در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شاهین پاکزاد
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 09:43:43
 

فعال هنری

«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
امشب به تماشای کنسرت نمایش دردنوشان نشستم.
در اغاز باید بگم نمایش رو خیلی دوست داشتم، لذت بردم و پیشنهاد میکنم، اگر شخص دغدغه مندی در زمینه خودشناسی و روانشناسی هستید ببینید و اگر شخصی هستید که کودکی دارید و تربیت این کودک براتون مهم است دیگه حتما ببینید.
اما نکاتی به نظرم میرسه که ممکن است برآمده از سلیقه شخصی باشه و شاید نشه بهش گفت نظر کارشناسی، ولی بر حسب وظیفه با دوستان به اشتراک میذارم:
از نقاط قوت کار میتونم به اجرای تمیز راوی اشاره کنم که در طول نمایش، شیفته فن بیان ایشان شدم. دستمریزاد.
از دیگر نقاط قوت نمایش میتونم به پیوند خوبی که میان روانشناسی و ادبیات به ویژه اشعار سعدی برقرار کرده بود اشاره کنم.
یکی دیگر از نقاط قوت نمایش اجرای سماعگران بود بخصوص اجرای سماعگر خانم که بسیار حرفه ای و در خور تحسین بود. نوع فیگورها، منحنی های بدنی، ریتم مناسب چرخش و حتی میمیک چهره، از نکات حائز اهمیت در اجرای ایشان بود که مخاطب را به تحسین وا میداشت. البته مخاطب حرفه ای، میتوانست فاصله و تفاوت کیفیت اجرای دو سماعگر رو تشخیص دهد. که به نظرم سماعگر آقا نیاز به تمرین و هماهنگی بیشتری ... دیدن ادامه ›› داشت.
اجرای نوازندگان هم در نوع خودش بی نقص و زیبا بود. مهارت نوازندگان و خواننده گروه و تسلط ایشان بر کارشان مشهود بود.

تنها نکته منفی که در مورد این نمایش به نظر بنده میرسد، اهنگسازی یا انتخاب ملودی ها بود. انتظاری که از اجراهای این شکلی می رود این است که جذب و همراهی مخاطب در بازآفرینی حسی، اولین هدف موسیقی باشد که به نظر من نوع ملودی ها در انجام این کار موفق نبودند.
این به معنای ضعف اجرا نیست. اجرا بی نقص، ژوست و تمیز است. بلکه اساسا انتخاب ملودی ها بود که به نظرم بایستی با دقت بیشتری انجام میگرفت. میشد از ظرفیتهای آوازی در جاهای بیشتری از نمایش بهره جست. (چرا که هم آواز ایرانی قابلیت سینک شدن با سماع را به خوبی دارد و هم خواننده کار نشان داد علاوه بر اجرای تصنیف، مهارت اوازخوانی را هم به خوبی میداند). یکی دیگر از دلایلم این است که موسیقی میتوانست کمک بیشتری به تثبیت حسی که راوی در مخاطب ایجاد کرده بود بکند. مخاطب در جایی از نمایش بر حسب روایتی که راوی نقل میکند، قطره اشکی میچکاند و انتظار دارد که موسیقی چند ثانیه بعد، حال و هوای او را تثبیت کند و مجالی برای تفکر برای او ایجاد کند اما متأسفانه این اتفاق نمیافتد.


در پایان به همه عوامل اجرایی خسته نباشید میگم و امیدوارم موفق باشید.
و به سایر دوستان هم پیشنهاد میکنم چرا که به دیدنش می ارزد.
خریدار
عمار تفتی (channel6683)
با درود

سپاسگزارم که نظراتتان را با ما به اشتراک گذاشتید
سپاس ار مهرتون و نگاه زیباتون
مانا بمانید
۱۹ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب این نمایش رو دیدم.
به نظرم اجرای نمایش در سالنی با چیدمان سه وجهی صندلی، بسیار مشکل است‌.
از متن نمایش لذت بسیار زیادی بردم. به نظرم متن فوق العاده ای بود و کشش لازم را در تماشاگر ایجاد میکرد که باید به نویسنده اثر جناب میرعلی اکبری دست مریزاد گفت.

در رابطه با میزانسن و ایده کارگردانی باید بگم با کارهای قبلی کارگردان متفاوت بود. در هم امیزی زمان و مکان با راهکارهایی چون ترتیب ورود و خروج بازیگران، لباس و موسیقی، ایده جذابی بود

اما در رابطه با بازی ها می تونم بگم این نمایش دارای دو نفر بازیگر خیلی خوب و چند نفر بازیگر سطح متوسط اما مستعد و آینده دار بود.
اما ... دیدن ادامه ›› متأسفانه، همچون کار قبلی کارگردان یعنی نمایش دایی سعید، یکی دو نفر بازیگر بسیار بد بودند که ضربه بسیار بزرگی به کل اثر میزنند‌. حتی زحمت سایر بازیگران را هم به هدر میدهند.
این بازیگران (بهتر است بگویم هنرجویان) هنوز آمادگی روی صحنه رفتن ندارند. نوع ایست، راه رفتن و دیالوگ گفتن انها بسیار مبتدیانه است. و این موضوع تشخیص کارگردان مبنی بر اماده بودن بازیگر خود را زیر سؤال میبرد.
کاش میشد پروژه های ایده تا اجرا به سبک بهتری اجرا می شد.

با این حال به عوامل نمایش خسته نباشید میگم و براشون آرزوی موفقیت دارم
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شوق و اشتیاق طبقه فرودست برای چسباندن خود به طبقات بالای اجتماع (اعم از درباریان ، ثروتمندان و یا حتی هنرمندان) به نیت پیشرفت و ارتقاء سطح زندگی، در هر جامعه و در هر برهه زمانی بوده و هست. آنچه در این میان مهم است این است که آیا افراد پتانسیل لازم برای گذار از طبقه ی پایین جامعه را دارا هستند یا خیر. یکی میشود میرزا تقی خان فراهانی پسر آشپزباشی و یا علی اصغرخان اتابک پسر آبدارباشی دربار، که از سر هوش و ذکاوت و استعدادشان به سمت امیرکبیری و امین السلطانی می رسند و دیگرانی که می شوند موچول میرزا و گنجعلی میرزای نمایش هاگیر واگیر که در مسیر ارتقائشان، خود و خانواده شان را به دردسر عظمی می افکنند.
آنچه از شخصیت سیاه در نمایشهای ایرانی در اذهان است، شخصیتی است تأثیرگذار که به پیشرفت داستان کمک میکند و نقش محوری در گره افکنی، کشمکش ها و نقاط عطف نمایش دارد اما دلیل حضور سیاه در این نمایش همچنان برایم جای سوال داشت. البته بازیگر محترم، مختصات عینی شخصیت سیاه، آن رک گویی ها و متلک پرانی ها و شیرین زبانی های خاصه اش را در بازی خود به خوبی به نمایش گذاشته بود و از این بابت باید به وی دستمریزاد گفت.
نقد دیگری که می توان به متن نمایش داشت این است که هیچ یک از شخصیتهای نمایش در گره گشایی پایانی داستان نقشی نداشتند. قاصدی با خبر مرگ شاه از راه رسید و مژده حل شدن تمام مشکلات را با خود آورد!
از نقاط مثبت نمایش، بازی های روان و دوست داشتنی بازیگران بود. موسیقی نمایش و استفاده از ملودی های نوستالژیک دل هر ایرانی فرهنگ دوست را می برد. در کل نمایش ساده، روان و مفرحی بود که از دیدنش لذت بردم.
آنچه مسلم بود این بود که بازیها کاملا برنامه ریزی شده و در اختیار نمایش بود. بازیها کمترین اشتباهات فردی را داشتند و مشخص بود گروه بازیگران تمام آنچه در چنته داشتند را به اجرا گذاشتند و در حق تماشاگر کم فروشی نکردند. از این بابت تبریک میگم به بازیگران نمایش و برای توانمندی اجراییشان ایستاده کف میزنم.
با اینحال نمایشی نبود که بگم از دیدنش لذت بردم و متأسفانه ضعف نویسندگی در این اثر مشهود بود. بالاخص متن نمایش که به نظرم فاقد درامی جذاب بود. اثر صرفا روایت و یا بهتر بگویم گزارشی بود از سرگذشت نادیا مراد. داستانی که توانایی همراه سازی مخاطب را داشته باشد در متن نماش دیده نمیشد.
ایده نور روی
سر بازیگران در بیست دقیقه اول نمایش تا حدود زیادی برایم آزار دهنده بود زیرا چهره بازیگر را از تماشاچی پنهان میکرد. تمام میمیک بازیگر زیر آن نور سوخت میشد. حتی جاهایی چشمان من روی صحنه به دنبال بازیگر متکلم میگشت تا پیدایش کند.
اما به نظرم اشتباه بزرگ کارگردان و نویسنده آنجا بود که بازیگری به سمت تماشاچیان می آید و از آنها سیگار طلب میکند تا به زور پیام نمایش را به کله تماشاچی فرو کند که آهای تماشاچی، من به عنوان بازیگر با این نقش زندگی کردم و تحت تأثیرم، لطفا درکم کن و تو هم تحت تأثیر قرار بگیر ... غافل از اینکه وظیفه بازیگر همین است. چه نیازی که این در پایان نمایش عنوان شود؟!
موسیقی نمایش بسیار عالیست و در خدمت نمایش. در نمایش دیگری نیز این نوارنده توانا ... دیدن ادامه ›› را دیده بودم که موسیقی نمایش را به تنهایی با سازهای مختلف اجرا میکرد. نقطه ضعف این نوع موسیقی، فوکوس کشیدن نوازنده است. گاهی توجه مخاطب چنان جلب مهارت فردی نوازنده می شود که از مهارت های جمعی نمایش غافل می شود.
اما مشخص است که برای نمایش زحمت زیادی کشیده شده است.
به تمام عوامل نمایش خسته نباشید میگم
ممنون از نگاه و نظراتتون 🌸 اما کاش احتمال اسپویل رو هم مینوشتین
۰۷ مرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نمایش رو امشب دیدیم. دخترم که تازه دو سالش شده، ارتباط خوبی با این نمایش برقرار کرد. خیلی نمایش خوبی بود.
خسته نباشید میگم به همه عوامل. بالاخص بازیگران این نمایش. کار کودک خیلی سخته و به نظرم بایستی حمایت بیشتری بشه.
اگر بخوام یکم تخصصی تر به نمایش نگاه کنم، بازی خانم پروانه رو بیشتر میپسندیدم‌. تفاوتی که بازی ایشون داشت این بود که از بدنش به خوبی استفاده میکرد و بازی های در سکوتش به نظرم خیلی بهتر بود.

اما اساسا کار کودک خیلی سخته و به همه بازیگران دست مریزاد میگم.

اگر نقدی هم بخوام داشته باشم این بود که ارتباط گیری با کودک خیلی کم بود. و به نظرم میتونست بیشتر باشه‌.
سلام بر شما
خوشحالیم که نمایش مارا دوست داشتید
انشالله دوباره شمارا برای برنامه های بعدی مون
ببینیم
🙏🌹
۲۳ دی ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اجرای بسیار سرگرم کننده ای بود. میتونم بگم نفهمیدم اون دو ساعت چطور گذشت. بازی ها رو دوست داشتم و بالاخص بازی به اندازه و خوب آقای آقاپور رو.
تیکه های آقای همسایه به نظرم به پیشبرد داستان کمک خاصی نمیکرد ولی خیلی از نظر القای حس خوب و دادن انرژی به مخاطب مفید بود. با خودم فکر کردم گاهی یک اجرای زنده روی صحنه که توأم با شیطنت هایی هم باشه چقدر حال مخاطبی که برای دیدن نمایش ساعتها تو ترافیک بوده رو خوب میکنه.
البته این به غیر از شوخی های باحال و بانمک داخل خود داستان بود.

به همه عوامل خسته نباشید میگم. دمتون گرم
موضوعش خیلی در سلیقه من نبود. شاید باید شناخت قابل ملاحظه ای نسبت به برخی افسانه ها میداشتی تا بتونی از متن و موضوع لذت ببری. که خوب من این شناخت رو نداشتم و نتونستم با متن ارتباط برقرار کنم.
اما طراحی صحنه و نورپردازی رو دوست داشتم. بالاخص بازی های نوری اش رو خیلی دوست داشتم. بازی بازیگران هم خوب بود. همه اندازه هم و کافی.
به همه عوامل خسته نباشید میگم.
نمایش خیلی خوبی بود و من ازش لذت بردم.
ولی در انتهای نمایش به حال خودم غصه خوردم که چرا نسبت به تئاتر اعتیاد پیدا کردم. تئاتر در جوامعی که به لحاظ اقتصادی فروپاشیده هستند جنونی با خودش به همراه میاره که تهش همش غصه و حسرت است.
اگر چه در طول نمایش میخندیدیم اما در انتها سیلی بدی به صورتمون زد. درد این سیلی رو مایی که کار تئاتر میکنیم بدجور حس میکنیم.
خسته نباشید میگم به همه عوامل اجرایی. نمایش فوق العاده ای بود
متنی نبود که در سلیقه من باشه ولی اجرای خوبی بود.
طراحی صحنه، نور و بالاخص بازی بازیگران تحسین برانگیز بود.
در واقع آنچه باعث شد از اجرا لذت ببرم، بازی بازیگران این نمایش بود. و به نظرم خیلی سخته که این همه بازیگر رو در صحنه کوچکی هدایت کنی ولی هیچ یک به لحاظ کیفیت بازی از دیگری جلوتر یا عقب تر نباشه.
خسته نباشید میگم به همه عوامل.

این نمایش رو امشب دیدم.
هم از نظر فرم اجرا و هم محتوا کار خیلی خوبی بود و پیشنهاد میدم تا به روی صحنه است، حتما ببینیدش.
از بازی های روان و پخته بازیگران کار هم لذت بردم.
به همه عوامل کار خسته نباشید میگم
امشب به تماشای این اثر نشستم.
خسته نباشید میگم به همه عوامل این نمایش.‌
اینکه امروز بتونی بیست سال بعدت رو ببینی و از اوضاع و احوالت آگاه بشی خیلی خوبه.
در نمایش دو تا زوج رو میبینیم که گویی زوج دومی، همان زوج اول هستند ولی بیست سال بعد آنها.
جنازه انتهای صحنه که گویی فرزند زوج دوم است با صدای گریه نوزاد که گویا این جنازه همان نوزاد است ولی بیست سال بعد.
نمایش خوبی بود.
خسته نباشید
شاهین پاکزاد (shahinpakzad)
درباره نمایش مده آ i
امشب این نمایش رو دیدم‌
صحنه خالی از دکور بود. اما پر از شور و حس و زندگی بود.
خشم و انتقام، واژه هایی اند که گاهی ازشون میخونیم، میشنویم و یا تا سطحی تجربه شون میکنیم. اما اینکه این احساسات چقدر میتونه شأن انسانی رو تنزل بده و خوی فرا_حیوانی رو تقویت کنه رو فقط میشه با زبان اسطوره بیان کرد.
نمایش دلچسب، روان و تأثیرگذاری بود و بسیار لذت بردم. و به علاقه مندان اسطوره شناسی و تئاتر پیشنهاد میکنم.
به همه عوامل خسته نباشید میگم.
سلام دوست گرامی
ممنون از حضور و درج نظرتون🙏🍀💙
۱۰ آبان ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این نمایش رو دیشب دیدم.
لذت بردم.
بازی های دو شخصیت اصلی رو دوست داشتم.
دکور و صحنه رو دوست داشتم. (یک زندان شیک رو تو ذهنم تداعی میکرد)
ابتدای نمایش ریتم کندش رو دوست نداشتم اما، شوکهایی که ناگهان داده میشد باعث میشد تا پایان بتونم نمایش رو همراهی کنم.
یه جاهایی میکرفن شخصیت میت قطع میشد که امیدوارم این مشکل فنی بر طرف بشه.
و از همه بیشتر با داستان نمایش حال کردم. یعنی خود خود نمایشنامه خیلی با فکر و حساب و کتاب نوشته شده بود.
ممنونم🙏♥️
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به طور کل از نمایش خوبی بود. بالاخص بازی خانم شعبانی. و به دیگران هم پیشنهاد دادم که برن و نمایش رو ببینن. اما فکر میکنم می شد چندتایی از کاراکترها و داستان مربوطه شون حذف بشه و خللی در نمایش ایجاد نشه. اما گویا این یک روال شده برای کارهای ایده تا اجرا. گویا مدرس یا کارگردان بایستی برای همه شاگردانش نقشی به روی صحنه داشته باشد!!!!
جمعه این نمایش رو دیدم. بسیار لذت بردم. از هنر نمایی استاد زاهد. که با این سن و سال ، اینقدر پر قدرت روی صحنه حاضر شدند.
این نمایش رو در تهران دیدم. بسیار لذت بردم. یک نمایش استاندارد، با متنی بسیار زیبا و کارگردانی عالی. بسیار آموختم. بخصوص زمانی که فهمیدم بازیگران این کار از شاگردان آقای فلاحت پیشه بودند و چندتایی از اونها کار اول یا دومشون بوده. با این حال تا این حد قوی در این نمایش ظاهر شدند.
همگی تون خسته نباشید.
????????
۱۷ فروردین ۱۴۰۰
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

shahin_pakzad