در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال علی عبداللهی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:48:03
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید


یک دل سیر

سادگی می خواهم

سال هاست گرسنه ام

گرسنه

در کوره راهی

به نام

ز

ن

د

گ

ی
هنوز کلو ن غزل های من صدا دارد
که پای خسته باران تو را دارد
بیا به ظهر غزل های شهر پاییزی
که باد حادثه آمد تو را نوا دارد
گرفته ابر غمین ی کنار باغ دلم
ببین چه کلبه ی حزن ت دلم به پا دارد
و من به میل تو گفتم که باغبان خندید
بگفت درد غزل های من دوا دارد
اگر به گوشه نشینی مرا پسندیدی
به گوشه ی نظرت شد که دل خدا دارد
_#_%__%%_%_%%%
آرمیتا جبرییلی این را خواند
یلدا ملکان این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تفنگش را
گم کرده بود
پدر بزرگ
من وارثِ نداشته هایِ اویم

علی عبداللهی/اصفهان
به به*
.......
ممنونم از علی آقا
۱۶ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به چشمانت بنر کردم غزل را
گرفتم شوریِ چشمِ دغل را
نهادم در کنارت ماهِ تابان
کنی خاموش آن ماهِ بدل را
فروزان ساختی در شهرِ ما او
بر او تن کرده ای رختِ مثل را
بیا با هم شویم تا سرسرایی
بگیری رونقِ کوه و کتل را
قبایِ خاکی ام را وصله ای کن
تو دادی شورها شعرِ غزل را

-===-===-==
زیباست....
۰۹ خرداد ۱۳۹۳
بگیری رونقِ کوه و کتل را
۰۹ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیگر تحمل کردنِ این درد کافیست
بودن کنارت خسته و خونسرد کافیست
حتی علاجِ بی علاجِ دردهایم
بر من سجلدِ پاره... نامِ مرد کافیست
خط خورده ام...از پاورقیِ خیالت
یک کاغذِ پاره که آب آورد کافیست
کن خط خطی حتی نگاهم پشتِ دیوار
در این زمستان یک نگاهِ سرد کافیست
آیا کسی با قلب می خواند سرودت
بر سنگِ قبرم حک شود؛تب کرد کافیست

علی عبداللهی/اصفهان/ب93
==-===-===-==
بسیار عالیست*
............
متشکرم ازعلی آقا
۰۹ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ققنوس شده ای
سر بر بالین
می سوزی
برای
تولدی دیگر

علی عبداللهی/اصفهان/ب93
۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


می برد حسِ نیازم به نمازِ تو غزل
بگذار عشق بفهمد به نیاز تو غزل
سر بجنبان پی دیدار درختان هر شب
می زند باد شبی بر دمِ سازِ تو غزل
من که دیوانه ی اسرار هویدای توام
می کنم رقص به پای گلِ نازِ تو غزل
آهِ انگوریِ من را تو به باران گفتی
می زند چک چکِ باران سرِ بازِ تو غزل
حالِ ما را بنویسید برایش خوش تر
تا که شاید برساند سرِ راز تو غزل
خاک کن جسمِ مرا بر لبِ دریاچه ی حزن
خواست موجی بشود تا به نماز تو غزل

=-==--==--==--=


چشمِ تو چشمه ی جوشانِ غزل یعنی که

نامِ تو اولِ دیوانِ غزل یعنی که

سطر سطرِ دلِ من نامِ تو را می خواند

این همان واژه ی ایمان غزل یعنی که

کودکِ طبعِ من از ابرِ تو باریدن داشت

کاش میداشت به درمانِ غزل یعنی که

دشتِ دل لاله ی آغشته به خون است یقین

دست بگذار به دستانِ غزل یعنی که

عاقبت می شوم از دوری تو پژمرده

اشک می گفت به دامانِ غزل یعنی که

=-==–==–===-
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
استکبار جهانی
تویی
تسخیر کرده ای
با نگاهت
جهانی را
به حقوق بشر
نوشته ام
کور کند
چشم هایت را

علی عبداللهی/اصفهان/ب93
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۳
عالیه
........
متشکرم از علی آقا*
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۳
like
۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
داریست بر گردنم
تو باید بیایی
رضایت بدهی
بودنم را
خفه خواهم شد خفه
عصری
به دلتنگی ی جمعه

علی عبداللهی/اصفهان/ب93
تماشا کن مرا وقتی نگاهت می کنم آرام
صدایم کن مرا تا بشنوم نام تو را بی نام
بیا اسطوره ای باشی که می خوانم به شیرینی
شکرخندی بزن ای گل... وَ بر این جانِ خون آشام
خطر کردی خطر کردم در این احوالِ دل آشوب
در این جنگل سرا شاید گذاری پیشِ پایم دام
خراب آبادِ قلبم را خیابانی بکش امشب
به سویِ کوچه ی قلبت که تا گیرد کمی آرام
۰۷ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
مرا به رنگِ تمامِ غزل بپوشانید
درونِ آبِ حیاتِ دلم بجوشانید
کنارِ بوسه ی باران شود دلم آرام
وَ کاسه ای غزل از چشمه ام بنوشانید

علی عبداللهی/اصفهان/ب93
۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تو آیینه هستی و من کینه ات
بده تا بگیرم من آیینه ات
تو آجر کشیدی به اطراف من
بلند ست اطراف من چینه ات
تو در قله های بلندی و من
پلنگی که نقش است بر سینه ات
و ماه آن طرف تر کند آرزو
ببوسد رخ سبز بی کینه ات
به سین سر سفره ات بسته ام
سبدهای پر مهر نقشینه ات
درخت نگاهت به سیب آمده
چه زیبا شده صبح آدینه ات
بیاور برایم کمی آرزو
که دل مانده و یاد دیرینه ات
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
می گستری در زیر پایت دفترم را
آن قابِ خواب آلوده ی بالا سرم را
پر می کشی از کوچه های خاطراتم
یا می زنی با تیر غم بال و پرم را
حس می کنم دانایِ کلی در سرِ من
داری به هم می ریزی امشب باورم را
سر دفترِ عشقی که در امضای شعرم
در عقدِ دریا می بری حسِ ترم را
تاریخِ عمرم را گرفتی از میانه
از باختر می آوری تو خاورم را
گندم گرفتی از من و جو می دهی پس
اما چه خواهی ساخت این شور و شرم را
==-===-===-==

علی عبداللهی/اصفهان/ز92
ترانه، مرجانه، Hussein, The Varactor و امیر هوشنگ صدری این را امتیاز داده‌اند
درود بر علی آقا...لذت بردم*
۲۷ اسفند ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید


در پیشِ تو من بهار را می فهمم
آواره ام و قرار را می فهمم
دارم غزلی نشانه اش جانِ من است
رسوا شده و شعار را می فهمم
این جا که غزالِ من غزل می گوید
در کوهِ شما شکار را می فهمم
دیگر ننویسم...وَ نخوانم حرفی
در خانه ی دل کنار را می فهمم
من را به هوای بیستِ تو جایی نیست
بیدارم و بی تو دار را می فهمم

==--=-=-====
زیبابود
.......
ممنونم از علی آقا
۲۳ اسفند ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دالایی لاما هم که باشی
تبت فکرت کوتاست
جزیره ای بیاب
دانایی ات را
هنوز
کوهنوردانند
ابرها
گلی می گفت
در لوت

ز92/اصفهان
نیلوفر ثانی، مهسا علی پور، Ida kh، مرجانه و آرزو نوری این را امتیاز داده‌اند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خدایش بیامرزد

رفته است دریا

آب بیاورد

..

.

باران
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
هزار سال پیش
وقتی می نشستم
با بوعلی
سیگاری نبود
تا دود کنم
تنهایی ام را
باید بخرم
چند نخ سیگار
برایِ فردا

علی عبداللهی/ز92/اصفهان
هل دادی دلم را
کوه لرزید
ماه
بدون پلنگ
شعر نمی خواند

علی عبداللهی/ز92/اصفهان
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
انگار
تروایی هستی
جا خوش کرده در
سرزمین قلبم
چگونه
عوض کنم
تاریخ را
شاید
فاتح شوم
آنگاه

علی عبداللهی/اصفهان/ز۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید