در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | زویا درباره نمایش ددالوس و ایکاروس: با دیدن نظرات منفی برای تماشای این نمایش تردید داشتم، اما امروز نمایش
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:35:27
با دیدن نظرات منفی برای تماشای این نمایش تردید داشتم، اما امروز نمایش را دیدم و از این بابت خوشحالم.
کار متفاوتی بود، صحنه پردازی خصوصا در نیمه دوم نمایش عالی و خلاقانه بود.
بازیگران به خوبی از عهده اجرای نفس‌گیر برآمدند.
به نظرم متن نمایش خصوصا در قسمت پایانی نیاز به پرداخت بیشتری داشت.
سپاس و خسته نباشید به گروه جوان و پرانرژی 👏
رامین جلادت این را خواند
لیلا میرحسینی، ایمان فتاحی، pep و Marzeih heidari این را دوست دارند
در سال‌ های اخیر، برخی کارگردان‌ ها برای آن‌ که چشمگیر و خاص جلوه کنند، گاهی تا آستانه‌ ی آزار تماشاگر نیز پیش می‌ روند!!!
متاسفانه این نمایش، با وجود تمام زیبایی ‌های فرمش، به شدت در همین دام افتاده بود. از صداهای مهیب ناشی از کوبیدن چکش توسط پرسوناژ روی سازه‌ های فلزی در نزدیکی تماشاگران تا استفاده از دستگاه هیلتی ! ، فضایی واقعأ آزار دهنده به وجود آورده بود.
تماشاگرانی مانند من که پیش از آغاز رسمی اجرا وارد سالن شده بودند، ناچار بودند نزدیک به ۱۰ تا ۱۵ دقیقه در مواجهه‌ ی مستقیم با این صداهای گوش خراش قرار بگیرند؛ آن هم از فاصله ای بسیار نزدیک و این فضا به قدری آزار دهنده بود که بیشتر به یک شکنجه گاه صوتی شبیه بود تا سالن نمایش. حتی اگر این تصمیم‌ ها از نگاه کارگردان، توجیهی هنری داشته باشد، به نظر من نوعی تعرض و تجاوز به حق مخاطب است و به نظر بنده، خودخواهانه‌ ترین شکل دیده شدن.
از سوی دیگر، متاسفانه شاهد بودم که بازیگر نقش ایکاروس، به دلیل عینک نامناسبی که در طول اجرا بر چشم داشت ( بر روی گونه اش ... دیدن ادامه ›› ) دچار آسیب فیزیکی شده بود. این موضوع آن هم در دومین اجرای نمایش، نگران کننده است. آیا نباید برای حفظ سلامت بازیگران، به عنوان پایه های اصلی یک اثر هنری، تدابیری ایمن تر اندیشیده می‌شد؟ آیا شایسته است که تمامی عوامل و تماشاگران، بهای تمایل یک کارگردان به متفاوت نمایی را بپردازند؟
نکته‌ ی نگران‌ کننده‌ ی دیگر، استفاده از حجم زیاد برف مصنوعی با بوی شیمیایی و همچنین بوی ناشی از برخورد دستگاه‌ های سنگ‌ فلز برای صیقل آهن در این اجرا بود که نفس‌ کشیدن را برای برخی از تماشاگران دشوار کرده بود. این وضعیت میتوانست برای افراد مبتلا به بیماری‌ های تنفسی، قلبی یا آلرژی‌ ها خطر آفرین باشد
در نهایت، باید پرسید :
آیا هدف از خلق هنرِ نوآورانه، صرفأ متفاوت بودن به هر قیمتی‌ ست؟
و آیا میتوان جسارت را توجیهی برای عبور از حقوق بدیهی مخاطب و عوامل اجرا دانست؟
همایون غنی زاده از خلاق ترین چهره‌ های تأتر ایران جان است، اما به نظر میرسد در این اثر، جسارت هنری ‌اش به قیمت نادیده گرفتن ( جسم و روح تماشاگر و عوامل صحنه ) تمام شده است.
شاید اگر این اجرا در فضایی باز صورت میگرفت، میتوانست به تجربه‌ ای دلچسب بدل شود اما در یک سالن بسته، چیزی جز توهین به تماشاگر و عوامل نیست…
تاترینا
در سال‌ های اخیر، برخی کارگردان‌ ها برای آن‌ که چشمگیر و خاص جلوه کنند، گاهی تا آستانه‌ ی آزار تماشاگر نیز پیش می‌ روند!!! متاسفانه این نمایش، با وجود تمام زیبایی ‌های فرمش، به شدت در همین دام ...
چقدر وحشتناک! خوشحالم که از اول توی لیستم نبود. من هم واقعا از صداهای بلند به شدت اذیت میشم
اگر نیمه دوم نمایش اجرا نمیشد ، که اونهم فقط اندکی جلوه بصری داشت که ارزش این مبلغ و سولداوت شدن نداره ، نیمه اول نمایش هیچ حرفی برای گفتن نداشت … یه لوپ سرگردانِ ناجذاب که اصلا هم طنزش کار نمیکرد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید