هم این و هم آن داستان آدم هایی است که دوست ندارند بشنوند آدم هایی که هیچ کدام سر جای خود نیستند. آدم هایی که تظاهر می کنند می خواهند بشنوند و بزرگ شوند ولی به کوچکی خود قانع هستند چون می دانند رشد درد دارد و کمتر کسی است که این درد را به جان بخرد. (این )همان داستان قدیمی یک روزه به جایی رسیدن است و (آن )همینی است که راه درازی طی کرده و هنوز نتوانسته حقش را از این دنیا بگیرد. حقی که به اندازه خوردن یک فنجان چای با یک دوست، بیشتر نیست. (این)همان دوست را هم ندارد و (آن) فقط همان یک دوست را دارد که همیشه کنارش بوده و ساعت ها منتظرش مانده. (این)خالی ست که همه چیز برایش کم است و (آن)لیوان نصفه نیمه ای که نگاهش میان قسمت پر و خالی خودش گیر کرده.
(هم این و هم آن) نمایش پذیرش نقطه واقعی است که در آن قرار داریم. نقطه ای که کمتر کسی آن را می شناسد و به آن باور دارد.
بالا و پایین، تلخ و جذاب، گیرا و دلمرده، وقتی ندانی کجای این دنیا ایستاده ای فقط زخم می زنی و زخمی می شوی هر چند اگر از بیرون جذاب و دست نیافتنی به ... دیدن ادامه ›› نظر برسی.
برای درک کمی از خود که شاید بسیار از مردم عادی دور به نظر برسد که نیست و برای لحظه های شاد همراه با تفکر شما را به دیدن این نمایش جذاب دعوت می کنم.