درود
همان نیم ساعت آغاز این اجرا به ترک سالن فکر کردم. شاید اگر آقای تفتی که الحق و انصاف قصه گویی چیره دست هستند این اجرا را در برنامه TedTalk انجام داده بود می توانست سخنرانی انگیزشی درجه یکی باشد اما نمایش یا به قول خودشان روایت موسیقی چیزی به مخاطب نمی افزاید. در ادامه هر چه گشتم بین این سخنرانی و اشعار سعدی ارتباطی نیافتم مگر فریب مخاطب که اگر این نبود آقای تفتی وقتی دم از سعدی می زنند نمی گفتند رفتم به chapter بعدی زندگی مگر اینکه در ادامه این نمایش خودشیفتگی بخواهند از کلام بیگانه برای نمایش فرهیختگی استفاده کنند. ما آنجا نشسته بودیم تا آقای تفتی ما را مجاب کند که دوستش داشته باشیم.ایشان همچنان مهرطلب مانده اند.
بماند که ارتباط اشعار سعدی را با رقص سماع هم نمی فهمم که این رقص همواره مرتبط با اشعار مولانا بوده، هر چند که از ارزش رقص سماع گران حرفه ای کم نمی کند و این را از ارتباط تماشاچی پس از هر اجرای آنها دیدم.
سیستم صوتی سالن به شدت افتضاح بود طوری که مشخص نبود که خواننده چه می خواند و اگر نوشتار اشعار در ویدیو وال پشت سرشان دیده نمی شد که دیگر هیچ.
پیشنهاد می کنم جناب تفتی این سخنرانی بی غلط و مسلط خود را در فضای دیگری به اجرا بنشینند و این لحاف وصله پینه را از سر تیاتر ایران جمع کنند.