در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال Armita | دیوار
S4 > com/org | (HTTPS) localhost : 02:44:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایشی مهیب،تاریک و دلهره آور!
آنچه در این نمایش مشاهده می شود،بازیگری نیست،جنونِ بازیگری است.
در این نمایش دیوار چهارمی وجود ندارد!
استادی ... دیدن ادامه ›› دو بازیگر، تسلطی که بر صحنه دارند و تبهر آن ها این دیوار را در هم‌‌ می شکند؛و تماشاگران خود، گویی همگی در این نمایش سهیم می شوند.که این امر تجربه ای بسیار تازه را برای تماشاگران رقم می زند.
گریم دو بازیگر به گونه ای ست که که فراموشمان می شود چه کسانی را روی صحنه می بینیم،و نازنین چنان باورپذیر بر روی صحنه حاضر می شود که الهام کردا از یاد می رود!
صابر ابر  بدون هیچ دیالوگی چنان تماشاگر را به بازی می گیرد که ترس بر او حاکم می شود،این در حالی است که الهام کردا بدون آنکه نفس بکشد بی وقفه دیالوگ می گوید!
طبیعتا آنکه رمان نازنین داستایفسکی را خوانده باشد یا نمایش اول این سه گانه را دیده باشد،درک بهتری از روایت خواهد داشت،اما آنچه نازنین روایت می کند،چنان قابل درک و با جزئیات است که برای آنکه اولین بار، با این اثر اقتباسی مواجه می شود،چندان دور از درک نخواهد بود.
با هر جمله ای که نازنین می گوید یکی زخم هایی که از سر گذرانده، سر باز می‌کند و فضایی سنگین را رقم می زند.او انگار روایت گر رنج تمامی زنانی می شود که سکوت کرده و همیشه در جایگاه قربانی ماندند.
در این میان اما آنچه پوشیده می ماند نقشی ست که صابر ابر آن را ایفا می کند.که بدون کلام،بدون اینکه دقیقا واضح باشد او کیست،در کنار نازنین حاضر می شود.و به او در روایت گری اش کمک می‌کند.
تعویض لباس نازنین از سپید به سیاه،با شمایل متفاوت،نمادی از فرو رفتن او‌ در سیاهی ست.
با اینکه او انگار از آن نقش قربانی بیرون می آید اما سیاه می شود.سیاهی که معصومیت او را بلعید بود و در نهایت جانش را می گیرد.
و در آخر  دیدن این نمایش را به شخصه به آنان که می‌خواهند شب شان را به شادی به پایان رسانند پیشنهاد نمی کنم.چراکه فضای سنگین نمایش  و آنچه در این نمایش رخ می دهد  می تواند احوالات شان را درگیر کند.


Armita (atimra.d)
درباره نمایش هارشدگی i
خسته نباشید به همه ی عوامل.
خوشحالم نمایشی دیدم ،که فارغ از شرم،کشمکش های درونی و بین فردی رو در روابط نشون میده.
درگیری ها، غرایز و نیاز ... دیدن ادامه ›› های عمیق انسانی،که انسان به علت بیماری های ذهنی و روانی،قادر به طرف کردن شون به صورت طبیعی و نرمال نمیشه و به صورت مریض گونه، مازوخیسمی و سادیسمی بروز پیدا میکنه،چه در رابطه ی که انسان با خودش داره، چه دوستش و چه معشوقش.
طراحی لباس خوب بود ، به جز کفش ونس کاراکتر ایرج که که باورپذیری نقش رو کم می کرد و توی ذوق می زد.
نورپردازی عالی.
بازی امین اسفندیار رو اولین بار بود می دیدم،بسیار باور پذیر بود.
در بازی کاراکتر زن بیشتر استیصال و درماندگی مشاهده می شد تا سلطه و خشونتی که بهش نسبت داده می شد.
چیزی که خیلی متوجه اش نمی شدم،نقشی بود که نورآرش چارلی عزیز داشت،متوجه نمی‌شدم که آیا راوی داستان هست یا کارگردان، یا حتی نماد چه چیزی می تونه باشه و همین طور اجرا گران عزیز.
قسمت های شکنجه های ایرج،یک بار دیگه من رو حیرت زده کرد از بازیگری ایمان صیاد برهانی که مثلش نیست.
در کل نمایش امکان جاافتادن و پخته شدن بیشتری رو داره!
در نهایت هم تبریک به کارگردان برای جسارت در به تصویر کشیدن موضوعی مهم،که بسیار کم این چنین مطرح میشه.
این نمایش باید توسط پزشکان تجویز بشه!!
متین شفیعیون پاک این را خواند
آریا گازر و گلرخ ش این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
atimra dh (atimra.d)
درباره نمایش من i
تعاریفی که از بازیگری داشتم تقسیم شد به قبل و بعد این نمایش!
ایمان صیاد برهانی و سپندار اعلم چه کردید!پدیده اید!