در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال رضا بختیاری | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 23:12:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نقدی که توسط تیوال امروز حذف شد

«وقتی فرم، بدل به زوال معنا می‌شود»
نقدی نظریه‌محور بر نمایش «بر زمین می‌زندش» به نویسندگی و کارگردانی علی شمس
در بررسی نمایش «بر زمین می‌زندش»، آنچه در ابتدا مخاطب را جذب می‌کند، تلاش آشکار کارگردان برای خلق تجربه‌ای چندرسانه‌ای، متکی به بدن، سینوگرافی، و ضدساختار است. اما این جاذبه اولیه، در عمل، خیلی زود جای خود را به خستگی، سردرگمی و طرد شدگی می‌دهد. از این منظر، لازم است با اتکا به نظریات معتبر تئاتری، به بررسی دقیق تضاد بین ادعا و اجرا در این اثر بپردازیم.
۱. ضدلوگوسنتریسم لمان یا مرگ معنای تماشاگر؟
هانس-تیرش لمان در نظریه «تئاتر پسادراماتیک» خود، می‌کوشد جایگاه «متن» را از سلطه‌ی کلاسیک رهایی دهد و در عوض، اجرای تئاتر را مبتنی بر لحظه‌ی ... دیدن ادامه ›› زیسته‌ی تماشاگر، بدن، صدا، تصویر و فضا بازتعریف کند. با این حال، لمان نیز هشدار می‌دهد که حذف لوگوس (منطق زبان‌محور) نباید به حذف ارتباط بین اجرا و تماشاگر منجر شود. در اجرای شمس، متأسفانه شاهد نسخه‌ای سطحی از تئاتر پسادراماتیک هستیم که تنها به فرم بصری و ترکیب اجرایی اکتفا می‌کند و هیچ‌گاه موفق نمی‌شود «معنای تئاتری» را در بافتی میان بازیگر، فضا و تماشاگر تثبیت کند.
نتیجه: آنچه لمان پیشنهاد می‌دهد، «جایگزینی معنا» است، نه انکار آن. اما «بر زمین می‌زندش»، عملاً معنا را به قتل می‌رساند و تماشاگر را از هر نوع درک دراماتورژیک، مشارکت احساسی یا حتی لذت زیبایی‌شناسی محروم می‌سازد.
۲. تئاتر بدن‌محور باربا: از بدن به‌مثابه زبان، تا بدن به‌مثابه تزئین
یوجینیو باربا، در «تئاتر انسان‌شناختی»، بدن بازیگر را هستۀ اصلیِ معنا می‌داند. بدن، در نظر باربا، باید واجد منطق حرکتی درون‌زا، بیانی، و انتقال‌گر باشد. اما در اجرای مورد بحث، بازیگران اگرچه با بدن‌های آماده روی صحنه ظاهر می‌شوند، اما تحرکشان فاقد منطق دراماتورژیک است. چرخش‌های بی‌هدفی که گاه به نردبان چسبیده‌اند و گاه بر صندلی می‌لولند، صرفاً بازنمایی خلاقه نیست، بلکه نشانۀ اغتشاش اجرایی است که از بی‌مبنایی مفهومی رنج می‌برد.
نتیجه: در «بر زمین می‌زندش»، بدن‌ها زبان ندارند؛ آن‌ها ادای زبان درمی‌آورند. این بدن‌ها نه واجد دلالت، بلکه صرفاً پرکننده‌ی فضای خالی معنایی‌اند.
۳. حضور تماشاگر: از نظریه پذیرش فیش تا تبعید ادراکی
استنلی فیش، نظریه‌پرداز مهم حوزه خوانش، معتقد است که معنا نه در متن، بلکه در تجربه‌ی خوانش (یا در اینجا، تماشا) ساخته می‌شود. اگر تماشاگر نتواند معنا را در لحظه‌ی مواجهه کشف یا خلق کند، اثر شکست خورده است.
در «بر زمین می‌زندش»، آنچه از سوی کارگردان به‌مثابه پیچیدگی مفهومی عرضه می‌شود، در عمل مخاطب را به جای بازیگر هم‌پیوند، به تبعیدی ادراکی تبدیل می‌کند. روایت‌های تکه‌پاره، غیاب ساختار علی‌ـ‌معلولی، و شکست در ایجاد رمزگشایی موقعیتی، باعث می‌شود که مخاطب، از همان دقایق نخست، از تجربه‌ی حضور در اثر کنار گذاشته شود.
نتیجه: تئاتر، چه متنی چه فرامتنی، بدون مشارکت تماشاگر بی‌معناست. اینجا، تماشاگر نه تنها مشارکت نمی‌کند، بلکه عملاً حذف می‌شود.
۴. سینوگرافی؛ آوانگارد یا آوانس؟
در گفته‌ های شمس و تحلیل‌های جانبدارانه، بارها به سینوگرافی عظیم و متحرک اشاره می‌شود. اما باید از منظر نظریه‌های صحنه‌ای معاصر (از جمله نظریه رومئو کاستلوچی) پرسید:
آیا سینوگرافی صرفاً باید چشم‌گیر باشد یا باید در متن روایت ادغام شود؟
در این اثر، سینوگرافی تبدیل به نوعی اسباب‌بازی مفهومی می‌شود که به‌جای افزودن لایه به معنا، صرفاً حضور بصری دارد. چرخش‌های پیاپی نه تنها بر محتوا نیفزوده، بلکه در فقدان پیرنگ و انسجام، بر حس بی‌جهتی و خستگی افزوده‌اند.
تئوری صحنه زمانی موفق است که فرم، معنا بسازد—نه آن‌که آن را دفن کند.
۵. بازگشت به متن؛ نه تکرار تاریخ، بلکه بی‌تاریخی
گرچه نظریه‌های پست‌دراماتیک خواستار عبور از متن‌محوری‌اند، اما متن به‌مثابه ساختار، هنوز عنصری کلیدی در خلق تجربه‌ی تئاتری است. در «بر زمین می‌زندش»، روایت از عناصر بنیادینی چون تعلیق، انسجام، تداوم و حتی ایجاز تهی است. اشاره‌هایی به اوستا، گالیله، نظریه ریسمان و... بیشتر از آن‌که در سیر روایی تنیده شده باشند، شبیه نام‌انداختن‌های روشنفکرانه‌ی بی‌محصول است.
نتیجه: متن در این اثر غایب نیست، اما بی‌کیفیت، بی‌جهت و بی‌اثر است. و این، بر خلاف تمام درک‌های معاصر از متن-صحنه در قرن بیست و یکم است.
جمع‌بندی: تجربه‌ای که از تجربه‌گرایی تهی است
«بر زمین می‌زندش» نه تئاتر پرفورماتیو است، نه تئاتری تجربی، نه اجرایی فلسفی. این اثر، تجربه‌گرایی را با بی‌نظمی، بدن‌محوری را با پرسه‌زنی بی‌هدف، سینوگرافی را با نمایش‌گری، و غنای روایی را با تکه‌گویی نمادین اشتباه گرفته است.
اگر تئاتر مدرن را میدان برهم‌نهی متن، بدن، صحنه و مخاطب بدانیم، اجرای شمس، در هیچ‌کدام از این ساحت‌ها موفق نیست.

این اثر نه تماشاگر را بر زمین می‌زند، نه معنا را؛ تنها چیزی که قربانی می‌شود، خود تئاتر است.
سپهر، امیر مسعود و محمد فروزنده این را خواندند
مهسا احسن، نوشین زارع و پارسا این را دوست دارند
آقا متن شما سر جاشه، چیزی حذف نشده، توی بخش همهٔ نوشته‌ها قابل مشاهده است. من جای شما بودم این دو پست آخر رو حذف می‌کردم.
۵ روز پیش، پنجشنبه
بهناز محمدی
کاش اقای بختیاری دست از سر کچل هنر دوست عشق تئاتر ما برداره :) کلاس درس که نیست!
هنر آیینه‌ی نقد است و نقد آیینه‌ی رشد. با احترام دوست عزیز نقد من شاید کچل‌پسند نباشه، اما عزیزان که موهای هنرشان پرپشت است، چرا از تراشیدن چند جمله من دلگیر می شوند🌺🙏🏻 تئاتر ما به جای نقدگریزی، به آغوش گفت‌وگو نیاز دارد ، هر نقدی، حتی اگر تند، از عشقی عمیقتر به صحنه برمی‌آید.
درود بر شما
۲۰ ساعت پیش
درود جناب بختیاری! کار شما از نقد گذشته؛ شما زیر هر کامنتی که اندک تعریفی هم از این اجرا داشته با چوب نقد نوازش میکنید! و تاکید دارید که حتی اگر ذره ای از این تئاتر لذت بردند کارشون اشتباهه! این کار نقد نیست؛ غرض ورزی در قالب نقده و البته در لباس شکیل و ماکسیمالیستی واژگانی که به گوش مخاطب عام غریبه. خوبه آدم وقتی یه جوالدوز به دیگران میزنه یک سوزن هم به خودش بزنه. جالبه که اصرار هم دارید که نقدتون حذف شده :)))) کامیاب باشید.
۱۵ ساعت پیش
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حذف نقد، نه اصلاح است، نه هنر

پاسخی به سانسور یک نگاه علمی در تیوال

حذف یک نقدِ محترمانه‌ و علمی به درخواست عزیزان عوامل بر زمین میزدنش، نشان می‌دهد هنوز برخی از فعالان تئاتر تفاوت نقد با تخریب را نمی‌دانند. چنین برخوردهایی در فضای فرهنگی، نه‌تنها مانع رشد و بلوغ تئاتر است، بلکه نشانه‌ای از نهادینه‌نشدن پذیرش نگاه متفاوت در میان بدنه‌ی این هنر است.

نقد، جزئی جدایی‌ناپذیر از هنر زنده است. اگر تئاتر، هنر حضور، لحظه، و مواجهه است، پس نقد نیز باید بخشی از همان گفت‌وگو باشد. حذف نقد، شکل‌گیری یک "مافیای رضایت عمومی" را رقم می‌زند که در آن، فقط تحسین مجاز است و هر صدای منتقد، به حاشیه رانده می‌شود.

آیا این اثر را که دیدم ... دیدن ادامه ›› اصلاً تئاتر بود؟

در تعریف علمی، تئاتر پرفورماتیو یا «تئاتر پسادراماتیک» - آنگونه که نظریه‌پردازانی چون هانس تیس لمان و فیشر‌لیشته شرح داده‌اند - فضایی‌ست برای حضور زنده، ارتباط چندوجهی، و درهم‌آمیزی بدن، صدا، متن، و اجرا در لحظه. در آنجا فرم باید در خدمت تجربه‌ی تماشاگر باشد، نه در رقابت با آن.

اما آنچه در «بر زمین می‌زندش» ارائه شد، ترکیبی سرد از ابزار و نمایش تکنیک بود. دکور متحرک و صحنه‌ی چرخان، تنها جلوه‌گر یک خودنمایی پرزرق‌وبرق بود که فاقد بافت مفهومی منسجم، روایت تأثیرگذار یا حتی دریافت حسی پایدار بود.

در تئاتر پرفورماتیو، "عمل" از "بازنمایی" مهم‌تر است.
اما این اجرا نه عمل‌محور بود، نه تأثیرگذار. بازیگران به ابزاری برای اجرای طراحی صحنه تقلیل یافته بودند، و مخاطب، تماشاگری سرگردان بود میان تصاویر بی‌ریشه.

نقدی به فرم‌زدگی بدون فکر
دکور چشم‌گیر، بدون زیرساخت معنایی، نه تنها به اجرا کمک نکرد بلکه بار معنا را از دوش اثر برداشت. فرمی که باید در خدمت محتوا باشد، به محتوای مستقل و بی‌هدفی بدل شد که تماشاگر را به تفکر وا نمی‌داشت، بلکه او را در حالتی تعلیقی و بی‌جهت رها می‌کرد.

گره‌های متنی، نمادسازی‌های ناکارآمد، و ساختاری مغشوش، نه تنها با «پسا‌درام»، بلکه حتی با اصول تئاتر تجربی نیز فاصله داشت. تماشاگر به‌جای آنکه تجربه‌ای زنده و چندوجهی داشته باشد، صرفاً شاهد چرخش مکرر دکوری شد که درونش چیزی برای کشف وجود نداشت.
اثر زمانی "تئاتر" است که بدن، صدا، فضا و معنا در لحظه‌ای زنده به هم گره بخورند.
در نتیجه: آیا این اجرا، را در ساده‌ترین توصیف ممکن، میتوان تئاتر خواند .
باز هم دوباره می‌گویم ، سانسور نقدی که با این زبان محترمانه نوشته شده بود، نشان می‌دهد برخی هنوز از توهم تحسین‌طلبی بیرون نیامده‌اند.
سپهر، امیر مسعود و محمد فروزنده این را خواندند
آیدا رحمتی، رسول مدرس و طاهره صادقی این را دوست دارند
آقا متن شما سر جاشه، چیزی حذف نشده، توی بخش همهٔ نوشته‌ها قابل مشاهده است. من جای شما بودم این دو پست آخر رو حذف می‌کردم.
۵ روز پیش، پنجشنبه
امیرمسعود فدائی
آقا متن شما سر جاشه، چیزی حذف نشده، توی بخش همهٔ نوشته‌ها قابل مشاهده است. من جای شما بودم این دو پست آخر رو حذف می‌کردم.
چک کردم عزیز نبود 😐
در هر صورت مجدد ...
۴ روز پیش، جمعه
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید