«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
بازی خود استاد یداللهی ، راستش اولین بار بود میدیدم قدرت صدا و حس کاملی که منتقل میکردند. باعث خرسندی بود این فرصت رو از دست ندادم و ازین نمایشهاس که اگر دوباره دست بده میرم ببینمش. معنی تلخ و غمناکی که توش آگاهی داشت و به شرایط از هم پاشیده فرد فرد اجتماع الان دوروبرمون میخورد
سلاملیکم خسته نباشن خداقوت ... بعد از مدتها بالاخره یک تئاتر اومد کرمون اونم درست درمون. اقای خطو نقشهای خاصی داش یکیش حلزون که واقعا عالی بود.... و اون تیکه قورباغه وزغ..... فقط اینکه با اینکه دیگاه جدید از نگاه جانوارن درگیر در جنگ بود اما پایان نداشت و موضوع خاصی را به انتها نرساند... تماشای این تواتر پیشنهاد میشه
کرگدن قاطی حال و هوای افغانستان. اما برای من نشاندهنده روابط شکننده در همینجا و هرجا. و چقدر راحت با بازی میشود زندگی های ربیع ها را به سخره گرفت. و طنز تلخگ. جا دارد دوباره دیده شود
دست مریزاد. یکی از بهترین ها. حس داستان خوب منتقل میشود. جملات انتخاب شده و موثر. حرکتها اثرگذار و غافلگیری در همه جاست حتی بعد از اتمام داستان در ذهن ادامه پیدا میکند تا خواب شبانه. چکسی واقعا جرات دارد بپرسد کدام واقعی است. و ما زمین و دنیایی را واقعی میدانیم ک زیر پا حس کنیم. متشکرم
یکی از نمایشهایی بود که دوست داشتم ببینم. جزو انتخابام بود. حتی خرید بلیط رو هم زدم. بعد متوجه شدم تو کرمانه!
امیدوارم بدرخشن.
امیدوارم ببینید بزودی. اینقدر من دلم برای نمایشهای تهران تنگ شده در عوض . خوشحال شدم خوشبختانه کم کم نمایش های کرمان نیز قوی تر میشوند. امیدوارم شما و دوستان جای ما تئاتر دوستان آنجا لذت ببرید
امیدوارم ببینید بزودی. اینقدر من دلم برای نمایشهای تهران تنگ شده در عوض . خوشحال شدم خوشبختانه کم کم نمایش های کرمان نیز قوی تر میشوند. امیدوارم شما و دوستان جای ما تئاتر دوستان آنجا لذت ببرید
منم امیدوارم. جای شما در سالن های اینجا خالیه. هر جای ایران که تیاتر رونق بگیره، جای خوشحالی داره.
پارسال همین روزا در جشنواره هامون از چندین شهر نماینده داشتیم و چقدر لذت بخش بود اجراهاشون. در لحظه زاهدان و اصفهان رو یادمه.
بی تردید آثار صادق هدایت از خواندنی ترین داستانهای معاصر می باشند و داستان بوف کور شاید بتوان گفت معروفترین و بهتربن آنها است. اما چرا ؟و این چرایی را باید در چگونگی نگارش داستان دید که بسیار پیچیده است و هزار تو که هر بار آن را خواندنی تر می کند اما کار سنگین و سخت این است که این متن پیچیده را به تصویر درآورد و شخصیت های ان را به صورت زنده در برابر تماشاگر گذاشت که این نمایش سعی و تلاش فراوان در این کار داشت که باید به همگی خسته نباشید گفت..به ویژه در زمینه بازیگری و موسیقی و کارگردانی....اما چند کلام کوتاه به عنوان یک تماشاچی و خواننده آثار صادق هدایت لازم به ذکر است گرچه نام اثر بوف کور است و برداشت آزاد اما نمایش در مجموع تلفیق دو داستان سگ ولگرد و بوف کور است که به نظر این حقیر درست چفت و بست نشده اند زیرا در سگ ولگرد نگاه یک حیوان است به دنیای انسانها و بوف کور نگاه یک نویسنده است به محیط پیرامونش و گویا این دنیا در تاریکی مطلق بوده است که تقریبا تمامی داستان در تاریکی رخ میدهد که اگر هر بار با ورود زن اثیری روشن میشد و با ورود لکاته تاریک می گردید شاید کمی تحمل این تاریکی ها بهتر می گردید که با این کار تابش نور در چهره بازیگران نیز بیش از حد آزار دهنده نمی گردید
بی تردید آثار صادق هدایت از خواندنی ترین داستانهای معاصر می باشند و داستان بوف کور شاید بتوان گفت معروفترین و بهتربن آنها است. اما چرا ؟و این چرایی را باید در چگونگی نگارش داستان دید که بسیار ...
تا حالا دو نمایش از آقای شهرام حقیقت دوست دیده ام و دوست داشتم. با تشکر از همه هنرمندان اثر. یک نمایش ایرانی که این خصیصه متمایزش میکرد و معنی آخر نمایش خستگی طولانی بودن آن را از تن بیرون میکند. کمدی اش با خنداندن کمی از تندی تیغ به جان شخصیتهای زنان اش میکاهد. در کل دوست داشتم و به دیدن آن دوستان را دعوت میکنم
ممنون از عوامل و هنرمند عزیز خانم پاوه نژاد- تجربه اول من در دیدن انلاین بود. دوست داشتم اما فرصت برقراری ارتباط با نمایش کم بود و دلم مبخواهد دوباره ببینمش. توصیه اینکه همه عوامل مزاحم محیطی و غیرع را از ذهن خود دور کنید
من هم توصیه نمیکنم! توضیح و توصیه صمیمانه کارگردان را در برگه قبل از نمایش جدی بگیرید!
حقیقت اینه سردرد گرفتم!! انرژی بالا همراه با فلسفه زیاد!! من تئاتر را برای تفریح میروم و یادگیری ساده و سرگرمی فرهنگی نه تفکر مطلق و خستگی!! چون تفکر مطلق و خستگی کار درسی من است. توصیه میکنم گروه آب بهشتی به دیدن این نمایش نروند چون تعدادی از ما رفتیم به پریشانی مفرطمان!! افزوده شد و خوشحالیم چهارشنبه رفتیم تا پنجشنبه به استراحت بپردازیم!!!
از فقر اندیشه پوست به استخوان رسیده شما باتاتر تفریح میکنید ؟؟؟
خوب خستگی دانشگاهیتون روبا لوده بازی های شاد و موزبک زورخانه ای و و حرف های صد من یه غاز و انواع خواستگاری و عشوه و عمه زری و تنبون قرمزی که در سینماهای بلوار کشاورز و . . . نشون میدن به در کنید . حالا با تاتر فلسفی تفریح نکنید نمیشه ؟ ؟
واقعا تاتر برای تفریح؟ یا تاتر برای به چالش کشیدن ؟؟ برای تفکر ؟؟
خانم واحد عزیز اصولا تئاتر یکی از ابزار های تفریح و سرگرمیه نمی دونم چرا شما این قدر تعجب کردید؟ تئاتر اگر سرگرم کننده (نه خنده دار- عرض می کنم سرگرم کننده) نباشه که کسی به تماشای اون نخواهد رفت.
خانوم واحد گرامی، تفریح و لذت همیشه یکی از جنبه های انکارناپذیر هنر بوده؛ البته که هنر برای تفکر و به چالش کشیدن هنری والاست، اما این به این معنا نیست که نمیشه هنر رو برای تفریح انتخاب کرد. موفقترین آثار هنری تاریخ آثاری بودند که در کنار تعالی اندیشه، بستری برای لذت و تفریح مخاطب رو هم فراهم می کردند.
گاهی وقتها آدمها نیازمند این هستند که برای دقایقی از اندیشیدن فارغ بشن و تنها تفریح کنند. ویتگنشتاین بزرگ هم عادت داشت پس پایان تدریس کلاسهای فلسفه اش در کمبریج به دیدن فیلمهای وسترن یا خوندن رمانهای پلیسی ینشینه.
توصیه کارگردان بسیار محترمانه و مودبانه بود و چقدر با عصبانیت و تعصب شدید تفاوت دارد. قرار هست نظر خود را بگذاریم و نه اینکه توهین کنیم!!
از نظر آقای نصیری، سینا ت. و توصیه خانم نازی متشکرم. در این دوروزمانه تحمل صحبت ها و انسانهای دیگر البته بدون توهین، یک هدف برای تولید محصولات فرهنگی است. اگر نظر مودبانه مخالف را تحمل ندارید میتوانم پاکش کنم؟؟
با سلام و عرض ادب
جناب آقای نصیری من خیلی تعجب مبکنم. بله درست میفرمایید من وافعا متعجبم چون تا حالا ندیدم و نشنیدم کسی با تاتر فلسفی به دنبال سرگرمی باشه. سرگرمی در پارک ارم یا سیرک جلیل عقاب که احتمالا شما هم مسیجش رودیدین پیدا میشه . اما خوراک فکری برای گروهی که نیاز به تامل در مسائل پیرامونشون دارن نیست .در سال چند محصول فرهنگی برای سرگرمی نولید میشه چند محصول فرهنگی برای این که به ما بگه فکر کن ؟
البته که سرکار خانم زندی خودشون گفتن که توصیه آقای کارگردان را جدی نگرفتن ؟؟ خب دیگه حرفی برای گفتن نیست من 3 بار ( البته با دیشب ) کار را دیدم و توصیه میکنم
سپاس
خانم نوروزی عزیز توصیه در نوشته ای قبل از تئاتر به دوستان داده شد که میتوانید بخوانید. گروه بزرگی را با علایق مختلف توصیه به ندیدن کرده اند
و من هم نیاز به نمایشی دارم تا تجربه ای زیبا باشد و از کلاسیک لذت برده و از بلاتکلیفی در سطح گسترده آزرده میشوم و سادیسم و مازوخیسم را ناهنجاری میدانم. البته دنبال صرفا نمایش شاد نبوده و از داد شنیدن بدم نمی آید.
تفاوت از دیدگاه است و من حق به دوستداران میدهم که دوست داشتند باز هم میروند و دوست دارند اما قضاوت در مورد اینکه چه چیز مورد علاقه ... دیدن ادامه ›› بنده است مناسب نیست.
ایشان به علت سروکار داشتن با نمادها از این گونه نمایشها که به نظرم به گفته خود کارگردان خصوصی است لذت میبرند.نوش. ولی دانشجویان همه رشته های دانشگاهی را که دعوت نموده اند یعنی عموم و نظر من هم این است.
در ضمن همه آنچه که در نظرات خانم واحد آمده است را خود توضیح دهند بهتر است و من توفیق شرکت نداشته ام. مسقیما میگویم حق توهین ندارید!!البته به دلیل حساسیت برای دوستان ادامه بحث را صحیح نمیدانم چون توهین را ادامه خواهند داد.
اصلآ اشکال نداره فاطمه جان. شما رو اسم بنده کلیک کنید, وارد پروفایل من می شید, اولین پست , پست ِ قرار گروهی برای تماشای نمایش کاسپار ِ برای روز دوشنبه 13 بهمن ماه ساعت 18. :)
نمایش با بازی خوب و کارگردانی خوب که به قول خودشان نیازمند پشتیبانی و حمایت هنردوستان از این استعدادهای جوان و واقعا پرشور.
لحظات با شادی همراه بود. سه زمان مختلف برای یک موضوع ایده جالب و برای من نو بود. از صدای بلند بازیگران لذت بردم !! ازینکه از یک گوشه صحنه ناگهانی میابست به جای دیگری توجه کنم. قسمت جالب دیگر آن مرد سینی به دستی بود که شام ها را آورد!! و یا دنبال کردن خانواده 7هفتادی از در خورجی به در وروی و چرخ زدنشان !!
اما 2 نکته: 1- داستان به نظرم در انتها میتوانست قوی تر تمام شود. سخن آخر بازیگر برای من کمی گنگ بود. و جای سخن آخر برای قصه ها هنوز باز بود.
2- در جاهایی از کار خواب آور شد که بازم از داستان بود
باد کنکه هم جای کار شاید داشته باشد.
دوست داشتم خیلی! مرسی بهاره رهنما و کار خانم امیرسلیمانی هم عالی بود. کارگردانی خوب بود. امشب دیر شروع شد اما برنامه رو که دیدیم از دلمون در اومد. میان تماشاچیان هم چند چهره معروف بود که جالب تر شد. صحنه نزدیک تماشاچیاست و حس خوبی داره و با اشک خانم رهنما ما هم گریمون گرفت