«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
دکور تئاتر واقعا عالی بود. مثل این فیلما که موسیقی متن سوار بر کلیت فیلمه، دکور کار واقعا مثل شهر فرنگ بود. من حتی وقتی بیرون سالن بودم دیدم تماشاچی ها دارند درباره دکور حرف میزنند. بازی ها عالی. خود نمایشنامه خوب. استفاده خوب از آهنگ و افکتای صوتی. به نظرم پتانسیل اینو داشت که خسته کننده بشه، اما اصلا خسته کننده نبود. تبریک میگم. عالی بود در کل.
نمایش خوبی بود. بازی ها خیلی یک دست و پر انرژی. گریم عالی. ایده دکور خوب، اما اجرای اون نه خیلی تر و تمیز. زمان نمایش خیلی طولانی و حوصله سربر نبود. یک مقدار دیر شروع شد که تو گرمای چله تابستون آزاردهنده بود. یک جایی با برف شادی میخواستن یه برفی ایجاد کنند که خیلی ضعیف بود. گاهی افکت های صدا هم سینک سینک نبود با اکت ها. برخی اوقات هم خیلی داد و بیداد و صدا زیاد میشد. در کل اگر محاکمه کافکا رو خونده باشی، کمتر از این گرته برداری لذت میبری. خصوصا که اون داستان خیلی دارکه و جایی برای یک لحظه طنز هم نداره.
اوایل خسته کننده به نظر من میرسید. اما واقعا جذاب بود و حرفای جدی ای داشت هر به انتها که نزدیک میشد. بازی ها واقعا عالی. خصوصا جناب بهبودی. یکجایی چهار پنج نفر ردیف اول جا خوردند از یکی از واکنشهای ایشون موقع بازی. واقها راضی بودم و ۵
این نمایش خیلی بر اساس متن و گفتگوهای کوتاهه. یادمه وقتی سالها پیش خوندمش با خودم گفتم اینو که نمیشه اجرا کرد. اما خوب دوستان به هر حال تونسته بودند به نظرم تا حد زیادی کار قابل قبولی ارائه کنند. مثلا اونجا که میزد تو گوش اون خانوم که این کار بارها تکرار شد. یه حال سینمایی پیدا کرده بود که خلاقانه بود. ایده نورپردازی به کار میومد. و لباس ها. اینکه از لباس یونیفرم استفاده نشده بود (دم دستی ترین ایده) تحسین برانگیز بود. خسته نباشید میگم به همه شون. اما حس میکنم یه سری کوت ها رو که دوستان اینجا آوردند برای ما اجرا نشد. کلا یک ساعت بود؟ اینکه نمیشه تمام اپیزودها رو اجرا کرد رو قبول دارم. اما زمانش (واقعا برای ما حداقل) کوتاه بود. در حالیکه بزرگوار فرمودند فقط اپیزود سه اجرا نشد اون سانس
همراه عزیز نمایش ترس و نکبت رایش سوم
از اینکه در دور اول اجرای ما حضور داشتید، از شما سپاسگزاریم. حضور شما، نگاه دقیقتان، کامنتهای پرمهر و نقدهای سازندهتان به ما امکان گفتگو و بازاندیشی درباره فرصتهای تازه تئاتری را داد.
اکنون که دور دوم اجرا آغاز شده، مشتاقیم دوباره شما را در سالن ببینیم—اینبار شاید در کنار دوستانی که هنوز فرصت تماشای نمایش را پیدا نکردهاند. اگر اجرای ما را دوست داشتید، دعوت از دیگران سادهترین و مؤثرترین حمایتیست که میتوانید از یک گروه مستقل تئاتری داشته باشید.
اجرای ما محدود و فرصت تماشای نمایش فقط چند شب باقیست.
با مهر و احترام
👤 نماینده گروه نمایش ترس و نکبت رایش سوم
عالی بود. البته از طبقه دوم فکر میکردم خیلی بهتر بشه دید، اما یک مقدار سخت بود. با اینکه طولانی بود خسته کننده نبود. اما بیست درصد پایانی یک مقدار افتاد. شاید چون یک مقداری جدی تر شده بود. به نظرم واقعا امتیازش خیلی بیشتر از اینی که هست باید باشه. من واقعا لذت بردم.
یک مقدار طولانی بود که البته چاره ایم نبود. طولانیه کلا شاه لیر. اما صداها روی مخ بود. سیستم صوتی کاملا نویز داشت و فیف میکرد و یه موقعایی با میکروفون بود. یه موقعایی بدون میکروفون و یا گاهی دیر روشن میشد میکروفون بازیگر. اینکه یه جاهایی زنده بود و یه جاهایی پلی بک آدم نمیتونست مطمئن باشه الان کدومه؟ دو صدایی میشد. نمایش موزیکال تو ایران خیلی کار نمیشه و رفتن سمت این مدل کارا شجاعانه و ستودنیه. از جناب پیشیم ممنون. واقعا باحال بود =) تا در باز شد دوید تو سالن و آخر نمایشم فاتحانه نشسته بود رو کانتر انتظامات
من قبلا اجرای با بازی آقای نویدمحمدزاده و خانم صمدی این نمایشنامه رو دیده بودم. به نظرم این اجرا از اون اجرا هیچ کم نداشت و اینکه طراحی صحنه ش خلاقانه تر هم بود. تبریک میگم به کارگردان و بازیگران بالاخص آقای زارع و طراح و مجری صحنه
این همه انرژی و احساس در بازی، یک ساعت و نیم و یکنفره کار هر کسی نیست. هر چند داستان یک سوم پایانی ش افت کرد، اما انرژی بازیگر خیر. من کرمان درس خوندم. واقعا اونجا که نقش بی بی رو بازی میکرد کاملا برای ملموس بود.
واقعا دوستان ریسک بزرگی کردند که نقشهایی رو برداشتند که اساتید مسلم سینما فیلیپ سیمورهافمن فقید و مریل استریپ بازی کرده بودند. اما خیلی خوب از آب درومده بود و البته از چنین بازیگرانی جز این هم انتظار نمیره. اصلا اصلا متوجه گذشت زمان نشدم. خسته نباشید به همه بازیگران و جناب سلیمانی. دکور هم انصافا جالب بود.
واقعا غم دنیا رو فراموش کردم برای چند ساعتی. باورم نمیشه موضوع انقدر تلخی رو به شکل طنز خیلی خوب به نمایش کشیدند. بازی همه عالی بود و انگار نه انگار دو ساعت نمایش بود. هیچ جاش حس نمیکردی افتاده و افت کرده. ای کاش تو همون فضای شاد میشد موند.
شاهد تئاتری بودم که بازی بازیگران خیییییییییلی گیرا بود ولی نمایشنامه نه انقدر. حالا نمیدونم اصل نمایشنامه اینجور بود یا تغییراتی داشت؟ یک بازیگر هم بازی متوسط نداشت. همه بالا.
نمایش بسیارعالی. ینی استاد که اصلا نمیتونه اثر بد بسازه. اما خوب حدود بیست درصد سالن که سمت نوازندگان بودند به خاطر استفاده نوازندگان از بلندگو که زیر جایگاهشون قرارداشت خیلی از دیالوگ ها رو درست نمیشنیدند. و هی از هم میپرسیدند چی گفت؟ این مساله حتی برای من که ردیف سوم هم بودم وجود داشت که این واقعا ضعف سالنه. افتخار میکنم که تو عمرم یکی از آثار استادو دیدم.