بررسی کارگردانی نمایش «ترس و نکبت رایش سوم» به کارگردانی علیرضا اخوان
نمایش «ترس و نکبت رایش سوم» به کارگردانی علیرضا اخوان، با بهرهگیری از سبک تئاتر حماسی برشت، بهشیوهای جسورانه و متفاوت روایتگر تاریکیهای دوران سلطنت نازیها در آلمان است. این اثر، با استفاده از طراحی مینیمالیستی صحنه، بازیهای پرقدرت بازیگران، و نورپردازی هوشمندانه، فضایی رعبآور و نفسگیر ایجاد کرده است که مخاطب را به عمق وحشت و فلاکت آن دوران میبرد.
نمایش «ترس و نکبت رایش سوم»، تجربهای برجسته و قابل تأمل در بازخوانی تاریخ سیاه بشر است که در قالبی نوین و مبتنی بر اصول تئاتر حماسی برشت به صحنه آمده است. این اثر با وجود وفاداری به متن کلاسیک، موفق شده است تجربهای بهروز و بومیشده خلق کند که در عین حفظ اصالت تاریخی، به تأملی معاصر و جهانی دعوت میکند.
انتخاب فرم، ساختار اپیزودیک و چرخش نقشها
نمایش با شش اپیزود مستقل، هرکدام با شخصیتهای متفاوت، به تصویر کشیده شده است. در هر اپیزود،
... دیدن ادامه ››
بازیگران با چرخش نقشها، بهطور مساوی در مرکز توجه قرار میگیرند. این ساختار، بهویژه در نمایشهای اپیزودیک، چالشی است که با طراحی دقیق کارگردان، بهخوبی مدیریت شده است.
کارگردان با انتخاب ساختار اپیزودیک و تقسیمبندی نمایش به شش اپیزود مستقل، بهدور از روایت خطی، به تماشاگر اجازه میدهد تا هر بخش را بهعنوان لحظهای جداگانه از درد و نکبت تجربه کند. این روش نه تنها به حفظ ریتم دراماتیک کمک کرده، بلکه از یکنواختی جلوگیری میکند و انعطاف لازم برای تمرکز بر وجوه مختلف زندگی تحت استبداد را فراهم میآورد. استفاده از چرخش نقشها میان بازیگران در اپیزودهای مختلف نیز نشان از تسلط کارگردان بر مدیریت تیم بازیگری و درک عمیق وی از نیازهای اجرایی این نوع فرم است.
فضاسازی و طراحی صحنه و نورپردازی
فضای نمایش با طراحی مینیمالیستی صحنه، استفاده هوشمندانه از نور و سایه، و ویدیو مپینگ، بهخوبی فضای رعبآور و سرکوبگر دوران نازیها را بازنمایی میکند. این طراحی، نه تنها بهعنوان پسزمینه، بلکه بهعنوان ابزاری برای تقویت مضمون و احساسات نمایش عمل میکند.
با وجود محدودیتهای سالن اجرا، اخوان و تیمش توانستهاند با طراحی مینیمالیستی و بهرهگیری هوشمندانه از نور و سایه، فضایی متناسب با حال و هوای دوران رایش سوم خلق کنند. فضای خالی صحنه نه تنها حس خفقان و تهیبودن را القا میکند، بلکه تمرکز تماشاگر را بر بازیها و دیالوگها میگذارد. استفاده از ویدیو مپینگ بهعنوان پسزمینهای نمادین و حمایتکننده، بدون اینکه به مزاحمت بدل شود، نمونهای موفق از تلفیق فناوری مدرن با اصول تئاتر کلاسیک است.
بازیها و هدایت بازیگران
بازیگران با استفاده از تکنیکهای صدا، حرکت، و حتی طنز تلخ، بهخوبی شخصیتهای خود را به تصویر میکشند. کارگردانی علیرضا اخوان، با دقت در انتخاب بازیگران و هدایت آنها، توانسته است نمایشنامه برشت را بهشیوهای معاصر و تاثیرگذار اجرا کند.
بازی بازیگران در این نمایش از نکات برجسته است. با تکیه بر تکنیکهای بدنسازی و بیان هیجانات به شیوهای که از احساسات غلو نشده و در عین حال قوی و صادقانه برخوردار است، کارگردان موفق شده است بازیهایی ارگانیک و در عین حال کنترلشده ارائه دهد. این هماهنگی در اکتها، استفاده از لحظات سکوت، صدای بدن و حتی طنز تلخ، نمایشی چندبعدی ساخته که مخاطب را به عمق تراژدی و کمدی وضعیت کشانده است.
گریم و طراحی لباس
در انتخاب گریم و لباس که عمدتاً خنثی و همسانسازیشدهاند، اخوان نشان داده که چطور میتوان بدنها را به نمادهایی از سرکوب و بیهویتی بدل کرد. این انتخاب هوشمندانه، بیانگر دیدگاه مارکسیستی متن و همچنین استعارهای از انسانزدایی در نظامهای توتالیتر است. حذف تفاوتهای فردی در پوشش و گریم، نوعی بازنمایی از ماشینوارگی انسان در چنین رژیمهایی است که فرد را به ابزار سرکوب تبدیل میکند.
تعادل میان فرم و محتوا
از دیدگاه کارگردانی، یکی از بزرگترین دستاوردهای این نمایش ایجاد تعادلی منطقی میان فرم مینیمالیستی و محتوای پرمغز و غنی است. اخوان در این اجرا از زیادهروی در تزئینات صحنه پرهیز کرده و توانسته است با کمترین امکانات بصری، بیشترین بار معنایی و عاطفی را منتقل کند. این انتخاب در خدمت اصول تئاتر حماسی و آموزنده برشت است که هدف آن واداشتن مخاطب به تفکر و تحلیل است، نه صرفاً غرق شدن در هیجان نمایشی.
بازخوانی متن برشت با رویکردی معاصر
کارگردان با هوشمندی، در عین حفظ وفاداری به متن کلاسیک، با تعدیل لحن مارکسیستی و سیاسی برشت، اثر را به متنی قابل فهم برای مخاطب امروزی بدل کرده است؛ متنی که میتواند قرائتهایی فراتر از دوران آلمان نازی داشته باشد و نقدی بر شرایط سیاسی و اجتماعی امروز ما نیز باشد. این امر به نمایش عمق و چندبعدی بودن داده و آن را از یک اثر تاریخی صرف، به یک اثر اجتماعی-سیاسی زنده و جاری تبدیل کرده است.
پیام اجتماعی و سیاسی
این نمایش، با بازنمایی شرایط مردم در دوران سلطه نازیها، به بررسی مناسبات قدرت، مسئولیت، و همبستگی در جامعه میپردازد. پیامهای اجتماعی و سیاسی آن، همچنان در دنیای امروز قابل تأمل و بازخوانی است.
جمعبندی
«ترس و نکبت رایش سوم» با ترکیب عناصر مختلف تئاتری، از جمله ساختار اپیزودیک، طراحی مینیمالیستی، بازیگری قوی، و پیامهای اجتماعی و سیاسی، اثری تاثیرگذار و بیزمان را به صحنه آورده است. این نمایش، نه تنها بازنمایی تاریخی است، بلکه دعوتی است به بازنگری در مناسبات انسانی و اجتماعی در دنیای امروز.
در نهایت، نمایش «ترس و نکبت رایش سوم» نمونهای شاخص از کارگردانی موفق است که توانسته است با بهرهگیری از اصول بنیادین تئاتر حماسی و تلفیق آن با تکنیکهای مدرن و بیانی بومی، اثری تأثیرگذار، هوشمندانه و در عین حال انسانی ارائه دهد. بازیهای منسجم، فضاسازی دقیق، و انتخاب هوشمندانه فرم و ساختار، این اثر را به نمایشی بدل کرده که نه تنها مخاطب را به تاریخ میکشاند، بلکه به چالش اندیشه و وجدان معاصر نیز میکشاند.
این نمایش دعوتی است به تامل دوباره در تاریخ، جامعه، و انسانیت؛ دعوتی که بهواسطه کارگردانی مقتدر و دقیق علیرضا اخوان، به شیوهای درخشان و ماندگار به اجرا درآمده است.
سجاد خلیل زاده