در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شقایق درنشان درباره نمایش عزادار: من به عنوان یک روانکاو و مخاطب عام تیاتر، کار رو دوست داشتم. متن کار ت
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:03:51
من به عنوان یک روانکاو و مخاطب عام تیاتر، کار رو دوست داشتم. متن کار تمیز، دقیق و بجا بود و ضرباهنگ متناسبی با موسیقی صحنه داشت. چرخش‌های داخل ... دیدن ادامه ›› متن برام جذاب بود، مثل تبدیل بدگویی به خوشگویی از پدر یا تبدیل سوگ پدر به سوگ مادر. ریتم کند در عین حال پیوسته و زنده با سکوت‌های ملموس، به نظر من خود سوگ بود. اتمسفر سوگ انقدر غالب بود که من داشتم فکر می‌کردم جزء اولین تیاترهایی بود که در حینش می‌دیدم هیچ کس نمی‌تونست بخنده، حتی یک خنده‌ی هیستریک. هیجان‌های بازیگرها همگون و اندازه بود؛ خنده‌های مصنوعی مادر، گریه‌های فرزندان، خشم همگی و مهم‌تر از همه اون فضای خالی بی‌کلام دلهره‌آور که تا آخر کار پر نشد و بسیار محترم و نرم به اجرا دراومد. بدون هیچ شلوغ‌کاری و بزرگنمایی‌.
خسته نباشید به همه‌ی عوامل
یک سوال: چی شده که انقدر ما به ریتم تند عادت کردیم و دیگه ریتم کند ناآشنا و ناخوشاینده؟ حتی تو سینما هم می‌تونیم ببینیمش که فیلم‌های کند برامون حوصله‌سربر و دوست ناداشتنی تجربه میشن. خب این چیزی جز دنیای شتاب‌زده‌ی سرمایه‌داری که هدفش عرضه‌ی کالا تو کم‌هزینه‌ترین و سریع‌ترین حالت ممکنه، نیست. و چه تلخ که ما به این ناآگاهیم و نمی‌تونیم یه تیاتر کند رو تحمل کنیم و اگه اذیتمون می‌کنه، سریع این حس‌های بد رو به اثر پرت نکنیم. من خیلی کارهای بد تو حوزه‌ی تیاتر دیدم که هیچ کیفیتی توشون رعایت نشده و به شعور مخاطب احترام گذاشته نشده. تو تیاتر عزادار ما این کیفیت و احترام رو کاملا لمس می‌کنیم.
ریتم کند این تیاتر برای من تداعی تیاترهای دانشجوییم رو کرد و اجراهایی که دهه‌ی هشتاد تو سالن مولوی و تیاتر شهر بیشتر میدیدم. الان انگار بازیگرها هر چی هیستریک‌تر باشن چه تو سینما چه تو تیاتر، بیشتر به دل مخاطب میشینن. و این چیزی جز جنون روزافزون جامعه رو نمیرسونه که البته برای من اون هم قابل درکه تو اوضاع پرفشار کنونی. ولی توجیه نمیشه و کاش اول از هر چیز خودمون رو به عنوان سوژه در نظر بگیریم و همه چیز رو از دیگری و ابژه ندونیم و سمتش پرت نکنیم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید