در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال امیر هوشنگ صدری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:37:47
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
***سلام***

کمتر شده تشنج و سردردم ، میخام کمی به حال خودم باشم
چند وقتیه که راحتم و تنهام ، لطفا بذار مال خودم باشم

مهمون هر شبم شده تنهایی ، آواره دیار یخ و سرمام
سرده هوا و یخ زده دستانم ، باید کلاه و شال خودم باشم

زورم نمیرسه به کسی اصلا ، موری میون مرکز فیلستان
شاید هنوز زوده برام فریاد ... دیدن ادامه ›› ، بایست بی خیال خودم باشم

حس می کنم رها شده ام از دل ، می چرخه باز دور و برم چیزی
باید کمی شده متعهد به ، اندیشه در قبال خودم باشم

سرگرم ورد و زمزمه ای کاش ، دنبال راه و روزنه امید
امید را نمی دهم هیچ از دست ، تا بخت ماه و سال خودم باشم

گاهی نگاه بر ته فنجان و ، گاهی تفالی به سر حافظ
اینها نمی شه معجزه و چاره ، باید به فکر حال خودم باشم









حس مى کنم رها شده ام از دل...


آقاى صدرى؛ به به...
۱۷ بهمن ۱۳۹۸
سلام و درود بر آقا محسن****
۱۸ بهمن ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از آشنایی با نسیم شاد شدم، از همنشینی با باد شادتر.
هنوز لذت هم آوایی با توفان تمام نشده بود که، باران آمد!
و سرما که پشت آنها کمین کرده بود، دیوانه وار صورتم را بوسید!
تازه فهمیدم ،دوستی با نسیم و باد و توفان و باران، می تواند تا کجا پیش برود!
به خانه برگشتم و کنج اتاقم، کتاب تنهایی را کامل کردم...

از: خود
هیچ درمانی برای مرگ نیست ***** زردی و سرخی دوای برگ نیست

ریشه اش چون خشک و پوسیده شود ***** بی وفایی زمین دیده شود

ساقه اش از ناتوانی زار شد ***** خسته از این بی رگ بی عار شد

چشم های نور خورشید زمین ***** هم نشسته پشت ابری در کمین

تیر و ناهید و ثریا و زحل ***** جمله نتوانند کرد این راز حل

این همه نور و حرارت خوان کیست ***** بامداد و ... دیدن ادامه ›› ظهر و شب هم آن کیست

ظاهرا این دایره باطل شده ***** جملگی این گردکان عاطل شده

جان مردم در دلش مدفون کند ***** گو خوراکی در دل گردون کند

ای زمین ای دلربای مرگ ها ***** ای مزین روی تو با برگ ها

شرم بادت جان من شیرین تر است ***** مثل لیلی از همه کس بهتر است

عمر من کوتاه و عمر تو دراز ***** من سهیل و تو پری از رمز و راز

چند انسان روی تو ویران کند ***** دشمنی و بغض این و آن کند

من چرا باید بمیرم پیش تو ***** این چه نامردی است هم در کیش تو

خاک هایت را نگه می داشتم ***** لرزه ات را گاهوار انگاشتم

ای زمین هم درد و درمانم تویی ***** هم مهاجم گون و دربانم تویی

مهربان باش ای نهنگ خشمگین ***** زهر کردی در دهانم انگبین

گر بمیرم حرمتم را پاس دار ***** تا نپوسم زیر دست مور و مار

قاصدک، گلنار، مُنا طاهری، وحید عمرانی، نوبادی و کاوه ت این را امتیاز داده‌اند
بیت ششم «ارزانی» صحیح است و به ضرورت قافیه نمی توان لغت را ناقص کرد چون معنای دیگری خواهد داد و به معنای کم ارزش و متضاد گران خواهد شد.
استفاده از تلفظ فعل هایی مانند بُوَد بسیار قدیمی است و هم اکنون کمتر کاربرد دارد درست مثل حرف اضافۀ اندر که استفاده کرده ای و قدیمی بوده و دیگر کاربرد آنچنانی ندارد. جدا از اینها کلمه کلاً باید از لغات امروزی در شعر استفاده کرد و فرزند زمانۀ خود بود. باید کمی این زبان کهنه را در شعرت نو و به روز کنی.
در بیت نهم «ارگ ها» غرابت استعمال دارد و بیشتر به ضرورت قافیه استفاده شده تا چیز دیگر، اجازه نده قافیه معنا و مفهوم را برای تو تعیین کند بلکه تو با وسعت دایرۀ واژگانت مفهوم ذهنی ات را بر لغات ... دیدن ادامه ›› اِعمال کن.
در بیت پانزدهم ترکیب «مهاجم فام» ترکیب درستی نیست و اگرچه آن را ساخته ای اما ساختار درستی ندارد فام بیشتر برای رنگ ها به کار می رود و اینجا از کارکرد خود دور شده و لطف شاعرانه هم ندارد که بتوان اغماض کرد.
۳۱ تیر ۱۳۹۶
ارادت جناب صدری
فرصت شد درباره وزن شعر صحبت خواهیم کرد انشالا
۰۱ مرداد ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سرم رو تا بچرخونم تو رفتی..................نگـام رو تا بگـردونم تو رفتی

هزاری هم مرتب رو بدی هات..............چشامو هی بپوشونم تو رفتی

نمی بینی که دارم آب میشم.................خودم رو هم بسوزونم تو رفتی

اگه با نـخ دلم رو با نگاهت..................یه جـورایی بـدوزونم تو رفتی

تموم لشـگر عـشقو بـرای...................رسیدن بت بشورونم تو رفتی

یه کاسه شربتی از نوشدارو....................بـجوشونم بـنوشونم ... دیدن ادامه ›› تو رفتی

به قلب مهربونم چی بگم من................چجوری بش بفهمونم تو رفتی!؟

...................
تایپوگرافی:
http://s9.picofile.com/file/8299998118/quote_1499524344244_1.jpg
نیلوفر ثانی، پویا نورمحمدی، مصطفی معتمد و گلنار این را امتیاز داده‌اند
و چقدر خوب می شود،که بامداد،برایش یک ملودی بسازد و با صدای خودش بخواند...........
۱۷ تیر ۱۳۹۶
اتفاقا یه موسیقی عالی براش پیدا کردم. به محض یه فرصت مناسب، روش دکلمه میزارم.
امیدوارم مفید باشه.
باز هم سپاسگزارم خانم از محبتتون*
۱۹ تیر ۱۳۹۶
خیلی خوبه
درود...
۱۹ تیر ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
:-)
اینجا زیادی سوت و کوره دوستان من****یادآور ادوار دوره دوستان من

انقدر کمه شعرا شبیه ماجرای طیر****از داستان کوه طوره دوستان من

از اینستا تا اونستا سر در برآوردیم****یا گرم کار و سور و شوره دوستان من

نیلوفر ثانی،حسین کوهی،المیرا****مهدی،سعیده،بی تو زوره دوستان من

بخشی،سیاوش حیدری،افشین،آقا صادق****اینجا کمیم و سوت و کوره دوستان من

ساناز ... دیدن ادامه ›› ،سمانه،مصطفی ،بیتا،کجا رفتین****تیوال هم خیلی صبوره دوستان من

پیرا،جوونا،ای قدیمی ها ،جدیدی ها****این لحظه ها هم در عبوره دوستان من

دریای شعر و شاعری،بدجور آرومه**** بی سوف و میگو و کپوره دوستان من
۰۵ اردیبهشت ۱۳۹۶
جهد کن جهد که وقت من و تو در گذر است
سعی کن سعی که این عمر بسی مختصر است
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
بسیار یاداوری زیبا و خوبی بود دوست گرانقدرم
یاد روزهای پر شعر و شور به خیر....
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
سلام به دوستان تیوالی*
خانم گلنار و خانم مرجانه.
ممنونم از همراهیتون، برقرار باشید*
۰۶ اردیبهشت ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

زبان شاعری ای دل کلام عاشقی می گفت ***** که شاعر راوی ویرانگی های دل و دین است

سپهسالار در چشم و زبان افکن در اندیشه ***** به پای ریشه مجنون بسا دنبال تمکین است

همان اشعار توفانی که گیتی را به هم می زد ***** کنار ساحل عشقش متین و پای ورچین است

مـدارا می کند با من صبوری می کند با او ***** اگر چه سایه معشوقه اش افتاده در چین است

مداوا می کند ... دیدن ادامه ›› دردی محیا می شود مردی ***** به دریاهای نامردی عروس زهر آگین است

خداوندا تو دلها را نگهدار زبان ها کن ***** برای اینکه گاهی نیش آن ها تیز و سنگین است
آفریننن..عالی
۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
سلام به آقا آرش عزیز*
...........
خوش اومدین:-)
۰۲ اردیبهشت ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به هرطرف که می نگرم من سراب می بینم

بـیا ببـین که معـترفم پـیر چشمی خود را
.............................
تایپوگرافی
http://s9.picofile.com/file/8291366850/quote_1491551622876.png
درود بر شما
۱۸ فروردین ۱۳۹۶
خانم مریم*
...........
ممنونم از شما
۱۸ فروردین ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
از استکان ترک خورده ام بپرهیزید***** و هر که جرعه بنوشد کمی شکسته شود

چه بیشمار ترکها به قلب من افتد *****لب بلور به رنگ زغال اخته شود
*سلام بر دوستان تیوالی*

باز تـو خونه نشستی تـک و تنها دیـوونه*****داره مـی میره کـبوتر بدون آب و دونـه

پاشو هی غصه نخور وقت خداحافظی نیست*****مگه نشنیدی میگن خوبی ها باقی می مونه

می دونم دنیا به این راحتی پایین نمی یاد*****تـو بـیا از خـر شیطـون بـلای زمـونه

آخر قـصه مـن عاقبت قـصه تـوست*****تهش هم عقل تو رو ضد دلت می شورونه

بـرو از پنجره بیرون نگاه کـن می بینی*****بدی ها کوله رو بستن ... دیدن ادامه ›› که برن دونه دونه

نمیشه شک نکنی حوصله ها خسته بشن*****نمیشه دل بکنی از در و دیوار خونه

بـیا و نیتی کن قولی بده کـاری بکن*****بریم از این سر دنیا تو یه فرصت شبونه

باید آدم بتونه تا سر حرفش بمونه*****کی می تونه بگه که تا ته خطش می تونه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

سبزه میدان ، بدون تو فقط یک میدان بود.
وگرنه، من که سبزی خور نبودم .
سبزی خر هم نبودم.
هیچ ...را هم تحویل نمی گرفتم!
وقتی از ییلاق ، این همه راه پیاده آمده بودم، پایین!
درودها ، خیلی خوبه :)
۰۱ آبان ۱۳۹۵
سلام مهدی جان..متشکرم*
۰۴ آبان ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

هر ذره محبتی اگـر می بینی **** آرام فـرو بـبر به ظـرف چینی

گر مهر کسی به سینه ات وارد شد **** آهسته بگیر و پهن کن در سینی

تا عشق سلام کرد با گوشه چشم **** برخـیز بسان مـوبدان چینی

پر رنگ مکن زمینه را با منطق **** همرنگ زمانه باش با خوش بینی

شاید گره ای به دست تو باز شود **** دودی بـنشانی و دمی بـنشینی

گاهی ... دیدن ادامه ›› به پرنده ای کمی آب بده **** در راه خـدای تشـنگان دینی

مهمان دل شکسته شو هیچ نترس **** با پای برهنه بهترین تسکینی

در سوز دلم ندایی از آه شکست **** شالوده عشق را کج می چینی


به به جناب صدری
بسیار عالی، لذت بردم
۱۳ بهمن ۱۳۹۴
سلام و درود*

خانم مرجانه و آقا مرتضی عزیز*
ارادتمندم دوستان*
۱۳ بهمن ۱۳۹۴
بسیار بسیار زیبا
مثل همیشه جناب آقای صدری
۰۱ آذر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

باز هم دیر به شب شعر رسیدم*
:)

به پاهای بلندش نعل بستم روز نومیدی **** که از سرما و سوز نعلبندان در امان باشم

خر ما دم ندارد ظاهرا از کره گی باید **** خودم تا اول تهران سمند و ساربان باشم

.........................................

نعلبندان : بلندترین و سردترین نقطه اتوبان تهران-قم..کیلومتر 60
چه زیبا بود واقعا لذت بردم
۱۱ بهمن ۱۳۹۴
عالی
درود بر شما
۱۴ بهمن ۱۳۹۴
ممنونم خانم. شاد باشید*

۱۵ بهمن ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

*****************************تـقـدیـم بــه تـیــوال**********************************

این بار امشب تا سحر چشم انتظارم من*****انبوهی از اشعار دارم در کنارم من


گلچینی از زیباترین گلهای رنگارنگ*****می چینم و می خوانم و در انتشارم من


بعد از تمام خستگی ها نا سپاسی ها****دور از زبونی ها و ازچنگال خارم من


امشب بدون دغدغه بی فکر فردا صبح****با استکان چای یک بیکار و بارم من


می خواهم هنگام سحر هشیارتر باشم****در خانه ات حال و هوای یار دارم من
زیباست...
۱۷ فروردین ۱۳۹۴
سلام به دوستان هنرمندم*

خانم لیلا: سپاسگزارم خانم شاعر

جناب رودگر: ممنون از واکاوی شما. ولی من که هرچی میخونم اضافه نمیبینم یا متوجه نمیشم. باز اگه دوستای دیگه کنجکاوتر بخونن ممنون میشم.
بازهم ممنون.

آقامرتضی : خواندن یک نوشته ارزش میده به اون.مرسی دوست من.

آقامحمد: متشکرم از همراهیتون.
۱۸ فروردین ۱۳۹۴
به به ...منتظریم از انبوه شعرهایتان فیضی به دوستان تیوالی برسد ...قلمتان جاری جناب صدری
۱۸ فروردین ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
*******ســــال نـــــو مــــبـــارک********

.......................................................

سال و نــو و روز نـــو تا بوده همین بوده *****پــایــان زمستان با نــوروز قــریــن بوده

ایـــن دایـــره از اول انـــگار چــنین بوده *****گه زیــن تو بر پـشت و گه پشت به زین بوده
سال نو مبارک جناب صدری
۰۱ فروردین ۱۳۹۴
سال نو شما هم مبارک جناب صدری عزیز
۰۸ فروردین ۱۳۹۴
سلام دوست گرامی، هنردوست*

ببخشید پیامتون رو دیر دیدم.
سالم و شاد باشید*
۱۰ فروردین ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در آستان آن شب مرد فریب خورده***در حرف تازه ای گفت قلبش صلیب خورده


حرفش به تلخی زهر مانند طعم قهوه***انگار که کنایه ازیک رقیب خورده


با یار دلفریبش اینگونه گفت آن مرد***زخمی عمیق در دل از نانجیب خورده


یا اینکه با تمام آمال و آرزوها*** از سرزمین عشقش اویک جریب خورده


می گفت و فکر می کرد در دامن نگارش***بر رود پر خروشش پیچیده شیب خورده


بیچاره بود غافل چون اژدر رقیبش***معشوقه دنی را مانند سیب خورده



خوب بود آقای صدری...من این سیستم ستاره دار رو دوست ندارم...بنابرین ( لایک )
۰۵ بهمن ۱۳۹۳
مثلا همیشه پخته و متفاوت
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
سلام مصطفی جان*
ممنونم که به من سرزدی.
۲۹ بهمن ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تندی شبیه فلفل قرمز گزنده ای **** آتش بیار معرکه ای و پزنده ای

با هر کلام شعله گر دودمان من **** چون اژدها معرف نسل خزنده ای

زخم زبان که می زنی وشاد می شوی **** همسان مار غاشیه ای و گزنده ای

در لای بوته های گـذرگاه زنـدگی **** دنبـال تند باد چمـوش وزنده ای

گنجشک ساده بودی و از رنگ طوطیان **** بر بال می زدی که ندانم رزنده ای

ای وای بر منی که به ... دیدن ادامه ›› قلبش جفا نکرد
ای وای بر تویی که به عهدش وفا نکرد

پا روی شانه های محبت نهاده ای **** پایین بیا ببین که کجا ایستاده ای

من نردبان دلخوشی بام غربتم **** هرگز نبرده ام ثمنی استفاده ای

با خود نگفته ام که چرا بی اثر شدند **** مهر و عطوفتی که به او یاد داده ای

بر اعتقاد خویش شدم استوار تر **** دل در هوای دوست ندارد اراده ای

پروا کن از شکستن دلهای بی پناه **** در حق خود بیا و بکن کار ساده ای

ای وای بر منی که به قلبش جفا نکرد
ای وای بر تویی که به عهدش وفا نکرد

زیباست جناب صدری گرامی ، ممنون

(بر اعتقاد خویش شدم استوار تر **** دل در هوای دوست ندارد اراده ای)
۲۱ دی ۱۳۹۳
خانم مرضیه: سپاسگزارم از حضورتون*
۲۲ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تقدیم به دوست و نویسنده ارزشمند تیوال(( علیرضای بخشـی استوار)):
......................


کـــاش منـقـار بــزه کــار کـلاغـی بــودم*****یــا از امـروز بـه تعبـیر تــــو یــاغـی بــودم


لااقـل درتـب ایـن خواهـش و رسـوایی نـفس****** سـرخـوش از آتـش مهـمانی باغـی بودم


.......................................................
تایپوگرافی:
http://s5.picofile.com/file/8156357868/kalagh.png
درادامه شعر بسیار زیبای شما(امیدوارم جسارت تلقی نشود!):


من ودیوانگی ودل زدگیهای محال*****حسرت وقهقهه وچاق دماغی بودم

برزبانم شده جاری خانه دوست کجاست***من نجستم لاجرم درپی زاغی بودم

۱۳ آذر ۱۳۹۳
جناب صدری عزیز.هِی دارم نوشته هامو چک میکنم.میگم یه چیزی هنوز کم داره!پیدا کردم!خوندنِ شما رو کم داره
۱۳ دی ۱۳۹۳
هروقت تونستم حتما میبینم.کمترین کاریه که ازم برمیاد*
۱۳ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بـاغ ،سـبز
انـار ،سـبز
چـه انتـظار بـا شـکوهی
سـاقی غـرق در غـرور
هفته های آتـی
جـام های قـرمـز واژگـون
و
جشـن زمـینی شـراب آسـمانی

...............
تـایپوگـرافـی :
http://s5.picofile.com/file/8151280518/sabz.png
عالیه...
۲۲ آبان ۱۳۹۳
خیلی زیباست (:
۲۳ آبان ۱۳۹۳
سلام بر دوستان اندیشمندم*

خانم ملیحه:درودبرشما.
خانم لیلا: شاد باشید.
خانم مرضیه: سپاسگزارم.
خانم کیانا:بسیارمتشکرم.
Someone : ممنونم از حضورتون.
۲۳ آبان ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
در سینوس پیشانی ات بودم،
یا حواسم به زاویه بین دستان و بدنت.
خاطرم نیست
فقط یادم می آید
گرم بود و تند!
سینوس پیشانی...
عالی :)
۱۴ آبان ۱۳۹۳
جناب صدری چند سوال داشتم ، اگه راه ارتباطی هست معرفی کنید
۱۲ دی ۱۳۹۳
درخدمتم دوست من.
امیدوارم بتونم مفیدباشم.

amir_h_sadri@yahoo.com
۱۲ دی ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید