برمیگردم صدایم را بردارم
برمیگردم دستهایم را بردارم
برمیگردم برمیگردم، بگذارید برگردم
برمیگردم خواهرم را ببویم
برمیگردم ایوانم را بشویم
برمیگردم برمیگردم، بگذارید برگردم
ته چمدانم پر از شمع روشن
رخت و برگ سوخته گذرنامه من
لب آستین ... دیدن ادامه ›› من خیس از بغض رامسر
تخت کفش من پر از گلهای پرپر
برمیگردم برمیگردم، بگذارید برگردم
برمیگردم دیروزم را بردارم
برمیگردم هنوزم را بردارم
بی سایهام درخت بیزمینم
برمیگردم میوهام را ببینم
برمیگردم برمیگردم، بگذارید برگردم