«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام و وقت بخیر.
من برای ۲۷ خرداد بلیط داشتم که متاسفانه به علت شرایط پیش آمده،تئانر لغو شده و هزینه بلیط برگشت داده شد.🙏
آیا نمایش دوباره اجرا خواهد شد؟ من واقعا دوست داشتم که این نمایش را ببینم
با دیدن نظرات منفی برای تماشای این نمایش تردید داشتم، اما امروز نمایش را دیدم و از این بابت خوشحالم.
کار متفاوتی بود، صحنه پردازی خصوصا در نیمه دوم نمایش عالی و خلاقانه بود.
بازیگران به خوبی از عهده اجرای نفسگیر برآمدند.
به نظرم متن نمایش خصوصا در قسمت پایانی نیاز به پرداخت بیشتری داشت.
سپاس و خسته نباشید به گروه جوان و پرانرژی 👏
در سال های اخیر، برخی کارگردان ها برای آن که چشمگیر و خاص جلوه کنند، گاهی تا آستانه ی آزار تماشاگر نیز پیش می روند!!!
متاسفانه این نمایش، با وجود تمام زیبایی های فرمش، به شدت در همین دام افتاده بود. از صداهای مهیب ناشی از کوبیدن چکش توسط پرسوناژ روی سازه های فلزی در نزدیکی تماشاگران تا استفاده از دستگاه هیلتی ! ، فضایی واقعأ آزار دهنده به وجود آورده بود.
تماشاگرانی مانند من که پیش از آغاز رسمی اجرا وارد سالن شده بودند، ناچار بودند نزدیک به ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در مواجهه ی مستقیم با این صداهای گوش خراش قرار بگیرند؛ آن هم از فاصله ای بسیار نزدیک و این فضا به قدری آزار دهنده بود که بیشتر به یک شکنجه گاه صوتی شبیه بود تا سالن نمایش. حتی اگر این تصمیم ها از نگاه کارگردان، توجیهی هنری داشته باشد، به نظر من نوعی تعرض و تجاوز به حق مخاطب است و به نظر بنده، خودخواهانه ترین شکل دیده شدن.
از سوی دیگر، متاسفانه شاهد بودم که بازیگر نقش ایکاروس، به دلیل عینک نامناسبی که در طول اجرا بر چشم داشت ( بر روی گونه اش ... دیدن ادامه ›› ) دچار آسیب فیزیکی شده بود. این موضوع آن هم در دومین اجرای نمایش، نگران کننده است. آیا نباید برای حفظ سلامت بازیگران، به عنوان پایه های اصلی یک اثر هنری، تدابیری ایمن تر اندیشیده میشد؟ آیا شایسته است که تمامی عوامل و تماشاگران، بهای تمایل یک کارگردان به متفاوت نمایی را بپردازند؟
نکته ی نگران کننده ی دیگر، استفاده از حجم زیاد برف مصنوعی با بوی شیمیایی و همچنین بوی ناشی از برخورد دستگاه های سنگ فلز برای صیقل آهن در این اجرا بود که نفس کشیدن را برای برخی از تماشاگران دشوار کرده بود. این وضعیت میتوانست برای افراد مبتلا به بیماری های تنفسی، قلبی یا آلرژی ها خطر آفرین باشد
در نهایت، باید پرسید :
آیا هدف از خلق هنرِ نوآورانه، صرفأ متفاوت بودن به هر قیمتی ست؟
و آیا میتوان جسارت را توجیهی برای عبور از حقوق بدیهی مخاطب و عوامل اجرا دانست؟
همایون غنی زاده از خلاق ترین چهره های تأتر ایران جان است، اما به نظر میرسد در این اثر، جسارت هنری اش به قیمت نادیده گرفتن ( جسم و روح تماشاگر و عوامل صحنه ) تمام شده است.
شاید اگر این اجرا در فضایی باز صورت میگرفت، میتوانست به تجربه ای دلچسب بدل شود اما در یک سالن بسته، چیزی جز توهین به تماشاگر و عوامل نیست…
در سال های اخیر، برخی کارگردان ها برای آن که چشمگیر و خاص جلوه کنند، گاهی تا آستانه ی آزار تماشاگر نیز پیش می روند!!!
متاسفانه این نمایش، با وجود تمام زیبایی های فرمش، به شدت در همین دام ...
چقدر وحشتناک! خوشحالم که از اول توی لیستم نبود. من هم واقعا از صداهای بلند به شدت اذیت میشم
اگر نیمه دوم نمایش اجرا نمیشد ، که اونهم فقط اندکی جلوه بصری داشت که ارزش این مبلغ و سولداوت شدن نداره ، نیمه اول نمایش هیچ حرفی برای گفتن نداشت … یه لوپ سرگردانِ ناجذاب که اصلا هم طنزش کار نمیکرد
سلام، چرا بدون اطلاع قبلی فروش روزهای جدید آغاز شد؟!!!!
روال معمول و احترام به مخاطب این بود که از چند روز قبل اطلاع رسانی میکردید تا در روز و ساعت مشخص فروش شروع بشه
عرض ادب و احترام
با پوزش بابت ناهماهنگی پیشآمده و با تشکر از تذکر بهجای شما،
متأسفانه به دلیل تعطیلات اخیر، اختلالی جزئی در روند هماهنگیها به وجود آمد که منجر به ایجاد تنها یک سانس جدید شد.
اطمینان میدهیم که برای سایر سانسهای آتی، اطلاعرسانی دقیق و بهموقع صورت خواهد گرفت.
عرض ادب و احترام
با پوزش بابت ناهماهنگی پیشآمده و با تشکر از تذکر بهجای شما،
متأسفانه به دلیل تعطیلات اخیر، اختلالی جزئی در روند هماهنگیها به وجود آمد که منجر به ایجاد تنها یک سانس جدید ...
با احترام و خسته نباشید به تیم اجرا.
متاسفانه من نمایش رو دوست نداشتم.
شوخی های تکراری ، ریتم قابل پیشبینی ، بدون هیچ حس و هیجانی....
در حد نمایش های کمدی معمولی تلویزیونی بود و من حتی یک لبخند هم نتونستم بزنم.
گروه موسیقی عالی بود و لذت بردم.
ایده نمایش جالب بود اما جای پردازش بیشتری داشت.
بازیگران بسیار پرانرژی بودند اما کاش این حجم از انرژی در دیالوگها و حرکات بهتری هدایت میشد.
متاسفانه شوخی های جنسی و تکراری و نخ نما، ادا و اطوار اغراق آمیز زنانه توسط مردان که امروزه توسط اینفلوئسرها در فضای مجازی مکرر شاهد هستیم و هیچ تازگی نداشت، رقص های زنانه و ترانه های دهه ۵۰ برای به وجد آوردن مخاطب در حد نمایش های کمدین های زرد ،.... به ایده ی خوب نمایش آسیب زده بود.
به نظر من شاید کمی خلاقیت و تلاش برای ایجاد شوخی های ناب و جدید میتوانست این نمایش را نجات دهد
نمایش برای علاقمندان به سبک آثار تیم برتون و بیشتر برای گروه سنی نوجوان مناسب بود.
با احترام به تیم نمایش که بازیهای خوبی ارائه دادند ، متاسفانه نمایش مورد پسند من نبود.
صندلی های سالن نیز بسیار نامناسب بود
طنز اجتماعی تمیز و جالبی بود. کنایه قشنگی به قوانین غیرمنطقی و عکس العمل نیروهای اجرایی داشت که خصوصا طی چند سال اخیر برایمان پررنگتر بوده ست . به نظرم میشد با حذف برخی گفتگوها یا نقش های غیرضروری مدت زمان نمایش را کوتاهتر و مطلوبتر ساخت. تقریبا تمام نقشها به جز نقش نازیلا و تا حدودی علیئی، ملموس و واقعی و شیرین بودند. خسته نباشید به تمام بازیگران و عوامل این تئاتر جذاب و خصوصا کارگردان جوان و با استعداد و درخشان 👏👏👏
فقط یک نکته آزارنده در طی اجرای نمایش وجود داشت. من سه شنبه ۲۳ اردیبهشت به تماشای این تئاتر نشستم. صندلی ما در ردیف دوم بود. در ردیف اول دوستان و خانواده بازیگران حضور داشتند که یک کودک خردسال همراه آنان بود. طبیعی بود که کودک برای تماشای این نمایش طولانی کم حوصله باشد و مادر مدام صحنه ها را برای او توضیح میداد که موجب آزار سایر تماشاچی ها بود. همچنین یک آقای عکاس (احتمالا از اعضای تیم نمایش) جلوی ما نشسته بود که در کل نمایش با دوربین مشغول عکاسی و فیلمبرداری بود که نور مانیتور دوربین به شدتتتتت برای ما آزارنده بود و باعث حواسپرتی میشد. خواهشمندم برای احترام به خود تئاار ، بازیگران و مخاطبین در این موارد بیشتر دقت بفرمایید
با احترام و خسته نباشید به تیم نمایش مهمانی شام. بازیگران تمام تلاششون رو کردند که بازی قابل قبولی ارائه بدند. موسیقی خوب بود. اما نمایش کسل کننده و طولانی بود، حرف تازه ای نداشت و شوخی های جنسی که برای جذب مخاطب عام وارد متن نمایش شده بود تکراری و غیرجذاب بود
عالی بود، به معنای واقعی کلمه لذت بردم. به عنوان یک پزشک، تک تک لحظات و دیالوگها برام ملموس و قابل درک بود. دست مریزاد . نمایشنامه عالی، بازی ها عالی، طراحی صحنه عالی...
من به تمام همکارانم تماشای این تئاتر رو پیشنهاد کردم ،فقط لطفااا تا جمعه تمدید کنید! چون دوستانم فقط جمعه تایم آزاد دارند 🙏🙏🙏😊
چقدر خوشحال میشم پزشکا هم کارو دوست دارن😍
جمعه باز شد
دوباره اومدم و دوستانم رو هم دعوت کردم.😊
بازهم برام جذاب و تامل برانگیز بود.
فقط به نظر میرسید آقای زارع سرماخورده بودن چون صداشون کمی گرفته بود . با آرزوی بهبودی ایشون 🙏
بدرخشید همیشه 👏👏👏
با احترام و تشکر از تیم کارگردانی و اجرایی نمایش.
اجرای خوبی بود، اما در شبی که من شاهد اجرا بودم بعضی بازیگران به نظر خسته بودند و این مسئله روی تسلطشون در اجرا تاثیر گذاشته بود.
علیرغم حضور بازیگران معروف، دیالوگهای عامه پسند اضافه شده به متن ، سالن اصلی تئاتر شهر و ....
من اجرای نمایشنامه "اسم" به کارگردانی آقای بهزاد ترابی رو که خرداد ۱۴۰۲ در فرهنگسرای نیاوران اجرا شد، بسیار بیشتر دوست داشتم. بازیگران اون تئاتر، چندان معروف نبودند اما بسیار توانا بودند و اجرایی بسیار دلنشین و خاطره انگیز رو رقم زدند
بیاید یک قرار دسته جمعی بگذاریم و این نمایش را نرویم..
نه به خاطر کیفیت اش، چون کیفیت اش را نمی دانم..
به خاطر اینکه نظرات مخالفانش " هاید " می شود...
گویا تیوال بعد از ۱۲ سال هنوز یاد نگرفته، داشتن نظر مخالف حقِّ یک مخاطب ... دیدن ادامه ›› است...
اما راستش یک دلیل ساده دارد! با صدای محمد اصفهانی بخوانید:
" واسه پوله، واسه پوله، اگه اینو بدونی! به هاید تیوال نمی غُری! "
غری، به معنای غر زدن و غریدن در اینجا معنا می دهد!
بعنوان مخاطبِ تئاتر ، به خودم این حق رو میدم که نظراتم رو در صفحهی نمایش ثبت کنم و متاسفم که پپرونی برای دیکتاتور ، دیکتاتوری را در حد کامنتها هم پیش برده و نظرات منفی رو هاید میکنه (اگر با حضور چند سلبریتی ، پذیرشِ نظر منفی را داشتید ، نشانهی قدرت نمایش و آزاداندیشی بود)
متاسفانه این نمایش بلحاظ اجرا و تماشاگران ، کاملا یه تئاتر آزاد بود که اصلا بار هنری و درخشانی نداشت
و بارها زیرلب از مرحوم آتیلا پسیانی یاد کردم که بلد بود با مخاطبین نافهیم برخورد قاطع داشته باشه
اصلا سلیقهی من نبود و بغلم نکرد
خوب بود، اما اگر دیالوگهای غیرضروری و کسالت بار که هیچ نقشی در پیشبرد داستان نداشتن حذف میشد، بهتر میشد.
این نمایش میتونست بدون حضور خانم اسپهبدی و هاشمی انجام بشه بدون اینکه آسیبی به خط داستانی وارد بشه.
به نظر میرسید این دو بانوی توانمند و قابل احترام ، صرفا برای جذب مخاطب و گیشه به این نمایش اضافه شده بودن.
درحالیکه در تئاترهایی با محوریت نقش زنان ، این دو هنرمند میتونند و تونستند بسیار بجا و تاثیرگذار نقش ایفا کنند.
لذت بردم و به بقیه هم توصیه میکنم. بازی های روان، طراحی لباس خوب و موسیقی مناسب. طراحی صحنه میتونست بهتر باشه. به نظرم حذف برخی قسمتهای غیرضروری با کوتاه کردن زمان اجرا ، آسیبی به روند اصلی نمایش نخواهد زد. اگر پیام نمایش غیرمستقیم مطرح بشه و تماشاگر خودش اینو پیدا و درک کنه جذابتر خواهد بود تا اینکه مستقیم و شعارگونه مطرح بشه.
در مجموع خیلی خوب بود. با تشکر و آرزوی موفقیت برای این تیم خوب و حرفه ای
بسیار عالی. سپاس فراوان از نادر فلاح و تیم حرفه ای این نمایش زیبا، که لحظاتی ارزشمند را برای تماشاگران فراهم آوردند.
چندین بار در طی نمایش بغض کردم و اشک در چشمانم حلقه زد ...
بسیار لذت بردم. نمایشنامه خوب، بازی های روان و باورپذیر، طراحی صحنه مناسب و حتی فضای کوچک و خودمانی سالن گوشه لحظات بسیار دلپذیری را برای من و همراهانم رقم زد.
از تمامی دست اندرکاران این نمایش زیبا سپاسگزارم و تماشای آن را به سایر دوستان پیشنهاد میکنم
یک ماه و نیم است با خودم کلنجار میروم که در این شرایط به تماشای تئاتر رفتن درست است یا خیر. بالاخره وسوسه ی تماشا بر من غالب شد و امشب این نمایش بینظیر را دیدم. مطمئن شدم که درست ترین کار را انجام داده ام. سپاسگزارم از استاد بیضایی، بانوی دوست داشتنی گلاب آدینه و تیم حرفه ای و تک تک هنرمندان صحنه که لحظاتی ارزشمند و زیبا و پرمعنا برایمان رقم زدند