در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محمد منصور | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:12:06
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام
تقریبا نمایش خوبی نیست که نبینمش.
این نمایش رو با این آدمای دوست داشتنی رو هم دوست دارم بیام.
اما چون «چند نرخه» است نمیام.
خودم هم نمایشم رو با تمام توصیه و هشدارها با یک قیمت واحد جرا بردم.
که تهش هم با تخفیف و غیره همون میشه.
یکی از کارکردهای نمایش ایجاد عدالته و نمی‌پسندم خودم با پنجاه صد تومن ردیف جلو بشینم دوست عزیزی با همین ابن مبلغ کمتر ته سالن..
خیلی نمایش‌های چند نرخی هستن که نرفتم و چیزی نگفتم
اما خانم لرستانی عزیز رو متفاوت دیدم
تو پرداخت بلیطش هم مشکلی نداشتم
باقی دیگه توضیح واضحاته
ترتیب اثر داده شه به شخصه با عشق می آم.
سلام و وقت بخیر

درباره وجود چند نرخ قیمت در سالن باید بگویم که هدف از آن این است که مخاطبانی که می‌خواهند بلیت تهیه کنند، بتوانند به طور منصفانه هزینه ... دیدن ادامه ›› کنند.

به عنوان مثال، اگر صندلی‌های ردیف‌های عقب باقی مانده باشد، مخاطب نباید برای نشستن در آنجا هزینه بیشتری پرداخت کند.

همچنین، این چند نرخی بودن به دانشجویان و علاقه‌مندانی که ممکن است با قیمت‌های بالاتر مشکل داشته باشند و دسترسی به کد تخفیف نداشته باشند، این فرصت را می‌دهد تا بتوانند از تماشای نمایش بهره‌مند شوند.

امیدوارم به زودی شما را در سالن ببینیم.
۲ روز پیش، یکشنبه
علی کیهانی
سلام و وقت بخیر درباره وجود چند نرخ قیمت در سالن باید بگویم که هدف از آن این است که مخاطبانی که می‌خواهند بلیت تهیه کنند، بتوانند به طور منصفانه هزینه کنند. به عنوان مثال، اگر صندلی‌های ...
به قول بوقلمون
«غیر قابل قبوله»
اما برای چهارشنبه تهیه کردم.
🙏
۲ روز پیش، یکشنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
برای بار دوم این به معنای واقعی «نمایش» رو دیدم البته اینبار به همراه یک میهمان.
اول اینکه طراحی شروع نمایش و نوازنده های دوره گرد دم مغازه عالی که جا داره به گروه موسیقی جوان و بلکه نوجوان که کارشون رو عالی انجام دادن دستمریزاد گفت که البته یکجا رو نشستن انیس ویلون یه سوسه ای به قولی اومد که خیلی مناسب جهان نمایش ندیدم.
دکور خیلی عالی
نور پردازی حتی زمان تعویض نسبی صحنه ها هم همینطور.
بار اول بازی انیس و داووتی خیره کننده بود که کل اثر رو پوک یا بهتر بگم سبک کرده بود که مخاطب رو با خودش با به حال خوب جلو می‌برد اما این سری خصوصا بازی انیس کمتر نمایشی بود و بیشتر رئال و کم رنگ و کلام داووتی سر سری...
مثلا جایی که داووتی بار اول می‌گفت: من ر....دم تو این خانواده طوری گفته میشد که بار دوم با نگفتنش مای مخاطب بیشتر مبشنیدمش و واکنش نشون ... دیدن ادامه ›› میدادیم.
اجرا دوم رو کم انرژی تر از بار اول دیدم که فکر میکنم به خاطر تعداد مخاطب بود که قابل درکه.
اما مشکل اصلی من با این نمایش خوب و حتی عالی
برخورد با یک سری مسائل هست که انگاری با دید الان بهش نگاه میشه در صورتی که ماهیت نمایش به نوسنالوژیک بودن و قدیمی بودن خیلی چیزها و برخورد در گذشته با مسائل بر میگرده؛
مثلا موضوع «تحاوز» اون هم به یک دختر زیبا و دم بخت و نامزد دار و خونواده دار و برخورد خونواده و خصوصا برادر ها و خصوصا ابراهیم به عنوان برادر بزرگتر که نماد قشری از اون برهه از تاریخه..
یا مسأله «تختی» که شنیدن مرگش اون موقع با شنیدن مرگش الان زمین تا آسمون توفیر داره و بعدها مطرح شد که خودکشی کرده با هر چی. دیگه
و کلا انگاری با علم بیشتر و حساسیت کمتر الان بهش پرداخت شده بود.
و مهمتر از همه پایان به نظر من نه نمایشی نه دراماتیک نه حتی باز و الاکلنکی و نا مفهوم اثر.
اون سکوت ملوک بیشتر شبیه تجاوز کسی بود که ترجیح میداد کشته شه‌ اما اسمی از اون شخص نبره(حالا به دلیل آشتا بودن یا خطری که از بردن اسمش برای خصوصا برادر احتمال بروز داشت و بوی از خود گذشتگی میداد)
به شخصه دوست داشتم در حداقل ترین حالت ممکن کار تیمسار میبود که هم فاز با نمایش میبود
یا کار اکبر میبود که البته بعدا مشخص میشد که می‌تونست پایان خوشی داشته باشه و کا. رو کمدی(به معنای پایان خوش) کنه.
یا با عرض پوزش به خاطر حساسیت ماجرا کار اسماعیل و دردناک تر از اون کار ابراهیم میبود که شبیه به نمایشنامه «ادیپ شهریار» و داستان های بعدیش که اثر رو به یک تراژدی تماما تلخ تاثیر گذار میکرد.
البته عرض کردم من ترجیح میدادم
ولی در هر صورت بار اول که اصلا متوجه نشدم کوکب چی گفت
و بار دوم هم «زینب اکنون مرگت فرا رسیده» رو نفهمیدم.
در هر صورت ارزش چندین بار دیدن و اجراهای متعدد و حتی شهرستان رو هم داره این کار
خسته نباشید
سپاس از حضور شما
برای گروه و شخص بنده جای تقدیر و خوشنودی داره که مخاطبی برای بار دوم به تماشای ما می نشیند

درباره مواردی که فرموده بودید، تا جایی که به متن مرتبط است عرض کنم که تمام تلاش بنده تحقیقات موضوعی و زمانی نسبت به موضوع است، به خصوص در قبال برخورد دو برادر و خانواده با موضوع تجاوز، همانطور که می بینیم برادر کوچکتر به واسطه نگاه خود به مسائل و ازدواج با یک زن هنرمند و مدرن تر با مساله به نوعی برخورد می کند، و برادر سنتی تر حتی تا کشتن خواهر پیش می رود، یا کاراکتر بی بی که تا پایان بیش از مساله همچنان برای ... دیدن ادامه ›› آبروی خانواده می جنگد

موضوع اینکه چه کسی این تجاوز را انجام داده همانطور که خودتان فرمودید برای هر مخاطب نسبت به برداشت خود از اثر متفاوت است، برداشتها متفاوتند و ما گزینه های متعددی را از مخاطبان دریافت کردیم که خواسته ما هم همین است، برداشت های متفاوت
زیرا هر برداشتی که هم داشته باشیم در آن باز هم حقی به دختر داده نمی شود، مشکلی که از قدیم در ایران بوده و تا امروز هم ادامه دارد
از سویی در اثر بارها گفته می شود که آن اتفاق در تاریکی رخ داده و کاراکتر ملوک شخص را شناسایی نکرده است، پس هر فردی از هر قشری می تواند در نقش متجاوز باشد وقتی که زن در داستان اثر و تاریخی مورد تجاوز قرار می گیرد
در قبال تختی هم در‌همان زمان و مرگ تختی جلوی در هتل تجمع افراد صورت می گیرد، روزنامه ها همان روز به برداشت های مختلف می پردازند، اقشار سنتی و مذهبی باور اینکه پهلوانشان خودشکی کرده را باور نمی کنند و از سویی روشنفکران و وابستگان به بخش دولتی و یا اقشار دیگر برداشت های خودشان از مرگ تختی را داشته اند

بی نهایت ممنونیم از حضورتون
۳ روز پیش، شنبه
علی صفری
سپاس از حضور شما برای گروه و شخص بنده جای تقدیر و خوشنودی داره که مخاطبی برای بار دوم به تماشای ما می نشیند درباره مواردی که فرموده بودید، تا جایی که به متن مرتبط است عرض کنم که تمام تلاش ...
ممنون از وقتی که گذاشتید.
درخشان که هستید درخشان تر باشید.
🙏❤️
۳ روز پیش، شنبه
محمد منصور
ممنون از وقتی که گذاشتید. درخشان که هستید درخشان تر باشید. 🙏❤️
ارادت
۳ روز پیش، شنبه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دکور و موسیقی و نور از قلمم افتاد؛
دکور اندازه و کاربردی و مناسب با حرف نمایش با اون دیوارهای کاغذ گونه اش و تناسب با کاغذهای(قهوه ای آماده تحریر) که تو کار استفاده شده بود و تابلویی به نام ایران روش نصب بود

افکتها و پخش صدای به موقع که حس زنده بودن به ما میداد
و موسیقی محلی و بومی که حرف نمایش رو بیشتر منتقل می‌کرد به ما

طراحی و اجرای نور از بازتاب تلویزیون گرفته تا نوسان‌های ... دیدن ادامه ›› حین کار و غیره
فقط اگر به جاهایی با جهان نمایش همخونی داشته باشه خصوصا تو شروع کار نور کامل گرفته شده و فقط تابلو دیده شه شوک‌ از تبدیل شدن تابلو نقاشی به محل نمایش و حرکت عروسک ها جالب تر میشه

حیفم اومد از اینکه زحمات این عزیزان دیده شده حرفی نزنم.

به امید اینکه اجراتون جهانی بشه
بدرخشید


ممنون از این همه لطفی که به ما دارید. اینکه بعد از دو روز دوباره برای ما کامنت گذاشتید و به نکات دیگه‌ای اشاره کردید برای ما خیلی خوشحال کنندست و خستگی این دو سه سال رو از تنمون بیرون میکنه. سپاس بی کران از شما و همه دوستانی که مارو حمایت میکنند. 🙏
۱۸ اسفند ۱۴۰۳
حسن محمدیان
ممنون از این همه لطفی که به ما دارید. اینکه بعد از دو روز دوباره برای ما کامنت گذاشتید و به نکات دیگه‌ای اشاره کردید برای ما خیلی خوشحال کنندست و خستگی این دو سه سال رو از تنمون بیرون میکنه. ...
آخه کار شما کاریه که دست از سر ما بر نمی داره...
خاطرم هست آقای سمندریان تعریف میکردن از قول خانم تسلیمی(که فکر میکنم سوئد بودن اون موقع چون سال ۸۶ یا ۸۷ سر کلاس بود ) که حالا دقیق یادم نیست اما به این مضمون بود:
«حمید!
دیروز رفتم یه نمایش دیدم با خودم گفتم این دیگه ... دیدن ادامه ›› چی بود!؟
از سالن که اومدم بیرون دیدم دارم بهش فکر میکنم شبش دیدم باز همینطور و هر لحظه بیشتر درگیر و درگیر تر میشدم»
و نمایش شما از این دست کاره..
🌹❤️
۱۸ اسفند ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
نمی‌دونم از کجا و از چی بگم!؟
از طراحی های باحالتون!؟
از حال خوبی که بعد از خروج از سالن داشتم!؟
از تاثیری که ساعتها بعد از اجرا هم رها نمیکنه آدم رو!؟
از تابلوی باحال و نو و جذاب و بازی های!؟
از صدای گرم نریشنا و المانای عروسکیتون(خصوصا اون خانوم که انکار خود ایران بود داشت حرف میزد با صدای گیراش)!؟
از اینکه بدون چهره خوبید و به نظرم اجرا به اجرا جذاب تر و پر مخاطب نر خواهید شد!؟
از متن چند لایه و دارای اندیشه غربی و شرقی تون و موضوع انسان و میهن و اجنبی و چه و چه!؟
پس حالا که نمی‌دونم چی باید بگم
فقط میگم:
«دمتون گررررم»
سلام
خسته نباشید
یه خسته نباشید و خدا قوت مخصوص به بچه های دکور از طراحش گرفته تا مجریان و تعویض کننده هاش حین اجرا.
جذاب.کاربردی.پر زحمت
رورانس بازیگرا رو هم دوست داشتم؛
خصوصا جابجاییشون و باز کردن درب توسط آقای شعبان پور عزیز برای خانم مظفری نازنین رو.
به نظرم هر جا و به هر شکل و هر بهانه ای به خانمها که روح جامعه و زیبایی وجودی ما هستن احترام بزاریم یه گام به انسان و حتی (خدا) بودنمون نزدیک تر شدیم.
🌹❤️
یه کار جسور و حرفه ای
تا مرز لودگی می‌رفت بدون اینکه لوده شه
بازی های تک تک بچه ها اندازه، به معنای واقعی
شوخی یا یاد از حسن معجونی و امیر مهدی ژوله به ظن من، پرفکت
سقوط آلبر کامو
خانم باهوش
فردوسی
مهرجویی
مرغ دریایی چخوف
در انتظار گودو
کلا خود بکت و حرفش
و تمام کسانی که به انسان بودن ما پرداختن
چقدر در این کار به درستی که ... دیدن ادامه ›› موضوعش «انسان» نبودن انسان توسط ماست مستتر و شاید عیان بود.
چقدر بدندها درست بود و سبک تئاتر بی چیز و اینکه بازیگر «انسان» همه چیز رو روی صحنه میسازه با حرف نمایش همخونی داشت که انسان کم این دنیاست چیزی که به قول کاراکتر با کمی تحریف
«من انسانی نمی‌بینم بلکه میمون دو پا هستم»
و احراش هم از فیلتر کارگردان و عوامل اثر که کاملا بومی و شخصی شده بود.



ممنونم که کار مارو انتخاب کردید و چقدر خوشحالم اثر به درستی به شما انتقال پیدا کرده
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
لبخند بدیعی
ممنونم که کار مارو انتخاب کردید و چقدر خوشحالم اثر به درستی به شما انتقال پیدا کرده
❤️
۲۸ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
خسته نباشید.
اول از همه دکور رو خیلی دوست داشتم.
نمایش راحت و خودمونی که به نظرم اجزا به اجرا دیدنی تر و جذاب تر میشه.
تک تک کاراکترا و بازیگراشون هم دوست داشتنی بودن برام.
بدرخشید و به تمدید و دوره های بعدی برسید ایشالا
احتمالا باز به دیدن نمایشمون خواهم اومد
در مورد انتخاب موسیقی و نور پردازی هم
همون‌طور که قبلاً گفتم به اضافه اینکه باز رو انتخاب موسیقی نظر به شدت مساعد داشتم و چقدر جان و حرف نمایش رو کامل منتقل می‌کرد.
برای بار دوم این نمایش «حرفه ای» رو دیدم و لازم نیست بگم که دوستش داشتم.
همون‌طور که قبلاً گفتم بازی های به شدت روون
طنز و سبک منحصر به فرد خود کار بدون اینکه بیرون بزنه و به لودگی کشیده شه.
بازی در تاریکی ها رو خیلی دوست داشتم و به نظرم کمی باید جدی تر گرفته شه
و حتما اگر در جهان نمایش هست که به نظر من هست
تو چراغ نفتی ها از چراغ زرد دیمر دار استفاده شه و اگر بوی نفت هم تو سالن کمی بپیچه تا جایی که آزار دهنده نباشه بیشتر ما رو در گیر می‌کنه
اگر این اتفاق بیفته باز هم به دیدن این نمایش زیبا و دوست داشتنی با قصه ای که مثل قایق ما رو با خودش میبرد خواهو اومد.
ضمنا خوش اومد گویی و تذکر مودیانه و حرفه ای شروع رو هم خیلی دوست داشتم.
«حالت پرواز،سایلنت با خاموش» و اینکه خودشون هم حالا نمایشی یا واقعی چک کردن وضعیت گوشیشون رو...
خواستم بگم بدرخشید.
دیدم
می درخشید
امیر مسعود، سوزان و سپهر این را خواندند
ارشیا رمضان نژاد این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بازی های روان و نسبتا اندازه و یکدست.

سبک و کمدی منحصر به فرد خود نمایش.

طراحی ها و اجرا ها،
چه نور چه صوت و چه دکور اندازه
❤️
امیر مسعود و کورش برزی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شخصیت پردازی ها رو دوست داشتم،
و به نظرم هر چه جلو تر بره زیبا تر و تاثیر گذار تر میشه و پتانسیل تمدید و حتی دوره های بعدی رو داره.
نه خسته...
خیلی خوش اومدید. چه خوب که دوست داشتید و ممنون از انرژی خوب‌تون.
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
آوا فیاض
خیلی خوش اومدید. چه خوب که دوست داشتید و ممنون از انرژی خوب‌تون.
❤️
۲۰ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دو بار این نمایش رو یا بهتر بگم بازتاب روح خودم رو دیدم.
هر بار به انسانیتم افزوده شد و بیشتر در خودم کنکاش کردم و خجالت کشیدم و یشتر به «انسان» فکر کردم...
فکر میکنم اگرم تا الان توجیهی برای «بد گویی».«کنکاش در زندگی دیگران».«ضعیف بودن».«خیانت» داشتم
دیگه ندارم..
بعد از دیدن این--چاره ای ندارم جز اینکه بگم-«نمایش» که من رو یاد «هملت» انداخت یا درباره الی ... که نمیشه فقط به یک موضوع منوطش کرد و در یک کلام به انسان و فاصله اش یا انسان بودنش انداخت،
دوست داشتم تا ته دنیا در سکوت مطلق قدم بزنم.
هانیه مدرس، امیر مسعود و سپهر این را خواندند
اشعیا، Sorena Yade، تینا، سینا دهقان، Azadeh و فاطمه شیوا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حدود ساعتای ۲۳:۰۰ نمایش تموم شد؛
وقتی بیرون می اومدم احساس کردم ساعت 6 یا 7 صبحه
از انرژی و حال خوبی که این نمایش و بچه هاش داشتن.
البته کمی «حرف نمایش» و اینکه چرا بزرگان -ادبیات- ما به جای پرداختن به ادبیات نمایشی و به طور «خاص» «نمایشنامه» جای تامل و صحبت داره...
گذشته از خود اجرا
انرژی و راحتی بچه های موسیقی
خصوصا یگانه خانم نوازنده دف و ...
رو که پر از «شور» زندگی دیدمشون دوست داشتم.
سپهر و امیر مسعود این را خواندند
پریسا روزبهانی و بهناز نادری این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ساده و بی پیرایه و خودمونی
امیر مسعود این را خواند
عمار تفتی و مبینا منصوری این را دوست دارند
با درود
سپاسگزارم که نظرتان را با ما در میان گذاشتید
۱۶ بهمن ۱۴۰۳
عمار تفتی
با درود سپاسگزارم که نظرتان را با ما در میان گذاشتید
❤️
۱۷ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با آرزوی موفقیت برای تمام بچه هایی که با چنگ و دندون اجرا میبرم جلو
و از بزرگترین پاداششون دیده شدن و دوست داشته شدن از طرف مخاطبه
محمد منصور، محمد فروزنده و امیر مسعود این را خواندند
حجت خراسانی و رحمان خوب زاده این را دوست دارند
بسیارزیبا،🌹
۱۵ بهمن ۱۴۰۳
امیر محمد خسرو پور
بسیارزیبا،🌹
❤️
۱۵ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
متن:موجز و گویا
اجرا: پرفکت
طراحی نور و صوت و غیره:عالی و دوست داشتنی
بیان:با اینکه ردیف آخر بودم به شدت گویا و بلند حتی میشه بهش ایراد گرفت.
مدرن دیدن و مدرن گفتن آثار شکسپیر
هملت.مکبث.اتللو...
کلیت خود اثر هم:«هیایوی بسیار برای هیچ»..

دمتون گرم
استعاره های جالب:
«کریدور بودن» کل دنیا
«کل دنیا یه فاضلابه»
چرخش کاراکتر و ... دیدن ادامه ›› حاش همزمان با چرخش علامت زن و مرد سر دریل و توسط «شخص» که خودش هم ناراضی بود و تحت امر کس دیگه
این تسلسل رو خیلی دوست داشتم.
حتما کار بعدی تون خیره کننده تر خواهد بود.
مرسی که توقعمون رو از نمایش بردید بالا

ممنون بابت انرژی که بهمون دادین🌹🙏🏻
۱۳ بهمن ۱۴۰۳
مهدی غلامی
ممنون بابت انرژی که بهمون دادین🌹🙏🏻
🙏🌹
۱۶ بهمن ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید