در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | علی محرابیان درباره نمایش کاما: بی غرض مینویسم چون نوشتن رو دوست دارم سه شنبه بود، نشسته بودم داشتم غ
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 21:19:48
علی محرابیان (ali_7219)
درباره نمایش کاما i
بی غرض مینویسم چون نوشتن رو دوست دارم
سه شنبه بود، نشسته بودم داشتم غروب بهار باغ کتاب رو میدیدم که اونایی که غروب باغ کتاب رو دیدن میدونند که چقدر تنهایی، دلگیر هست، از سر کار خسته اومده بودم که به هیچی فکر نکنم و بیام یک نمایش ببینم، من آدمای مثل خودم رو تقریبا تشخیص میدم، تقریبا چند نفری بودن، بقیه، اما بقیه، الان که نمایش رو دیدم شاید بتونم بگم چی دیدم، بگذریم بریم سراغ نمایش، اونجا که داشت به ناتوانی خودش اعتراف میکرد، میانه نمایش، منم گریه‌ام گرفت، شاید به قول معروف مذکور یک احساس زرد بوده باشه، راستی بازیگر نقش اول عالی بود، ولی آخرش که موقع خداحافظی و تشویق بود، مثل همون آدمایی که قبل نمایش دیدم رفتار کرد، نمیدونم شاید فعلا باید اینجور بود، اما یک تناقض بین اون خداحافظی و نمایش دیدم،این نمایش برای من درسی نداشت چون من میدونم که اونی که آخر نمایش بهش می‌خندید من بودم، هستم و خواهم بود، بعد نمایش پیاده ۱۰ کیلومتر تا خونه پیاده رفتم، نه به خاطر نمایش، حالم خوش نبود که اسنپ بگیرم، اصلا برای چی باید میگرفتم، زود برسم که چی بشه، راستی نمایش حدود ۲۰ دقیقه با تاخیر اجرا شد، شاید اگر ۲۰ دقیقه زودتر میومدم بیرون، اسنپ میگرفتم،
من نمیگم نباید از تماشاچی چیزی خواست ولی گفتم من اومده بودم فقط نگاه کنم، برای همین از اینکه از ادن خجالتی مثل من خواسته میشه بیام و کاری بکنم یا چیزی بگم، چیزی جز احساس شرم در من ایجاد نمیکنه و این یکی دیگه از خاصیت کسایی هست که من اون بیرون دیدم، ادم‌های ترسیده از احساس شرم داشتن، مخصوصا اونی که بلند صداش میکردن "مهندس".
من میگم از تماشاچی نباید ترسید، ما هم یکی هستیم مثل شما، نه بیشتر نه کمتر، ادا در بیار ولی ادای کسی که نمیخواد ادا دربیاره درنیار، اینو برای اون آقای دکتر گفتم.
بی غرض تمام، موفق باشید.