«مش ببول» در شرایط قحطی آب، عاشق «سرور» شده است. مهریهی سرور آب قنات کوه بیستون است. ببول از سویی و «آفتاب» و «مهتاب» از سوی دیگر به رهنمود پهلوان به نمایندگی از مردم شهر هفت دروازه، به کوه بیستون می زنند و در آنجا فرهاد کوه کن را ملاقات می کنند...
همراه با مقامی خوانی و دوتارنوازی ِ روزبه مهر در نقش پهلوان کاری از گروه فیلم و تیاتر وَ ناگهان