در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شاهین زوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:34:10
 

فعال هنری

 ۱۲ دی ۱۳۶۸
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یک : در روزی که کل جهان به خاطر اختلال در عملکرد سیستم عامل کامپیوتر های مورد استفاده دچار مشکل شدند جالب است که عنوان کنم، فعلا چیزی خنده‌دارتر از این نیست که روزگاری اروپا هرروز نعره میزد سر اپل تا یک وقت خدای نکرده در بازار بی‌اهمیت اپ پیام‌رسان، از انحصار برخوردار نشه، امروز میلیون‌ها کامپیوترش اون هم در جاهای حساسی مثل فرودگاه‌ها و بیمارستان‌ها، از کار افتادند، چون مایکروسافت در سیستم‌عامل‌شون انحصار داره، و یک شرکت در تگزاس، در تأمین امنیتش!
آیا این باعث میشه دولتی‌ها و قانون‌نویسان به خودشون بیان و بگن «نتیجه می‌گیریم که ما کلا وارد نشیم به این مسائل بهتره»؟ نه. متأسفانه جامعه اینجوری کار نمی‌کنه، و این‌ها نمایندگان همون جامعه هستند. جامعه‌ای که خو گرفته و حتی اعتیاد پیدا کرده به تورم مقررات. غافل ازینکه حتی چاله‌های زیر پاش هم خودش کنده. وقتی خو می‌گیری به تورم مقررات، خود به خود مجازات‌گرا میشی. و وقتی همه بدونند مجازات‌گرایی قاعده بازیه، رفتارشون رو طوری تنظیم می‌کنند که داغ مجازات بخوره به تن نفر بعدی. برای همینه که شرکتی که داره برای بیمارستان یه سیستم نسخه دیجیتال فراهم می‌کنه، حتی اگه تواناییش رو داشته باشه هم اجازه‌ش رو نداره خودش امنیتش رو بعهده بگیره. زیرساخت‌ها زیر لایه‌های متعددی از قراردادها و الزامات حقوقی دفن شده‌اند که هدفش این بوده که وقتی اوضاع خراب شد، ۱- بشه یکی رو مجازات کرد، و ۲- اون یه نفر ما نباشیم.
بحث بین ویندوز و لینوکس بحث کودکانه. بزرگسالان باید درباره جامعه بحث کنند ، دقیقا مثل حامد رحیمی نصر که همیشه نگاهی جامعه شناسانه و روانشناسانه داشته در اکثر ... دیدن ادامه ›› آثار خود.
دوم: فیلم Her بشکل ظریفی اشاره ای ست به دوگانگی وجود آدمی یا همان آنیما و آنیموس که به عبارت ساده تر نیمه ی مردانه ی زن و نیمه ی زنانه ی مرد خوانده می شود. همچنان که در جایی از فیلم، همکار تئودور درباره ی زنِ درونِ او حرف می زند. سامانتا انگار خودِ تئودور است. تئودور در تمام طول فیلم، با جنبه ی دیگرِ وجود خود کلنجار می رود. همانطور که وقتی می خواهد طلاق نامه را امضا کند، کاترین، همسرِ حالا دیگر سابقش، به او می گوید او ( تئودور ) به این دلیل به چنین رابطه ی مجازی ای روی آورده است که تاب تحمل یک رابطه ی واقعی را ندارد و انسان ضعیفی ست. همین حرف است که تئودور را به شدت به فکر فرو می برد و حتی باعث می شود برای مدتی از سامانتا و حرف زدن با او دوری کند. کاترین در واقع با آن جمله اش اشاره می کند به نوعی ساز و کار جبرانی برای پوشاندن ضعف های شخصیتی و درونی. این ضعف ها و عقده ها، البته با نوعِ پوشش و آن عینکِ گردِ ناموزونِ صورتِ تئودور هم بیشتر نمایان می شود که رابطه بین بازیگران وی ای آر هم دقیقا تا حدودی بنده را به یاد واکنش ها و کنش های فیلم Her انداخت البته من در مورد محتوا ذکر کردم دلیل این یادآوری رو.
در ادامه تشکر میکنم از حامد رحیمی نصر و تیم عزیز وی ای آر که تا حد بسیار زیادی به نکاتی که نوشتم نزدیک بودند و در انتهای نمایش هم عمیقا به فکر فرو رفته بودم که از چه جنبه ای باید در مورد این اثر بنویسم که در نهایت به نتیجه مطلوب رسیدم.
ممنونم نازنین
اینکه با ما به ازاهایی ک یافتی برایمان به مهر نوشتی شوق آفرین است
سرتان سلامت باد🙏
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بالاخره بعد از مدت ها یک نمایش دیدم!
شیزوفرنی نمایشی کامل از کارگردانی ، بازیگردانی، طراحی و نویسندگی صاحب اثر بود ، حامد رحیمی نصر با هوش و تجربه و قطع به یقین ذات هنرمندانه و استادانه نمایشی را روی صحنه به اجرا در آورد که صد در صدِ مخاطبین اثر که از طیف های متنوع جامعه هستند راضی و با حال خوب سالن را ترک می‌کنند، دقیقا در حوزه جامعه شناسی و روانشناسی به وسیله ابزار تئاتر صاحب اثر به اهداف مد نظر خود رسیده است، بازی استادانه بازیگرانی چون جناب سینا رازانی و آقای امیر غفارمنش چه به لحاظ تکنیک و چه به لحاظ خلاقیت و از همه مهم تر عناصر مهم ارتباط متن با محتوای اثر در این مدیوم بی نظیر و واضح باید گفت شاهکار بود ، بازیگران جوان و خوش آتیه این اثر نیز به شدت تربیت شده و رهبری شده توسط کارگردان خوش درخشیدند که در این میان به شخصه از بین این جوانان از بازی هامون هدایتی به شدت لذت بردم، در رابطه به موسیقی نیز باید این نکته را لحاظ کرد که اجرای قطعات با این کیفیت و ساختار به شدت متبحرانه بود و تمام اعضای گروه موسیقی در موقعیت مناسبی قرار داشتند که همین امر باعث ایجاد ریتم و تمپوی همراه با اثر بود ، دکور نمایش به شدت با نگرش طراح اثر همخوانی داشت چراکه از کمترین حجم به بهترین شکل و فرم رسیده بود ، طراحی لباس و اجرای آن مشخصا از پردازش و اجرای مناسب با متن برخوردار بود , در زمینه گریم نیز با وسواس خاصی طراحی و اجرا انجام شده بود ، در انتها به تهیه کننده اثر آقای مسعود والا تبریک میگم که با حمایت و پشتکار این اثر بی نظیر را با مخاطبان حرفه ای تئاتر به اشتراک گذاشتند و امیدوارم که همیشه در این مسیر درخشان و موفق باشند، در نهایت آنچه که میتوانم به این متن اضافه کنم این است که شیزوفرنی با تکیه بر توانایی و مهارت عوامل روی صحنه میدرخشد ، ناب است و تازه ، تکرار مکررات نیست، برای جوانان کلاسی پربار است و برای بزرگان فضای حض بردن ، به امید درخشش همه فعالان عرصه هنرهای نمایشی در جایگاه واقعی خود.
در این زمانه که بزرگان حتی وقت جوابگویی به بدیهی ترین سوالات جوانان فعال و یا علاقمند به فعالیت در حوزه هنر تئاتر را ندارند و یا کمک گرفتن از آنها مستلزم صرف هزینه های آنچنانی آن هم در شرایط بسیار اسفناک حال حاضر می باشد، بهتر است با دیدن اسامی عوامل جوان و یا تازه کار با رویکرد حمایتی به سراغ آثار برویم ، اگر قرار بر این باشد که هر جوانی را با زنده یادان جناب حمید سمندریان و بانو هما روستا مقایسه کنیم پس بی شک همه از این منظر هیچ تطابقی با آرمان ها و استانداردها و ایده آل های هنری مورد نظر جامعه ندارند ، جوانان را بد نگاه منتقدانه اما سازنده همراه کنیم ، اگر این افراد درست حمایت نشوند و مورد نقد قرار نگیرند پس چطور به مسیر درستِ هنر باید دسترسی پیدا کنند؟ نقد کنید ولی تخریب نکنید ، این جوانان با هزینه شخصی و نه حمایت از طرف شخص یا ارگانی اثری را روی صحنه می‌برند ، چه خوب و چه بد شما باید از جوانان گمنام مستقل فقط حمایت کنید، و لا غیر
.....

بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر ... دیدن ادامه ›› اندازیم

فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم

اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد

من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم

شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم

نسیم عطرگردان را شِکَر در مجمر اندازیم

چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش

که دست افشان غزل خوانیم و پاکوبان سر اندازیم

صبا خاک وجود ما بدان عالی جناب انداز

بود کان شاه خوبان را نظر بر منظر اندازیم

یکی از عقل می‌لافد یکی طامات می‌بافد

بیا کاین داوری‌ها را به پیش داور اندازیم

بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه

که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم

سخندانیّ و خوشخوانی نمی‌ورزند در شیراز

بیا حافظ که تا خود را به ملکی دیگر اندازیم
....
پایان
تقی علی ابادی، سعید فداییان و مونا شکری این را خواندند
parva aghajani، پویا فلاح و fariba akbari این را دوست دارند


???لذت بردم کاشکی دیگر کسان هم با فکر شما همسو بود
۲۵ آبان ۱۴۰۰
زهرا حسینی
من خیلی دوست دارم این کار رو دوباره هم میام میبینم ولی من به جای گروه رستگاری بودم اجازه دخالت به این خانم رو نمیدادم نه تنها منتقد نیست بلکه بیشعور هنری هستش چرا چون همه کار عیب خودشون را دارند ...
خانم حسینی گرامی سلام

گروه اجرایی قطعا از حمایت شما متشکر است اما روش شما با اصول اخلاقی گروه تفاوت دارد. لازم نیست به جای دفاع از نظر خود یا حمایت از اثری با توهین و اهانت بیان نظر کنیم. توهین و اهانت به هر شخصی قطعا از جانب گروه اجرایی نمایش تایید نمی شود.
۲۵ آبان ۱۴۰۰
آزاده معتمد
جناب زوار گرامی کلام و منطق شما کاملا درست و اصولی است و شکی در درستی آن نیست. اما آیا به اسم حمایت و پشتیبانی از نسل جوان و گروه های مستقل باید چشم بر همه ضعف های اساسی و زیر بنایی بست ؟؟ آیا ...
خانم معتمد گرامی

نقد و نظر شما خوانده و قطعا گروه در جریان آن قرار گرفت. از شما تقاضا می کنم برای جلوگیری از گسترش این فضای ناسالم پیش آمده لطفا به این مجادله مجازی خاتمه دهید.
۲۵ آبان ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
” شان افراد در گرفتن مقام نیست، بلکه در استحقاق آنها در بدست آوردن آن مقام خلاصه می شود.”
-ارسطو
دلم خیلی پر است از دست این هنرمند نماها!! تو می دانی هنر چیست؟
درس دیدن ِشب را خوانده ای؟
یا هنوز هم در غار شب به انتظار روح می نشینی ....قهوه ای می ریزی و پُکی به سیگار ندانسته هایت می زنی ...صندلی غرور را تکانی می دهی و با قلم زندانی ات مشق بی هنری می نمایی....نمی دانم!!!
تو می دانی هنر چیست؟
درس هنر دیدن سیب سرخ ... دیدن ادامه ›› را خوانده ای؟
نمره تربیتت چند شده؟
بلدی مثل یک گـُل کوهی از میان سنگهایی که نمی خواهند تو حرفی بزنی ....وجود داشته باشی...بیرون بزنی....سبز و لطیف ...پر از عطر همان کوهستان!!
بلدی پاهای درازت را راه بیاندازی تا سایه ای از ابهت نگاهت بر روی ساحل درد برایت بسازند؟
اصلا می دانی کجایی؟یا نقشه راه را گم کرده ای؟
تو احمقانه ترین چشم را برگزیده ای برای دیدن !!می خواهی حرفی بزنی اما حرفهایت بوی مرداب می دهند!! تو جاری نیستی....نمی توانی باشی....
تو می دانی هنر را با کدام را ختم می کنند؟؟بیچاره حجله ی هنرمندی ات در قالب کوچه های باشعور خاک می خورد !تو که نتوانستی حتی یک خط هم از هنر بنویسی چطور می خواهی به ختمش برسی؟؟
هیهات!!تو نمی توانی قوانین رانندگی قلم را یاد بگیری.....تو صمیم دل دفترهایت را پر از بوی متعفن کرده ای.....این را هم بدان که کاغذ پاره های تو هیچگاه دفتر نخواهند شد.....جلد نخواهند داشت......
تا تو در هیاهوی کف زدنهای اهالی بی هنر مانده ای من به حیرانی تو می خندم......نامت را عوض کن...تو را نشناسم بهتر!!
می خواهی بگویم شروع هنرت از زلف بلند یار بود؟ می خواهی بگویم اگر آن چهار کتاب عاریه را هم از تو بگیرند و نامهای حافظه ات را پاک کنند تو یک آه ! هم نیستی.....تو می خواهی با هنر سودا کنی؟
نگاهی به کوهپایه عمرت بیانداز!.داری به پایان می رسی..اما ندانسته ای که اگر تکیه بر این قلم بی هنر داشته باشی اگر دلت هوای هنرمندی نداشته باشد...اگر نگاهت نرود تا قعر دریای شعور..می شکنی....مطمئن باش!! Sir Shahin Zavar
لیلى شجاعى و شاهین زوار این را پاسخ داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شاهین زوار (shahinzavar)
درباره کنسرت-نمایش افسانه های خلیج i
در این اثر پرفورمنس‌آرت به عنوان بخشی از کانتکس‌چوال (contextual) هستند به عبارتی با بستر خلق ،خود نسبتی مستقیم دارند، حضور هر کاراکتر(پرسوناژ) دیگری هم فضا را دگرگون می‌کند،هر پرفورمنس‌‌آرت با توجه به تغییر کانتکست هر بار که اجرا می‌شود اثری است جدید واین نکته بسیار مثبت این اثر می باشد، طراحی نور و حرکات بسیار با دقت انجام شده است و در کل می توان به عنوان یک اثر خوب از افسانه های خلیج نام برد، امیدوارم در ادامه و در آینده چنین آثار با ارزشی که نگاهی ملی دارند بیشتر مورد حمایت مردم و هنرمندان قرار گیرند.
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر
سینما

تماس‌ها

sirshahinzavvar@gmail.com