در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال محیا مرادی | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 19:48:49
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
این نمایش خاص، به کاوش در نقش خانواده به‌عنوان نمادی از جامعه می‌پردازد، جایی که تضادهای درونی و تنش‌های پیچیده‌ی فردی و اجتماعی در قالب تئاتر ... دیدن ادامه ›› معاصر و مفاهیم ذهنی غامض به تصویر کشیده می‌شوند. مضامینی همچون جست‌وجوی هویت فردی و تأثیرات محیط بر شخصیت افراد ، در آثار اخیر مساوات به‌طور برجسته‌ای آشکار شده‌اند و این رویکرد، به‌وضوح در این نمایش نیز نمایان است.
تئاترهای این ‌چنینی، با بهره‌گیری از نمادگرایی و استعاره‌های ظریف، پیام‌هایی در راستای دوراندیشی درباره ساختارهای قدرت و سطوح مختلف جامعه انتقال می‌دهند. در این اثر، از نمادهایی آینه ای برای نمایش سطح گسترده ای استفاده شده تا پرسش‌هایی بنیادین پیرامون هویت فردی، قدرت‌های سنتی و نحوه‌ی شکل‌گیری باورهای جمعی را مطرح کند.
چالش‌های روابط میان رأس و عامه مردم، بررسی شده‌اند و در مواجهه با ادراک حقیقت به معنای حقیقی کلمه، مفاهیم پیچیده ای طرح شده است . عناصر سورئال در این اثر گنجانده شده‌اند تا مرز میان واقعیت و توهم را به‌طور بی‌واسطه و نامحسوس محو کنند. به طور خلاصه نشان می‌دهد که چگونه یک تفکر می‌تواند حتی موجودیت را نادیده بگیرد و دیگران را به پیروی از آن وا دارد.
با وجود عمق مفاهیم و شیوه‌ی روایت که تأملات جدی و عمیقی را در ذهن مخاطب برمی‌انگیزد، ریتم مونوتون نمایش ممکن است برای برخی از تماشاگران کسل‌کننده و سنگین به نظر آید .
به نظر میاد این نمایش تمثیلی از بحران هویت و جستجوی معنای زندگی در دنیای مدرنی است که نقش‌ها و جنسیت‌ها رو به روش‌های غیر متعارف به چالش می‌کشه. استفاده از بازیگران مرد برای نقش‌های زنانه می‌تونه به مفهوم ساختگی بودن نقش‌های جنسیتی در جامعه اشاره کنه. از طرفی، نشون دادن قصه ای سنتی به شکل ترسناک، شاید بازتابی از وحشت‌ها و دغدغه‌های زندگی امروزی باشه.از نظر سبک هنری، نمایش "بی‌پدر" با ترکیب المان‌های سنتی و معاصر، یک تجربه آوانگارد به مخاطب ارائه می‌ده. تأکید روی بحران هویت می‌تونه به مکاتب فلسفی اگزیستانسیالیسم اشاره داشته باشه، جایی که افراد در جستجوی معنا و هویت در جهانی بی‌معنا و بی‌ثبات هستند. از طرفی، چالش نقش‌های جنسیتی می‌تونه بازتابی از نظریه‌های کوئیر و فمینیستی باشه که نقش‌های جنسیتی رو به عنوان ساختارهای اجتماعی به چالش می‌کشند. این ترکیب عناصر، تجربه ی یک نقد عمیق از جامعه معاصر و نقش‌های تحمیل‌شده ارائه میده.
متن اجرا شده جزو دسته آثار عمیق است که موضوعاتی مثل ابسوردیسم و اگزیستانسیالیسم را به چالش می‌کشد و کنش نمایش،این موضوع به وضوح ابسوردیسم را نشان می‌دهد؛ یعنی بی‌معنایی ذاتی زندگی و تلاش برای پیدا کردن معنا در جهانی غیرمنطقی. اگزیستانسیالیسم هم در شخصیت‌ها و تصمیمات آنها منعکس است؛ جایی که هر فرد باید خودش معنای زندگی‌اش را بسازد. این نمایش یک دعوتنامه برای تعمق در این موضوعات پیچیده است.
بازیگران در «سوء تفاهم» نقش‌های پیچیده‌ای را ایفا می‌کردند که نیازمند عمق و درک عمیق از موضوعات فلسفی است. توانایی آنها در به تصویر کشیدن عواطف پیچیده و تضادهای درونی، نقشی کلیدی در موفقیت نمایش داشت . کارگردان هم با فضای سنگین و ملموس، و با انتخاب‌های هنری دقیق، به این اثر جانی دوباره بخشیده بود. ترکیب بازیگرانی با درک درست از فضای کار و کارگردانی هوشمندانه، تجربه‌ای استثنایی را برای بینندگان فراهم میکرد.