خسته بودم از تئاتر این روزها و البته نوشتن نقد منفی.. برای انتخاب تئاتر احتمالا مطلوب، نه اعتمادی به اسم ها بود و نه به کامنتهای تماشاگران که اغلب سراسر تعریف و تمجید بود و البته به نظر دست نوازشگر تیوال هم در دیده نشدن نقدهای منفی بی تاثیر نبود.. با ترس و لرز و بدون انتظار خاصی به دیدن این نمایش رفتم و چه خوب شد که دل خسته از تئاتر را زدم به دریا و رفتم.. حالم را جا آورد این نمایش، آنقدر که حال بد سه نمایش قبلی روزهای اخیرم را شست و برد، متین بود و عمیق،آنقدر درگیرکننده و واقعی که حس کردم من ی که روی تشکچه کنار بازیگران نشسته ام میتوانم حین اجرا وارد صحنه شوم و جزئی از زندگی ی شوم که در کنارم در جریان است.. بعد از مدتها دلم دوباره گرم شد به دیدن تئاتر، ممنونم از شما