اجرای شریف

شریف برابر پارسی: بزرگوار، پاک نژاد، گُهری، بزرگمنش ، اصیل

بهترین توصیفی که می‌توان از این اجرا داشت
مشخصا ماه ها تمرین ، تمرین ، تمرین
ماه ها تلاش ، ممارست ، ساختن و خراب کردن و ساختن

تلاش ستودنی بازیگران
تفکر و تعمق و بینش کارگردان
نتیجه اش اجرایی شریف

نگاه من به اجرا با توجه به نخوندن بروشور و انتخاب همیشگی ... دیدن ادامه ›› مواجه اول با صحنه باعث شد من اجرا رو اجرایی فراجنسی ببینم.
فضای بسته و خفقان آور و تنگ ، با کورسوی نور لامپی برای دیدن و اندک گندمی برای نمردن ، جامعه ای محکوم به این زیستن

سپس ابزارهای قدرت به اشخاص داده می‌شود، پس انسان ها بدنبال استقلال و آزادی و مسیر خویش میروند پس جامعه دچار از هم گسیختگی می‌شود، آیا استقلال و قدرت باعث از هم گسیختگی میشود؟؟؟

سپس دیکتاتور اعظم که کودکی بیش نیست احساس ترس می‌کند پس با راههای مختلف سعی در گرفتن ابزارها می‌کند و قدرت را به دست می‌گیرد، اینبار تفرقه را عامل حکومت می‌داند .

سپس ناجی وارد می‌شود ، دیکتاتور و تمام ابزارها رو از بین می‌برد و سپس درها باز می‌شوند و نور وارد می‌شود.


اجرا رو دوست داشتم ، اجرای سخت و سنگین
صحنه و لباس و موسیقی و نور و ژست ها و قاب ها رو دوست داشتم ، قاب های زیبا برای عکاسی

اما از نگاه من روایت دچار مشکل می‌شود
روایت گم می‌شود، بعد پیدا می‌شود، دوباره گم می‌شود و پیدا می‌شود، انگار نخ تسبیح چند باری پاره می‌شود.
و پایان اجرا از نگاه من کمی شعاری بود ، چون به نظر من نجات دهنده در گور خفته است.

البته این فقط نگاه و برداشت و تأویل من هست و دلیلی بر درستی یا غلطی آن نیست.

و سوالی که ذهن منو درگیر خودش کرد این هست که اگر تا انتهای نمایش چهره بازیگرها دیده نمیشد بازهم بعنوان بازیگر این نمایش به روی صحنه می‌رفتند؟؟


ودر آخر دم همتون گرم
که انقدر خوب و پر تلاش و دغدغه مند هستید 😍🙌