در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نماینده گروه اجرایی درباره نمایش نِکراسوف: یادداشت دکتر محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان سینما درباره نمایش «ن
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 13:13:42

یادداشت دکتر محمدهادی کریمی نویسنده و کارگردان سینما درباره نمایش «نِکراسوف»

چه چیزی دل انگیز تر از تماشای نمایشی به قلم زمان پل سارتر آنهم در هوای اردیبهشتی تهران ، و درحالیکه سالهای دور آنرا به احترام قلم سارتر به سختی به پایان برده ای و جدا از دیدگاه های اگزیستیانسال نویسنده درباره ی اخلاق و سیاست و عشق و خیانت و خودکشی که به شکل مانفیستی از زبان عمده ی نقش ها روایت می شود و همه عوام و خواص به یکسان تفلسف می ورزند و همین ها شاید باعث پرگویی و اطناب ممل شده ، حالا دوباره میخواهی نظر گذشته ی خودت را ارزیابی کنی و ببینی بعد بیست و چند سال چه تغییری در نگاهت به وجود خواهد آمد... اما آنچه روی صحنه بود یک اجرای متوازن و همانقدر مضحکه که همانقدر فلسفه، همانقدر شوخی که همانقدر جدی ، که از دل هم بیرون می آیند و نمی توان بین آنها خطی کشید و مدام از فلسفه به درام و از درام به فلسفه کوچید ، حالا مضحکه ای به پا شده که میتوان یک نگاه فلسفی واحد به کل آن و نه مانیفست هایی برای تک تک حوادث آن داشت، و از پس جهانی پر از تناقض و چالش به یک دیالکتیک رسید.
در این بازیافت لذت، علیرغم آن تکلف و مرارت خوانش، به جز دراماتورژی ماهرانه و اندازه سنجانه, امروزی شدن داستان تاریخی از تزاحم بلوک غرب و‌شرق در دوران جنگ سرد به خاطر جنگ روس و اکراین بی تاثیر نبود و دشمنی فرانسوی ها با روس ها در همین زمان را تداعی می کند و غبار کهنگی را از زمان رخداد ... دیدن ادامه ›› نمایش می زداید و متاسفانه در این دو دهه و اندی بخصوص در سالهای اخیر آنقدر فیک‌نیوز و جاسوس و خائن و نفوذی دیده ایم که نمایش دهه ی پنجاه فرانسوی به نشانی امروزمان در این زمان و مکان نزدیکتر شده و آنقدر سرمایه های کثیف از نوع الیگارشی، ابتذال را بر همه چیز از جمله فرهنگ تحمیل کرده که لحن چپگرایانه ی سارتر بسیار دلنشین تر از قبل برایمان باشد ، و اما از اجرای هارمونیک متن نمی توان بی اعتنا گذر کرد و آنرا در لذت تماشای اثر دخیل ندانست ، همان قدر نوآورانه که همان قدر وفادار به نوعی از نمایش کلاسیک یعنی مضحکه ی فارس ، ‌ونوعی از کمدی کلاسیک های سینمایی «اسکروبال» که به هجو روابط بالادستی ها و بزرگان پر قالبی دیوانه وار می پردازد، اجرایی سیال و روان و منعطف که نور و‌صدا و صحنه و لباس و گریم و‌بازی و موزیک و‌... به اندازه و عجین با یکدیگرند.
عنصری که مفهوم یک کارگردانی دقیق از آن قابل استنباط است .