمله نکات جالب این نمایش مشارکت دادن تماشاچی ها در بخش هایی از نمایش بود.

البته ،فکر میکنم این نمایش و نمایش هایی در این سبک، نمایش های همه پسندی نباشند درست مانند همه چیزهای دیگر . . . زیرا همانند دانه ای که پنهان در زیر خاک به انتظار جوانه زدن نشسته پیام این مدل نمایش ها هم در لایه هایی از دیالوگ و صحنه های مختلف مخفی شده و برای دریافت آن باید لایه ها را کنار زد و با لایه برداری آشنا بود. بنابراین اگر مخاطب به دنبال نمایشی با پیامی سر راست باشد تماشای این نمایش به کارش نمی آید.

در انتها برای همه عوامل ... دیدن ادامه ›› زحمت کش این نمایش آرزوی درخشش های بیشتر و بیشتر دارم و امیدوارم زندگی هیچ یک از مخاطبین خوب این نمایش همانند زندگی کلاید خالی از معنا نباشد. شاد، تندرست و در صلح باشید.
سلام و درود خدمت شما بزرگوار که انقدر زیبا برای ما نوشتید
ممنونم که انقدر دقیق به اثر ما نگاه داشتید و متوجه معانی مختلف صحنه ها و پیام هایی که به واسطه من و بانی خدمت شما ابلاغ میشد
واقف بودید
بی اندازه خوشحالم از تماشاگران خوب و فهیمی که در ایران همچنان وجود دارند ✨
ممنون از تک تک نظراتتون ♥️
۲۸ دی ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
واقعیت، تا حالا اجراهای تاتر سنگلج من و همسرجان را با لب و لوچه های آویزون راهی منزل نکرده است. از گاو زن گرفته تا مبارک و خاتون پرده نشین و بمون، بخون، بخندون و هاگر واگیر همه عالی بودند و هر کدام در نوع خودشان دیدنی! به بیان دیگه با خیال راحت میتونم مهمون هم دعوت کنم و پیش مهمونم سر افکنده نشم.
این اثر ارزنده هم با آن پیام قشنگ و اخلاقیش و دیالوگ های شیرین؛ انصافا و بدون هیچ اغراقی به دل نشست.
یکی از چیزهایی که در این نمایش خیلی برام جالب بود نحوه تعویض دکور صحنه ها بود که در نوع خودش بسیار مرتبط و جذاب بود. امشب، حتی پیام ضبط شده رعایت برخی نکات توسط تماشاگران هم برام جنبه کمیک پیدا کرده بود و لبخند به لب میآورد! :)
یک مطلب دیگه که خیلی دلنشین بود یاد آوری و بزرگداشت عزیزانی بود که رشد و بالندگی تاتر این مملکت پله پله از اول تا اکنون مرهون زحمات آنهاست! از زنده یادان جناب گرجی و جناب سعدی افشار تا عزیزان دیگر درگذشته ای که نامشان را نمیدانم. یادشان بخیر و نام نیکشان در صفحات روشن تاریخ هنر این سرزمین جاویدان!
تنها مطلبی که در ابتدای اجرا منو نگران می‌کرد دیدن طناب دار دور گردن خانم بازیگر بود که همش نگران بودم حین اجرا به هر دلیلی خدای ناکرده حادثه ساز نشود . کلا این مدل صحنه ها تو دلمو خالی ... دیدن ادامه ›› می‌کنه!
خدا قوت میگم به همه هنرمندان این اثر ارزنده از نمایشنامه نویس تا کارگردان محترم و هنرمندان درخشان روی صحنه و سایر عوامل نمایش!

برای همه عزیزان بهترین ها را آرزومندم! موفق باشید و درخشان.
سپاس گذار از نقطه نظرتون و خیلی خوشحالم که شما به عنوان یک تماشاگر دقیق و فهیم به نکات ریزی توجه کردید
و از نگرانی و دلواپسی تون نسبت به بازیگرم ممنونم و حتما سفارش می کنم دقت کنن که که مشکلی پیش نیاد
۱۰ دی ۱۴۰۳
روابط عمومی تماشاخانه سنگلج (r.sangelag)
خوشحالیم که تماشاخانه سنگلج را برای تماشا انتخاب کردید. قدردان مهرتان هستیم.
به امید دیدار مجدد شما در این مجموعه.
۱۰ دی ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کنسرت نمایش خوبی را شاهد بودم. خسته نباشید و خدا قوت میگم به همه عوامل اجرا از گروه نوازندگان تا هنرمندان بازیگر و سرکار خانم راوی داستان.به نظر من برخی از دوستان اندکی سختگیرانه با این اثر برخورد میکنند. داستانهایی مانند لیلی و مجنون، ویس و رامین، رستم و سهراب و .... همگی سرمایه های ادبی سرزمین ما هستند و باید با ورژن ها و کیفیت های مختلف به صحنه بروند. خب البته هرچه کیفیت کار بالاتر طبعا مقبول تر. ای کاش بسیاری از نمایشها صرفا محدود به شهر تهران آن هم مرکز به بالا نمی شدند و در صفحات جنوبی شهر و همچنین مراکز سایر استانها هم به نمایش در می آمدند. که اگر چنین میشد چه فرهنگ سازی زیبایی را شاهد بودیم.

یاد هنرمند خوب کشورمون داوود خان رشیدی بخیر و نامش در صفحات روشن تاریخ هنر این سرزمین جاودان!
مدتها بود که میخواستم به تماشای این تاتر بروم منتها هر وقت به پوسترش نگاه میکردم دو دل میشدم و میگفتم بماند برای بعد. تا اینکه بلاخره در روزهای پایانی رفتم به ملاقات نظرات و خواندم و خواندم و خواندم تا مجاب شدم به دیدنش برم و رفتم ! و چه خوب کاری کردم! خدا قوت به همه عوامل این کار! این را بعد از مدتها نوشتم که اگر روزی روزگاری دوباره این اثر به صحنه بازگشت با همین نمایشنامه و دکور و بازی های چشم نواز در ملاقاتش شک به دل راه ندهید.
باید اضافه کنم امتیاز 4.2 در مجموع 457 رای نشان از رضایت مخاطبین از این اثر ارزنده را دارد که حتی به نظر بنده انصافا امتیاز باید بالاتر از این می بود.
هفتمین هنر (haftomin)
درباره نمایش بچه i
دوستان خدا قوت
از دکور زیبای کارتون خیلی لذت بردم، یکی از قشنگترین، فانتزی ترین و کار شده ترین دکورهایی بود که در نمایش های اخیر شاهدش بودم . شاید هم بهترینش بود! نورپردازی کار ، انتخاب لباس { به جز موارد استثناء } و موسیقی متن و جلوه های ویژه کارتون هم عالیه عالی بود. البته باید اضافه کنم که گاهی صدای بلند موسیقی نمایش اصطلاحا رو مخ بود مخصوصا در ابتدای نمایش.
تو یکی از کامنتها به چشمم خورد که هنرمندان روی صحنه آماتور و تازه کار بودند که البته به نظر بنده اصلا اثری از آماتور بودن در کار بازیگرها وجود نداشت و بازی ها بویژه بازی نقش پدر و مادر و مخصوصا مادر خیلی گیرا و حرفه ای بود.
داستان نمایش خوب پیش میرفت و دیالوگ های جالبی داشت اما جاهایی در انتها کار گنگ شد و شاید بهتر باشه بگم ی کمی از ریل خارج شد. مثلا من متوجه نشدم چرا باید نقش بچه اول را ی آقای سیبیلو بازی کنه و لبخوانی داشته باشه؟ آن هم با لباس سیاه و دیالوگ های تقریبا مثبت که ی مدل تناقض در کار ایجاد میکرد. البته اگر دلیل خاصی دارد که من اطلاعی از آن ندارم اینو به حساب نوعی اشتباه در انتخاب بازیگر و لباس میگزارم. همچنین، اگر پدر و مادر گوشت خواران جنایتکاری بودند چرا باید برای پیدا کردن بچه کلانتر خبر میکردند؟ آیا کلانتر را هم قربانی کردند؟ آیا شتک خون روی دیوار سرویس بهداشت متعلق به کلانتر بود؟
در انتها برای این تیم خوب آرزوی بهترین ها را دارم و امتیازی که برای این نمایش در نظر دارم عددی بین 3.5 تا 4 است.

ممنون از محبت و نظرتون🙏🏻🌸
۱۸ آبان ۱۴۰۳
نمایش بچه
ممنون از محبت و نظرتون🙏🏻🌸
درود بر شما ، شاد،تندرست؛ همیشه رو به رشد و در صلح باشید
۱۸ آبان ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید