در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال کریم جوانشیر | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 06:34:28
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
درودها
بنده کریم جوانشیر هستم
یکی از اعضای تیم اجرایی نمایش

نمیدونم شما طرفدار یا علاقمند به چه جور نمایش هایی هستید
(البته که همه ی گونه های تاتری مخاطب خاص خودش را دارد)
اما:

اگرمیخواهید فقط با تاتر سرگرم شوید
اگر دنبال لحظات مفرح و شاد و خنده و شادی آور هستید
اگر اساسن حوصله فکر کردن و تفکر را ندارید
اگرمشتاق ... دیدن ادامه ›› دیدار سلبریتی ها ، سوپر استارها، شاخ های دنیای مجازی، کمدین های معروف و احتمالن فرصتی برای سلفی گرفتن با آنها هستید

اگر تصور میکنید انچه را که در صحنه های تاتر
می‌بینید و می‌شنوید نبایستی یادآور دردها و آلام شما باشد
اگر.......

حتمن به تماشای این نمایش نیایید و انتخاب های دیگر را جستجو کنید

هر شب صد و خورده ای نمایش کمدی و شادی آور و سرگرم کننده در سالن های مختلف پایتخت روی صحنه است
میتوانید به آنها رجوع کنید

از سویی دیگر
اگر ما و نمایش ما را انتخاب کردید
ضمن تشکر از شما و انتخاب شما
امیدواریم نظرات خود را بی هیچ ملاحضه ای و البته صادقانه برای مان کامنت کنید

نمایش ما تا پایان هفتم آبانماه روی صحنه خواهد بود
اگر دوست داشتید
به دیگران نیز توصیه کنید

ارادت و مهر
کریم جوانشیر

..........
....یادداشتی برای کمدی موزیکال ِ "دیوان تئاترال".............
..........نویسنده : زنده یاد " محمود استادمحمد"
.............. کارگردان: روزبه حسینی
...
چند خطی ِ داستان ِ نمایش :
مش ببول ..... درشرایط ِ قحطی آب / عاشق "سرور" شده است..... مهریه‌ی سرور / آب ِ قنات کوه بیستون است..... ببول ازسویی...... و ... دیدن ادامه ›› " آفتاب " و " مهتاب " از سوی دیگر...... به رهنمود ِ پهلوان به نمایندگی ازمردم ِ شهر "هفت دروازه " به کوه ِ بیستون می زنند و در آنجا " فرهاد ِ کوه کن " را ملاقات می کنند….....( و باقی ماجرا )
متن این نمایشنامه / درامی ظریف و موجز / با زبانی شاعرانه است و بی شک / یکی از محبوب ترین متون ِ منظوم در دوره معاصر.... متنی که / بارها توسط ِ کارگردان های مختلف به روی صحنه رفته یا خوانش ( نمایشنامه خوانی ) شده است ...و هر یک ازآنها / خوانش های متفاوتی / متناسب با تحلیل ِ خود / از آن داشته اند وبه نظر من / اجرای روزبه حسینی وخوانش اوازمتن / به هیچ وجه درقواره های متن زنده یاد محمود استاد محمد نیست .....
در نمایش ِ روزبه حسینی.......انتخاب ِعوامل ِ نمایش/ در نقطه مطلوبی قرار دارد ....وهمه عوامل ِ نمایش .......خوب و سنجیده و حرفه ای/ انجام ِ وظیفه میکنند .....و به نظرمیرسد گروه ِاجرایی/ همه توان ِ خود را / برای اهداف ِ کارگردان بسیج کرده اند......و برای به تصویر کشیدن ِ خواست ِ کارگردان ......تلاش ِ فراوان کرده اند ....اما برخلاف ِ انتظار ......کارگردان ِنمایش / نه تنها در به صحنه کشیدن ِ این متن ِ خوب / ضعیف و ناتوان عمل کرده است / بلکه برای ایجاد ِارتباط ِ مناسب با مخاطبینش ....با مشکلات ِ بسیاری روبروست.....
از همان ابتدا / شاهد ِ نوعی آنارشی حاکم برروایت ِ صحنه ای " داستان ِ منظوم ِ نمایشنامه " هستیم ...و صحنه های نمایش ترکیبی از تکه های وقایعی ست / که نه لحنی کمدی - موزیکال دارد ...ونه ظرافت وطراوت ِملودرام ِعاشقانه متن ِ نمایشنامه / درآن پدیدار میگردد .....بیشتر به لالایی های نجوا گونه ای شبیه است / که نه هیجانی ایجاد میکند ونه نهایتن موجب ِ شوروحال ِ خاصی نزد تماشاگران میگردد ...بلکه موجب ِ یکنواختی و رخوت شده ومخاطب را خسته میکند ......
.طراحی واجرای نا مناسب و نسنجیده صحنه / با ایجاد ِفضایی دور از ذهن/ انتزاعی و نا متعارف .....کمکی به تفهیم ِقصه نمایش نمیکند ......اسکلت ِآهنی دو پله متحرک / که تا انتهای نمایش/ در صحنه های مختلف / پیش ِ چشم ِ تماشاگران/ دائم / تغییر ِوضعیت میدهند....نه تنها / بازی گاه ِمناسبی رابرای بازی بازیگران ایجاد نمیکنند ...بلکه / درتعویض صحنه های ملال آور/ موجب ِ سکته های فراوان درریتم ِاجرا میشوند.....صحنه ای که ازهمان ابتدا دست و پا گیر و مزاحم است .....حتا / پرده سیکلوی مستقردربکراند ِ صحنه هم / کاربردی صحنه ای ندارد وبیشترمحلی برای تاباندن ِ نورهای رنگی مختلف است....که چرایی تنوع ِ نورها روی آن .....بی جواب میماند
طراحی موسیقی واجرای آوازوتک نوازی وهم نوازی نوازنده ها ...بلاتکلیف است ...نه سنتی / نه مدرن / و نه حتا تلفیقی معنادارازاین دوشکل است وگروه نوازنده ها / همواره / یک اجرای بی شناسنامه وبی هویت را ....تدارک داده اند... .یک موسیقی آشفته / یکنواخت وازهم گسیخته....ترکیبی نا همگون از صدای سازهای ویولن / سه تار/ گیتار/ طبل و.....اساسن/ تکلیف ِموسیقی و تناسبش با متن واجرا مشخص نیست وبه کار گیری آنها / بیشترموجب ِاختلال میشود تا همراهی گوش نوازوتاثیر گذار ِ صحنه های نمایش.....
میزانسن های کارگردان ....هیچ کمکی به زیبا شدن عمل ِ صحنه ای بازیگران نمیکند و بیانگر/ یا القا کننده هیچ ِ فضا / یا مفهوم ِ خاصی نیست / یا اگرهست .....چشم نواز/ مناسب و تاثیر گذارنیست
بازیگران با آنکه بیان ِآزموده ای دارند ....با آنکه درک ِ خوبی ازموسیقی دارند ....با آنکه سعی میکنند هماهنگ و قابل ِ قبول باشند ......همواره نقش ِتعین کننده ای درایفای نقش ِ خود/ یا همراهی با دیگر بازیگران ندارند واین ماجرا در بیشتر ِ بده بستان های دیالوگ / بین ِآنها مشهود است وهر کدام / سعی میکنند کار ِ خودشان را به درستی انجام دهند تا متهم به کم کاری و کم فروشی نشوند ....
و این به معنای این نیست که آنها توانایی های لازم را برای ایفای نقش ندارند ...هرگز......به نظر ِبنده با همین بازیگران و با همین قابلیت های ممتازی که دارند ...میتوان نمایشی در خور و ایده آل را از همین متن به روی صحنه آورد .....
طراح حرکات ِ موزون / کار ِ قابل ِاعتنایی انجام نداده و اساسن اجرایی اینچنین از هم گسیخته و بی سرانجام ازمتن ِنمایشنامه / نیازی به این حرکات ِ بی معنا و مضحک ندارد
البته/ روزبه حسینی را / بیشتر درمقام ِ دراماتورژ دیده و میشناسم وشاید انتظار ِ یک کارگردانی خوب و سنجیده ازاوغلط باشد.....
نهایتن اینکه / برای اووگروهش آرزوی موفقیت کرده و به همه شان خسته نباشید گفته ودرانتظار ِ کارهای بهتروسنجیده تر ِاین گروه ِ پرتلاش خواهم نشست ....
...
........تماشاخانه سنگلج
...........جمعه / دهم / دیماه / نود و پنج
...........................................کریم جوانشیر
کیان این را دوست دارد
جناب جوانشیر با درود بسیار و عرض خیر مقدم
بنا بر نزدیک یافتن سلیقه ام با دو مطلب اخیر شما، امیدوارم همچنان خواننده نقطه نظرات تان باشم و بیش از پیش من و دیگر رفقای همتیوالی را در نگاهِ نقادانه و منصف تان به نمایشهای متعدد شریک بفرمایید.
۲۴ دی ۱۳۹۵
سلام ...چشم/سعی میکنم اینجا هم در خدمت دوستان باشم
۱۳ آذر ۱۳۹۸
کیان
جناب جوانشیر با درود بسیار و عرض خیر مقدم بنا بر نزدیک یافتن سلیقه ام با دو مطلب اخیر شما، امیدوارم همچنان خواننده نقطه نظرات تان باشم و بیش از پیش من و دیگر رفقای همتیوالی را در نگاهِ نقادانه ...
بله حتمن ...محبت داری عزیز
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یادداشتی برای نمایش : " تیاتر سعدی / تابستان سی و دو "
نویسنده / طراح و کارگردان : حسین کیانی
.......
چند خطی داستان ِ نمایش :
گروهی تئاتری تصمیم گرفته اند / غروبِ ِ ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ (روز ِ کودتا)...نمایش ِ
" باغ آلبالو "نوشته آنتوان چخوف را در سالن ِ تاتر سعدی / روی صحنه ببرند .... .آنها با وجود ِ مواجهه با سانسور/ مشکلات ِ بازیگران ( حتا نبود ِ چند بازیگر ِ دیگر) ..... و رویدادهای کودتا / تلاش می کنند تا هر طور شده کار را روی صحنه ببرند... اما درنهایت / سالن ِ تئاترشان / توسط ِ دار و دسته
" شعبان جعفری" به آتش کشیده می شود........
.......
تیاتر سعدی / یکی از مکان‌هایی است که طبق ِ اسناد ِ تاریخی ..... در روز ... دیدن ادامه ›› ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به آتش کشیده شده است ...... وبه نظر میرسد / سرگرد" قربانعلی فخرایی " مسئول ِ سانسور در اداره شهربانی و
"شعبان جعفری" مسئولین اصلی آتش زدن ِ تیاتر سعدی در روز ِ کودتا معرفی شده اند.....
نمایش با دیالوگ ِ " رویا میرعلمی" در نقش ِ یک هنرپیشه ارمنی به نام ِ " لورین " آغاز میشود
او خودش را مسبب ِ اصلی به آتش کشیده شدن ِ سالن ِ تاتر سعدی معرفی میکند.....
و در ادامه نمایش متوجه میشویم که / او به درخواست ِ خواستگاری سرگرد" قربانعلی فخرایی " جواب ِ منفی داده است و همین ماجرا باعث شده / تا" فخرایی" دستور ِ سوزاندن ِِ سالن ِ تاتر را به شعبان جعفری و دارو دسته اش بدهد ....و به این ترتیب ....سالن در شعله های آتش میسوزد ....
.....حسین ِ کیانی / نویسنده و کارگردان ِ نمایش / در توضیحی / به این نکته اشاره کرده است که این ماجراها و شخصیت ها ...همگی ساخته و پرداخته ذهن ِ اوست و خیالی است .....
در داستان ِ او بروز ِ چنین اتفاقی ( به آتش کشیده شدن ِ تاتر سعدی ) ....برایند ِ اتفاقات ِ سیاسی- اجتماعی و کشمکش های اعتراضی و تظاهرات ِ زمان ِ کودتا نیست......و این هم زمانی / اساسن ربطی به شاه و مصدق .....و هواخواهان ِ این دو / در بروز ِ کودتا و تحولات ِ سیاسی ندارد .......این اتفاق / صرفن ....و فقط .....به دلیل ِ انتقام و کینه جویی و امیال ِ شخصی و سلیقه ای سرگرد فخرایی انجام گرفته است و دلیل ِ اصلی آن رد ِ درخواست خواستگاری او / توسط ِ آن هنرپیشه ارمنی ....یعنی " لورین " است ....نه چیز ِ دیگر .....
از طرفی / وقتی به داستان ِ نمایش دقت میکنیم .......به سئوالاتی بی جواب میرسیم / مگر میشود ...در هنگامه کودتا و بگیر و ببند های آن روزگار .....هنرپیشه ها / بی خیال و بی اعتنا به مسائل ِ روز و تحولات ِ سیاسی اجتماعی زمانه خود ......همه دغدغه شان این باشد که مثلن ...فلان نمایش را به روی صحنه ببرند ؟ ...برای کی ؟ چرا ؟ .....یعنی اونها هیچ نقشی درشکل گیری مسائل زمانه خودشان نداشته اند؟ .....یاهیچ نسبتی با جریانات ِ پیرامونی خود نداشته اند ؟ آیا آنها / همه فکر و ذکرشان .....بدست آوردن ِ نان ِ بخور و نمیر ِ حاصل از ایفای نقش در صحنه تاتر بوده است ؟
آیا واقعن / این نگاه / نگاه ِِ منصفانه ای به هنرمندان ِ آن زمان است ؟

حسین کیانی / پیشتر نیز ....در نمایش های : "مضحکه شبیه قتل" .... "تیاتر اجباری " .... "تکیه ملت"..... و "بیداری‌خانه نسوان"..... زندگی اهالی نمایش را ...دستمایه آثار ِ نمایشی خود قرار داده است .....و این نگاه ِِ تامل برانگیز و انتقادی او / به هیچ وجه / اتفاق ِ بدی نبوده و نیست ...اما در داستان ِ این نمایش ...... و روایتی که بیان میکند و تصویری که نشان میدهد .....با آنچه از او و نگاهش / در آن نمایش ها / سراغ داشته ایم ......هم به نوعی در تضاد است و هم به عبارتی درست تر ........از هنرمندی مانند او / قابل ِ انتظار نیست......
...
حسین کیانی / اما / در طراحی صحنه موفق عمل کرده ......او به درستی / با نگاهی ژرف و هوشمندانه......یک درخت ِ خشکیده را تکه تکه کرده و از آن برای لوازم ِ صحنه بهره گرفته است .....و در بکراند ِ صحنه / خورشید را نشانده است ....به عبارتی دیگر .....تاریخ ِ قطعه قطعه شده یک سرزمین را در پیشگاه ِ خورشیدی روشنگر نشانده است ....یک درخت / با شاخه هایی بریده شده......و ساخت ِ فضایی کنایه آمیز و تلخ......
در میان ِ بازیگران / به نظر ِ من / از همه بهتر " علیرضا آرا " به ایفای نفش پرداخته است .. و این موفقیت / حاصل ِ درک ِ درست ِ او از موقعیت و ماهیت ِ واقعی نقش است ..اگر چه شیرینی و اقتدار ِ بازی " شهرام حقیقت دوست " را نمیتوان نادیده گرفت ...." رویا میر علمی "...اگر چه همه توانش را / برای ایفای نقش / به خدمت گرفته است ...اما نشان داد که اساسن برای بازی روی صحنه تاتر......کمبود های فراوانی دارد ....مخصوصن ... یک صدای پرورش یافته و رسا ......."علی سلیمانی" .....و آنچه از او روی صحنه میبینیم / همان چیزی است که / از او توقع داریم ....."امیر رضا دلاوری " ......هنگامی که به صحنه آمد / همه را با بازی درستش غافلگیر کرد ..اگر چه او / حضوری کوتاه دارد / ولی بسیار پررنگ و تاثیر گذار بازی میکند ........"مجید رحمتی" با بازی روان و یک دست ِ خود ......به دلنشینی و شیرینی صحنه ها / رنگ و جلایی تازه میدهد ........بقیه بازیگران نیز ......به خوبی ایفای نقش کرده اند و یک رو خوانی سالم ...حداقل اتفاقی ست که افتاده است...........
در مورد ِ کارگردانی ......به نظر میرسد ....میزانسن ها و لحن ِ روایت ِ صحنه ای حسین ِ کیانی دچار ِ لکنت های فراوانی ست .....طنز ِ صحنه ها / به قول ِ معروف / در نیامده است .....کنایه های متن .....پخته نشده و قوام نیافته است ......انگار یه چیزهایی در اجرا / یا فراموش شده / یا اساسن / وجود ندارد .....هماهنگی های لازم بین ِ عناصر ِ نمایشی ......روی صحنه نمایش / کامل و یک دست و پذیرفتنی نیست.......تاکید ها زیادی پررنگ است ....و جزئیات مهمی / بی دلیل / حذف شده است ......

نهایتن اینکه / یادداشت ِ کارگردان را در بروشور خواندم و افسوس خوردم و نپسندیدم ....کاش چنین یادداشتی برای مخاطب نوشته نمیشد ......واقعن ...مگر چه شده است که باید اینچنین با مخاطب نمایش ِ مان درد دل کنیم وحرف هایی بزنیم که؟ ..........بگذریم ........همینقدر میدانم که همه ما حاصل ِ انتخاب هایمان هستیم ...و این ماجرا عمومیت دارد و مخصوص ِ یک نفر و یک گروه نیست ....
برای حسین کیانی و گروه اجرایی این نمایش ....در صحنه تاتر این مرز و بوم ....روزهایی آفتابی .....آرزو میکنم
.....
سالن اصلی تاتر شهر
.....ششم / آذر ماه / نود و پنج
.................کریم جوانشیر


درود
من مطمئن نیستم که آن درخت ماکت بود یا خیر. در لیست عوامل نیز به ساخت دکور اشاره نشده است.
اگر ماکت نبوده است هرچند جلوۀ بصری نمایش را بر دوش داشت و معناساز نیز ظاهر گردید اما قطع درختی که سرشاخه های آن هنوز به قوت خود باقی و مستعد سبزینگی اند، به بهانه صحنه آرایی از نظر من نکوهیده است.
اما اگر ماکت ساختگی بوده باشد باید به سازندۀ آن تبریک و دستمریزاد گفت.
۰۹ دی ۱۳۹۵
آتش گرفتن تاتر ربطی به کینه اون سرگرد عاشق نداشت....انتهای نمایش مشخص شد
۰۹ دی ۱۳۹۵
شاید...ولی مخدوش بود...من متوجه اش نشدم
۱۳ آذر ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید