«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال
به سیستم وارد شوید
کاری با ارفاق متوسط با بازی ضعیف اغلب بازیگرها به خصوص نقش اصلی که اصلا انتظارات من رو برآورده نکرد، بعد از مدتها وسط اجرا از سالن خارج شدم، متاسفانه سیستم امتیازدهی و اتکا به نظرات هم راهنمای مناسبی برای انتخاب تئاتر خوب نیست
نمایشی ه که ارزش دیدن داره با بازی خوب دو تا بازیگر.. فقط ای کاش مثلا وسط این متن خوب، جمله ای مثل "کلاس چگونه در ورزشگاه منقلب نشویم" وجود نداشت، در سطح کار نبود این جمله، با تشکر از عوامل محترم کار
کاری قابل تامل و درگیرکننده که جناب زارع به خوبی با اکت قوی و بدون افت، حس رو منتقل کردند و تماشاگر رو کاملا در فضای قصه قرار دادند. راضی از سالن خارج شدم
نبود متاسفانه آنچه که انتظار داشتم.. نیم ساعت اول تئاتر قوی شروع شد و با وجود بازیگران مشترک با کار مافیا، من هم امیدوار به دیدن کاری در همون سطح، بعد افت شدیدی داشت اجرا و بعد از اون هم هیچوقت به اوج ش برنگشت.. میشد برخی صحنه ها کوتاهتر باشه و اینقدر بی دلیل طولانی و حوصله سر بر نباشه، بخصوص قسمت مربوط به اون جوانان طرفدار فوتبال که اجرا رو از تک و تا انداخت یهو.. تئاتر سعی داشت به مشکلات اجتماعی و سیاسی متعدد موجود بپردازه، ولی به نظرم کار شسته و رفته درنیومد
حتما ارزش دیدن و نگریستن و فکر کردن را داره.. هم لذت چشمی میبری و هم ذهنی.. نمایش ناگهان تمام میشه و تو میمانی و ذهنی که درگیر نمایش شده.. درود بر آقای هاشمی
نمایشی محترم با دیالوگ های قابل تامل.. نمایش درهم شکستن یک ملت مغرور
خسته بودم از تئاتر این روزها و البته نوشتن نقد منفی.. برای انتخاب تئاتر احتمالا مطلوب، نه اعتمادی به اسم ها بود و نه به کامنتهای تماشاگران که اغلب سراسر تعریف و تمجید بود و البته به نظر دست نوازشگر تیوال هم در دیده نشدن نقدهای منفی بی تاثیر نبود.. با ترس و لرز و بدون انتظار خاصی به دیدن این نمایش رفتم و چه خوب شد که دل خسته از تئاتر را زدم به دریا و رفتم.. حالم را جا آورد این نمایش، آنقدر که حال بد سه نمایش قبلی روزهای اخیرم را شست و برد، متین بود و عمیق،آنقدر درگیرکننده و واقعی که حس کردم من ی که روی تشکچه کنار بازیگران نشسته ام میتوانم حین اجرا وارد صحنه شوم و جزئی از زندگی ی شوم که در کنارم در جریان است.. بعد از مدتها دلم دوباره گرم شد به دیدن تئاتر، ممنونم از شما
دیدن این کار وسط اینهمه کار ضعیف ارزشش رو داره.. هر چند انتظارتون نباید خیلی زیاد باشه، نظر من نمره ۶ تا ۷ از ۱۰ هست.. با کاراکتر دوشنکف نتونستم ارتباط برقرار کنم و نقش درنیومد و به دل ننشست.. کاراکتر آریپاجی رو دوست داشتم.. نمیدونم تو تئاترهای الان چرا باب شده بازیگرها باید با داد و هوار نقش رو دربیارن و این فریادهای بی دلیل برای چیه.. خسته نباشید به عوامل که معلومه زحمت زیادی کشیدن
امشب بعد از هفته ها اشتیاق و بالا و پایین کردن کامنت ها و خرید و ابطال ناچاری بلیط و ... فرصتی شد تا بالاخره به دیدن دپوتات بروم و دوستی را نیز همراه کنم.. نه اینکه انتظارم خیلی زیاد بود، اما تصور اینکه بعد از نیم ساعت از گذشت تئاتر شک کنم که یا سالن را اشتباه آمده ام و یا صفحه کامنت ها در تیوال جابجا شده بود، برایم سردرد آورده بود.. و قهقهه های تشدیدشده و گاها بی دلیل برخی از اطرافیان و دریغ از یک لبخند کمرنگ بر چهره دوست همراهم که میتوانست عرق شرم م را کمتر کند.. باورم نمیشد که این همان تئاتری ست که کلمات شاهکار و بهترین تیاتر چند ماه اخیر و تامل برانگیز و و و در مورد آن بکار رفته بود.. تئاتری که اگر کمال احترام را بخواهم در مورد آن بکار ببرم با ارفاق نهایتا عامه پسند بود و نه بیشتر .. گاها سردرگم و ضعیف با شوخی های دم دستی و جنسی بخصوص در نیمه اول تئاتر که پس از آن، اندکی منجسم تر شد ولی متاسفانه شوخی های سطحی و فیزیکی و جنسی آن برای خنده گرفتن از تماشاچی ادامه داشت و البته که دوستداران این نوع کمدی کم نیستند و صدای خنده هایشان هم غرا و طنین انداز..به راحتی و با چشم بسته ضعیف ترین بازی را شبنم قلی خانی عزیز انجام دادند و البته جناب نادری عزیز که بخصوص در نیمه اول تیاتر گویی آشفته و عصبی بودند.. اینکه با انتظار حداقل تئاتری خوب و نه عالی به سالن بروی و پس از نیم ساعت شدیدا دودل باشی که از سالن و حین اجرا خارج شوی، حس دردناکی ست که البته در تئاتر این روزها ناشایع نیست
خندیدم و گریستم با این نمایش.. لعنت بر جنگ، درود بر سفاهت
بعد از مدتها از سالن تئاتر راضی اومدم بیرون، دیدن این اجراها در میان انبوهی از تئاترهای دهان پرکن و ضعیف باعث امیدواری ه.. کاری محترمانه با اجرایی قوی و طنز موقر، دست مریزاد به عوامل محترم به خصوص آقای کوروش سلیمانی
تلخ بود، به تلخی زندگی بسیاری از دختران سرزمینم در مناطق محروم از فرهنگ
نمایشی آشفته و ضعیف و البته سبک؛ آنچنان آشفته که گاها فهم آنچه بر صحنه میگذشت مشکل بود، نه به سبب پیچیدگی نمایش که به دلیل ضعف متن و کارگردانی..با دیدن اسامی روی پوستر و کامنت های تماشاگران پیشین، پر از انتظار وارد سالن شدم و بسیار سرخورده از سالن خارج شدم، گویی آن متکدی بیرون سالن نمایش، تئاتر مملکتم بود که به گدایی افتاده بود.. و من بودم، سردرگم از آنچه بر تئاتر این مرز و بوم رفته است
نمایشی متوسط، که با شوخی های جنسی سعی در گرفتن خنده از تماشاگر داشت.. بسیار امیدوار وارد سالن شدم و ناامید بیرون آمدم
یه کار پرکاراکتر که متاسفانه بیشتر کاراکترها باورپذیر درنیامدن و ارتباط مناسبی با برخی از کاراکترها برقرار نمیشه.. گریم و لباس سنگین، دکور و فضای نامناسب.. چندان راضی کننده نبود
لطفا، به ژانر اثر اشاره ای بکنید و خلاصه ای از داستان ارائه کنید که مخاطب راحتتر باشه در تصمیم گیری.. ممنون از شما