در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی کیهانی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:18:47
 

فعال هنری

 ۰۴ شهریور ۱۳۸۱

نمایش اینک انسان

۴۰۳٫۷ شرحِ ساعاتِ پایانیِ زندگی حضرت مسیح در «اینک انسان»
ن و ک: حمیدرضا نعیمی
تئاترشهر - سالن چهارسو
۲۱ آذر تا ۱۰ دی
۱۸:۳۰ و ۲۰:۳۰
۲۵۰,۰۰۰ تومان
خرید بلیت

نمایش نامه های بی نام و نشان

۲۲۴٫۴ اعتراف به عشق‌های نهان و شگفتی‌های بر زبان نیاورده (شاملو)
ک: آرش دهقان شاد / ن: محمود احدی نیا
ایرانشهر - سالن استاد ناظرزاده کرمانی
۲۷ آذر تا ۰۱ بهمن
۱۸:۳۰
۲۸۰,۰۰۰ تومان
خرید بلیت
از ٪۱۵ تا ٪۳۰

نمایش دویل

۴۴۴٫۲ گناه به وسیله‌ی یک انسان به جهان وارد شد.
ک: حمید رحیمی / ن: جعفر غلام‌پور
عمارت نوفل‌لوشاتو
۱۸ آذر تا ۰۷ دی
۱۹:۳۰
۲۲۰,۰۰۰ تومان
خرید بلیت
٪۲۰

نمایش شونزده

۰۰٫۰ اجرایی تعاملی و مستند روی صحنه تئاتر «=۱۵+۱»
ک: امیرمحمد کریمی / ن: جابر رمضان
خانه نمایش دا - سالن شماره ۱
۰۵ تا ۱۴ دی
۱۸:۴۵
۲۳۰,۰۰۰ و ۲۰۰,۰۰۰ تومان
خرید بلیت
٪۲۰
٪۲۰

نمایش بیرون، شب، تحت فرمان است

۰۰٫۰
ن و ک: نیما آقاخانی
تالار مولوی - سالن اصلی
۰۹ تا ۲۶ دی
۲۰:۳۰
۱۳۰,۰۰۰ تومان
خرید بلیت
٪۲۰

نمایش هدویگ

۲۰۴٫۶ اثر تازه‌ی «گروه تئاتر معاصر»
ک: نادر برهانی مرند / ن: نادر برهانی مرند (برداشتی ...
ایرانشهر - سالن استاد سمندریان
۲۹ آذر تا ۰۱ بهمن
۲۰:۳۰
۳۰۰,۰۰۰ تومان
خرید بلیت

نمایش کارگردان

۳۴۴٫۱ یک داستان کمدی و عاشقانه…
ن و ک: محمدرضا آگاه
تئاترشهر - سالن سایه
۱۶ آذر تا ۱۴ دی
۱۸:۰۰
۲۰۰,۰۰۰ تومان
خرید بلیت
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یادداشت حسین پاکدل درباره نمایش «اینک انسان»

🔻«اینک انسان»؛ حرفی برای امروز و همیشه

تصور کن عیسای ناصری را همین روزها کنار چشم و گوش ما به محکمه برده‌اند. قرار است پس از استماع آخرین دفاعیه‌اش، اگر سخنی خلاف کیفرخواستِ از پیش معین‌شده گفت، به جلجتا برده و مصلوب کنند. همزمان و در کنارش، بَرّاباسِ آدم‌کشِ دروغزن و دزد را نیز کیفر دهند. فقط مانده فرمانده پیلاتوسِ رومی - نماد و نماینده‌ی قدرت حاکم - آخرین و خردمندانه‌ترین تصمیم را در مورد آن دو بگیرد؛ یکی را آزاد و دیگری را محکوم کند. این‌که استدلال کند کدام لایق نجات و کدام مستحق اعدام است. در حالی‌که نماینده‌ی یهودیان، یوسف قَیافا، می‌آید وسط معرکه و با سماجت خواهان اشد مجازات فقط برای عیسای ناصری - به زعم او آشوبگر - است. تصلیبِ هر روز حقیقت. حال پیلاتوس در اوج تقابلِ تقدس با تعقل، طرف تفکر را بگیرد یا تنفر را، حقیقت یا ادعا را. چه چالش تفکر برانگیزی!... چه لحظه‌های جذاب و نابِ تئاتری!... هیچ دم‌اش پلک بر هم نمی‌زنی مبادا پرسش یا استدلالی از کف بدهی. باید ببینی هنرمندان خالقِ نمایش «اینک انسان» ظرف حدود هشتاد دقیقه چه صحنه‌های بدیع و تفکر برانگیزی خلق می‌کنند. آن‌چنان که هر دم ولع می‌کنی تک‌تک جمله‌ها و سؤال و جواب‌ها را با نحوه‌ی بیان و ارائه‌اش ثبت ذهن ... دیدن ادامه ›› کنی تا بعد با خود مرور کنی. ولی ناچاری انبان ذهن را فراخ کنی تا اندکی از همه را در لحظه ببلعی. بسیار بی‌ادا و اضافه‌کاری، چکیده‌ی تمامیتِ تفکرِ فراگیرِ امروز جهان را در این اثر می‌بینی و می‌شنوی و می‌نوشی. گویی مفاهیم سیالِ صدها کتاب ناب را در دم به تو تزریق می‌کنند. الحق رشد بالنده‌ای کرده حمیدرضا نعیمی طی سی‌سال کار مداوم؛ چه در نگارش متن، چه در کارگردانی و چه در انتخاب عوامل بر صحنه و پشت آن. فکر کن تک‌تک با وسواس به چه جزئیاتی در ارائه‌ی مفهوم اثر فکر کرده‌اند. انگار می‌کنی همه رؤیاهای کارگردان را به بهترین شکل برآورده کرده‌اند. از طراحی درخشان لباس بگیر تا دکور مدرن و نور و گریم و... و تئاتر کامل یعنی همین. آدم حظ می‌کند از تماشا. بازی‌ها هم که هماهنگ و دقیق است، یکی از یکی بهتر، خصوصاً میکائیل شهرستانی که مدتی مدید دور بوده از صحنه و حالا نشان می‌دهد هنوز و همچنان بر بلند است و دیگران را هم با خود می‌کشد بالا. همه همان‌اند که باید. و چه اعجازی کرده نعیمی؛ محال است با هر سطح از اندیشه‌گی به تماشای «اینک انسان» بنشینی و در نهایت همانی از چهارسو بیرون بیایی که بوده‌ای.…
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
علی کیهانی (alikeyhani)
درباره نمایش دویل i
نگاهی به نمایش «دویل»

🔻روایتی از فریب و سرکوب

علی جعفری‌فوتمی: نمایش «دویل» به کارگردانی حمید رحیمی، با روایت پیچیده و لایه‌لایه‌ای که دربردارنده مسائل فرهنگی، اجتماعی و فلسفی است، تماشاگر را در دنیای تاریک مفاهیم قدرت، خشونت، دین و قربانی‌سازی قرار می‌دهد. نمایش با توجه به مفاهیم فلسفی و روانشناسی شخصیت‌ها، و همچنین نظریات جامعه‌شناسی درباره تقابل قدرت و جامعه، ساختاری عمیق و تحلیلی را به نمایش می‌گذارد.

در چند سطر پیش رو می کوشم علاوه بر بررسی محتوا و شخصیت‌ها، به تحلیل‌های جامعه‌شناختی و روان‌شناختی بپردازم و چگونگی تأثیر قدرت بر روابط ... دیدن ادامه ›› اجتماعی و رفتار فردی در متن نمایش را واکاوی کنم.

در «دویل»، حمید رحیمی سعی دارد تا روایت قدرت‌محور یک جامعه مذهبی و حاکمیت دینی را بررسی کند. این اثر، با در نظر گرفتن تاریخ اروپا و به‌ویژه قرون وسطی، فضای یک شهر خیالی را خلق می‌کند که در آن کلیسا و مذهب به ابزاری برای استثمار و کنترل مردم تبدیل شده است.

از دیدگاه جامعه‌شناختی، قدرت در این نمایش به‌صورت پنهانی اما در عین حال آشکار، در دست گروهی از رهبران مذهبی قرار دارد که با بهره‌گیری از ایدئولوژی مذهبی، مردم را به ترس و سلطه‌پذیری سوق می‌دهند.

در این زمینه، نظریات میشل فوکو، فیلسوف و جامعه‌شناس معروف، می‌تواند به‌طور مؤثر در تحلیل ساختار قدرت در نمایش به‌کار گرفته شود. فوکو در آثار خود به تحلیل ساختارهای قدرت و نظارت در جوامع پرداخته است.

او معتقد است که قدرت نه تنها از طریق نهادهای حکومتی، بلکه از طریق نهادهای اجتماعی مانند مذهب، آموزش و خانواده نیز اعمال می‌شود. در نمایش «دویل»، کلیسا به عنوان نهادی که در پی تسلط بر روان و جسم افراد است، قدرت خود را از طریق ترس و تهدید می‌سازد.

در واقع، اسقف در این نمایش نماد یک «رهبر کاریزماتیک» است که با استناد به مذهب و با ایجاد هراس از «شیطان» قدرت خود را تحکیم می‌کند.

این ایدئولوژی برای تضعیف هرگونه مخالفت، به‌طور مرتب با اعمال خشونت همراه است.

این تحلیل با نظریه «هراس اخلاقی» استنلی کوهن هم‌راستا است. کوهن در این نظریه اشاره می‌کند که جوامع برای تقویت انسجام اجتماعی خود، تهدیدی فرضی یا واقعی به‌وجود می‌آورند که هدف آن ایجاد ترس و فریب مردم است. در «دویل»، اسقف از ترس از شیطان استفاده می‌کند تا مردم را به تابعیت از کلیسا و قدرت‌های مذهبی وادار کند. این استراتژی نه تنها از طریق ترس، بلکه از طریق خشونت و سرکوب نیز تحمیل می‌شود.

در «دویل»، شخصیت‌های نمایش به شدت تحت تأثیر رنج‌های روان‌شناختی قرار دارند که به‌واسطه اعمال خشونت و قربانی‌سازی‌های اجتماعی به وجود می‌آید. شخصیت اخته در نمایش، که به نوعی قربانی است، نماد تضاد و درگیری‌های درونی است که از تجربه رنج و از دست دادن معشوقه ناشی می‌شود.

در این نمایش، کاراکترها به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که روان‌شناسی آن‌ها بر اساس تضادهای درونی و تلاش‌های فردی برای یافتن هویت و معنا شکل می‌گیرد.

این شخصیت‌ها را می‌توان از دیدگاه زیگموند فروید هم تحلیل کرد. فروید در نظریه‌های خود به تأثیر ناخودآگاه بر رفتار انسان‌ها تأکید داشت. طبق نظر فروید، رفتار انسان‌ها به‌شدت تحت تأثیر امیال، تمایلات و سرکوب‌های ناخودآگاه قرار دارد.

در «دویل»، شخصیت اخته و دیگر شخصیت‌ها نمایانگر تأثیرات ناخودآگاه خشونت‌ها و رنج‌های گذشته هستند که در تلاش برای فرار از این خشونت‌ها و به‌دست آوردن عدالت و هویت خود به تراژدی می‌انجامد.

شخصیت اخته به‌عنوان نمادی از قربانی‌شدگان جامعه، به‌دلیل جراحات روحی و جسمی‌ای که از سر گذرانده، به‌عنوان یک فرد بی‌دفاع و از پیش‌مرده معرفی می‌شود که همچنان در پی یافتن معنای زندگی است.

یکی از مفاهیم محوری در نمایش «دویل»، استفاده از خشونت به‌عنوان ابزاری برای تسلط و کنترل است.

این خشونت نه تنها در سطح فردی بلکه در سطح اجتماعی نیز تجلی پیدا می‌کند. نظریات ماکس وبر درباره نوع‌شناسی قدرت و سلطه می‌تواند به‌طور مؤثر در این تحلیل گنجانده شود.

وبر معتقد بود که در جوامع دینی، قدرت از طریق مشروعیت کاریزماتیک و قانونی بر افراد تحمیل می‌شود. در «دویل»، اسقف به‌عنوان یک رهبر مذهبی کاریزماتیک، با استفاده از مشروعیت مذهبی و اعمال خشونت، مردم را به فرمانبرداری از قدرت دینی سوق می‌دهد.

این سلطه بر پایه‌ای از تهدید و ارعاب استوار است، به‌طوری که در هر مرحله از داستان، خشونت و سرکوب برای اعمال کنترل بر جامعه به‌کار می‌رود.

این نوع خشونت، علاوه بر بعد فردی، یک بعد اجتماعی و فرهنگی نیز دارد. در نظریات آنتوان آرتو و تئاتر خشونت آنتونن آرتو، خشونت به‌عنوان ابزاری برای واکاوی درون‌مایه‌های روان‌شناختی و اجتماعی انسان‌ها معرفی شده است. در این نمایش، خشونت نه تنها ابزاری برای پیشبرد داستان بلکه به‌عنوان نمادی از بحران اجتماعی و فردی در نظر گرفته می‌شود. آرتو معتقد بود که خشونت باید از طریق تئاتر به‌طور عمیق به نمایش گذاشته شود تا تماشاگر از تجربه آن به‌طور حسی و روانی تأثیر بگیرد. در «دویل»، خشونت و آشوب‌های نمایشی، بر اساس همین رویکرد، به‌طور فیزیکی و روان‌شناختی از طریق بازیگران به مخاطب منتقل می‌شود.

یکی از ویژگی‌های برجسته «دویل»، استفاده از تکنیک بیومکانیک مایرهولد در طراحی اجرایی است. مایرهولد، با تأسیس نظریه «بیومکانیک»، تمرکز خاصی بر روی حرکات بدن بازیگران داشت. در این روش، بازیگر باید حرکات دقیق و کنترل‌شده‌ای را انجام دهد که نه تنها از لحاظ جسمانی به دقت اجرا شود، بلکه باید احساسات و افکار شخصیت‌ها را نیز به‌طور مؤثر انتقال دهد. در «دویل»، بیومکانیک مایرهولد برای نمایش خشونت و اغتشاش‌های درونی و بیرونی شخصیت‌ها به‌کار رفته است. این حرکات، به‌ویژه در صحنه‌های پرتنش و خشونت‌آمیز، به‌طور مستقیم با تنش‌های روانی و اجتماعی درام ارتباط دارد.

علاوه بر این، تأثیر استفاده از تکنیک تئاتر شدت و خشونت آنتونن آرتو در طراحی صحنه و بازیگری نمایش «دویل» مشهود است. در تئاتر آرتو، موسیقی، نورپردازی و صحنه‌سازی باید به‌گونه‌ای باشد که تماشاگر را به‌طور کامل در فضای نمایش غوطه‌ور کند. در «دویل»، این تکنیک با استفاده از صداهای ناهنجار، حرکات شدید و نورپردازی‌های غیرمتعارف به‌طور کامل تحقق پیدا کرده است. در واقع، این نمایش به‌شکل عمیقی از این رویکرد برای ایجاد یک تجربه تئاتری شدید و حسی استفاده کرده است که هم مخاطب را به چالش می‌کشد و هم آن را درگیر مفاهیم اجتماعی و فلسفی می‌کند. طراح صدا و موسیقی در نمایش «دویل» نقشی حیاتی و منحصر به فرد دارد که نه تنها به جنبه‌های احساسی و دراماتیک اثر عمق می‌بخشد، بلکه در جهت‌گیری معنایی و مفهومی نمایش نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. حضور طراح صدا و موسیقی در بالای صحنه به‌عنوان یک شخصیت مرئی و فعال، جنبه‌های جدیدی از روایت‌گری داستان را به نمایش می‌گذارد. این انتخاب به‌طور خاص تداعی‌گر نقش روایت‌گری است، زیرا طراح صدا به‌طور هم‌زمان با اجرای صحنه‌ای، به ایجاد لایه‌های صوتی و موسیقایی می‌پردازد که به شکل موثری فضا و تنش‌های درونی داستان را به مخاطب منتقل می‌کند.

حضور فیزیکی طراح صدا در بالای صحنه، این امکان را فراهم می‌آورد که بیننده به طور همزمان شاهد فرآیند خلق و اجرای صدا باشد. این حرکت، به‌نوعی نهادینه‌سازی نقش صدا به‌عنوان یک عنصر جدی و اثرگذار در درام است. با وجود اینکه در بسیاری از تولیدات تئاتری، صدا و موسیقی به‌طور غیرمستقیم و از پشت صحنه به اجرا درمی‌آید، در «دویل» این عنصر تبدیل به یک شخصیت بی‌واسطه و در تعامل با دیگر عناصر اجرایی می‌شود. این حضور مداوم و فعال طراح صدا نه تنها به تقویت ساختار صوتی و موسیقایی نمایش کمک می‌کند، بلکه به‌عنوان یک نماد از حضور همیشگی قدرت و کنترل در داستان، به طور ضمنی نشان می‌دهد که حتی زمانی که مخاطب به داستان غرق می‌شود، عناصر بیرونی و نیروی انسانی هنوز هم در ساختار آن دخیل هستند.

این شیوه اجرایی به‌ویژه در صحنه‌های پرتنش و خشونت‌آمیز، با استفاده از موسیقی و صداهای همزمان با اجرا، اثرگذاری فوق‌العاده‌ای بر مخاطب می‌گذارد. استفاده از صداهای ناهنجار، فریادها، و افکت‌های صوتی که در ارتباط مستقیم با لحظات دراماتیک هستند، علاوه بر اینکه جنبه حسی و دراماتیک اثر را تقویت می‌کند، بر معنای خشونت و اغتشاش حاکم بر داستان نیز تأکید دارد. این نوع استفاده از صدا به‌گونه‌ای است که موسیقی و افکت‌های صوتی به نوعی شخصیت پیدا کرده و در جریان داستان فعالانه مشارکت می‌کنند، در حالی که بر شدت تجربه حسی تماشاگر می‌افزایند و او را به دنیای درونی و آشوب‌زده شخصیت‌ها نزدیک‌تر می‌کنند.

منبع: سایت ایران تئاتر
🔻اینک انسان، نمایشی برای جاودانگی

گووان مهر اسماعیل پور نوشت: سالن چهارسوی تئاتر شهر که خاطره‌ی اجرا‌هایی ناب از بزرگان تئاتر ایران را در تاریخ هنر این سرزمین ثبت کرده میزبان اجرایی با نویسندگی و کارگردانی حمیدرضا نعیمی و نقش آفرینی گروهی از بازیگرانِ طراز اول است. نعیمی که سالهاست جایگاه خود را به عنوان نویسنده و کارگردانی صاحب سبک و در عمل یک نمایش سازِ مؤلف تثبیت کرده در اثر تازه‌ی خود، حد و مرزی نو برای نمایشِ ایران تعریف کرده است. همانگونه که در بروشور نیز به درستی از بزرگان کارگردانی تئاتر یاد شده، نعیمی این میراث معنوی را به حد اعلا درک کرده و به یاری گروه توانمندش چه روی صحنه، چه پشت صحنه، گام‌های ارزشمندی به پیش نهاده است. او که بیش از ربع قرن علاوه بر تولید تئاتر با وسواسی اندیشمندانه جریان تئاتر در ایران و جهان را رصد می‌کند، در نمایش اخیرش موفق شده ضمن حفظ میراث گرانبهای تاجدارانِ هنر و فرهنگ، نمایشی مدرن و پیشرو را در استاندار‌های جهانیِ هنرِ آوانگارد بر صحنه آورد.

سال‌هاست که علاقه‌مندان تئاتر توقع و انتظار چنین اجرایی را از حمیدرضا نعیمی به عنوان استاد تئاتر ایران داشتند. در اجرا‌های پیشین، گروهِ نمایش گاه به دلیل هزینه‌های اقتصادی و مناسباتِ مالی مربوط به سالن‌های بزرگ که از آسیب‌های جدی تئاتر ایران به شمار می‌روند و اگر ذره‌ای خردورزی و دردمندی ... دیدن ادامه ›› در مدیریت فرهنگی کشور وجود داشته باشد باید سریعا به رفعِ آن بکوشند، ناچار از پا پس گذاشتن از برخی ایده‌آل‌ها برای رونق گیشه می‌شد. اما اینبار او و گروهِ دغدغه مندش با خیالی آسوده‌تر همه‌ی توان خویش را برای ساخت اثری بی نقص به کار بسته اند. می‌توان دید که هیچیک از عوامل و در رأس همه کارگردان ذره‌ای پا پس نکشیده اند تا آنچه را لایق و شایسته‌ی تماشاگر فهیم و آگاهِ نمایش است بر صحنه آورند.

گروه بازیگران همه از بهترین و آماده‌ترین بازیگران تئاتر ایران هستند. برای ثانیه به ثانیه‌ی میزانسن‌ها (حرکتی، آوایی و حسی) برنامه و هدف تعریف شده است. همه چیز در حد کامل، به جا و هم اندازه است. به قول خودِ نعیمی؛ مثل ساعت سوئیسی. می‌توان از تک تکِ بازیگران گفت و آنان را ستود، اما با احترام به هنر، تلاش و شکوه همه‌ی آنان بر صحنه‌ی شریفِ نمایشِ اینک انسان می‌خواهم چند جمله در ستایش و وجد خود از حضورِ مسیحایی میکائیل شهرستانی بگویم. سالیان دراز بود که تشنه‌ی دیدار او روی صحنه بودیم. البته در اثری با متن و کارگردانیِ شایسته‌ی مقامِ او. با دیدن بازی او جمله‌ای از استاد شجریان در ذهنم طنین انداخت. خداوندگار آواز می‌گفت؛ "من گوهرتراشم و شعر حافظ، گوهر". حال گوهری مانند میکائیل شهرستانی در کنار گوهرتراشی مانند نعیمی به حد اعلای درخشندگی خود، چشم‌ها را خیره ساخته است. به طور قطع استاندارد بازی شهرستانی از سطح بازیگری تئاتر ایران فراتر است. ظرافت‌هایی در بازی او دیده می‌شود که نظیرش بر صحنه‌های تئاتر ایران مشاهده نشده است. کنترل صدا یا به اصطلاحِ دقیقتر مهندسی صدا خیره کننده است. ضمن ارائه‌ی نهایتِ بازی‌ها و تلاطم‌های حسی انگار در تمام مدت به فکر حفاظت و احترام به گوش مخاطب است. به قول اهل موسیقی، انگار دستگاهِ تیونینگ روی حجره‌اش بسته شده است. کاش بازیگران تئاتر ایران بیشتر از او بیاموزند. شهرستانی در کنار تکنیک و جلوه‌های هنرِ فردی، خود را به تمامی در اختیارِ گروهِ نمایش گذاشته است. حضورش نه تنها بر دیگران سایه نمی‌افکند، بلکه مانند آفتابی مهربان سایرین را نیز روشن و دیدنی می‌سازد. کنشی مسیحایی که تنها از بزرگانِ فرهنگ و هنر سر می‌زند. به قول شاملو؛ توانِ گردن بر افراشتن به غرور بر ارتفاع شکوهناکِ فروتنی.

گروه طراحان نیز مانند اکثر آثار نعیمی همه از استادانِ نام آشنای تئاتر ایران هستند که نتیجه‌ی کارشان منجر به خلق تابلویی خوش رنگ و سرشار از ظرافت و هنر شده است. به جاست که به طور ویژه از سحر لطفی در ساخت و اجرای موسیقی یاد شود که برگ تازه‌ای در موسیقی تئاتر ایران رو کرده است. موسیقی‌ای که شنیده نمی‌شود بلکه احساس می‌شود. این را اهالی فن درک می‌کنند. موسیقی به تمامی در خدمت اثر است، بیرون نمی‌زند، اندازه است و این نتیجه‌ی سال‌ها تجربه در کار موسیقی و حضور بر صحنه‌ی تئاتر است.

در پایان باید نمایش اینک انسان را اثری موفق دانست که تئاتر ایران روزگاری دراز آن را انتظار می‌کشید. اثری که برای هنردوستان مانند جرعه‌ای آب بر خاک تشنه است که آن را جذب سینه‌ی خود می‌کنند. نعیمی و گروهِ هنرمندش متر و معیاری تازه در تئاتر ایران ترسیم کرده اند و از این پس باقی هنرمندان باید آثار خود را با آن بسنجند.

منبع: خبرگزاری آنا
امیر مسعود این را خواند
شیدا منوچهری نائینی و علیرضا کوه پیما این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
🔻ما در دنیای خشک و سرد معاصر تنها هستیم!/ عبور «از میان نهنگ‌ها»


نمایش «از میان نهنگ‌ها» به کارگردانی حسین حیدری‌پور اثری است که این روزها مراحل تولید خود را سپری می‌کند تا دی سال جاری در سالن شماره ۲ عمارت هما روی صحنه برود. اثر نمایشی توسط امیرحسین جوانی و نیکو بستانی نوشته شده است.

حسین حیدری‌پور درباره روند فعالیت‌های اخیر خود در عرصه تئاتر گفت: ۲ اجرایی که پارسال داشتم، دو دنیای کاملاً متفاوت ولی آشنا با کلیدواژه‌های بعضاً فراموش‌شده مثل عشق و خانواده بود. «لحد» برگرفته از یک داستان مستند تراژیک در مواجهه با قتل کارگردانی بود که شوک عظیمی به همه وارد کرد. «قصه در گوشی» نیز به واکاوی گوشه‌گیری انسان و گسست روابط و معضلات اجتماعی با فشارها و حسرت‌های ... دیدن ادامه ›› ممکن پرداخت.

وی درباره نمایش «از میان نهنگ‌ها» نیز توضیح داد: نمایش «از میان نهنگ‌ها» شامل ۲ نمایشنامه است که توسط ۲ نویسنده جوان نوشته شده است. این نویسندگان در عرصه تئاتر به عنوان بازیگر و کارگردان فعالیت داشته‌اند اما این بار برای اولین بار به عنوان نویسنده در تئاتر حضور دارند.

کارگردان «از میان نهنگ‌ها» یادآور شد: نمایش «از میان نهنگ‌ها» شامل ۲ مونولوگ و ۲ بازیگر، یک خانم و یک آقا است. شاید در فرم داستانی ارتباط چندان زیادی به هم نداشته باشند اما در مضمون اشتراکات فراوانی دارند. درکی که من از این متون داشتم، مسئله اصلی تنهایی انسان در دنیای خشک و سرد و معاصر امروزی است. ما با همدیگر حرف می‌زنیم، ولی همدیگر را نمی‌شنویم. همیشه اطراف‌مان را می‌بینیم، اما نگاه نمی‌کنیم.

حیدری‌پور ادامه داد: چرا دوباره دغدغه‌ها و دل‌مشغولی‌های ما و نیازهای‌مان را باید هر بار بگوییم؟ این واژه‌ها تاریخ مصرف ندارند. علاوه بر این مضامین، موضوع مهاجرت نیز در ۲ متن دیده می‌شود و این‌ها جزو مسائلی هستند که من هم خیلی وقت است با آن‌ها درگیر هستم.

وی در پایان سخنان خود گفت: بعد از خواندن این ۲ متن، تصمیم گرفتم اجرای صحنه این اثر را در یک فرم جدید طراحی کنم. تمرین‌ها را آغاز کرده‌ایم و در حال حاضر از مرحله پیش‌تولید عبور کردیم و تمرین‌ها در جریان است.

منبع: خبرگزاری مهر
علی کیهانی (alikeyhani)
درباره نمایش دویل i
تهیه بلیت آخر هفته نمایش «دویل»
درباره نمایش با خشم به گذشته نگاه کن
🔻بر مدار عواطف عشق و خشم غیرطبقاتی

محمدحسن خدایی: اجرایی که این شب‌ها در سالن «کُر باکس پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب»، از نمایشنامه جان آزبرن بر صحنه است، تفاوت‌های معناداری با فضای سیاسی دوران پس از جنگ دوم جهانی دارد که در نمایشنامه «با خشم به گذشته بنگر» بازتاب می‌یابد. به دیگر سخن، در این اجرا خبر چندانی از درام «سینک-آشپزخانه‌» مشاهده نمی‌شود که هدفش بازنمایی تضادهای طبقاتی جوانان خشمگین طبقه کارگر انگلستان در دهه‌های 50 و 60 میلادی است.

آن هم از طریق دور شدن از فضاهایی چون اتاق پذیرایی خانه‌های طبقه متوسطی و بازنمایی واقعیت ملال‌انگیز زندگی خانوادگی در بازتولید نظم نمادین جامعه. فضل‌اله عمرانی در مقام کارگردان از سویه‌های سیاسی متن آزبرن فاصله گرفته و بر عواطف انسانی چون عشق و خشم تاکید دارد. اما خشمی که قرار است به‌تدریج آشکار شود و روابط شخصیت‌های نمایش را تحت‌تاثیر خود درآورد، بیش از آن‌که سویه سیاسی و طبقاتی داشته باشد، بر روابط شخصی استوار است و بازنمایی فضای ... دیدن ادامه ›› داخلی خانه. محمد زارعی در جایگاه نمایشنامه‌نویس، ترجیح داده از تاریخ قرن بیستمی انگلستان چشم‌پوشی کرده و به حال و هوای اینجا و اکنونی شهروندان دوران معاصر نزدیک شود.

به هر حال این رویکرد را می‌توان نوعی سیاست‌زدایی از جهان خشمگین آزبرن دانست و تسلیم شدن به روح زمانه پسامدرن ما. با آن‌که چارچوب کلی نمایشنامه حفظ شده و فرازوفرود حوادث، همان چیزی است که در نمایشنامه اصلی آمده، اما نسبت آدم‌ها، عواطف و کنش‌ورزی‌هایشان، تا حدودی تغییر کرده و بازتابی است از تفوق فردگرایی لیبرالی و عمومیت یافتن فرهنگ طبقه متوسطی در مصرف‌گرایی و زندگی در لحظه. این سیاست اجرایی صدالبته به بازیگران نمایش این فرصت را می‌دهد که بیش از گذشته، اکنون را رویت‌پذیر کنند.

احتیاج چندانی به فهم ژست‌ها و رفتارهای پیچیده دهه 60 میلادی انگلستان نیست و بازیگران این امکان را دارند که به تجربه زیسته خویش رجوع کرده و حضوری انضمامی و باورپذیر داشته باشند. به نظر می‌آید برای مخاطب طبقه متوسطی پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب، این شکل از بروز عواطف مورد پسند باشد و فاصله‌مندی از جهان سیاسی و خشمگین آزبرن، یک ضرورت قابل فهم. به لحاظ فضاسازی، اجرا با استفاده بهینه از امکانات سخت‌افزاری سالن، در چند نوبت فضای بالکن را مقابل چشم تماشاگران قرار داده، سپس مکان‌هایی چون اتاق پذیرایی و اتاق خواب را به نمایش می‌گذارد.

این تعویض صحنه‌ها، از ملال و یکنواختی اجرا کاسته و به تماشایی‌‌شدن‌‌اش یاری می‌رساند. تقابل و تضادی که با چرخش صحنه و تعویض مکانی چون بالکن با اتاق‌های داخلی اتفاق می‌افتد، هوشمندانه است و به‌لحاظ زمانی، در راستای اقتصادی‌کردن زمان و مکان. از این منظر و باتوجه به طراحی صحنه، این اجرا چشم‌نواز بوده و مخاطبان را دچار دلزدگی نمی‌کند. بازی‌ها به‌ اندازه و موثر است.

خشم و طنزی که مازیار سیدی به نمایش می‌گذارد به‌واقع به‌یادماندنی است. همچنین فریادها و سکوت‌هایش. در مقابل این خشم، خونسردی خسرو پسیانی با آن آری‌گویی‌ها به زندگی قرار دارد که ترکیب جالبی است از خلق یک شخصیت متناقض و پیچیده معاصر. اینکه در لحظه زندگی کنی و گرفتار خشم بی‌مورد نشوی، از مولفه‌های شخصیتی این کاراکتر است.

شیرین اسماعیلی بعد از مدت‌ها دوری از صحنه، به خوبی توانسته نقش دختری از طبقات فرادست را ایفا کند که با تصمیم شخصی به زندگی محقرانه‌ای تن داده که چالش‌برانگیز است. غم باشکوهی که در رفتار این زن مشاهده می‌شود، نشانی است از استیصال زنانه و میل برای عاملیت. فی‌المثل لحظه‌ای که خبر مرده به دنیا آمدن کودکش را می‌دهد و بار دیگر معشوقش را ترک می‌کند، نشانه‌ای است از استیصال و عاملیت توأمان. همچنین بازی مرجان اتفاقیان که در اولین حضور صحنه‌ای، به نسبت خوب ظاهر شده و نقش یک کارشناس مدعی هنری را به خوبی به نمایش می‌گذارد.

درنهایت می‌توان گفت، اجرایی که فضل‌اله عمرانی تدارک دیده، به روح زمانه‌ای وفادار است که بروز عواطفی چون خشم را ذیل دوری از عرصه عمومی چون سیاست جست‌وجو می‌کند. اما با تمام کاستی‌هایی که این‌قبیل اجراها دچارش می‌شوند، می‌توان از تماشای بعضی دقایق پرتنش‌اش لذت برد و نکته‌ها آموخت. به هر حال در زمانه جنگ‌های بی‌پایان خاورمیانه‌، نمی‌توان با خشم به گذشته خیره شد و خشمگین نشد.
توجه: پیش‌فروش بلیت‌های سانس ویژه نمایش «کارگردان» آغاز شد.
علی کیهانی (alikeyhani)
درباره نمایش دویل i
بلیت‌های شب اول نمایش «دویل» تمام شد…
اجرای خیلی جذابی بود تمامی صحنه ها هوشمندانه و جذاب بود.
هماهنگی بازیگران با موسیقی عالی بود، یه کار حرفه ای و تمیز حتما پیشنهاد میکنم تماشا کنید و این نمایش و از دست ندید.
نمایش درخشان
۵ روز پیش، جمعه
سلام
۵ روز پیش، جمعه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
علی کیهانی (alikeyhani)
درباره نمایش منگی i
‏‌اولین عکس از گریم و لباس ‌بازیگر نمایش ‎منگی منتشر شد

طراح و اجرای گریم: نیلوفر ‌مرسل‌وند
طراح لباس و آکسسوار: پریا ‌الماسی
عکس: هلیا احمدی پناه

‏‌‎پیش‌فروش بلیت‌ در سایت تیوال ادامه دارد…

نویسنده و کارگردان: محمدامین سعدی
تهیه‌کننده: سمیه پناهی
مجری طرح: آکادمی فرهنگی هنری ویشا
🔻میزبانی نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» از علیرضا خمسه، سعید پورصمیمی و رضا بابک


به گزارش مشاور رسانه‌ای پروژه، نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» نوشته محمد زارعی، دراماتورژ و مشاور کارگردان مازیار سیدی و کارگردانی فضل‌اله عمرانی از ۳۰ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۲۰ در سالن کر باکس پردیس تئاتر و موسیقی باغ کتاب روی صحنه رفته است.

«با خشم به گذشته نگاه کن» شب گذشته با حضور علیرضا خمسه، سعید پورصمیمی، رضا بابک، ژرژ‌ پطروسی، ناصر آویژه، پوریا رحیمی‌سام، پریزاد سیف، مریم معترف و دیگر هنرمندان سینما و تئاتر ایران روی صحنه رفت.

تهیه‌کنندگی نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن» برعهده سعید روستایی و مجری طرح آن امیرسپهر تقی‌لو است.

بازیگران این اثر نمایشی (به‌ترتیب ... دیدن ادامه ›› حروف الفبا) مرجان اتفاقیان، شیرین اسماعیلی، خسرو پسیانی و مازیار سیدی هستند.

همچنین رضا ‌بابک بازیگر تئاتر، سینما و‌ تلویزیون ایران با تماس تصویری (در نقش توبیاس فون‌سنِ فضانورد) و ستاره ‌پسیانی به‌صورت صوتی (در نقش جمیلا جمیری، مهمان پادکست «گذشته») نیز در این اثر نمایشی حضور دارند.

این نمایشنامه براساس متن «با خشم به گذشته بنگر» نوشته‌ جان آزبرن با ترجمه سارا صابری و سام دولتی آماده اجراشده است.

علاقه‌مندان برای اطلاعات بیشتر و تهیه بلیت می‌توانند به سایت تیوال مراجعه کنند.
محمد فروزنده، امیر مسعود و سینا دهقان این را خواندند
کیارش مسیبی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
علی کیهانی (alikeyhani)
درباره نمایش منگی i
یادداشت بابک پرهام بر نمایش «منگی»

🔻نشخوارهای ذهنی یک وسواسی

نمایش منگی به نویسندگی و کارگردانی محمد امین سعدی در سالن هامون در حال اجراست، این نمایش برگرفته از داستان منگی نوته ایگلوف است که اصغر نوری آن را ترجمه کرده است.
داستان منگی، داستان فلاکت شخص راوی داستان است، فلاکتی زاییده جبر جغرافیایی و ب‍ه واقع ‍‍ژوئل اگلوف جهانی برساخته دارد که نمونه مینیمالیستی با دیدگاهی سلینی از جهان واقعی است. در این کتاب اگلوف روزمرگی شخصیت اصلی داستان را تصویر می‌کند، راوی در تمام داستان با آرزوهای کوچک‌اش به دنبال کمی خوشبختی است که به دست نمی‌آید و سرآخر به همان روزمرگی تن می‌دهد. او در طول داستان یک آرزو را تکرار می‌کند، رفتن از آن جغرافیا، مکانی که آن را مسبب تمام بدبختی‌هایش می‌داند.
اگر جهان برساخته اگلوف را همان جهان پیرامون بدانیم باید اینطور بخوانیم که آرزوی قهرمان داستان همانا مرگ است ولی چون هیچ وقت ... دیدن ادامه ›› آن مکان جغرافیایی را ترک نمی کند به واقع هیچگاه به آرزویش دست نمی‌یابد. او تشنه روابط انسانی است و تنها مفرش برای آسایش یافتن از فشار فلاکت‌بار این زندگی معاشرت است، با پیرمردی که برایش قلوه می‌برد یا با مادر بزرگش که مشاجره می‌کنند و یا با همکار و رفیقش که شب سال نو با هم در خیابان و زیر باران اسیدی می‌روند و سیگار می‌کشند.
در نمایش آقای سعدی در هنگام ورود با دکوری عظیم مواجه هستیم، دکوری فکر شده ، کل دکور یک چمدان بزرگ است، چمدانی که شخصیت اصلی داستان در آن تکاپو دارد. چمدان همان آرزوی رفتن است که در تمام داستان اگلوف با آن مواجه هستیم و تمام چهان آرزوهای شخصیت اصلی را می‌سازد، نورپردازی از کنار و از سطح زمین هم زیرکانه است، هیچ نوری از سقف نمی‌تابد و این نشانه‌ای از متن است که آسمان سیاه و تاریک است. در طول نمایش همچنین متوجه می‌شویم که امین سعدی در فضا سازی به متن ترجمه اصغر نوری وفادار است ولی سرسپرده این متن نیست، فضای کلی و روایت اصلی را رعایت کرده است ولی پایان بندی را تغییر داده است و همچنین با بهر‌گیری از سه بازیگر رقصنده- سایه ، توانسته است همه آنچه در ذهن وسواس‌گونه شخصیت می‌گذرد بازنمایی کند. بازنویسی متن نمایشنامه از روی داستانی که تمام آن نشخوارهای ذهنی است بسیار کار مشکلی است، چرا که به طور کلی انتقال نظام خیالی به امر واقع محال است و به همین دلیل نویسنده- کارگردان نمایش نظام خیالی را امر نمادین تبدیل کرده است، موفقیت اجرا نیز بر همین انتخاب هوشمندانه استوار است، آنچه کار نویسنده نمایشنامه را تا حدی آسان کرده است ترجمه روان اصغر نوری است، اصغر نوری به عنوان مترجمی که به ادبیات دراماتیک مسلط است توانسته است متن ژوئل اگلوف را به گونه‌ای به فارسی برگرداند که نظام نمادین در متن حفظ شود و چه در گفتگوهای درونی و چه در دیالوگ‌ها فضای نمایشی ساخته شود که شاید انتخاب این متن به طور ناخودآگاه توسط امین سعدی نیز به همین دلیل بوده باشد، اما این موضوع به کاردانی و تبحر نمایشنامه نویس خدشه‌ای وارد نمی‌کند، چرا که انتخاب لحظات درست و ارتباط آنها به جهت پیوستگی اجرا از متن داستانی فارغ از نوع روایت داستان نیاز به دانش تأتری و فهم روایت داشته است که نمایشنامه نویس، امین سعدی، توانسته است درآن موفق باشد.
استفاده از دکور به عنوان امری کاربردی جهت سایه بازی تا حدی زیادی در ترکیب امر خیالی و نظام نمادین موثر بوده است. همچنین کاربرد سایه از جلو پرده و از عقب پرده صحنه توانسته است در شکست روایی موثر باشد، طراحی حرکت رقصندگان و سایه باز‌ها که توسط سه خانم اجرا می‌شوند هم به پویایی نمایش و ایجاد فضا کمک می‌کند. زنانی که می توانند مادربزرگ یا معشوقه- معلم بشوند، سایه هواپیما باشند و همینطور تصویر خیالات جنسی شخصیت اصلی.
همان طور که پیش از این گفته شد آقای سعدی پایان داستان را تغییر داده است، در داستان ترجمه شده آقای نوری، شخصیت اصلی پس از روزمرگی‌های روایی با شروع سال نو دوباره وارد روزمرگی می‌شود، به آن تن می‌دهد، مکان مهیب داستان را ترک نمی‌کند و با نگاه اگزیستانسالیستی اگلوف سرنوشتش را می‌پذیرد، اما در متن نمایشنامه شخصیت در میان خوک‌ها به طور اتفاقی می‌میرد و نمایش تراژیک تمام می‌شود. نگاه اگزیستانسالیستی به دیدگاهی پوچ‌گرایانه تغییر می‌کند، سعدی می‌گوید مهم نیست چقدر اعتراض کنیم در آخر مانند یک خوک خواهیم مرد، این در واقع بسط خواب شخصیت راوی درداستان اصلی است، او خوابی می‌بیند و سعدی آن را به واقعیت تبدیل می‌کند.
نمایش منگی، نشخوارهای ذهن فردی وسواسی است که با نگاه نهیلیستی به اجرا درآمده است و به طور کلی هم اجرای موفقی است که با تمرین بسیار زیاد و فشار مضاعف بازیگر می‌تواند آنچه نویسنده در ذهن داشته است را بازسازی کند.
دیدار دوباره رفقای قدیمی…
دو هنرمند بزرگ قدرنادیده! عمرشان دراز باد ...
صحنه و تماشاگرانش دلتنگ و مشتاق حضور مغنتم این بزرگان است ...
داشتم طبق معمول اسکرول میکردم که انگشتم یه لحظه ناخودآگاه از حرکت ایستاد
یک عمر خاطره پشت این عکس پنهان شده
امیدوارم هر دو عزیز به شکرانه ی لبخندی که همین الان رو لب من و احتمالا همه ی مخاطبان آورده شده، همواره سلامت باشن
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
علی کیهانی (alikeyhani)
درباره نمایش منگی i
بلیت‌های روز جمعه نمایش «منگی» تمام شد…
یادداشت شهرام شاه‌حسینی درباره نمایش «با خشم به گذشته نگاه کن»:
علی کیهانی (alikeyhani)
درباره نمایش بهمن i
🔻در این نمایش کمدی حرف‌های جدی گفته می‌شود!


به گزارش خبرنگار مهر، نمایش «بهمن» به نویسندگی مهدی ‌زندیه و کارگردانی علی ‌زندیه از ۸ آبان ساعت ۱۹:۳۰ در تماشاخانه ملک روی صحنه رفته است.

علی زندیه درباره تجربه کارگردانی این اثر نمایشی گفت: نمایش «بهمن» اولین تجربه کارگردانی من به صورت حرفه‌ای در تئاتر است. درست است که من تحصیلات آکادمیک دارم اما همواره اولین قدم‌ها سخت هستند. من سابقه‌ای در سینما دارم و به‌ عنوان دستیار کارگردان تجارب زیادی کسب کرده‌ام و چند فیلم کوتاه ساخته‌ام. البته در دهه‌ ۷۰ تجربه بازی در سریال و در سال پیش تجربه‌ بازی در تئاتر را داشته‌ام و حتی در دوران دانشجویی کارگردانی کرده‌ام. قطعا تجربیات این سال‌ها به من کمک کرد تا امروز به صورت حرفه‌ای، اثرم را روی ... دیدن ادامه ›› صحنه بیاورم.

وی درباره فضای موضوعی «بهمن» توضیح داد: به نظر من «بهمن» خیلی به شرایط حال حاضر کشور شبیه است. این نمایش فضای نقادانه‌ای دارد و در دل نقدش، موقعیتی ایجاد کرده که می‌تواند تلخ و شیرین باشد. به همین سبب است که برایش گروتسک عنوان برازنده‌تری‌ است تا کمدی صرف. برای من به عنوان کارگردان، جذابیت زیادی داشت که اولین کارم را در تئاتر انجام دهم.

زندیه درباره چالش‌هایی که برای اجرای «بهمن» با آن‌ها مواجه شد، افزود: اگر بخواهم درباره یکی از چالش‌های عجیبی که در اجرای «بهمن» با آن مواجه شدیم بگویم، این است که تصورمان از آبان‌، بهترین زمان برای اجرا بود. زیرا آبان و اردیبهشت‌ جزو بهترین زمان‌ها از نظر اجرا و حضور قابل‌قبول مخاطب بودند اما به نظر می‌رسد فضا تغییر کرده است و دیگر اینطور نیست.

این هنرمند در ادامه‌ با اشاره به سابقه‌ طولانی‌اش در مدیریت تبلیغات در تئاتر، یادآور شد: من مدتی قبل با گروهی جوان‌ کار کردم که هیچ‌کدام شناخته‌شده نبودند. در آنجا مدیریت تبلیغات و متریال تبلیغاتی اثر را برعهده داشتم و این تجربه با نسلی کاملا متفاوت و با فاصله از من، به من کمک کرد تا از آن فضا در کار خود استفاده کنم. چالش بزرگ ما انتخاب تماشاگر برای دیدن اجرا است. ما حدود ۱۴ اجرا داشته‌ایم و روزهای خوبی را تجربه کرده‌ایم. تماشاگران وقتی کار ما را می‌بینند، از آن لذت می‌برند و این برای من جذاب است.

کارگردان «بهمن» معتقد است نمایشنامه کمدی کار کردن سخت‌تر از فضای تراژیک است، زیرا ممکن است تماشاگر نتواند ارتباط برقرار کند و این ارتباط برقرار نکردن می‌تواند چالش بزرگی برای کارگردان باشد.

زندیه تأکید کرد: ما در این کمدی، قصد داریم حرف‌های جدی‌تری بزنیم و این کار، سختی بیشتری را به همراه دارد. کمدی کار کردن همیشه چالش‌هایی دارد و ممکن است مخاطب با آن ارتباط برقرار نکند. اما تا زمانی که مخاطب داریم و آن‌ها کار ما را می‌بینند، بازخوردهای جالب و جذابی می‌گیریم و این برای من به عنوان کارگردانی که اولین کارش کمدی است، خیلی امیدواری و خوشحالی به همراه دارد.

وی در پایان درباره بازیگران نمایش گفت: بازیگران «بهمن» از ۲ نسل‌ مختلف هستند و در کنار هم قرار گرفته‌اند. تلاش کرده‌ام ترکیب جالبی در بازیگران داشته باشم و خدا را شکر همه آن‌ها از پس این کار برآمدند. البته در طول تمرین‌ها، پستی و بلندی‌های زیادی داشتیم و رساندن این نمایش به حالت نهایی، کار سختی بود. خوشبختانه اکنون جای خوبی ایستاده‌ایم.

بازیگران «بهمن» (به ترتیب ورود) مهدی ‌زندیه، گلنوش ‌قهرمانی، نکیسا ‌نوری، احسان ‌شهبازی، عدنان ‌فراهانی، فرزام ‌رنجبر، مجتبی ‌جعفری و ملیحه ‌آقایی هستند.

در خلاصه این اثر نمایشی آمده است: «بهمن با بازگشتش، بهمن مهار نشدنی‌ای از توده‌های مردم ایجاد می‌کند. باید مراقب شرایط باشیم.»
روزنامه سیاست روز- علی کلانتری: نمایش «بی پایانی» به نویسندگی و کارگردانی «صحرا فتحی» روز گذشته اجرای پایانی خود را در سالن سایه مجموعه تئاتر ... دیدن ادامه ›› شهر روی صحنه برد.
با نگاهی به آمار فروش بلیط‌های این اجرا که در آن بازیگران نام آشنایی همچون «الهام شعبانی»،«حدیث میرامینی» و«مهسا طهماسبی» حضور داشتند متوجه می‌شویم که احتمالا با اثری خوب و قابل درک روبرو بوده‌ایم به همین دلیل نیز این اجرا مخاطبان زیادی را به سالن اجرا کشانده است.
نمایش بی پایانی که در ژانر کُمدی سیاه می‌تواند جایی برای خود داشته باشد درباره زندگی سه دوست قدیمی است که بعد از مدتها دور هم جمع می‌شوند و دست تقدیر سرنوشتشان را زیر و رو می‌کند. درون مایه و تم اصلی این اجرا، متأثر از نام و جنسیت نویسنده، زنانه است و داستانی حول شخصیت‌های زن می‌تواند اِلمان‌هایی به خصوص از رفتار آنها و ‌نمود آن در واقعیت داشته باشد.
معضلات ذاتی زنان در زندگی واقعی سوژه‌ای برای نوشتن این اثر شده، سوژه‌ای که در جامعه مردسالار می‌تواند نمود نمایش مرهم برای زنان زخم دیده از اطرافیانشان باشد. زنی که طلاق گرفته و برای از دست ندادن حضانت تنها فرزندش روز و شب استرس شدیدی را متحمل می‌شود، زنی که به دلیل نوع رفتار و نوع پوشش همواره مورد شماتت و قضاوت قرار می‌گیرد چون در جامعه کنونی انتخاب نوع پوشش به شدت از سوی اطرافیان مورد بحث قرار می‌گیرد و گاهی زمینه‌های کدورت را فراهم می‌سازد و در نهایت زنی که برای فرار از مشکلات خانوادگی و شاید فقر تصمیم می‌گیرد از عشق واقعی خود بگذرد و برای ساختن زندگی بهتر و رفاه نسبی به ازدواج فردی در بیاید که اصلاً از لحاظ سنی و اخلاقی با او سنخیتی ندارد.
سه کاراکتر و کلی درد که در نیمه ابتدایی نمایش کاملاً دردهایشان از دید مخاطب پنهان است، پنهان کاری عامدانه که ظاهراً کارگردان اثر قصد دارد با شبیه سازی زندگی اکثر زنان در جامعه که باید درد را در صورت پنهان و به درون بسپارند، مخاطب را با خود همراه کند و از آنها همزاد پنداری را وام بگیرد.
تئاتر بی پایانی دو رُخ دارد، دو نیمه و صورت و سیرتی کاملاً متفاوت، تعلیقی به درازای نیم ساعت و یا شاید نیمی از اجرا که کاملاً مخاطب را غافلگیر می‌کند. زندگی در نیمه دوم اجرا روی خشن خود را آشکار می‌کند و از کمدی، تراژدی می‌سازد. تراژدی که سورئال نیست بلکه کاملاً رئال و واقعی است و در دنیای ما نوشته‌های روی کاغذ نویسنده می‌تواند نمود واقعی داشته باشد.
نویسنده اثر، دنیایی را که خلق کرده به خوبی می‌شناسد و به واسطه این شناخت عمیق چنان تسلطی بر نوشتار دیالوگ‌ها دارد که گاهی مخاطب مرز میان اجرا و واقعیت را به فراموشی می‌سپارد و خود را یکی از کاراکترهای درون اجرا تصور می‌کند. در هنر تئاتر به دلیل این که همه چیز در مقابل دیدگان مخاطب به وقوع می‌پیوندد و مجال کات و تدوین و برداشت دوباره برای بازیگر و کارگردان وجود ندارد، ایجاد تعلیق و همچنین القای حس آن به بیننده کار بسیار سختی است، ولی بی‌پایانی با تکیه بر اصل غافلگیری مخاطب متنی را ارائه داده که به راحتی می‌تواند مخاطب را شگفت زده کند.
البته باید این موضوع را اضافه کنیم که متن خوب وقتی به ثمر می‌نشیند که اجرای آن نیز درست و سر ضرب باشد. سه بازیگر نمایش دقیقا با ریتم نمایشنامه جلو می‌روند و در نیمه ابتدایی با سرعتی معقول و در نیمه دوم اجرا چنان اجرای درست و پینگ پنگی و ریتمیکی دارند که علاوه بر پیشبرد مسیر داستان به راحتی آب خوردن مخاطب را مسحور خود می‌کنند.
بی پایانی از آن دست اجراها است که خستگی را بر تن مخاطب نمی‌نشاند بلکه با متن و ریتم و بازی خوب با مخاطب کاری می‌کند که پس از پایان نیز منتظر مابقی اجرا است. از آنجا که این اجرا تک صحنه‌ای بود و میزانسن و آکسسوار خاصی نداشت تنها چیزی که می‌توانست دقایق اجرا را خوشایند بکند، همان بازی و متن بود که الحق و الانصاف به خوبی از پس آن برآمده بودند.
باید ایستاده نمایش بی پایانی را تشویق کرد، نمایشی که می‌تواند تا مدت‌ها ذهن را درگیر کند و رخدادهای سورئال درون تئاتر را به زندگی مخاطب تعمیم بدهد. نمایش بی پایانی نمایشی که به پایان رسید ولی داستان آن سه زن همچنان در جامعه‌ای که در آن زیست می‌کنیم پابرجاست.
کمدی سیاه؟؟؟!!!! این یک نمایش بد بود .چند شب پیش دیدمش یک لودگی اعصاب خردکن و بی شخصیت. یک حرکت اشتباه محاسباتی در متن و اجرا. متن شل و وا رفته با شخصیت پردازی در حد انشاء .کارگردانی که حریف نام های روی صحنه نبود و هر کی هر کاری میخواست میکرد و عزیزان بازیگر در رورانس با غرور از اشکی که ریخته بودند تعظیم میکردند. خیر آقا جان بازیگری اشک ریختن نیست.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
علی کیهانی (alikeyhani)
درباره نمایش اکتینگ i
آلبوم عکس نمایش «اکتینگ‌»، آخرین اثر اکبر زنجان‌پور، همزمان با پیش فروش هفته‌ی پایانی نمایش رونمایی شد

عکس‌ها از حسین حاجی‌بابایی

نویسنده: زویه دورنژه
مترجم: زیبا خادم حقیقت
کارگردان: اکبر زنجانپور
تهیه‌کننده: محمد قدس

بازیگران: اکبر زنجانپور، هوشنگ قوانلو، محسن بهرامی

تماشاخانه ایرانشهر، سالن استاد ناظرزاده کرمانی
آبان و آذر ۱۴۰۳
ساعت: ۲۰:۴۵
درود، میشه بفرمایید فروش روزهای جدید کی باز میشه؟
سارا تهرانی
درود امروز D_{;}_
سپاس تهرانی جون 😆❤️
فائزه
سپاس تهرانی جون 😆❤️
قربونتون برم
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بلیت‌های روز نخست نمایش «کارگردان» به پایان رسید...
انشاالله شب های نمایش به روزهای هفته اخر آذرماهم کشیده شود
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
استاد فرهاد آئیش‌ امشب به تماشای نمایش «بی‌پایانی…» می‌شیند…
علی کیهانی (alikeyhani)
درباره نمایش اکتینگ i
مهمانان امشب نمایش «اکتینگ»
خبر
درباره نمایش چاپلین i
«چاپلین» به سالن اصلی تئاترشهر آمد | عکس همزمان با رونمایی از پوستر و معرفی بازیگران؛«چاپلین» به سالن اصلی تئاترشهر آمد
 همزمان با معرفی بازیگران نمایش «چاپلین» به کارگردانی مهران رنج‌بر، از پوستر این نمایش با طراحی محمد ‌موحدنیا برای اجرا در سالن اصلی تئاترشهر رونمایی شد. به گزارش روابط عمومی پروژه، نمایش «چاپلین» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی مهران رنج‌بر و تهیه‌کنندگی بهزاد ‌مرادنژاد از ۳۱ تیرماه ۱۴۰۳ در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر به‌عنوان پرتره‌ای از زندگی «چارلی چاپلین» روی صحنه می‌رود.مهران رنج‌بر کارگردان این اثر نمایشی نیز تاکنون پرتره‌های «استیو جابز»، «مارلون براندو»، «مارادونا» ...
دیدن ادامه ››

 همزمان با معرفی بازیگران نمایش «چاپلین» به کارگردانی مهران رنج‌بر، از پوستر این نمایش با طراحی محمد ‌موحدنیا برای اجرا در سالن اصلی تئاترشهر رونمایی شد.

به گزارش روابط عمومی پروژه، نمایش «چاپلین» به نویسندگی، طراحی و کارگردانی مهران رنج‌بر و تهیه‌کنندگی بهزاد ‌مرادنژاد از ۳۱ تیرماه ۱۴۰۳ در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر به‌عنوان پرتره‌ای از زندگی «چارلی چاپلین» روی صحنه می‌رود.مهران رنج‌بر کارگردان این اثر نمایشی نیز تاکنون پرتره‌های «استیو جابز»، «مارلون براندو»، «مارادونا» و «چه» (ارنستو چگوارا) را به صحنه برده است.

بهزاد خلج به‌‌عنوان اولین بازیگر این پروژه نمایشی معرفی شد که همراه با او محمد ‌موحدنیا، بی‌تا ‌عزیز، مرتضی درویش‌زاده، افشین ‌واعظی، آبان ‌زارعی، میثم یوسفی، سونیا ‌سرلک، احسان ‌صاحبدادی، نریمان ‌حیدری، فربد ‌تاجیک، محدثه ‌دانش، یگانه ‌رادبخش، فائزه ‌وفائی، سارا ‌زجاجی و امیر ‌عقیلی در سالن اصلی تئاتر به ایفای نقش می‌پردازند.در خلاصه داستان این نمایش آمده است: «جهان برزخ است و چارلی چاپلین به عنوان شخصی که در سینمای صامت در قامت دفاع از مردم قرار گرفته مقابل زورگویی‌های ادولف هیتلر می‌ایستد و تنها راه نجات بشریت را مردم‌سالاری می‌داند.»
مجری طرح: محمد ‌موحدنیا، مشاور پروژه: سارا میرشمسی، او: علیرضا ‌عبدالکریمی، طراح صحنه: مهران رنجبر، طراح نور: رضا ‌خضرایی، طراح لباس: مقدی ‌شامیریان، دستیار کارگردان: مرتضی ‌بیگی، مدیر تولید: دانیال ‌یعقوبی، منشی صحنه: پرتو ‌جغتایی، مدیر صحنه: وحید ‌جلیلوند، تدارکات: علی مظهری، ساخت دکور: حسین طاهربخش، مهندس صدا: روزبه ‌کمالی، ساخت تیزر: امید میرزایی، ساخت موشن: حامد اشعری، عکاس: مهرنوش لک، طراح پوستر، بروشور، لوگو: محمد ‌موحدنیا، مدیر تبلیغات: امیر ‌قالیچی، روابط عمومی: علی ‌کیهانی دیگر عواملی هستند که مهران رنج‌بر را در این پروژه همراهی می‌کنند.

پیش‌فروش بلیت‌های این اثر نمایشی امروز ساعت ۱۳ در سایت تیوال آغاز شد.

 

محمد فروزنده، امیر مسعود و Amir Sharifi این را خواندند
علی کیهانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر

تماس‌ها

theater.ir
alikeyhanii81@gmail.com
aliikeyhani
alikeyhaani
alikeyhanii