«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یادداشتهای زیرزمینی که یه چیز دیگهاس. ادامه نمایش قبیله (بر اساس کتاب نازنین) ولی به روایت نازنین.
۱- میدونم یادداشتهای زیرزمینی یه چیز دیگه است!
۲- اون دو تا لینک که فرستادم رو مطالعه کردی؟ اونجا نوشته یادداشتهای زیرزمینی!
۳- نازنین ۱۶ سالش بود! الهام کردا شاید بتونه نقش عمهٔ نازنین رو بازی کنه:))
۴- به نظرم بهترین کار صبر تا ۵ اردیبهشته! بالاخره ملت میرن میبینن میان بهمون میگن قضیه چی بوده!!
۱- میدونم یادداشتهای زیرزمینی یه چیز دیگه است!
۲- اون دو تا لینک که فرستادم رو مطالعه کردی؟ اونجا نوشته یادداشتهای زیرزمینی!
۳- نازنین ۱۶ سالش بود! الهام کردا شاید بتونه نقش عمهٔ نازنین ...
صرفا برای اینکه بعد از مدتی با دوستانم تاتر رفته باشم، اینکارو به خاطر حضور ستاره انتخاب کردم.
خود نمایشنامه که واقعا معمولی بود. خیلی سریع میشد داستانو تا آخر خوند حتی حرکات بعدی شخصیت هارو حدس زد و در نتیجه کمی کمهوشانه بود.
بازی ها هم که ستاره مثل همیشه بود و بازی آقای رستمی رو دوست نداشتم اصلا. بنظرم فن بیان مناسبی نداشتن. الیاس و اون یکی بازیگر بهتر بودن. و کلا تپق هم زیاد بود در کار.
توصیه نمیکنم برید ولی توصیه هم نمیکنم نرید. بستگی داره چه انتظاری داشته باشید. ولی کار برجسته ای نبود.
از اون دست کارایی بود که خب خیلی هم واووو نبود برام. بدم نیمد البته ولی خب یک کم بحث و جدل طولانیشون رو مخم بود مخصوصا وینست. و اینکه باید یک کم بگذره تا متوجه بشم دقیقا چه برداشتی باید داشته باشم از کار. حرفش چی بود یا حداقل حرفش برای من چی بود.
ولی چنتا نکته داشت، مثلا اینکه زاویه دید آدما چقدر میتونه یک عمل وحشتناک رو به یک عمل ساده تبدیل کنه. بسته به اینکه تو کدوم سمت ایستادی و از چه نقطه ناظری و فکرت چیه. برای اینکه اسپویل نشه بیشتر توضیح نمیدم. ولی خیلی خیلی جالب بود و در بافت فرهنگی ما که میتونه خیلی معنا پیدا کنه.
مورد دیگه هم کسی یادشه خواب ستاره دقیقا چی بود؟ اون گویی که بهش شلیک میکنه و مخصوصا اونی که بهش شلیک نمیکنه و تهش نتیجه میگیره تو اینارو گذروندی پس از پس چیزای دیگه هم برمیای...
دوستان سلام
دو عدد بلیت برای امشب ردیف 4 دارم که نمیتونم برم
اگر کسی تمایل به خرید داشت اعلام کنه
اگر تمایل به خریدم نداشتید ولی دوست دارید کارو ببینید، مهمون من، فقط برید نسوزه ؛)
یادم نیست آخرین تئاتری که دیدم چی بود... حتما برمیگرده به قبل کرونا، شایدم بعد از اون یک بار رفتم ولی بعد از مهسا دیگه نرفته بودم...
خیلی دلم تنگ شده بود و دلمم نمیخواست به این زودیا به عرصه برگردم که به نظرم هرچی مونده بود ویرانی بود و قحطی... لنگه کفش هایی در بیابان...
اما کاری که صابر ابر باشه و بر اساس رمان داستایوفسکی، وسوسه برانگیز بود دیگه...
بازگشت مناسبی بود. نمیتونم بگم بینهایت لذت بردم چون مونولوگ بود با اینکه خیلی خوب همراه میکرد مخاطبو ولی واقعا راضیم که رفتم و دیدم.
در خصوص قیمت بلیت ها من خیلی ایده ای ندارم که این قیمت گرون حساب میشه یا مناسب. اما بهرحال تعداد انتخاب هارو محدود میکنه البته اگر انتخاب های دیگری باشه.
نمیدونم یا من دچار افت شدم یا تاتر این روزها ...
قبلا نگاه می کردم ، می دیدم وای چقد نمایشی که دوست دارم ببینم و چون منابع مالی و زمانی محدود بود ، باید کلی فکر می کردم و شور میذاشتم با همراهانم تا ببینیم ... دیدن ادامه ›› چی بریم
حالا ولی یکی دو تا گزینه شااااااااااااید تو هر بار که میام تیوال چشممو بگیره که وقتی کامنتا رو میخونم ، از صرافتش میفتم
به جای تاتر این بار درمان های احتمالی این دردو اگر میشناسی بگو ))))))))))))
بابا انقد سخت نگیر فاطمه جان..
همینه دیگه..والا دیگه هیچی به کیفیت سابق نیست..
مواد غذایی هم کیفیت قدیم رو نداره، شیر هم طعم سابق رو نداره،گوشت هم طعم سابق رو نداره، روابط انسانی هم مث قدیم نیست و.......
باید از هر چی دم دستمون هست لذت ببریم..چیز تضمین شده صد در صدی وجود نداره.. :)
فاطمه جان نمیدونم آخرین بار کی نمایش دیدی،ولی الان که این سوال رو میپرسی ما در دوره طلایی تیاتر به سر میبریم.. این جوریه که اول ساعت اجرای مورد نظر رو در تیوال انتخاب کن که مشکل رفت و آمد نداشته باشی ، بعد بین تماشاخانه های مورد علاقت که باهاشون بیشتر خاطره داری،مبلغ بلیط مناسب تر رو برگزین!!!
نتیجه قطعا مطلوب و خیلی خووووب خواهد بود..
امیدوارم اوقات خوشی رو بگذرونی:)
من دختردایی 7 ساله ام رو بردم این کار و بسیار خوشحالم از انتخابم انقدر که فکر میکنم بدون همراهی یک کودک هم شاید باز برم و ببینم کار رو :)))))
کار فوق العاده ای بود
بسیار لذت بردم از همه چیز ، بازی ها تا دکور و خلاقیتی که در اون بود و .....
بنظرم بازی خانم عباسی خیلی کار رو جذاب و دلنشین کرده بود و بنظرم جایگزینی مناسبی بود
کلا هر سه بازیگر عالی بودن
یک سری مسائل هم هست که دوستان اشاره کردن ولی باید در نظر گرفت وقتی با بچه ها قراره بشینیم و تاتر ببینیم ممکنه یک کم با حالت عادی فرق کنه قضیه
منم اذیت شدم از اینکه بچه ای که کنار ما نشسته بود مدام از جاش بلند می شد و میرفت توی صحنه یا با صدای بلند حرف میزد ولی بچه است دیگر ، پدر و مادران گرامی باید یک راه حلی برای این موضوع در نظر بگیرن که متاسفانه خیلی ریلکس عمل میکنن ، پس بیخیال ، لدت این کار انقد زیاد بود که باید از این چیزا گذشت
بله دید خوبی داره سالن. البته در ردیفی که من نشسته بودم کودکی به همراه مادرش نشسته بود که والدینی که در ردیف جلویی نشسته بودند قدشان بلند بود و آن کودک به سختی نمایش را میتوانست تماشا کند و مجبور شد تا انتهای نمایش روی پای مادرش بنشیند. از اینها گذشته به نظرم بلیطهای نزدیک به وسط را تهیه کنید شاید دید بهتری داشته باشند.
من هنوز مزه "آشپزخانه" معجونی زیر زبونمه ! دلم تکرار اون حس یا حتی بالاتر از اونو میخواد !
دوستان ، کجا بهتره دیدش ؟! باکس های وسط ردیف های اول ؟!
من قبلا اینجا یک نمایش دیدم که ردیف اول دید مناسبی نداشته اتفاقا ، راهنمایی کنن دوستانی که رفتند ممنون میشم :)))))))))))
باکس B و E.
به نظر من ردیف دوم و سوم دید بهتری داره نسبت به ردیف اول.
چون گاهی در دو طرف صحنه اتفاقات همزمانی میفته که در ردیف اول باید مرتب سرتون رو بچرخونین. اما ردیفهای بالاتر تسلط بیشتری به هر دو طرف صحنه دارن.
با مرور دوباره کامنت ها ، متوجه شدم که مایی که دیروز این کارو تجربه کردیم ، به خاطر بارون خیلی چیزا رو احتمالا از دست دادیم . اول کار خود کارگردان برای ما صحبت نکردن ! آمارهایی که اینجا گذرا اشاره شده ، بعضا برای ما گفته نشدن ! حس کار هم بنظرم بخوبی برامون در نیمد !
بقول دوستمون که تمرکزشون روی گرم شدن بود ، من هم همچین حسی داشتم ، جوری که اواخر کار فقط دوست داشتم تموم شه و من بتونم برم و به گرما برسم :)))
درسته که وضعیت جوی به گروه اجرا مربوط نمیشه ولی مدیریت بحران مسئله مهمیه ، تو هر کاری هم بحران معنی خاص خودشو داره ، برای این کار ، بارون و هوای سرد بحران بود چون باعث شد کیفیت برای تجربه کنندگانش به شدت پایین بیاد و حس بخوبی منتقل نشه ...
بهرحال جدای از همه این حرفا ، دغدغه این گروه بسیار قابل تامله که درد خیلی از ماست ... چه در این کار ، چه در هویت پروانه های مرده ، چه در کارهای بعدی که امیدوارم و تقریبا مطمئن که همین خواهد بود ...
من هم دیروز اجرای ساعت ۵/۳۰ رو دیدم . کلا به نظرم کامنتها کمی اغراق امیز هستند راجع به این اجرا . شاید مهمترین نکته مثبت دغدغه کارگردان و گروه محترمشون باشه که جای کار داره هنوز ! من رو به هر حال خیلی تحت تاثیر قرار نداد.
خانم زمانی عزیز من و شما شاید به واسطه شغلمون با این آسیب اجتماعی آشنا و رو در رو هستیم شاید برای ما عادی شده و تحت تاثیر قرار نمیگیریم،( با اجازه شما پروفایلتون رو دیدم.) در هر صورت بازهم ممنونم که آقای سلگی با تآکیدروی این موضوع آگاهی اجتماعی رو بالا میبرند
خانم رضایی عزیز باریکلا به شما ! من هم اگر بخوام با کسی کامنت ردوبدل کنم معمولایه نیم نگاهی به پروفایلش میکنم ! والا شاید یه مقدار اینطور که شما میفرمایید باشه ( منظورم آشنایی با آسیبهای اجتماعیه ) اما به هرحال کامنتها انتظاره کن روازکار بالا برده بود! حتی اتاق اول و اون بازیگر برام تا حدی بچه گانهبود اجراشون که البته اتاق بعدی به شدت اجرای قوی داشت ! من حتی با نحوه بیان کارگردان محترم در اول اجرا هم مشکل دارم ! کلا مشکل داشتم دیگه
اون شب خیلی خسته بودم ، شب قبلش دو ساعت برناردا آلبایی که دوست نداشتم و باز نمایشی دوساعته که فکر میکردم هیچوقت تموم نمیشه !!! اما هرچه بیشتر میگذره ، بیشتر دوسش دارم و لذتش داره در جانم ته نشین میشه !
خوشحالم که این کار رو در جشنواره دیدم و با قیمتی پایین تر تا باز هم به این نتیجه برسم که هرکاری رو که همه میگن خوبه ، لزوما خوب نیست !!! من نمیدونم چه چیزی در این نمایش بود که انقدر شایسته تعریف باشه ، شبیه بودنش به جامعه ما و اینگونه نکته ها به کنار ، اما از نظر من که نکته عمیق و قابل تاملی نداشت ...
با شما هم نظرم که "نکته عمیق و قابل تاملی نداشت " حتی پا فراتر می نهم و میگویم که دیگر شبیه جامعه امروز ما هم نیست ، شاید 10 یا 20 سال پیش این نمایش را میدیدم تحت تاثیر موضوع قرار میگرفتم ولی افکار و اندیشه های دختران و پسران و جوانان امروز وطنم را فراتر از این نمایش میبینم
حال چرا این نمایش شایسته تعریف و تمجید است
دکتر رفیعی با بازیگران،دکور،لباس و اکسسوار صحنه چنان میزانسی آفریده که دو ساعت تمام نظاره گر زیبایی هستیم همچون قاب عکس هایی عظیم ، تابلوهای نقاشی ... دیدن ادامه ›› دلنواز .
تمام ملزومات یک تئاتر ، در صحنه قرار گرفته تا این همه طراوت و زیبایی سالیان سال در ذهنمان حک و ماندگار شود
بازیگران نمایش ، بخصوص دختران برناردا فوق العاده اند و درخشان . تماشاگرانی که چون من در بالکن و نیمه انتهایی تالار وحدت بودند بخشی از ظرافت بازیگری و ممیک صورت بازیگران را ندیدند
با اینکه نمایشنامه حرفهایی برای گفتن داشت، من از دیدن نمایش هایی که بیشتر شبیه نمایشنامه خوانیه خیلی لذت نمیبرم! مطمئنم اگر خودم نمایشنامه رو میخوندم، اکت بیشتری برای کاراکترها متصور می شدم...
ضمن اینکه 60 تومن هم برای چنین نمایشی و هم برای صندلی های ناراحت تاترشهر زیاده!
یکی از ضعیف ترین نمایش هایی که توی عمرم دیدم همین مالی سوئینی بوده
۶۰ تومن چیه. برای همچین نمایشی ۱۰-۲۰ تومن هم زیاده
طوری که اول با ۳۰ تومن شروع کردند و کلی تخفیف دادند
درباره نمایش چشم ها
سلام.
هفته ی پیش نمایشی رو دیدم که به نظر حضار و هنرمندانی که در سالن بودند از جمله #دکتر_شهرام_کرمی رضا ایرانمنش و تعداد زیادی دیگر یک کار بسیار فاخر با بازیهای درخشان و کارگردانی بی نظیر در فرم و اجرا بود. نمایش #چشمها به کارگردانی #حمیددادگر این نمایش به قدری دارای میزانسنهای فوق العاده و متفاوت بود که هر لحظه تماشاچیان منتظر خلق تصویری تازه بودند امیدوارم این کار ونمایش که به نظرم در کشورمان بعد سالها ممکن است یک اتفاق خوب باشد تاتر ایران را تکان دهند و از تاتری که تکیه به سلبریتی های نابازیگر جهت فروش در گیشه دارد پشت سر بگذارد و روزی من شما وماها و مسولان معنی واقعی تاتر را بفهمیم
دلیل خاصی داره که فروش بلیت رو میدن ایران نمایش ؟!
خیلی افتضاحه ، هر ساعتی که اعلام میکنه ، 10 دقیقه زودترش باز میکنه ، داری خرید میکنی ، مراحلو که جلو میری ، میرسی به پرداخت، میگه صندلی هارو یک نفر دیگه رزرو کرده ، صندلی تک بیفته نمیذاره بخری ، کامنت انتقادی میذاری ، تایید نمیکنن ، واقعا چرا فروش بلیت میدن به اینا اصلا !
.
.
باکس های کناری دید خوبی دارن ؟ من نتونستم بلیت باکس وسط و جلو بگیرم ، بی خیال شدم ولی خیلی هم دوست داشتم ببینم این کارو . ردیفای عقب باکس وسط بهترن یا ردیف های جلوی باکس های گوشه ؟ یا هیچکدام ؟
اگر نمیرفتم، فکر میکردم چیز خاصی رو از دست داده ام و وقتی رفتم، فهمیدم اگر نمیرفتم چیز خاصی رو از دست نمیدادم!!!
تازه این در حالیه که دو نکته منفی در این سانسی که رفتم وجود نداشت که همانا مهناز افشار و بازی نوید محمدزاده بوده است به گفته شاهدین...
همانطور ک بعضی دوستان اشاره کردن، صدای موسیقی غالب بر صدای خواننده ها بود و کلام رو نامفهوم میکرد(حداقل از جایگاه ما که در جایگاه ویژه بالکن اول بودیم)
بازی هوتن شکیبا به قدری خوب بود که هرلحظه از نمایش فقط منتظر ظهور مجدد فاگینِ پیرِ دوست نداشتنی بودم ک حالا بسی دوست داشتنی شده بود، و بازیگر کودکی که نقش داجر رو بازی میکرد احتمالا آینده درخشانی در بازیگری داره...
طراحی صحنه هم از نکات به شدت مثبت این کار بود که به مدد امکانات سن تالار وحدت به خوبی پیاده سازی شده بود