اخلاق چیزی نسبی است. این تمام فلسفه ژان پل سارتر است. به ادعای او اگر یک فردی بین کشته شدن برای کشورش و مراقبت از مادرش مردد باشد، در این مرحله قضاوت نسبی او حکمی اخلاقی خواهد داشت. من ترجیح میدهم الان از مادرم مراقبت کنم و به جنگ نروم یا بهتر است به جنگ بروم و کشته شوم. انتخاب شخصی یکی از این دو حالت اخلاقی ترین عمل این فرد خواهد بود. در این نمایش ما شاهد تغییر عقیده افراد در لحظه هستیم که شاعرانگی و تناقض کار از دل همین منطق بر می آید. هویت افراد کاملا سطحی بوده و مضحکه و کمدی کار نقدی بر وضعیت انسان در شرایط بحرانی می باشد. از طرفی این افراد بی هویت که خود را از پیش بازنده می بینند با منطق اخلاق نسبی هم در لحظه فاجعه به بار آورده و تراژدی کار از همین طریق شکل خواهد گرفت. انسان سارتر انسانی است که مجبور بین انتخاب بد و بدتر است. خسته نباشید به کارگردان کار و تیم پرتلاش همین کار.