در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال سیدمحمدعلی ابطحی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 14:02:13
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بعداز مدتها کار یک سره سیاست و انتخابات وخوشحالی از اینکه آن نشد و این شد که کار من تا همین جا بود،
و اینکه دلم برای دیدن تاتر تنگ‌شده بود.کشیدم به سالن هامون و کار قشنگ “مجلس توبه نامه نویسی اسماعیل بزار” را دبدم.
با دستمایه هنرمندی که در زمان ناصری بعد از اجراهای موفق ، هر دفعه درخواست توبه نامه دریافت می‌کرد والا تهدید به قتل.
چالش نوشتن یا ننوشتن توبه نامه من را برد به سالهای دور و کلی آه کشیدم.
خانم میر علمی و آقای حسین کیانی و فرزندشان کارن کار را ارائه کردند.
بهروز پناهنده تک بازیگرش بود که به اندازه یک صحنه پر بازیگر
نقش ولهجه وکاراکتر نقش اجرا می کرد.
سالن هامون فلسطین جنوبی ساعت ۹ شب

چهارشنبه، ۲۰ تیر ۱۴۰۳

امیرمسعود فدائی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تاتر کنسرت قشنگ و بزرگ‌#رستم‌وسهراب را به اتفاق فائزه دخترم و صبا نوه ام و صالح دامادم در باشگاه انقلاب دیدم.
ازکارهای بزرگ‌و پر از جلوه ویژه و دکور مفصل وکم نظیر و متفاوت بود.
تعداد بازیگران هم زیاد بود.
از اینکه شنیدم یکی از مراکزی که انتظار می رفت نمایش های عقیدتی‌کار کند، به تاریخ ایران وسرایش های #فردوسی وباز نویسی داستان‌ رستم وسهراب پرداخته، خیلی نشانه پیشرفت و تطور ذهنی است.
نمایش در زمین تنیس باشگاه انقلاب بود.جامعه جوان برای شناخت تاریخش به این جور تاترهای بزرگ و پر جاذبه نیاز دارد تا بداند ایران و وطن یعنی چه.اصلا هم اصرار نداشتند این کار را دین مالی کنند و یا مظاهر آن را گوشزد کنند.
درگیری رستم‌با اندرون لوامه اش جالب بود
این بک موفقیت بزرگ برای نهاد برگزار کننده بود.
#علی_زند_وکیلی با صدای قشنگش در طول تاتر به تناوب می خواند وحال میداد به همه
بعد از مراسم از آقای #پارسایی و سایر عوامل این کار تشکر کردم
به همه توصیه میکنم از این کار زیبا دیدن کنند.

جمعه، ۲۶ مرداد ۱۴۰۳

برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به اتفاق دخترم و نوه‌ام رفتیم سالن سایه تاتر شهر برای دیدن نمایش بی پایانی.
تهیه کننده، کارگردان ونویسنده و بازیگران همه خانم بودند.
سه خانم با سه پوزیشن کاری دور هم جمع می شوند. جلسات زنانه و گفتگوهای زنانه. برای این سه خانم خانما اتفاقات جالبی رخ می دهد.اسرار را روی داریه می ریزند و مشکلات و ترفندهای زنانه یکی پس از دیگری.
کار جالبی بود.
صحرا فتحی کارگردان ونویسنده، رها جهانشاهی تهیه کننده و الهام شعبانی، حدیث میرامینی ومهسا طهماسبی بازیگران این کار بودند.
ساعت ۱۸:۱۵ این کار قشنگ شروع می شود.

پنجشنبه، ۸ شهریور ۱۴۰۳
امیرمسعود فدائی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش در مورد آقای خاتمی
تاتر برگرفته از سیاست و اتفاقات معاصر خیلی کم دیدم.
اخرین شب نمایش سید محمد را در عمارت نوفل لوشاتو دیدم.
آشپز ریاست جمهوری در اواخر دوران آقای خاتمی خیلی آقای خاتمی را دوست دارد. امید و آمال زندگی و خوشبختی اش را به سید محمد بسته که ناگهان دوران سید محمد به پایان می رسد و محمود نامی با قیافه ای شبیه به آن که میدانید همه چیز را تحویل می گیرد.
خانم آشپز وهمسرش گیج از عدم موفقیت جل و پلاس و امید و عشق را جمع می کنند و عمارت را می سپارند به محمود وسیاست هایش.
کارگردان و نویسنده هادی سعادتی

سه شنبه ، ۲۲ آبان ۱۴۰۳
امیرمسعود فدائی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در تاتر کاخ هنر در خیابان رازی با دخترم به نمایش موریکال ایتالیایی فارسی ویولتا رفتم
ویولتا نمایشی است که با الهام از اپرای جاودانه لا تراویاتا، شاهکاری از جوزپه وردی اجرا میشود.
کارگردانش خانم ندا شاهرخی و رهبرگروه آوازی سحر انزلی بودند
داستان درگیری عشق و لذت بود که به شکل اپرا اجرا می‌شد.
تیکه پرانی های با مزه هم در مورد مشکلات تاتر و مممیزی های تاتر در ایران داشت.
کار خوبی است. دیدن دارد.

امیرمسعود فدائی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
برای دیدن تاتر مغازه خودکشی در سالن عمارت هما رفتم
‏چندی پیش کتاب مغازه خودکشی ژان‌تولی را خوانده بودم.بیم وامید قشنگی درمورد زندگی است.
‏تاتر مغازه خودکشی به کارگردانی حسین نصیری خیلی مطابق اصل کناب بود.
‏تاتر تابلوی زندگی است
تعصب دینی وقتی قرار است نردبان ترقی شود، فاجعه را دوچندان می کند.
چندی پیش فیلم سینمایی doubt -تردید- را دیده بودم. شنیدم در تاتر ایرانشهر، کوروش سلیمانی عزیز آن فیلم را به صحنه اجرای تاتر آورده است.
در شرایط امروزی خودمان توجه کردن به مفهموم تعصب دینی بسیار پر اهمیت است.
خانم راهبه ای صرفا بنا به یک سوء ظن با تعصب غیر قابل وصفی اسقف و مدرسه و کودک تحصیل کننده و راهبه دوم را به هم میریزد تا بر حرف متعصبانه اش اصرار ورزد.وگمان می کند دین دار است. فاجعه جهل مقدس.
نمایش شک را واقعا توصیه میکنم ببینید.
بهنام تشکر، رویا افشار،ویدا جوان، ساناز نجفی در کنار کوروش سلیمانی در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر ساعت ۹ شب آن را اجرا میکنند.
چندی پیش رفتم و دیدم.
جناب ابطحی عزیز ... از لطف و حمایت و اظهارنظر ارزشمندتان ممنونیم ...بزرگوارید ...
۱۶ اردیبهشت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش حق با مردم بود را دیدم
سیاسی و قابل همذات پنداری بود.
شهردار توصیه می کرد حافظه مردم مثل ماهی است، طرف مردم ماندن بی فایده است.
دکتر که محبوب شهر بود می خواست از حقوق مردم حفاظت کند.
اصحاب قدرت با همراهی رسانه چنان برسرش آوردند که شهر یکپارچه علیه او شعار می داد و رسانه هم فضا را به نفع اصحاب قدرت توجیه می‌کرد تا اینکه دشمنان مردم، او را دشمن مردم معرفی کردند.
امیدوارم اسپویل نشذه باشد
از کارهای قشنگی است که جدا توصیه به دیدنش میکنم.
ساعت ۹ شب در سالن نوفل لوشاتو. با کارگردانی علی نیکزاد و تهیه کنندگی احسان میرزا ابوالحسنی و
ومجری طرح عسل کلاکی
بسیار راغب بودم به دیدن این نمایش
مردد شدم پس از دیدن این نقد
کاتب که خود اصحاب قدرت است ...
۱۳ شهریور ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در ایام اربعین دانش آموختگان‌دوره های مختلف مدرسه نیکان که بعضی هاشان پدران موفق شده اند تاتری در سالن سوره اجرا کردند که ژانر آن را می‌توان مذهبی نامید.
هرساله این اجرا را با تم‌های مخلف دارند
امسال بیشتر با محتوا و خطاب مستقیم کار کرده بودند. با اینکه این دوستان تعمد دارند در سیاست مداخله نکنند اما بی شباهت به منبرهای پناهیان روضه خوان سیاسی معروف نبود.
تعداد فراوانی جوان متدین در این کار فعال بودند.
اسمش پرو بود که در محیط خیاط خانه ای اجرا می شد و لباسها بار معنوی داشتند و در قالب چهره های مثبت ومنفی تاریخی وبیشتر چهره های حادثه کربلا
ظهور پیدا می کرد وجنگ تاریخی لباس حق وباطل بود.
این همت و حمیت جوانان شیک متدین در این دوران دین گریزی خیلی قابل تقدیر است.
عزاداریهای همه در آستانه اربعین قبول درگاه حق
با فاطمه دخترم وامیرحسین هاشمی داماد و احسان وهادی نوه هایم رفتیم
امیر مسعود و هلیا حسینی این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

امشب به اتفاق فائزه دخترم و صبا نوه ام رفتیم سالن سایه تاتر شهر برای دیدن نمایش بی پایانی.
تهیه کننده، کارگردان ونویسنده و بازیگران همه خانم بودند.
سه خانم با سه پوزیشن کاری دور هم جمع می شوند. جلسات زنانه و گفتگوهای زنانه. برای این سه خانم خانما اتفاقات جالبی رخ می دهد.اسرار را روی داریه می ریزند و مشکلات و ترفندهای زنانه یکی پس از دیگری.
کار جالبی بود.
صحرا فتحی کارگردان ونویسنده، رها جهانشاهی تهیه کننده و الهام شعبانی، حدیث میرامینی ومهسا طهماسبی بازیگران این کار بودند.
ساعت ۱۸:۱۵ این کار قشنگ شروع می شود.

در تماشاخانه ملک تاتر متفاوتی دیدم. نامش تو هم بر نگشتی !
آقای شمس لنگرودی، در همان نقش شاعر در این تاتر بازی می کند و یک جا نشان می دهد قدرت جذب شعر بیشتر از موسیقی است. تاریخ زندگی این شاعر روی صحنه را در زمانهای مختلف می توان دید.
تم تاتر روی آوار شدن گذشته به زندگی فعلی است.
تک جمله های قشنگ‌و ادیبانه ای در لابلای کلمات بود.
با ابتکار خوب نویسنده و کارگردان، این کار فقط تاتر نیست. یک محفل ادبی است. شعر می خوانند. موزیک می زنند و خوش صداها با آواز دل می برند. وشب اهل جان را می سازد.
شعر شمس لنگرودی محور کار است.
به اهالی ادب و هنر توصیه میکنم حتما ببینید.
سالن پر بود.
ساعت ۹/۵ شب آغاز برنامه است.کارگردان آقای مهیار علیزاده و نویسنده خانم ساغر رجبی است.
با شاعر نامدار و لطیف سرای ایران و همسرش کلی در مورد خاطرات لنگرودیه حرف زدیم. شمس شاعر بزرگی است.

در تالار مولوی نمایش تاتر نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی را در ساعت ۲۰:۳۰ دیدم.روز شمار دوخانواده به طور موازی پیگیری می شد.درد های مشترک.با ورود به حوادث سیاسی کشور وتغییر رفتار نسل ها به خصوص با وقوع انقلاب اسلامی و جنگ.
تعارضهای خانوادگی و ورود این تناقض ها به خانواده ها که دعوای هر تغییر نسلی است در این کار به طور روشنی به نمایش در آمده بود.
این بحران هویتی که در این تاتر به بحران انقلاب و جنگ بسنده شده در طول سالهای بعد به خصوص بعد از حضور نسل زد -نسل پس از اینترنت - خیلی جدی تر و فراگیر تر شده است.
خانم دلارام موسوی، کارگردان، جوان بود و اعضای جوانی را به دور خود جمع کرده بود و به همین دلیل به دور از افاده های چهره های مشهور با جان ودل بازی می کردند و به دل مینشست.
کل داستان ارتباط لا یتچسبکی البته به هیتلر داشت.
چسبکم الله فیک
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
درود بر بامشاد اصلاحات.
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
مهدی
درود بر بامشاد اصلاحات.
🤣🤣🤣دهنتو
۰۷ فروردین ۱۴۰۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش برهوت نوشته ی هارولدپیتنر با ترجمه یلدا واشقانی را در سالن تاتر شهرزاد دیدم. سالن شهرز اد انصافا کارهای خوبی روی صحنه می برد.
برهوت داستان تو در توی خاطره ها بود که نه به واقعیت می پیوست و نه گم می شد.همه چیز به برهوت می رسید. کار خوبی بود . آقای مرتضی نوری کارگردان بود و خانم روشنک کرمی وقایان رحیم مهر اندیش، حسن فضلی، سینا طباطبایی در آن بازی می کردند.
خبرنگار تلویزیون ZDF آلمان هم در همان جا در مورد تاتر در ایران با من مصاحبه می کرد. از مشکلات هنر و از قله هایی که هنرمندان با تلاشهای خودشان به آن رسیده اند حرف زدم.پرسید چرا تاتر این قدر دوست دارید؟ گفتم برای زنده بودنش.حس خوبی که بین مخاطب و بازیگر ایجاد می شود و نیز برای اینکه تاتر مادر هنرهاست.
در هر حال شب خوبی بود.دست هنرمندان درد نکند که روح در جامعه می دمند.۲۳-۱۱-۱۴۰۲

در تاتر شهرزاد کار قشنگ دجال را دیدم.ماجرای تلخ انسانهایی است که در حصرند که قرصهای جدید را روی آنان تجربه کنند و خودشان نمیفهمند در چه وضعیتی هستند و از این روزگارشان خوشحالند.
هر کسی هم که به کمکشان می آید و یا قیامهای مدنی وخیابانی و کم حجم هم که میکنند باز هم مورد استقبال مسخ شدگان زیر بار ارباب قرار نمیگیرند. هرکس از میان جمع حرکتی بزند ناپدید می شود.
پایانش هم که نمیگویم. همش به من اتهام اسپویل کردن میزنند.
تعداد زیادی هنرپیشه جوان دارد.
کارگردان حسین فردوسی است وتهیه کنندگانش خانم الیسا عبدویس وحسین کلبادی هستند.
قشنگ بود. خیلی همه جیغ می زدند. نمیدانم تاتر نمی شد آروم تر باشد یا تقصیر شناسنامه من بود.
شب ولنتاینی خیابانها این قد شلوغ بود که نگو.وسط راه ماشینم را پارک کردم، موتور گرفتم تا رسیدم ۲۵-۱۱-۱۴۰۲
با مهر و درود سپاس از شما بزرگوار 🙏🏼🌷
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
ممنونم که مارو مهمون چشمای نازنینتون کردید🍀
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

از سیاره ای که همه چیز آن برنامه نویسی شده، یکی قصد می کند از کره زمین دیدارکند.
از انسانهای مختلف در روی زمین تراپی میکند.
یکی نسل زد وبیرمست. دیگری مدیرعامل وعیاش.یگی آرایشگر و بی خیال. وچند نقش دیگر که حکایت از درهم ریختگی ذهنی و آشفتگی انسانها دارند و هنرمند سردرگمی که راهش را پیدا نکرده و درنهایت مرگ که راز سر به مهر نیستی ونابودی است.
این خلاصه ای است از نمایش بسیار قشنگ سیاره آدمها که در سالن دا با تهیه کنندگی بورژین عبدالرزاقی و نویسندگی واجرا و کارگردانی عالی سرکارخانم کیمیا نوری دیدم.
به نویسنده گفتم کاش حداقل یکی کمی امیدوار در بین ژانرهای شما هم‌بود که از این کره ما این قدر تلخ گزارش ندهند.
بازیگران خوبی داشت و از کارهای زیبایی بود که دیدم.
بعد از بازی هم به همراه عوامل و بخشی از تماشاچیان عکس یادگاری گرفتیم.
تاتر دوباره جان تازه ای گرفته است
واقعا جا داره یکی به این سیاسیون بگه دچار توهم دانایی شدیدی هستید. شما از هنر چه چیزی میفهمید مطمئنا به همان اندازه که سیاست میفهمید
۱۹ آذر ۱۴۰۲
ممنون از حضورتون 🙏🏻🌹
۱۹ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در سالن ناظر زاده کرمانی خانه نمایش ایرانشهر تاتر معجون السلاطین را دیدم.
با مزه بود .جوری نوشته بودند که نباید فکر میکردیم‌سیاسی است. اما نمی شد!
یکی از شاهان قاجار در حال مردن است و چند نفر از اطرافیان در حال دعوا برای جانشینی دست به هرکاری می زنند و در نهایت ضعیف ترینشان یشترین شانس را پیدا می کند.
بیشتر نمیگم که اسپویل نشود.
نویسندگان: پیام سعیدی، محمود خسروپرست
کارگردان: سعید زارعی
تهیه‌کننده: ... دیدن ادامه ›› میثم احمدی
عکس‌ها از کیارش مسیبی
و صادق برقعی، علی محمودی، نیما سیاری، رشاد معینی، عرفان محمدی، میثم نوروزی، علیرضا حق پرست بازیگران نمایش هستند
۱۴ آذر ۱۴۰۲
۸ اردیبهشت ۱۴۰۲

بعداز مدت‌ها دعوت شدیم تئاتر.
با فریده و محمدرضا غفاری و با امیرعلی صالحی به خاطر تولدش رفتیم.

تئاتر کافه کات.
روایت رادیکال از آزار زنان و ‌انتقام‌گیری زنان.

کار قشنگی بود که تم زن‌زندگی‌آزادی داشت و بیرون صحنه صدای درگیری‌های این ایام وجود داشت.

اگر چه کار طولانی بود اما در ادامه رنج‌های ... دیدن ادامه ›› زنان هموطنمان بود که در این چند ماهه اخیر ظهور بیشتری داشت.

زنان این بازی در تله یکی از تجاوزگران سریالی که در بیرون و در فضای مجازی، حقیقتش نقل شده بود گرفتار آمده بودند.
بازیگران خوبی داشت.

"کافه کات" از چهارم اردیبهشت، هر شب ساعت ۲۱ و ۴۵ دقیقه در سالن استاد سمندریانِ تماشاخانه ایرانشهر، به مدت ۲۵ شب روی صحنه خواهد رفت.
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲

دیشب بلیط خریدم و رفتم تئاتر «مکبث‌ زار» را دیدم.

لذتی می‌برم از دیدن تئاتر.

در داستان مکبثِ معروف شکسپیر، نفس قدرت عامل جاه‌طلبی و طغیان است.

در این نمایشنامه که در سالن اصلی تئاتر شهر تهران اجرا می‌شود ابراهیم پشتکوهی همان روایت را به بندرعباس کشانده و مکبث بومی ساخته که مکبث ... دیدن ادامه ›› به قصد خیر و نجات ملت، شاه قبلی را نابود می‌کنند و خود بدتر از قبلی می‌شوند.

تم سیاسی‌ای که خیلی آرام از گردنه رد شده‌است.

متأسفانه گویا ذات قدرت چنین است که هرکس به آن جایگاه می‌رسد اگر بدتر از قبل نباشد، همان راه را طی می‌کند.

تئاتر «مکبث زار» این شب‌ها در ساعت ۱۹:۳۰ در تئاتر شهر به اجرا می‌رود.

بازی‌ها خیلی خوب بود و کلا فضای خوش رنگی داشت.
شاعر خوش قریحه ایران عبدالجبار کاکایی هم بود.
۱۲ خرداد ۱۴۰۲

آخر هفته ای به دعوت آقای حیدری پور، کارگردان تاتر قصه های در گوشی که با همان سبک نوشته های همیشه امیر رضا کوهستانی، استاد تاتر ایران نوشته شده بود، رفتم.
جوانی تنها، بریده از دنیا، در میان همسایگانی زندگی می کند که بسیار علاقمند است از زندگی شان سر در بیاورد و عقده های زندگی خود را بر همسایگان و دوستانش خالی کند.
دختری هم که جوان می داند از همه بد تر است، به نصیحت و تراپی او می پردازد.
دیالوگها قصه تلخ جوانی است.
بازیها وکار، آدم را با خودش تا اعماق واقعیتهای جامعه پیش می برد.
این نوشته کوهستانی هم در نزدیک دانشگاه است و مرتبط با دانشجویان و همگنی درس و عشق وارتباط وتنهایی است.
ایمان دبیری و مرجان آقا نوری باز می کنند و ساعت یک ربع به هفت در سالن سایه تاتر شهر اجرا می رود.
کار تامل برانگیزی است.
< نظر مورد پاسخ، در دسترس نیست >
می‌دونی خیلی تلاش کردم نادیده‌ات بگیرم ولی دیگه خونم به جوش اومد!
ابله، یک هزارم اون بلاها رو تو زندان سر تو بیارن وسط میدون آزادی برهنه عربی می‌رقصی...
۱۷ آذر ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
۱۷ تیر ۱۴۰۲

وقتی محمد چرمشیر و شهرام‌گیل آبادی نویسنده های یک نمایش باشند خیلی نیازی به معرفی نیست.
امشب در تاتر ایرانشهر رفتم ۶۵۷ را دیدم.
داستان کولبری که ماشین خواب می شود و ده ها کار دیگر.
سیما تیرانداز همه این نقش را بازی می کند.
اتفاق مهم این نمایش اینکه تلخترین ماجراها را ضمن نمایشی شاد و پر آواز وشیرین و تعاملی ارائه می کند.
شکل نمایش هم متفاوت است. کافه ای است که تماشگران وسط آن نشسته اند
کارگردان دوست عزیزم شهرام گیل آبادی و در خرداد وتیر ساعت ۷ در ایرانشهر اجرا می شود