در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نازنین اوحدی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:12:55
 

نویسنده

 ۰۱ تیر ۱۳۸۲
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
چه چیز آوانگارد است؟
بی شک آوانگارد نه به مثابه چیزی جدید و نو ظهور در برابر آنتیک و نه هم ردیف مفهوم مدرن می ایستد.
آوانگارد نوآوری و شکستن مرزهایی است که نه تنها هنر برای هنر را ارج می نهد بلکه از صرف این جدل ( هنر برای هنر ) فاصله می گیرد و در بطن رویکرد هنری خود بعدی اجتماعی و سیاسی می یابد.
تئاتر «فصل سوزاندن مورچه های قرمز» اثری است که می کوشد بر پایه اصول مهم تئاتر مدرنیستی هجویه ای بر انسان معاصر را ارائه دهد.
نگاهی به انتزاعی بودن انسان معاصر به همراه الگو های ذهنیت گرایانه و خودارجاع، فصل سوزاندن را به اثری آسیب شناسانه در رابطه با ماهیت انسان بودن و تغییرات انسان تبدیل میکند.
اینکه چگونه در یک استحاله روایی مارکی دو ساد از شخصی روان نژند با رویکرد های خشونت بار به یک قربانی اجتماع خشمگین تبدیل میشود. و معصومیت و خشونت را با یکدیگر گره می زند. انسانی تنها که در برابر جامعه مبتذل خود آشفته و بی دفاع است  و توانی برای مقابله با آن در خود نمی یابد و سرانجام رنج را انتخاب میکند
«فصل سوزاندن مورچه های قرمز» تئاتری است قابل دفاع که  می کوشد بحران های انسان معاصر و آشفتگی های شخصی اش را در اثری متمایز رمز گشایی کند.
امید است به تماشای آن بنشینید
نمایش فصل سوزاندن مورچه های قرمز تا ۳۰ آذر در پردیس تئاتر شهرزاد بر روی صحنه است.
قطعا که اکثر افراد نمایش جوان هستند و تلاش آنها بسیار برای چیزی که میخواهند٫ ستودنیست. اما به شخصه چیزی جز چند قاب و ترکیب بندی زیبا در نمایش و بازی جناب ساعتچیان برایم گیرا و نافذ نبود. روایت ها به صورت اپیزودیک شاید جالب تعریف میشدند مثل طمع در داستان مکبث و یا فروختن روح در داستان فاوست اما داستانی که عامل پیوند این خرده روایت هاست به خودی خود آنقدر منسجم نبود که بتواند مخاطب را نگه دارد. در هر صورت به تمامی عوامل این نمایش خسته نباشید گفته و براشون آرزوی موفقیت دارم
متاسفانه ابزوردیسم در خوانش افراد همیشه دچار اشتباهاتی شده است.ابزوردیسم هیچگاه به قطع وجود معنا را نقض نمیکند بلکه ساختاری را بر اساس ناتوانی انسان مدرن در پیدا کردن معنای حقیقی تعریف میکند. حتی ممکن است بالاخره جایی معنایی پیدا شود اما پرداختن بیشتر به همان معنا آنقدر مارا با ابعاد توخالی آن روبه رو میکند که ممکن است معنا عمق حقیقی خودش را در ذهن ما از دست بدهد. ابزوردیسم شاید عاجز ماندن انسان مدرن در پیدا کردن دلیلیست که زندست.
تئاتر ابزورد توضیحی بر ارتباط میان انسان و دنیاییست که در آن همه چیز بهم ریخته است. آنقدر به هم ریخته که توضیح بیشتری در مورد هرچیز بدتر مارا از بخش کلیدی آن جدا میکند.
یکی از اسرارآمیز ترین ویژگی های ابزوردیسم که به سورئالیسم هم مرتبط میشود قرار گرفتن عناصر ناهمگون و ناواضح به دور از منطق انسانی در کنار یکدیگر است.
مثل پرواز آمده با جسد در نمایشنامه چطور از شرش خلاص میشویم اثر اوژن یونسکو
مثل زنانی که از زیبایی برخورد دار نیستند اما با اعتماد نفسی بالا لباس مردانه میپوشند در نمایشنامه سه زن بلند قامت اثر ادوارد آلبی
یا حتی بیگانه اثر کامو که با چنین جمله ای شروع میشود:
مادر امروز مرد شاید دیروز تاریخ دقیق آن را نمیدانم
این قرار گرفتن عناصر ناهمگون ... دیدن ادامه ›› در کنار یکدیگر ویژگی ای فرا تر از واقعیت است که اگر بخواهیم بر روی آن دقیق شویم ممکن است به چیزهایی برسیم که واقعیت هم در برابر آن غیر واقعی جلوه کند
نمایش یونسکو شدن نمایشیست که به تنهایی به ابزوردیسم نمیپردازد بلکه به شروع زندگی حرفه ای یکی از مهم ترین درام نویسان جهان که به پدر ابزوردیسم شهرت دارد هم میپردازد. در کنار آن عناصری از ابزوردیسم هم به چشم میخورد.

طبیعتا معانی و مفاهیم بسیار متفاوتی از هنر تا به حال در جهان شکل گرفته است. ساده ترین تعریفی که از هنر ارائه میشود آیینه ای برای حقایق انسانی است. چیزی از ما که گم شده است. هیچکدام از ما ماهیت دقیق آن را نمیداند هیچکدام از ما هرگز آن را لمس نکرده است ما به سمت هنر کشیده میشویم تا شاید بالاخره جایی احساس کنیم گمشده ای را پس گرفته ایم.
در ۱۹۵۰ تئاتر ابزورد شروع به شکل گرفتن کرد در تئاتر ابزورد عناصر از رئالیسم فرا تر میرود و حتی در جاهایی به سورئالیسم میرسد. در ابزوردیسم انسان ها به مثابه ی موجوداتی دور افتاده و تنها تلقی میشوند که ممکن است در کنار یکدیگر باشند و با یکدیگر صحبت کنند اما به اندازه موجودی که هزاران سال است تک افتاده و قدرت تکلم خودش را از ست داده تنهاست.
درام نویسان سبک ابزورد معتقدند وضعیت حقیقی انسان مدرن آنچنان اسفبار و ناامید کنندست که پذیرش پوچی منطقی ترین کاریست که میتوان در مواجه با این رویداد انجام داد
ابزوردیسم تلاش انسان برای پیدا کردن معناست که در نهایت با شکست مواجهه ... دیدن ادامه ›› میشود
مهم ترین ابزورد نویسان که شامل ساموئل بکت،ژان ژنه،آرتور آداموف و اوژن یونسکو هستند هرکدام سبک و شیوه خاص خود را در نگارش دارند اما آن ها در چیزی شبیه به یکدیگرند. همگی آن ها معتقدند زندگی شاید معنی ای نداشته است یا اگر دارد همگی ما آنقدر در درک آن ضعیفیم که نشانه هایی که در این دنیا برای معنی آن تعیین شده را نمیبینیم.
شخصیت هایی که نویسنده های ابزوردیسم ترسیم میکنند عمدتا رگه های عمیقی ندارند. شخصیت واضحی درون آن ها شکل نمیگیرد. آن ها در بیان و درک عمیق کلمات دچار مشکلند. با سیستم حیاتشان درگیرند و به راستی انتظار چیزی را میکشند که شاید هرگز نیاید اما امید به پیدا کردن آن گمشده تسلی بخش آن ها است درست مثل ما که در میان این دنیای هیاهو زده به دنبال چیزی میگردیم و آیا هنر جای درستی برای گشتن است ؟ لااقل نزدیک ترین سر نخیست که داریم.
ابزورد عزیزترین و جذاب‌ترین گونهٔ نمایشی برای منه...
من که می‌خواهم رو زدم! امیدوارم فرصت پیدا کنم بیام کارِتون رو ببینم و شما هم یه ابزورد تر و تمیز در آورده باشید🌹🌹🌹
۰۹ بهمن ۱۴۰۲
امیرمسعود فدائی
ابزورد عزیزترین و جذاب‌ترین گونهٔ نمایشی برای منه... من که می‌خواهم رو زدم! امیدوارم فرصت پیدا کنم بیام کارِتون رو ببینم و شما هم یه ابزورد تر و تمیز در آورده باشید🌹🌹🌹
باعث افتخار ما خواهد بود منتظرتونیم🙏🏼
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اوژن یونسکو به شخصه معتقد است هنرمند مدرن سنت هارا پشت پا نمیگذارد بلکه آن هارا تجدید میکند
یونسکو در رابطه با یکی از مهم ترین عناصر هنر آوانگارد مینویسد و آن از بین رفتن تکلم و کلمات است. مرگ زبان بی آن که عصیانی در ادامه آن شکل بگیرد.
یونسکو هیچ گاه صریحا برای هیچ کدام از نوشته های خود قوانینی تعریف نکرد. او معتقد بود هنر آفریننده عمیقا مقیاسی ندارد و درخور تغییرات زیادی است. با این حال بعضی از منتقدان به او لقب پدر ابزورد در جهان را دارند. او جزو آن نویسندگانی نیست که پوچی را پایانی برای بشریت بداند بلکه او تک افتادگی انسان مدرن در یک وحشت آرام و تدریجی در یک خلقت پیچیده را خطری برای این عصر میداند و بار ها با نوشته هایش برای رو به رو شدن با این مسئله اعلام آمادگی کرده است. نوشته های او تماما اعتراضی نه چندان واضح به این دنیاست. دنیایی پر از بی عدالتی که هیچگونه ثباتی ندارد شخصیت هایی که او ترسیم میکند معمولا چیزی از این خلقت بیهوده نمیدانند. همه چیز را پذیرفته اند و کم پیش میاید در صدد تغییر چیزی برخیزند. اما جایی از نوشته های این نویسنده وجود دارد که شخصیت ها با هر بهایی در برابر این خلفت پیچیده می ایستند درست مثل جایی از نمایشنامه (چطور از شرش خلاص شویم) که شخصیت آمده به مادلن میگوید:اگه ما راست راستی همدیگرو دوست داشتیم هیچکدوم از این قضایا اصلا اهمیتی نداشت. و جایی از نمایشنامه (کرگدن) که دیزی پیش از آن که به گله کرگدن ها بپیوندد خطاب به برانژه میگوید:در این دنیا حقایق بسیاری وجود دارد تو بهترین واقعیت را برگزین و به دنیای تخیلات پناه ببر. که اصلا مگر نیازی به تعیین دیالوگ است وقتی برانژه آخرین کسی است که به مرض کرگدن شدن دچار نمیشود که مگر نیازی به بازگو کردن است. وقتی برانژه تا پایان نمایشنامه استوار بر انسان ماندن می ایستد
نمایش یونسکو شدن که خوانشی بر نحوه تفکر اوژن یونسکو و البته خودشناسی است این روزها در عمارت ارغوان در حال اجراست امیدوارم افراد زیادی این نمایش رو ببینند تا در جامعه امروزی ما تفکر بیشتری دررابطه با خودشناسی که مهم ترین رسالت ما در حیات خودمان است شکل بگیرد.
میزان تاثیرگذاری نمایش در احساسات مخاطب همجنان با گذشت یک هفته از تماشا باقیست نمایشی در باب اسارت و تحلیل نور در تاریکی
با ارزوی موفقیت و خسته نباشید به تمامی عوامل
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر
شعر و ادبیات

تماس‌ها

nazaninohadi82@gmail.com