«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام و خسته نباشید میگم به بازیگران و عوامل نمایش
من خودم شخصا نمایش و خیلی دوست داشتم بازیگرها با تسلط بازی میکردن حس ها کاملا به مخاطب انتقال پیدا میکرد چه در کلام چه در میمیک و حتی حرکات چشم و نگاه، لباس های یه دست بازیگرها با رنگ های خنثی فضای نمایش رو خیلی جذاب کرده بود و اینکه در طراحی و دوخت بین لباس خانمها و آقایون تفاوتی نبود اینم جذابیت خودش رو داشت. صحنه دخترها یه کم به دنیای امروز نزدیک بود دیالوگ هاشون حسادت هاشون، اینم جالب بود. و در آخر هوای مطبوع و خنک سالن باعث میشد آدم با تمرکز بیشتری به تماشای این نمایش جذاب بشینه.
ا
سلام و خسته نباشید.
در مجموع چیزی که بیشتر به چشم من اومد و بنظرم بیشترین نقطه قوت در کار بود ، بازیه خیلی خوب دوستان بازیگر بود،بنظرم ادای احساسات به خوبی به تماشاگر انتقال داده شد، مخصوصا خانم بازیار که بنظرم بازیشون به شدت تاثیر گذار بود و درخشیدن. همچنین آقای جوادی.
موفق باشید.
من این کار را روز جمعه تماشا کردم. از دیدن کار لذت بردم. مهمترین نکته مدت زمان مناسب و موجز نمایش بود. همه حرفها در این تایم زده شد و انتقال حس و معنا صورت گرفت. پس از مدتها کاری دیدم که فرم اجرایی و طراحی دکور مینیمال اما پرمحتوایی داشت. بازی بازیگرها رو دوست داشتم. با توجه به فضای اکسپرسیونیستی - مینیمال کار بنظرم به نکاتی قصد داشت ارائه دهد رسیده بود.
به امید موفقیت برای گروه🙏
کار جالبی بود با بودجه کم
ارزش حمایت کردن داره
بازی محمد جوادی رو واقعا دوست داشتم
داستان در واقع اشاره ای لطیف داره به کسانیکه هر غلطی میکنن و بعد میرن تو جایگاه کسیکه قربانیه و در واقع شاید خیلی از آتش ها رو باید دید تا به کسیکه کبریت رو کشیده پی برد نه کسی که کبریت تو دستشه
شاید قابیل هم فدای آتشی شده که کس دیگه روشنش کرده
کار زیبایی در فضای اکسپرسیونیسم دیدم.ریتم کارخوب بود.بازیگران همه درست بودند.بازیگر نقش هابیل بسیار مسلط به بازی و رها در فضا قرار گرفته بود.موسیقی کار اندازه و به جا.واقعا خسته نباشید.
امروز من به تماشای یه زندگی واقعی رفته بودم نه صرفا یک نمایش. غم ،شادی،خنده ،حسرت، خیانت،ترس و عشق..... رو شاهد بودم. یه جا خنده، گاهی سکوت و تفکر ، گاهی شلوغ بازی... جایی هم که از شدت زندگی روتین و دور از هیجان خودمونو به مرگ میسپاریم و خدانگهدار ... بازی بازیگر ها تحسین برانگیز بود کلی لذت بردم. خسته نباشید میگم به آقای عبدالحسینی و گروه خوبشون با آرزوی موفقیت 🌸🌸🌸
مایش "چهارگانه بیربط" هر چهار اپیزود ویژگی های خاصی از شرایط اجتماع و طبقات مختلف مردم و شرایط زندگی آن هارانشان میدهد بازی های درخشان به خصوص اپیزود دوم، سوم داستان ها متفاوت ولی
دارای نقاط مشترک بود میزانسن درست و منظم ،بازی ها درست و اندازه بدون غلو ،که نشان همدلی و رفاقت در بین بازیگران و عوامل است
و در آخر کارگردانی هوشمندانه آقای عبدالحسینی که خروجی کار یک نمایش سورئال و جذاب رو پدید آورد
خسته نباشید به تمام بچههای این نمایش
نمایش قشنگی بود، نقالی یک خانم که خیلی هم خوب از عهده نقش بر اومده بودن برام جالب بود و اینکه گاهی اوقات تماشاچی رو مخاطب قرار میداد رو دوس داشتم ،شوخی های ایرانی هم نشسته بود به متن ،جالب بود. باقی بازیگرها هم نقش به چهرشون میومد و قابل باور بود. در کل لذت بردم و شب لذت بخشی رو سپری کردم و هوای سالن سیمرغ هم مطبوع بود.و به دوستان دیدن این نمایش رو پیشنهاد میکنم.
سلام، خسته نباشید پارسال که اومدم نمایش و دیدم نمایش خیلی جذاب بود پارسال با اینکه که یه اقا نقش مادر رو بازی میکرد انقد قابل باور بود که نگو، دقیقن یه پیر زن جنوب شهری، کاملن مشخص بود که خانواده فقیرن، و مادر خانواده خیلی نقش و خوب دراورده بود. ولی امسال گریم مادر خانواده یه گریم طاغوتی بود حرکات و حرف زدن و ریکشن شکل زنای پولدار بود . اون چادر دور گردنشم یه وصله ناجور بود. بازیگرا اصلن نه حس داشتن نه ربکشن. بعد از ورود چاه باز کن کمی نمایش بهتر شد ولی نقش مادر خانواده کاملن یه وصله ناجور بود. با عشق اومده بودم که مثل پارسال نمایش جذاب ببینم اما شوک شدم .