- علاقهمند به تئاتر، سینما، موسیقی، عکاسی، داستان و رمان، کامپیوتر و تکنولوژی، معماری و طراحی، گالری گردی، کافه گردی،
وسواسی، ایده آل گرا، شیفته و شیدای هنر، گریزان از شلوغی و بی نظمی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ساده اما بسیار باشکوه!
نمایشنامه، شکوهی میخکوب کننده داشت اما نمایش از آن دسته ای بود که تماشاچی باید جانانه، نیروی خیالش را به کار گیرد تا دم و دستگاه، تاج و تخت و قلمروی گسترده ی جم شاه را اِنگارش* کند.
_________________________
* برابر پارسی واژه ی تجسم
((تارتف)) یکی از بهترین *نمایش هایی بود که تاکنون به تماشایش نشسته ام و مرا سه بار به تماشاخانه ی هامون کشاند.
____________________________________________________
*نمایشی که بر پایه ی یک نمایشنامه ی ایرانی باشد
در روزهای پایانی سال ۱۴۰۳ به تماشای ((تارتف)) نشستم؛ نمایشی گیرا، زیبا و دیدنی. دلم می خواست دوباره تماشایش کنم و اجرای دوباره ی این نمایش در اردیبهشت ماه ۱۴۰۴، مرا به خواسته ام رساند!
پی نوشت: فردا، ۲شنبه، ۲۲ اردیبهشت برای بار دوم به تماشایش خواهم نشست...
((بازی استریندبرگ)) از آن دسته نمایش هایی است که الف آغاز تا نون پایانش تماشایی است و بارها می توانید به تماشایش بنشینید و لذت ببرید. اجرایی بی نقص و پر از جنب و جوش که یک آن هم تماشاگر را به حالِ خود نمی گذارد تا سراغ گوشی اش برود.
پی نوشت: فردا برای بارِ سوم به تماشایش خواهم نشست...
خانوم منم تو تیم شمام🫠🫠😅😅
اتفاقاً امروز دقیقاً همین جمله رو با نشون دادن نوشتهٔ دوستمون به فرزاد جان گفتم😊😊😊
البته من نمایشنامه رو گفتم، اجرا رو ندیدم!