✨️ "شاه لیر" ارزندهترین و بزرگترین نمایشنامهی تراژیکِ ویلیام شکسپیر ✨️
این عبارت، توقع هر تماشاگری رو بالا میبره؛ آمادهی دیدن نمایشی فاخر، غمگین و کلاسیک میشیم... اما آنچه این روزها در سالن اصلی تئاتر شهر میبینیم، با این تصور فاصلهی زیادی داره، دیالوگهای شاه لیر بسیار کمرنگ بودن و تمرکز بیشتر روی شخصیتپردازی خواهرها بود.
تماشاچیهای زیادی فقط برای دیدن خود رضا یزدانی اومده بودن (که خُب در کنسرتها انقدر از نزدیک نمیشه دیدش) و دستزدنها و هیجان بعضی لحظهها، فضای سالن رو به کنسرت نزدیکتر کرده بود تا به تئاتر.
یکی از ضعفهای مهم اجرا، استفاده از صدای ضبطشده (پلیبک) در بعضی بخشها بود، واقعاً برای اولینبار با این تجربه مواجه شدم و این، حس زنده بودن نمایش رو کاملاً از
... دیدن ادامه ››
بین میبرد.
از نظر فنی هم کیفیت صدا مشکل داشت، در حالی که توی سالنهایی مثل تالار وحدت یا همین تئاتر شهر معمولاً بازیگرها بدون میکروفون اجرا میکنن، اینجا همه میکروفون داشتن، صدای بعضی بخشها انقدر بلند بود که تعادل سالن رو به هم میزد، نویز شنیده میشد و واقعاً گاهی دلت میخواست یه کنترل دستت باشه تا صدا رو کم کنی.
نورپردازی ضعیف بود، مخصوصا نوری که از قسمت پایین-وسط صحنه نمایش مستقیم به سمت تماشاچی های میانی سالن بود، پرفورمنسها نرم و هماهنگ نبودن و از طراحی صحنه هم خبری نبود، جز چند پله و صفحه فلزی مشکی.
اما خوشبختانه، تنها کسی که واقعاً تونستم شاه لیر رو در وجودش ببینم، احمد ساعتچیان بود، شاهی کمدیالوگ، آرام، اما باورپذیر.
شاید این سبک با سلیقه من جور نبود، اما امیدوارم در روزهای آتی صدا و نور اصلاح بشه.